eitaa logo
هنر مجاهد
2.8هزار دنبال‌کننده
179 عکس
54 ویدیو
6 فایل
شیخ حسین مجاهد • مدرک سطح چهار حوزه علمیه • کارشناس ارشد فیلمنامه نویسی • مولف ۱۴ کتاب تفسیری و داستانی • برگزیده ۱۶ جشنواره ادبی و هنری • کارشناس رسمی صداوسیما • معلم شاید دیر و اندک ولی به قدر توان پاسخ میدم @Salamrafigh1
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📓 «اینجا سرد است نایی. توی تاریکی سرما سردتر است نایی. چرا اینهمه فرق می کند تاریکی با تاریکی؟ چرا تاریکی ته گور فرق می کند با تاریکی اتاق؟... فرق می کند با تاریکی ته چاه؟... فرق می کند با تاریکی زهدان؟ چرا وقتی دایی با آن دو حفره ی خالی چشم ها برگشت طرف درخت انجیر وسط حیاط طوری برگشت که انگار می بیند؟ طوری برگشت که من ترسیدم؟ تو بگو نایی. چرا تاریکی ازل فرق می کند با تاریکی ابد؟ چرا تاریکی پشت چشم هام سوزن سوزن می شود نایی؟ تو که از ستاره ی دیگر آمده ای... تو بگو نایی... تن ات بوی کاج می داد. عطر نمی زدی. پناهم بده به آن تاریکی خیس سوزنده. پناهم بده به آن بهترین تاریکی ها، آه نایی...» 📖 🖊 @hibook📖
📓 «توی یکی از نمایشنامه های اوریپید، مده آ می گوید:«کدام اندوه بالاتر از دست دادن سرزمین مادری است؟» این را خواندم و با خود گفتم:«خب پسر، واقعاها! ما سرخ پوست ها همه چیزمونو از دست داده ایم، سرزمین مادری مونو از دست داده ایم ،زبان مونو از دست داده ایم، رقص ها و ترانه هامونو از دست داده ایم. ما هم دیگه رو از دست داده ایم. ما همینو بلدیم، که از دست بدیم و از دست بریم.» 📖 🖊 📝 @hibook📖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 《روزگار همیشه بر یک قرار نمی ماند. روز و شب دارد، روشنی دارد، تاریکی دارد، کم دارد، بیش دارد. دیگر چیزی از زمستان باقی نمانده، تمام می شود، بهار می آید.》 📓 🖊 @hibook🌱
📗 - زن داری ؟ - نه، امیدوارم بگیرم. عصبانی گفت: خیلی خری. مرد که نباید زن بگیرد. - چرا؟ سینیور ماجیوره با عصبانیت گفت: مرد نباید زن بگیرد. نباید ازدواج کند، اگر قرار باشد همه چیز را از دست بدهد نباید دستی دستی خودش را توی مخمصه بیندازد. مرد که نباید خودش را توی هچل بیندازد و دنبال ِ چیزهایی باشد که آن ها را بعدا از دست می دهد . - حالا چه الزامی دارد که از دست بدهد ؟ سرگرد گفت: به هر حال از دست می دهد. از دست می دهد پسر با من بحث نکن . شنل خود را پوشید و کلاهش را بر سر گذاشت. یک راست آمد به سراغ من و دست گذاشت روی شانه ام و گفت: شرمنده ام نباید گستاخی می کردم. زنم تازه مُرده. مرا ببخش! 📖 🖊 @hibook🖊
4_6019452542868521953.mp3
8.23M
یعنی عشقِ نخستین ، این آهنگ هم مثل مانند یک سوگواری مقدس، نسل به نسل و خانه به خانه می چرخد و با خودش غم ها را جمع می کند و منتقلش می کند به آدم بعدی، نمی دانم سرزمین مادری ام، آذربایجان، خاکش چه حکمتی دارد که مستعد غم پروریست. دیشب بعد از مدت ها چند ساعت بی وقفه ترکی حرف زدم و تازه یادم افتاد در هفت شهر ، تحیر مرحله ی قبل از فقر و فناست، درست مثل گردنه ی حیران که قبل از اردبیل قرار گرفته است... @hibook🎶
بورخس خوره‌ی بود، نویسنده‌ی خوبی هم هست، یعنی یکی از بهترین‌هاست. می‌گفت: «تصور من از بهشت جایی است مثل یک .» سال ۱۹۵۵ به ریاست کتابخانه‌ی ملی آرژانتین با نزدیک یک میلیون جلد کتاب، منصوب می‌شود و از همان موقع وضعیت سلامتی بینایی‌اش شدیدتر می‌شود و دیگر به سختی می‌تواند بخواند و کلمات را ببیند، شعر «عطایا» محصول آن دوره است: «کسی نباید که ترحم یا ملامت روا دارد بر این مشیت حضرت حق که با چنین طعن باشکوهی کتاب و کوری را توامان به من عطا فرمود‌.» کتابهای بی‌شمار و ناتوانی از خواندن آنها چه تراژدی خنده‌داری! @hibook🌱
📖 زندگی‌ام مثل سبویی شکسته است با ، اگر بند نزنم دردهایم به پوچی‌ خواهند رفت از که می‌خوانم: [هر زنی درخت خود را می‌شناسد؛ گزیده شعر زنان ترک] @hibook📓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 زندگی بیخ‌دیواریِ حیثیتی حالیش نیست. زندگی اولش تبلیغ نداره، آخرش شو نداره، زندگی رو نمی‌شه کپی کرد، نمی‌شه کرایه داد. زندگی رو فقط باید رفت. تا تهش. این یعنی وقتی انداختنت توش، دیگه نمی‌تونی بیای بیرون. مثل گاوبازی می‌مونی که وسط میدونه و از گاوبازی فقط لباسش تنته. گاوه ننه‌باباش رو تو این راه داده و اصلا حالیش نیست که تو ماتادوری یا نه. از دید گاوه اونی که لباس تنشه ماتادوره. خودت هم نمی‌فهمی اون گاوه با شاخ زدن‌هاش و لگدهاش چه‌جوری بزرگت می‌کنه. 📓 🖊 @hibook📗