eitaa logo
حکمت و حکومت
217 دنبال‌کننده
378 عکس
149 ویدیو
9 فایل
محور پیامهای این کانال حکمت، حکومت و خصوصا حکمتهایی که در حکومت به کار آید(تفسیر الهیاتی سیاست) ادمین: @sjfadak (سجاد فدک طلبه درس خارج شهر مقدس قم و دانشجوی دکتری فقه سیاسی)
مشاهده در ایتا
دانلود
در این فضای غبارآلود بیش از پیش به توبه و استغفار نیازمندیم. برای خود و دیگران دعا و استغفار کنیم تا هدایت الهی شامل حالمان شود و ما را از این فتنه ها عبور دهد.
🔸پیشنهاداتی برای بازخوانی وقایع دهه شصت در این برهه تمام گروهکهای جنایتکار که در دهه شصت در کشور فعال بودند و کارنامه سیاهی داشتند با روشهای مشابه در حال نقش آفرینی هستند. یکی از روشهای رایج استفاده شده در آن زمان، دروغ پردازی برای ایجاد نفرت بوده است. امام صادق (ع) میفرماید: «لَا یُلْسَعُ الْعَاقِلُ مِنْ جُحْرٍ مَرَّتَیْن‏» هیچ شخص عاقلی از یک سوراخ دو بار گزیده نمی‌شود. یکی از بهترین راهکارهای جهاد تبیین مرور آن وقایع است به وسیله کسانی که مستقیم در صحنه بوده اند. 🔹پیشنهادها: ▪️ از خانواده های 17 هزار شهید ترور در رسانه ها مصاحبه و مستند تهیه شود. ▪️ شیوه های ایجاد نفرت توسط منافقین برای مردم بازگو شود. ▪️ از قربانیان جنایتهای کومله و دموکرات دعوت شود و مصاحبه گرفته شود. ▪️ خلاصه ای از کتابهای نوشته شده در این موضوع در رسانه ها بیان شود ▪️مسابقات کتابخوانی در این موضوعات برگزار شود ▪️ مستندات تولید شده در موضوع منافقین، شهدای ترور و گروهکها بازپخش شود ▪️انیمیشنهای کوتاه از خیانتهای گروهکها تولید و پخش شود ▪️ فیلم مصاحبه اعضا جدا شده از این گروهکها در رسانه ها پخش شود ▪️ از پرونده های قضایی آنها، روزنامه های دهه شصت برای روایت آن فضا استفاده شود ▪️ اسرایی که در فضای اسارت با خیانتها و جنایتهای منافقین مواجهه داشتند اقدامات آنها را تشریح کنند ▪️کانالها، گروهها و صفحات تخصصی برای این منظور در شبکه های اجتماعی ایجاد شود ▪️ خاطرات و وصیتنامه های شهدای مبارزه با گروهکها بازگو شود و سیره شهدایی مانند شهید کاوه، بروجردی، کاظمی و... بیان شود ▪️مساجد، هیئات، موسسات فرهنگی، فرهنگستان ها و... مراسمات، کلاسها و دوره هایی در این زمینه ها برگزار کنند. ▪️نمایشگاه هایی برای روایت آن زمان دایر شود رسانه ملی، خبرگزاریها، سایتهای فرهنگی و مذهبی و صفحات شخصی میتوانند در این کار رسانه ای مشارکت کنند.
🔸 ماجرای شهادت احمد وکیلی توسط کومله با نهایت قساوت اسمش احمد بود و با پیروزی انقلاب نام مستعار سعید را برای خود انتخاب کرد، ترک تحصیل نموده و به خدمت سپاه درآمد ماجرای شهادت در سال 58 که حضور در کردستان، ایمانی قوی و دلی چون شیر را می‌طلبید، سعید در 2 نوبت عازم آن منطقه شد. در اردیبهشت سال 59 و در جریان عملیات آزادسازی شهر سنندج بعد از نبردی دلاورانه، مجروح شد و توسط کومله به اسارت گرفته شد. همان لباس با آرم سپاهی که پوشیده بود، کفایت می‌کرد تا خون‌خواران کومله تا لحظه شهادت بلاهایی بر سر او بیاورند که باور این رفتارها برای یک انسان بسیار سخت است. شهید سعید وکیلی ناطق 75 روز زیر شکنجه بود، ابتدا به هردو پایش نعل کوبیده و به همین ترتیب برای آوردن و چوب و سنگ به بیگاری می‌بردند. پس از دادگاهی شدن مرحوم به شکنجه مرگ شد بلکه اعتراف کند، اولین کاری که کردند هر دودستش را از بازو بریدند و چون وضع جسمانی خوبی نداشت برای معالجه و درمان به بهداری برده شد و پس از چند روز که کمی بهبودیافته بود او را آوردند و مجدداً اعتراف گرفتن شروع شد. پس‌ازآن معالجه سطحی، با دستگاه‌های برقی تمام‌صورتش را سوزاندند، سوزاندن پوست تنها مقدمه شکنجه بود به این معنی که مدتی می‌گذرد تا پوست‌های نو جانشین سوخته شده‌ها شود آن‌وقت همان پوست‌های تازه را می‌کنند که درد و سوزندگی‌اش بیشتر از قبل است و خونریزی شروع می‌شود و آن‌وقت نوبت آب‌نمک است که با همان جراحات داخل دیگ آب‌نمک می‌اندازند. ادامه در پیام بعد
تمام این مراحل را سعید وکیلی با استقامتی وصف‌ناپذیر تحمل کرد و لب به سخن نگشود او از ایمانی بسیار بالا برخوردار بود و مرتب قرآن زمزمه می‌کرد. استقامت این جوان آن شقی‌ها را بیشتر جری می‌کرد. سعید را با سنگدلی هر چه تمام‌تر به شهادت رساندند اما در این مسابقه تنها سعید بود که تاج شهادت را بر سر گذاشت و بر بال ملائک به ملکوت اعلی پیوست. تنها به آخرین قسمت زندگی سعید وکیلی می‌پردازیم که اگر سراسر زندگی‌اش هم درسی نباشد همان اواخر دنیایی از ایثار و گذشت، مروت و مردانگی، استقامت و شجاعت را به تمام ما آموخت و نمودی از عشق و ایمان را جلوه‌گر ساخت. سعید را به دادگاه دیگری بردند و محکوم‌به اعدام گردید، زخم‌هایش را باز کردند و پس‌ازآنکه بانمک مرحم گذاشتند داخل دیگ آب جوش که زیرش هم آتش روشن بود انداختند و همان‌جا محل شهادتش شد و با لبی ذاکر به دیدار معشوق شتافت. اما این گرگان که از جسد بی‌جانش نیز وحشت داشتند دیگر اعضایش را مثله نمودند و جگرش را به خورد هم‌سلولی‌هایش دادند و مقداری راهم خودشان خوردند 🔹بخشی از وصیتنامه شهید: امیدوارم که ناراحت برای من نباشید, چون‌که من راه و هدف خود را انتخاب کرده‌ام, که اگر خدا قبول کند آن راه را تا آخرین قطره خون خود ادامه خواهم داد و به هیچ فرد بیگانه و ضدانقلابی تا اندازه توانم اجازه نخواهم داد که حتی به یک وجب از خاک ما تجاوز کنند. به پدر و مادر ارجمندم می‌گویم, به بچه‌ها بگویید که راه حسین (ع) و راه حق را ادامه دهند و فقط گوش‌به‌فرمان امام خمینی باشند. سر شما را بیش از این درد نمی‌آورم و ازشما پدر و مادر خوبم و خواهر و برادرانم خداحافظی می‌کنم, امیدوارم مرا ببخشید. والسلام علی من اتبع الهدی https://shahadat-talab.ir/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D9%88%DA%A9%DB%8C%D9%84%DB%8C%D8%8C-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%87%D8%A7-%DA%AF%D9%88/
پدر شهیدان وکیلی(احمد، محمود، هادی)
حکمت و حکومت
پدر شهیدان وکیلی(احمد، محمود، هادی)
🔸بخشهایی از مصاحبه پدر شهیدان وکیلی ▪️کمی ازفرزندان، چگونگی شهادت و مسئولیت آن ها در جبهه ها بفرمایید؟ ▫️احمد، فرزند و شهید اول خانواده که جزو پیشکسوتان سپاه پاسداران و از فرماندهان جنگ در غائله کردستان بود در 4 اردیبهشت سال 1359 در سن 19 سالگی در منطقه کردستان و در مقابله با نیروهای ضد انقلاب مفقود الاثرشد که طبق گفته برخی از همزرمان، بدنش توسط ضد انقلاب تکه تکه و سپس سوزانده شده است. محمود، شهید دوم خانواده، به صورت نیروی داوطلب بسیجی به جبهه اعزام و بی سیم چی بود که در سن 18 سالگی پس از چندین مرتبه مجروحیت در سال 1363 در جزیره مجنون به درجه رفیع شهادت رسید و جنازه این شهید در همان زمان به قم منتقل و دفن شد. هادی،شهید سوم که ایشان نیز به صورت نیروی داوطلب بسیجی عازم جبهه شد و در بدو ورودش به شلمچه در سال 1365 درسن 17 سالگی شربت شهادت نوشید. مهدی، فرزند چهارم وجانباز خانواده که در خصوص نحوه مجروحیتش حضور ذهن ندارم. ▪️لطفا بفرمایید جنابعالی و مادر شهیدان با اعزام فرزندانتان به جبهه مخصوصا بعد از شهادت احمد آقا مخالفتی نکردید؟ ▫️بنده به همراه همسرم هیچ گونه مخالفتی برای رفتن فرزندان به جبهه نداشتیم بلکه ام الشهداء بسیارهم موافق این امربودند به طوری که بعد از شهادت سه فرزندمان و مجروحیت فرزند چهارم، با دست خودش به فرزند پنجم لباس بسیجی پوشاند و به او گفت محمد رضا حالا نوبت توست اما هنگام عزیمت به جبهه امام صلح نامه را پذیرفتند. ▪️واکنش جنابعالی و والده شهدا هنگام شنیدن خبر شهادت فرزندان چه بود؟ ▫️واقعیت امراین است که شنیدن خبرشهادت اولین شهیدم (احمد) خیلی برای من و مادرش سنگین بود اما شعله داغ شهدا راعشق به اسلام وامام، خاموش کرده بود و درمورد شهدای بعدی آرامش خاص داشتیم. ▪️کمی از ویژگی های بارز شخصیتی فرزندان شهیدتان بفرمایید؟ ▫️شهدای ما مانند تمامی شهدا بسیار نسبت به خودشان و نسبت به دیگران غیرتمند بودند. شهید اولمان خیلی شجاع بود،شهید دوم ما در تواضع و کم حرفی و زهد کم نظیر بود به طوری که موتورگازی اش را قبل از ورود به محله خاموش می کرد و دست می گرفت تا همسایه ها با صدای موتور اذیت نشوند. شهید سوم هم خیلی غیرتمند بود به گونه ای که هیچ جوانی در کوچه ما برخلاف کوچه های دیگرپاتوق نمی کرد. منبع: http://yazdeemrooz.ir
🔸انقلاب اجباری با جریانی مواجهیم که خود را انقلاب مردم ایران می نامد اما همه اهداف خود را با اجبار پیش می برد! اعتصاب اجباری سکوت اجباری موضع گرفتن اجباری بوق زدن اجباری در ترافیک ماندن اجباری جام جهانی نرفتن اجباری شادی نکردن اجباری سرود ملی نخواندن اجباری چادر نداشتن اجباری عمامه برداشتن اجباری بی دین شدن اجباری بی ملیت شدن اجباری گفتگو نکردن اجباری کلاس نرفتن اجباری درمان نشدن اجباری و.... 🔹ابزار اجبار: بستن راه مردم فحشهای رکیک بی شرف بی شرف ریپورت تهدید ارعاب بنزین سنگ پنجه بکس قمه نارنجک دست ساز صد نفر به یک نفر کوکتل مولوتوف کلت شات گان کلاشینکف زیر گرفتن با ماشین و.... با شعار زن زندگی آزادی!
🔸اجر و اثر هر اقدام در جنگ شناختی احزاب رسول خدا ص فرمودند: ضربة علی یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین ضربه امام علی ع در روز جنگ خندق(به عمرو بن عبدود) از عبادت تمام جن و انس بالاتر است این مضمون در منابع متعدد شیعه و سنی آمده. این برتری خارق العاده برای یک عمل، قاعدتا ناشی از دو مولفه است: 1- ویژگی ممتاز امیرالمومنین ع که برخوردار از بالاترین مراتب معرفت، ایمان و اخلاص است 2- شرایط بسیار ویژه این اقدام که طبق روایت: «برز الاسلام کله الی الکفر کله» اسلام به نقطه ای رسید که همه کفر علیه او صف آرایی کرد می توان گفت در این جنگ تمام عیار شناختی، عامل دوم امروز هم دوباره برپا شده است و علی القاعده هر ضربه ای به پیکره دروغ پرداز دشمن، اجر و رشدی فوق العاده برای انسان خواهد داشت که جادارد مشتاقان قرب و رحمت الهی در این جبهه ایجاد شده، مسابقه دهند. «و فی ذلک فلیتنافس المتنافسون» همانطور که از دل سخت ترین جنگهای نظامی، بزرگترین سردارهای نظامی پدید می آیند، از دل سخت ترین جنگهای شناختی، قوی ترین و مقاوم ترین سرداران شناخت و بصیرت پدید می آیند.
جنگ ترکیبی.mp3
506.7K
استاد مؤیدی حفظه الله: امروز والله والله بَرَزَ الاسلامُ کلُّه الی الکُفرِ کلِّه. شیطان چُرتش پاره شده؛ می‌فهمد این ندا، ندای فطری است، اگر گرد و غبار به پا نکنند، به هر دل پاکی برسد، قبول می‌کند، و آقایی و سلطنت‌شان از بین می‌رود. (مرتبط با یادداشت قبل در مورد شرایط جنگ احزاب)
🔸جنبش بی سر چرا این جنبش با این همه تمهیدات، برنامه ریزی و سازماندهی یک «جنبش بی سر» است؟ یعنی دشمن نمی داند که نبود این عامل تا چه میزان به پیشبرد آن ضربه می زند؟ این جنبش بی سر است چون برنامه دشمن تجزیه است. این هدف با وحدت رهبری به هیچ وجه سازگاری ندارد. بر این اساس تلاش شد هیچ چهره ای تقدم محسوس پیدا نکند. مسیح علی نژاد، علی کریمی، حامد اسماعیلیون، رضا پهلوی، نازنین بنیادی، مولوی عبدالحمید و رهبران کوموله و دموکرات و... همه در عرض هم هستند. این قاعده از اول باید حفظ میشد بنابراین وقتی مسیح علینژاد خواست خود را سر و رهبر کل این جنبش تعریف کند از همان اتاق فرمان، ترمزش کشیده شد و گوشمالی داده شد. برخی فایلهایی که در تضعیف او از سایر شبکه ها بیرون آمد در این راستا بود. این اتفاقات که به روشنی تمامی خصوصیات تجزیه طلبانه را داراست میزان صدق ادعای وطن پرستی گروههای سیاسی، هنرمندان و ورزشکاران و... را برای همیشه تاریخ به محک گذاشته است.
روزنامه اصلاح طلب اعتماد از ادبیات «گلویت را بمال و بگو انقلاب» برآشفته شده و تیتر بزرگ صفحه اول را به محکومیت این ادبیات اختصاص داده است! شما که این مقدار حساسیت بر ادب و ادبیات دارید حساسیت و محکومیت شما در مورد بددهانترین جنبش ها که با سرود و همخوانی، اسافل اعضائشان را حواله میدهند، کجاست؟ نکند برای امواج صوتی صادره از آن دهانها فیلتر نصب کرده اید؟!