May 11
١٠.فص هودی (هود): بحث دربارهی هدایت و گمراهی
در فص هودی، ابن عربی به بررسی مفهوم هدایت و گمراهی از طریق داستان حضرت هود (ع) و قوم عاد میپردازد. این فص به عنوان یکی از فصهای ۲۷ گانهی کتاب فصوص الحکم، به تحلیل عرفانی، فلسفی و قرآنی داستان هود و پیامهای الهی که او برای قوم خود آورده بود، میپردازد. ابن عربی در این فص سعی میکند تا مفاهیم عمیقتری از هدایت و گمراهی را در پرتو عرفان اسلامی تفسیر کند.
محتوای فص هودی:
۱. هدایت به عنوان نور الهی:
• ابن عربی در این فص تأکید میکند که هدایت به عنوان نور الهی است که خداوند به بندگان خود اعطا میکند. هدایت، راهنمایی به سوی حق و حقیقت است و تنها از طریق لطف و رحمت الهی ممکن است.
• این مفهوم نشان میدهد که هدایت واقعی، هدایتی است که از جانب خداوند میآید و انسانها را به سوی کمال و سعادت رهنمون میسازد.
۲. گمراهی به عنوان نتیجهی انتخاب انسان:
• ابن عربی به مفهوم گمراهی اشاره میکند. گمراهی به معنای دوری از حق و حقیقت است و معمولاً نتیجهی انتخابهای نادرست و تکبر انسانها است. قوم عاد به دلیل تکبر و نافرمانی از دستورات الهی، دچار گمراهی شدند.
• این مفهوم نشاندهندهی این است که گمراهی، نتیجهی مستقیم انتخابهای انسانها و دوری از هدایت الهی است.
۳. پیام هود به قوم عاد:
• ابن عربی به پیامهایی که هود برای قوم خود آورده بود، اشاره میکند. هود به عنوان پیامبر، قوم خود را به پرستش خدای یگانه و دوری از بتپرستی دعوت کرد. او به آنها هشدار داد که اگر از گمراهی دست برندارند، عذاب الهی شامل حال آنها خواهد شد.
• این پیامها نشاندهندهی مسئولیت پیامبران در هدایت بشر به سوی حقیقت و دوری از گمراهی است.
۴. تکبر و گمراهی قوم عاد:
• ابن عربی به تکبر و گمراهی قوم عاد اشاره میکند. قوم عاد به دلیل قدرت و ثروت فراوان، دچار تکبر شدند و از دستورات الهی سرپیچی کردند. این تکبر، باعث گمراهی آنها و نزول عذاب الهی شد.
• این مفهوم نشاندهندهی این است که تکبر و غرور، میتواند باعث گمراهی و دوری از هدایت الهی شود.
۵. عذاب الهی و درسهایی برای بشر:
• ابن عربی به عذاب الهی که شامل قوم عاد شد، اشاره میکند. این عذاب به عنوان درسهایی برای بشر در نظر گرفته میشود تا از ظلم و گناه دوری کنند و به سوی عدالت و تقوا حرکت کنند.
• این مفهوم نشان میدهد که عذاب الهی، نه تنها مجازات برای گناهکاران، بلکه هشداری برای سایر انسانها است تا از گمراهی دوری کنند.
۶. هدایت و گمراهی در پرتو عرفان:
• ابن عربی در این فص به مفهوم هدایت و گمراهی در پرتو عرفان اسلامی اشاره میکند. هدایت به معنای نزدیکی به خداوند و درک حقیقت الهی است، در حالی که گمراهی به معنای دوری از خداوند و حقیقت است.
• این مفهوم نشاندهندهی این است که هدایت و گمراهی، نه تنها مفاهیم دینی، بلکه مفاهیم عمیق عرفانی نیز هستند که به رابطهی انسان با خداوند مربوط میشوند.
نتیجهگیری:
در فص هودی، ابن عربی به بررسی عمیق مفهوم هدایت و گمراهی از طریق داستان حضرت هود (ع) و قوم عاد میپردازد. هدایت به عنوان نور الهی، راهنمایی به سوی حق و حقیقت است، در حالی که گمراهی نتیجهی انتخابهای نادرست و تکبر انسانها است. این فص به درک عمیقتری از مفاهیم هدایت، گمراهی، و مسئولیت انسان در انتخاب راه درست در پرتو عرفان اسلامی کمک میکند.
#فصوص_الحکمه
#ابن_عربی
#عبدالرضاباختری
#عرفان_اسلامی
#نشانه_های_راه
@hksami
١٠.فص هودی (هود): بحث دربارهی هدایت و گمراهی
در فص هودی، ابن عربی به بررسی مفهوم هدایت و گمراهی از طریق داستان حضرت هود (ع) و قوم عاد میپردازد. این فص به عنوان یکی از فصهای ۲۷ گانهی کتاب فصوص الحکم، به تحلیل عرفانی، فلسفی و قرآنی داستان هود و پیامهای الهی که او برای قوم خود آورده بود، میپردازد. ابن عربی در این فص سعی میکند تا مفاهیم عمیقتری از هدایت و گمراهی را در پرتو عرفان اسلامی تفسیر کند.
محتوای فص هودی:
۱. هدایت به عنوان نور الهی:
• ابن عربی در این فص تأکید میکند که هدایت به عنوان نور الهی است که خداوند به بندگان خود اعطا میکند. هدایت، راهنمایی به سوی حق و حقیقت است و تنها از طریق لطف و رحمت الهی ممکن است.
• این مفهوم نشان میدهد که هدایت واقعی، هدایتی است که از جانب خداوند میآید و انسانها را به سوی کمال و سعادت رهنمون میسازد.
۲. گمراهی به عنوان نتیجهی انتخاب انسان:
• ابن عربی به مفهوم گمراهی اشاره میکند. گمراهی به معنای دوری از حق و حقیقت است و معمولاً نتیجهی انتخابهای نادرست و تکبر انسانها است. قوم عاد به دلیل تکبر و نافرمانی از دستورات الهی، دچار گمراهی شدند.
• این مفهوم نشاندهندهی این است که گمراهی، نتیجهی مستقیم انتخابهای انسانها و دوری از هدایت الهی است.
۳. پیام هود به قوم عاد:
• ابن عربی به پیامهایی که هود برای قوم خود آورده بود، اشاره میکند. هود به عنوان پیامبر، قوم خود را به پرستش خدای یگانه و دوری از بتپرستی دعوت کرد. او به آنها هشدار داد که اگر از گمراهی دست برندارند، عذاب الهی شامل حال آنها خواهد شد.
• این پیامها نشاندهندهی مسئولیت پیامبران در هدایت بشر به سوی حقیقت و دوری از گمراهی است.
۴. تکبر و گمراهی قوم عاد:
• ابن عربی به تکبر و گمراهی قوم عاد اشاره میکند. قوم عاد به دلیل قدرت و ثروت فراوان، دچار تکبر شدند و از دستورات الهی سرپیچی کردند. این تکبر، باعث گمراهی آنها و نزول عذاب الهی شد.
• این مفهوم نشاندهندهی این است که تکبر و غرور، میتواند باعث گمراهی و دوری از هدایت الهی شود.
۵. عذاب الهی و درسهایی برای بشر:
• ابن عربی به عذاب الهی که شامل قوم عاد شد، اشاره میکند. این عذاب به عنوان درسهایی برای بشر در نظر گرفته میشود تا از ظلم و گناه دوری کنند و به سوی عدالت و تقوا حرکت کنند.
• این مفهوم نشان میدهد که عذاب الهی، نه تنها مجازات برای گناهکاران، بلکه هشداری برای سایر انسانها است تا از گمراهی دوری کنند.
۶. هدایت و گمراهی در پرتو عرفان:
• ابن عربی در این فص به مفهوم هدایت و گمراهی در پرتو عرفان اسلامی اشاره میکند. هدایت به معنای نزدیکی به خداوند و درک حقیقت الهی است، در حالی که گمراهی به معنای دوری از خداوند و حقیقت است.
• این مفهوم نشاندهندهی این است که هدایت و گمراهی، نه تنها مفاهیم دینی، بلکه مفاهیم عمیق عرفانی نیز هستند که به رابطهی انسان با خداوند مربوط میشوند.
نتیجهگیری:
در فص هودی، ابن عربی به بررسی عمیق مفهوم هدایت و گمراهی از طریق داستان حضرت هود (ع) و قوم عاد میپردازد. هدایت به عنوان نور الهی، راهنمایی به سوی حق و حقیقت است، در حالی که گمراهی نتیجهی انتخابهای نادرست و تکبر انسانها است. این فص به درک عمیقتری از مفاهیم هدایت، گمراهی، و مسئولیت انسان در انتخاب راه درست در پرتو عرفان اسلامی کمک میکند.
#فصوص_الحکمه
#ابن_عربی
#عبدالرضاباختری
#عرفان_اسلامی
#نشانه_های_راه
@hksami
۱۲. فص شعیبی (شعیب): بحث دربارهی عدالت و اخلاق
در فص شعیبی، ابن عربی به بررسی مفهوم عدالت و اخلاق از طریق داستان حضرت شعیب (ع) و قوم مدین میپردازد. این فص به عنوان یکی از فصوصهای ۲۷ گانهی کتاب فصوص الحکم، به تحلیل عرفانی، فلسفی و قرآنی داستان شعیب و پیامهای اخلاقی و عدالتخواهانهای که او برای قوم خود آورده بود، میپردازد. ابن عربی در این فص سعی میکند تا مفاهیم عمیقتری از عدالت و اخلاق را در پرتو عرفان اسلامی تفسیر کند.
محتوای فص شعیبی:
۱. عدالت به عنوان پایهی اخلاق:
• ابن عربی در این فص تأکید میکند که عدالت به عنوان پایهی اصلی اخلاق است. عدالت به معنای قرار دادن هر چیزی در جایگاه خودش و رعایت حقوق دیگران است. شعیب به عنوان پیامبر، قوم خود را به رعایت عدالت در معاملات و رفتارهای اجتماعی دعوت کرد.
• این مفهوم نشان میدهد که عدالت، نه تنها یک ارزش اجتماعی، بلکه یک ارزش الهی است که باید در تمام جنبههای زندگی رعایت شود.
۲. اخلاق به عنوان تجلی صفات الهی:
• ابن عربی به مفهوم اخلاق اشاره میکند. اخلاق به معنای رعایت ارزشهایی مانند صداقت، امانتداری، و احترام به دیگران است. شعیب به عنوان نماد اخلاق، نشان داد که اخلاق واقعی، اخلاقی است که از صفات الهی سرچشمه میگیرد.
• این مفهوم نشاندهندهی این است که اخلاق، نه تنها یک مجموعهی قواعد اجتماعی، بلکه تجلی صفات الهی در رفتار انسانها است.
۳. پیام شعیب به قوم مدین:
• ابن عربی به پیامهایی که شعیب برای قوم خود آورده بود، اشاره میکند. شعیب به عنوان پیامبر، قوم خود را به رعایت عدالت در معاملات و دوری از فساد و ظلم دعوت کرد. او به آنها هشدار داد که اگر از گمراهی دست برندارند، عذاب الهی شامل حال آنها خواهد شد.
• این پیامها نشاندهندهی مسئولیت پیامبران در هدایت بشر به سوی عدالت و اخلاق است.
۴. فساد و گمراهی قوم مدین:
• ابن عربی به فساد و گمراهی قوم مدین اشاره میکند. قوم مدین به دلیل فساد در معاملات و رفتارهای ناعادلانه، دچار گمراهی شدند و از دستورات الهی سرپیچی کردند. این فساد، باعث گمراهی آنها و نزول عذاب الهی شد.
• این مفهوم نشاندهندهی این است که فساد و ظلم، میتواند باعث گمراهی و دوری از هدایت الهی شود.
۵. عذاب الهی و درسهایی برای بشر:
• ابن عربی به عذاب الهی که شامل قوم مدین شد، اشاره میکند. این عذاب به عنوان درسهایی برای بشر در نظر گرفته میشود تا از ظلم و گناه دوری کنند و به سوی عدالت و تقوا حرکت کنند.
• این مفهوم نشان میدهد که عذاب الهی، نه تنها مجازات برای گناهکاران، بلکه هشداری برای سایر انسانها است تا از گمراهی دوری کنند.
۶. عدالت و اخلاق در پرتو عرفان:
• ابن عربی در این فص به مفهوم عدالت و اخلاق در پرتو عرفان اسلامی اشاره میکند. عدالت به معنای قرار دادن هر چیزی در جایگاه خودش و رعایت حقوق دیگران است، در حالی که اخلاق، تجلی صفات الهی در رفتار انسانها است.
• این مفهوم نشاندهندهی این است که عدالت و اخلاق، نه تنها مفاهیم اجتماعی، بلکه مفاهیم عمیق عرفانی نیز هستند که به رابطهی انسان با خداوند مربوط میشوند.
نتیجهگیری:
در فص شعیبی، ابن عربی به بررسی عمیق مفهوم عدالت و اخلاق از طریق داستان حضرت شعیب (ع) و قوم مدین میپردازد. عدالت به عنوان پایهی اخلاق، راهنمایی به سوی حق و حقیقت است، در حالی که اخلاق، تجلی صفات الهی در رفتار انسانها است. این فص به درک عمیقتری از مفاهیم عدالت، اخلاق، و مسئولیت انسان در انتخاب راه درست در پرتو عرفان اسلامی کمک میکند.
#فصوص_الحکمه
#ابن_عربی
#عبدالرضاباختری
#عرفان_اسلامی
#نشانه_های_راه
@hksami
١٣.فص لوطی (لوط): بررسی مفهوم طهارت و نجات از فساد
در فص لوطی، ابن عربی به بررسی مفهوم طهارت و نجات از فساد از منظر عرفانی میپردازد. این فص، یکی از فصوصهای ۲۷ گانهی کتاب فصوص الحکم است که در آن، ابن عربی با استفاده از داستان حضرت لوط (ع) و قوم او، مفاهیم عمیق عرفانی را تفسیر میکند. در این تفسیر، ابن عربی از مبانی عرفانی خود، مانند وحدت وجود، تجلیات الهی، و مراتب وجود استفاده میکند.
۱. طهارت به عنوان تجلی صفات الهی:
در عرفان ابن عربی، طهارت به معنای پاکی و دوری از آلودگیهای نفسانی است. این طهارت، نه تنها یک مفهوم اخلاقی، بلکه یک تجلی صفات الهی در وجود انسان است. ابن عربی معتقد است که انسان کامل، مظهر کامل صفات الهی است و طهارت، یکی از این صفات است.
• تفسیر عرفانی:
طهارت در وجود انسان، نشاندهندهی تجلی صفت قدوسیت خداوند است. خداوند در قرآن خود را به عنوان القدوس (پاک و منزه) معرفی میکند. حضرت لوط (ع) به عنوان پیامبر، مظهر این صفت الهی بود و قوم خود را به سوی طهارت و پاکی دعوت کرد. این دعوت، در واقع دعوت به تجلی صفات الهی در وجود انسانها بود.
۲. فساد به عنوان انحراف از فطرت الهی:
ابن عربی معتقد است که انسان، به طور فطری، موجودی الهی است و فطرت او به سوی خداوند گرایش دارد. فساد، انحراف از این فطرت الهی و افتادن در دام شهوات و تمایلات نفسانی است. قوم لوط، به دلیل فساد اخلاقی و رفتارهای ناشایست، از فطرت الهی خود دور شدند.
• تفسیر عرفانی:
فساد قوم لوط، نشاندهندهی انحراف از مرتبهی انسانی و سقوط به مرتبهی حیوانی است. ابن عربی در عرفان خود، مراتب وجودی را به سه دستهی کلی تقسیم میکند: حیوانی، انسانی، و الهی. قوم لوط با افتادن در دام فساد، از مرتبهی انسانی به مرتبهی حیوانی سقوط کردند.
۳. پیام لوط به عنوان دعوت به بازگشت به فطرت:
حضرت لوط (ع) به عنوان پیامبر، قوم خود را به بازگشت به فطرت الهی دعوت کرد. این دعوت، در واقع دعوت به تذکر و بیداری از خواب غفلت بود. ابن عربی معتقد است که انسانها در حالت غفلت، از حقیقت خود و خداوند دور میشوند و تنها با تذکر و بیداری، میتوانند به فطرت الهی خود بازگردند.
• تفسیر عرفانی:
دعوت لوط به قوم خود، نشاندهندهی دعوت به تذکر است. ابن عربی در عرفان خود، تذکر را به عنوان یکی از راههای اصلی برای رسیدن به حقیقت معرفی میکند. تذکر، به معنای یادآوری حقیقت الهی و بازگشت به فطرت پاک است.
۴. عذاب الهی به عنوان تجلی عدل الهی:
ابن عربی معتقد است که عذاب الهی، نه تنها مجازات گناهکاران، بلکه تجلی عدل الهی است. خداوند به عنوان العدل (عادل)، در جهان به عدالت رفتار میکند و عذاب قوم لوط، نشاندهندهی این عدالت الهی است.
• تفسیر عرفانی:
عذاب قوم لوط، نشاندهندهی تجلی صفت عدل خداوند است. ابن عربی در عرفان خود، عدل الهی را به عنوان یکی از صفات اصلی خداوند معرفی میکند. این عدل، در جهان به صورت قوانین الهی تجلی میکند و هر کس بر اساس اعمال خود، پاداش یا مجازات دریافت میکند.
۵. نجات لوط به عنوان تجلی رحمت الهی:
ابن عربی معتقد است که رحمت الهی، همیشه بر غضب او پیشی میگیرد. نجات حضرت لوط (ع) و پیروانش از عذاب الهی، نشاندهندهی تجلی رحمت الهی است. خداوند به عنوان الرحمن و الرحیم، همیشه بندگان خود را مورد رحمت قرار میدهد.
• تفسیر عرفانی:
نجات لوط و پیروانش، نشاندهندهی تجلی صفت رحمت خداوند است. ابن عربی در عرفان خود، رحمت الهی را به عنوان یکی از صفات اصلی خداوند معرفی میکند. این رحمت، شامل حال همهی بندگان میشود، اما تنها کسانی که به سوی خداوند بازگردند، از آن بهرهمند میشوند.
۶. وحدت وجود و رابطهی طهارت و فساد:
ابن عربی در عرفان خود، به مفهوم وحدت وجود اشاره میکند. بر اساس این مفهوم، تمامی موجودات، تجلیات خداوند هستند و وجود حقیقی تنها از آنِ خداست. طهارت و فساد، دو جنبهی مختلف از تجلیات الهی هستند.
• تفسیر عرفانی:
طهارت، نشاندهندهی تجلی صفات الهی در وجود انسان است، در حالی که فساد، نشاندهندهی انحراف از این تجلیات است. ابن عربی معتقد است که انسانها با انتخاب خود، میتوانند به سوی طهارت و تجلی صفات الهی حرکت کنند یا به سوی فساد و انحراف از حقیقت.
نتیجهگیری:
در فص لوطی، ابن عربی به بررسی عمیق مفهوم طهارت و نجات از فساد از منظر عرفانی میپردازد. طهارت به عنوان تجلی صفات الهی، نشاندهندهی پاکی و تقوا است، در حالی که فساد، نشاندهندهی انحراف از فطرت الهی است. دعوت لوط به قوم خود، دعوت به بازگشت به فطرت الهی و تذکر از غفلت بود. عذاب قوم لوط، تجلی عدل الهی بود، در حالی که نجات لوط و پیروانش، تجلی رحمت الهی بود.
#فصوص_الحکمه
#عبدالرضاباختری
#ابن_عربی
#عرفان_اسلامی
#نشانه_های_راه
@hksami
۱۴. فص عزیری (عزیر): بحث دربارهی مرگ و حیات مجدد
در فص عزیری، ابن عربی به بررسی مفهوم مرگ و حیات مجدد از طریق داستان حضرت عزیر (ع) میپردازد. این فص به عنوان یکی از فصوصهای ۲۷ گانهی کتاب فصوص الحکم، به تحلیل عرفانی، فلسفی و قرآنی داستان عزیر و معجزهی مرگ و حیات مجدد او میپردازد. ابن عربی در این فص سعی میکند تا مفاهیم عمیقتری از مرگ، حیات مجدد و حکمت الهی را در پرتو عرفان اسلامی تفسیر کند.
محتوای فص عزیری:
۱. مرگ به عنوان نماد تحول و تجدید حیات:
• ابن عربی در این فص تأکید میکند که مرگ عزیر (ع) به عنوان نمادی از تحول و تجدید حیات است. مرگ عزیر نه تنها پایان زندگی، بلکه آغاز حیاتی جدید و بالاتر است. این مرگ، نشاندهندهی تحول روحی و معنوی است که انسان را به قرب الهی میرساند.
• این مفهوم نشان میدهد که مرگ واقعی، مرگ روحی است که انسان را از دنیای مادی به عالم معنوی منتقل میکند و نشاندهندهی قرب به خداوند است.
۲. حکمت الهی در معجزهی مرگ و حیات مجدد:
• ابن عربی به مفهوم حکمت الهی در معجزهی مرگ و حیات مجدد عزیر اشاره میکند. این معجزه شامل مرگ عزیر برای صد سال و سپس زنده شدن او بود. این معجزه نشاندهندهی قدرت مطلق خداوند و حکمت او در ایجاد تحولات بزرگ در زندگی بندگانش است.
• این معجزه نشان میدهد که خداوند قادر است هر چیزی را به هر شکلی که بخواهد تغییر دهد و این تغییرات، درس و پیامی برای رشد روحی و معنوی انسان دارد.
۳. صبر و ایمان عزیر:
• ابن عربی به صبر و ایمان عزیر در برابر معجزهی مرگ و حیات مجدد اشاره میکند. عزیر به عنوان نماد صبر و ایمان، نشان داد که ایمان واقعی به معنای پذیرش کامل ارادهی الهی و صبر در برابر مصائب است.
• این مفهوم نشاندهندهی اهمیت صبر و ایمان در راه حقیقت و قرب به خداوند است.
۴. مرگ و فتنهها:
• ابن عربی به فتنههایی که عزیر به دلیل مرگ و حیات مجدد خود با آنها مواجه شد، اشاره میکند. این فتنهها شامل شگفتی و حیرت مردم از معجزهی زنده شدن او بود.
• این فتنهها نشاندهندهی این است که مرگ و حیات مجدد میتواند هم نعمت و هم آزمایش باشد. عزیر با حفظ ایمان و صبر خود، نشان داد که مرگ واقعی، مرگی است که با ایمان و تقوا همراه است.
۵. حکمت الهی در زنده شدن عزیر:
• ابن عربی به این نکته اشاره میکند که در نهایت، خداوند عزیر را پس از صد سال زنده کرد و به او حیات مجدد بخشید. این عمل نشاندهندهی حکمت الهی است که همیشه شامل حال بندگانش میشود.
• این مفهوم نشان میدهد که خداوند هرگز بندگان خود را در شرایط سخت رها نمیکند و همیشه راهی برای نجات و رحمت خود فراهم میکند.
۶. عزیر به عنوان نماد ایمان و تسلیم:
• ابن عربی به ایمان و تسلیم عزیر در برابر ارادهی الهی اشاره میکند. عزیر به عنوان نماد ایمان، نشان داد که تسلیم کامل در برابر ارادهی الهی، بخشی اساسی از ایمان واقعی است.
• این مفهوم نشاندهندهی اهمیت ایمان و تسلیم در راه حقیقت و قرب به خداوند است.
نتیجهگیری:
در فص عزیری، ابن عربی به بررسی عمیق مفهوم مرگ و حیات مجدد از طریق داستان حضرت عزیر (ع) میپردازد. مرگ عزیر به عنوان نماد تحول و تجدید حیات، نشاندهندهی قرب به خداوند است. حکمت الهی در معجزهی مرگ و حیات مجدد عزیر، نشاندهندهی این است که خداوند از طریق تحولات بزرگ، بندگان خود را پرورش میدهد و آنها را به کمال میرساند. این فص به درک عمیقتری از مفاهیم مرگ، حیات مجدد، و حکمت الهی در پرتو عرفان اسلامی کمک میکند.
#فصوص_الحکمه
#ابن_عربی
#عبدالرضاباختری
#عرفان_اسلامی
#نشانه_های_راه
@hksami
١۵.فص ایوبی (ایوب): بررسی مفهوم صبر در برابر مصائب
فص ایوبی (ایوب): بررسی مفهوم صبر در برابر مصائب بر مبنای قرآن و مبانی عرفانی ابن عربی
در فص ایوبی، ابن عربی به بررسی مفهوم صبر در برابر مصائب از طریق داستان حضرت ایوب (ع) میپردازد. این فص، یکی از فصوصهای ۲۷ گانهی کتاب فصوص الحکم است که در آن، ابن عربی با استفاده از داستان حضرت ایوب (ع) و آزمونهای الهی که او در زندگی خود پشت سر گذاشت، مفاهیم عمیق عرفانی را تفسیر میکند. در این تفسیر، ابن عربی از مبانی قرآنی و عرفانی خود، مانند وحدت وجود، تجلیات الهی، و مراتب وجود استفاده میکند. در ادامه، محتوای این فصل را با تأکید بر قرآن و مبانی عرفانی ابن عربی و به صورت فنی و عمیقتر بررسی میکنیم.
۱. صبر به عنوان نماد ایمان و تسلیم:
در قرآن، صبر به عنوان یکی از مهمترین فضایل اخلاقی و نشانهای از ایمان و تسلیم در برابر ارادهی الهی معرفی شدهاست. قرآن در سورهی بقره میفرماید:
وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِینَ
(و از صبر و نماز یاری بجویید، و به راستی این [کار] سنگین است، مگر برای فروتنان.)
(سوره بقره، آیه ۴۵)
• تفسیر قرآنی:
صبر در قرآن، به معنای استقامت در برابر مشکلات و مصائب زندگی است. حضرت ایوب (ع) به عنوان نماد صبر، نشان داد که ایمان واقعی به معنای پذیرش کامل ارادهی الهی و صبر در برابر مصائب است.
• تفسیر عرفانی:
ابن عربی صبر را به عنوان فنای نفس و بقای روح تفسیر میکند. صبر، نشاندهندهی تسلیم کامل در برابر ارادهی الهی و پذیرش مصائب به عنوان بخشی از حکمت الهی است.
۲. مصائب به عنوان آزمون الهی:
در قرآن، مصائب به عنوان آزمونهای الهی معرفی شدهاند که برای آزمایش ایمان و صبر بندگان فرستاده میشوند. قرآن در سورهی عنکبوت میفرماید:
أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ
(آیا مردم گمان کردند که تنها با گفتن «ایمان آوردهایم» رها میشوند و مورد آزمایش قرار نمیگیرند؟)
(سوره عنکبوت، آیه ۲)
• تفسیر قرآنی:
مصائب، آزمونهایی هستند که خداوند برای آزمایش ایمان و صبر بندگان فرستاده است. حضرت ایوب (ع) به عنوان نماد صبر، نشان داد که ایمان واقعی به معنای پذیرش کامل ارادهی الهی و صبر در برابر مصائب است.
• تفسیر عرفانی:
ابن عربی مصائب را به عنوان تجلیات الهی تفسیر میکند. این مصائب، نه تنها آزمونهایی برای بندگان، بلکه فرصتهایی برای رشد روحانی و نزدیکی به خداوند هستند.
۳. پیام ایوب به عنوان دعوت به صبر و تسلیم:
در سنت اسلامی، حضرت ایوب (ع) به عنوان پیامبری معرفی میشود که قوم خود را به صبر و تسلیم در برابر ارادهی الهی دعوت کرد. این دعوت، در واقع دعوت به تذکر و بیداری از خواب غفلت بود.
• تفسیر سنتی:
پیامبران، همواره مردم را به سوی صبر و تسلیم در برابر ارادهی الهی دعوت میکردند. حضرت ایوب (ع) نیز قوم خود را به صبر در برابر مصائب و ایمان به خداوند دعوت کرد.
• تفسیر عرفانی:
ابن عربی تذکر را به عنوان یکی از راههای اصلی برای رسیدن به حقیقت معرفی میکند. تذکر، به معنای یادآوری حقیقت الهی و بازگشت به فطرت پاک است.
۴. عذاب الهی و درسهایی برای بشر:
در قرآن، عذاب الهی به عنوان مجازات گناهکاران و درسهایی برای بشر معرفی شدهاست. قرآن در سورهی عنکبوت میفرماید:
فَکُلًّا أَخَذْنَا بِذَنْبِهِ فَمِنْهُمْ مَنْ أَرْسَلْنَا عَلَیْهِ حَاصِبًا وَمِنْهُمْ مَنْ أَخَذَتْهُ الصَّیْحَةُ وَمِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنَا بِهِ الْأَرْضَ وَمِنْهُمْ مَنْ أَغْرَقْنَا وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَلَکِنْ کَانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ
(پس هر یک را به گناهش گرفتار کردیم؛ از آنها کسی بود که بر او توفانی از سنگ فرستادیم، و کسی بود که صیحهی آسمانی او را فرا گرفت، و کسی بود که او را در زمین فرو بردیم، و کسی بود که غرقش کردیم؛ و خداوند به آنها ستم نمیکرد، بلکه آنها به خود ستم میکردند.)
(سوره عنکبوت، آیه ۴۰)
• تفسیر قرآنی:
عذاب الهی، نه تنها مجازات گناهکاران، بلکه هشداری برای سایر انسانها است تا از ظلم و گناه دوری کنند و به سوی عدالت و تقوا حرکت کنند.
• تفسیر عرفانی:
ابن عربی عذاب الهی را به عنوان تجلی صفت عدل خداوند تفسیر میکند. این عدل، در جهان به صورت قوانین الهی تجلی میکند و هر کس بر اساس اعمال خود، پاداش یا مجازات دریافت میکند.
۵. نجات ایوب به عنوان تجلی رحمت الهی:
در قرآن، نجات حضرت ایوب (ع) و پیروانش از عذاب الهی، نشاندهندهی تجلی رحمت الهی است. قرآن در سورهی انبیاء میفرماید:
#فصوص_الحکمه
#ابن_عربی
#عبدالرضاباختری
#عرفان_اسلامی
#نشانه_های_راه
@hksami
وَأَیُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَکَشَفْنَا مَا بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَآتَیْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَذِکْرَى لِلْعَابِدِینَ
(و ایوب را [یاد کن] هنگامی که پروردگارش را خواند که: به من آسیب رسیده است، و تو مهربانترین مهربانانی. پس او را اجابت کردیم و آن چه از آسیب به او رسیده بود برطرف کردیم، و خانوادهاش و مانند آنها را به او بازگرداندیم، رحمتی از جانب خود و تذکری برای عبادتکنندگان.)
(سوره انبیاء، آیه ۸۳-۸۴)
• تفسیر قرآنی:
نجات ایوب و پیروانش، نشاندهندهی تجلی صفت رحمت خداوند است. خداوند به عنوان الرحمن و الرحیم، همیشه بندگان خود را مورد رحمت قرار میدهد.
• تفسیر عرفانی:
ابن عربی رحمت الهی را به عنوان یکی از صفات اصلی خداوند معرفی میکند. این رحمت، شامل حال همهی بندگان میشود، اما تنها کسانی که به سوی خداوند بازگردند، از آن بهرهمند میشوند.
۶. وحدت وجود و رابطهی صبر و مصائب:
ابن عربی در عرفان خود، به مفهوم وحدت وجود اشاره میکند. بر اساس این مفهوم، تمامی موجودات، تجلیات خداوند هستند و وجود حقیقی تنها از آنِ خداست. صبر و مصائب، دو جنبهی مختلف از تجلیات الهی هستند.
• تفسیر عرفانی:
صبر، نشاندهندهی فنا و نابودی نفس است، در حالی که مصائب، نشاندهندهی تجلیات الهی و فرصتهایی برای رشد روحانی هستند. ابن عربی معتقد است که انسانها با انتخاب خود، میتوانند به سوی صبر و تسلیم در برابر ارادهی الهی حرکت کنند یا به سوی ناامیدی و انحراف از حقیقت.
نتیجهگیری:
در فص ایوبی، ابن عربی به بررسی عمیق مفهوم صبر در برابر مصائب از منظر قرآنی و عرفانی میپردازد. صبر به عنوان نماد ایمان و تسلیم، نشاندهندهی پذیرش کامل ارادهی الهی و استقامت در برابر مشکلات است. مصائب، آزمونهایی هستند که خداوند برای آزمایش ایمان و صبر بندگان فرستاده است. دعوت ایوب به قوم خود، دعوت به صبر و تسلیم در برابر ارادهی الهی بود. عذاب الهی، تجلی عدل الهی بود، در حالی که نجات ایوب و پیروانش، تجلی رحمت الهی بود. این فص به درک عمیقتری از مفاهیم صبر، مصائب، و مسئولیت انسان در انتخاب راه درست در پرتو قرآن و مبانی عرفانی ابن عربی کمک میکند.
#فصوص_الحکمه
#ابن_عربی
#عبدالرضاباختری
#عرفان_اسلامی
#نشانه_های_راه
@hksami
١٦.فص ذوالکفلی (ذوالکفل): بحث دربارهی مسئولیت و عدالت
فص ذوالکفلی (ذوالکفل): بررسی مفهوم مسئولیت و عدالت بر مبنای قرآن و مبانی عرفانی ابن عربی
در فص ذوالکفلی، ابن عربی به بررسی مفهوم مسئولیت و عدالت از طریق داستان حضرت ذوالکفل (ع) میپردازد. این فص، یکی از فصوصهای ۲۷ گانهی کتاب فصوص الحکم است که در آن، ابن عربی با استفاده از داستان ذوالکفل و نقش او در اجرای عدالت و مسئولیتپذیری، مفاهیم عمیق عرفانی را تفسیر میکند. در این تفسیر، ابن عربی از مبانی قرآنی و عرفانی خود، مانند وحدت وجود، تجلیات الهی، و مراتب وجود استفاده میکند. در ادامه، محتوای این فصل را با تأکید بر قرآن و مبانی عرفانی ابن عربی و به صورت فنی و عمیقتر بررسی میکنیم.
۱. مسئولیت به عنوان وظیفهی الهی:
در قرآن، مسئولیت به عنوان وظیفهای الهی معرفی شدهاست که بر عهدهی انسانها گذاشته شدهاست. قرآن در سورهی بقره میفرماید:
إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولًا
(ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، پس آنها از حمل آن امتناع کردند و از آن ترسیدند، و انسان آن را بر دوش کشید؛ او بسیار ستمگر و نادان بود.)
(سوره بقره، آیه ۷۲)
• تفسیر قرآنی:
مسئولیت در قرآن، به معنای پذیرش وظیفهای است که خداوند بر عهدهی انسانها گذاشته است. حضرت ذوالکفل (ع) به عنوان نماد مسئولیتپذیری، نشان داد که انسانها باید در برابر وظایف خود پاسخگو باشند.
• تفسیر عرفانی:
ابن عربی مسئولیت را به عنوان تجلّی ارادهی الهی در وجود انسان تفسیر میکند. انسان با پذیرش مسئولیت، به تجلی صفات الهی در خود نزدیکتر میشود.
۲. عدالت به عنوان تجلی صفت الهی:
در قرآن، عدالت به عنوان یکی از صفات اصلی خداوند معرفی شدهاست. قرآن در سورهی نحل میفرماید:
إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِیتَاءِ ذِی الْقُرْبَى وَیَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ وَالْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ
(خداوند به عدل و احسان و بخشش به خویشاوندان فرمان میدهد و از زشتیها و منکر و ستم نهی میکند؛ شما را پند میدهد، شاید که پند گیرید.)
(سوره نحل، آیه ۹۰)
• تفسیر قرآنی:
عدالت در قرآن، به معنای قرار دادن هر چیزی در جایگاه خودش و رعایت حقوق دیگران است. حضرت ذوالکفل (ع) به عنوان نماد عدالت، نشان داد که انسانها باید در رفتار و تصمیمگیریهای خود، عدالت را رعایت کنند.
• تفسیر عرفانی:
ابن عربی عدالت را به عنوان تجلّی صفت عدل الهی در وجود انسان تفسیر میکند. عدالت، نشاندهندهی تعادل و هماهنگی در جهان است که از ارادهی الهی سرچشمه میگیرد.
۳. پیام ذوالکفل به عنوان دعوت به مسئولیتپذیری و عدالت:
در سنت اسلامی، حضرت ذوالکفل (ع) به عنوان پیامبری معرفی میشود که قوم خود را به مسئولیتپذیری و عدالت دعوت کرد. این دعوت، در واقع دعوت به تذکر و بیداری از خواب غفلت بود.
• تفسیر سنتی:
پیامبران، همواره مردم را به سوی مسئولیتپذیری و عدالت دعوت میکردند. حضرت ذوالکفل (ع) نیز قوم خود را به رعایت عدالت و پذیرش مسئولیتهای خود دعوت کرد.
• تفسیر عرفانی:
ابن عربی تذکر را به عنوان یکی از راههای اصلی برای رسیدن به حقیقت معرفی میکند. تذکر، به معنای یادآوری حقیقت الهی و بازگشت به فطرت پاک است.
۴. عذاب الهی و درسهایی برای بشر:
در قرآن، عذاب الهی به عنوان مجازات گناهکاران و درسهایی برای بشر معرفی شدهاست. قرآن در سورهی عنکبوت میفرماید:
فَکُلًّا أَخَذْنَا بِذَنْبِهِ فَمِنْهُمْ مَنْ أَرْسَلْنَا عَلَیْهِ حَاصِبًا وَمِنْهُمْ مَنْ أَخَذَتْهُ الصَّیْحَةُ وَمِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنَا بِهِ الْأَرْضَ وَمِنْهُمْ مَنْ أَغْرَقْنَا وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَلَکِنْ کَانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ
(پس هر یک را به گناهش گرفتار کردیم؛ از آنها کسی بود که بر او توفانی از سنگ فرستادیم، و کسی بود که صیحهی آسمانی او را فرا گرفت، و کسی بود که او را در زمین فرو بردیم، و کسی بود که غرقش کردیم؛ و خداوند به آنها ستم نمیکرد، بلکه آنها به خود ستم میکردند.)
(سوره عنکبوت، آیه ۴۰)
• تفسیر قرآنی:
عذاب الهی، نه تنها مجازات گناهکاران، بلکه هشداری برای سایر انسانها است تا از ظلم و گناه دوری کنند و به سوی عدالت و تقوا حرکت کنند.
• تفسیر عرفانی:
ابن عربی عذاب الهی را به عنوان تجلی صفت عدل خداوند تفسیر میکند. این عدل، در جهان به صورت قوانین الهی تجلی میکند و هر کس بر اساس اعمال خود، پاداش یا مجازات دریافت میکند.
#فصوص_الحکمه
#ابن_عربی
#عبدالرضاباختری
#عرفان_اسلامی
#نشانه_های_راه
@hksami
۵. نجات ذوالکفل به عنوان تجلی رحمت الهی:
در قرآن، نجات حضرت ذوالکفل (ع) و پیروانش از عذاب الهی، نشاندهندهی تجلی رحمت الهی است. قرآن در سورهی انبیاء میفرماید:
وَأَیُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَکَشَفْنَا مَا بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَآتَیْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَذِکْرَى لِلْعَابِدِینَ
(و ایوب را [یاد کن] هنگامی که پروردگارش را خواند که: به من آسیب رسیده است، و تو مهربانترین مهربانانی. پس او را اجابت کردیم و آن چه از آسیب به او رسیده بود برطرف کردیم، و خانوادهاش و مانند آنها را به او بازگرداندیم، رحمتی از جانب خود و تذکری برای عبادتکنندگان.)
(سوره انبیاء، آیه ۸۳-۸۴)
• تفسیر قرآنی:
نجات ذوالکفل و پیروانش، نشاندهندهی تجلی صفت رحمت خداوند است. خداوند به عنوان الرحمن و الرحیم، همیشه بندگان خود را مورد رحمت قرار میدهد.
• تفسیر عرفانی:
ابن عربی رحمت الهی را به عنوان یکی از صفات اصلی خداوند معرفی میکند. این رحمت، شامل حال همهی بندگان میشود، اما تنها کسانی که به سوی خداوند بازگردند، از آن بهرهمند میشوند.
۶. وحدت وجود و رابطهی مسئولیت و عدالت:
ابن عربی در عرفان خود، به مفهوم وحدت وجود اشاره میکند. بر اساس این مفهوم، تمامی موجودات، تجلیات خداوند هستند و وجود حقیقی تنها از آنِ خداست. مسئولیت و عدالت، دو جنبهی مختلف از تجلیات الهی هستند.
• تفسیر عرفانی:
مسئولیت، نشاندهندهی پذیرش وظیفهای است که خداوند بر عهدهی انسانها گذاشته است، در حالی که عدالت، نشاندهندهی تعادل و هماهنگی در جهان است. ابن عربی معتقد است که انسانها با انتخاب خود، میتوانند به سوی مسئولیتپذیری و عدالت حرکت کنند یا به سوی بیمسئولیتی و ظلم.
نتیجهگیری:
در فص ذوالکفلی، ابن عربی به بررسی عمیق مفهوم مسئولیت و عدالت از منظر قرآنی و عرفانی میپردازد. مسئولیت به عنوان وظیفهای الهی، نشاندهندهی پذیرش وظیفهای است که خداوند بر عهدهی انسانها گذاشته است. عدالت، به عنوان تجلی صفت الهی، نشاندهندهی تعادل و هماهنگی در جهان است. دعوت ذوالکفل به قوم خود، دعوت به مسئولیتپذیری و عدالت بود. عذاب الهی، تجلی عدل الهی بود، در حالی که نجات ذوالکفل و پیروانش، تجلی رحمت الهی بود. این فص به درک عمیقتری از مفاهیم مسئولیت، عدالت، و مسئولیت انسان در انتخاب راه درست در پرتو قرآن و مبانی عرفانی ابن عربی کمک میکند.
#فصوص_الحکمه
#ابن_عربی
#عبدالرضاباختری
#عرفان_اسلامی
#نشانه_های_راه
@hksami
۱۷.فص موسیکلیمی (موسی): بحث دربارهی وحی و ارتباط مستقیم با خدا توضیح این فص با عرفان و قران
فص موسیکلیمی (موسی): بررسی مفهوم وحی و ارتباط مستقیم با خدا بر مبنای قرآن و مبانی عرفانی ابن عربی
در فص موسیکلیمی، ابن عربی به بررسی مفهوم وحی و ارتباط مستقیم با خدا از طریق داستان حضرت موسی (ع) میپردازد. این فص، یکی از فصوصهای ۲۷ گانهی کتاب فصوص الحکم است که در آن، ابن عربی با استفاده از داستان موسی و دریافت وحی از خداوند، مفاهیم عمیق عرفانی را تفسیر میکند. در این تفسیر، ابن عربی از مبانی قرآنی و عرفانی خود، مانند وحدت وجود، تجلیات الهی، و مراتب وجود استفاده میکند. در ادامه، محتوای این فصل را با تأکید بر قرآن و مبانی عرفانی ابن عربی و به صورت فنی و عمیقتر بررسی میکنیم.
۱. وحی به عنوان ارتباط مستقیم با خدا:
در قرآن، وحی به عنوان ارتباط مستقیم خداوند با پیامبرانش معرفی شدهاست. قرآن در سورهی شوری میفرماید:
وَمَا کَانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْیًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولًا فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ مَا یَشَاءُ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکِیمٌ
(و هیچ بشری را نرسد که خدا با او سخن گوید، مگر از راه وحی یا از پس پردهای، یا فرستادهای بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد وحی کند؛ او بلندمرتبه و حکیم است.)
(سوره شوری، آیه ۵۱)
• تفسیر قرآنی:
وحی در قرآن، به معنای ارتباط مستقیم خداوند با پیامبرانش است. حضرت موسی (ع) به عنوان نماد وحی، نشان داد که خداوند میتواند مستقیماً با بندگان خود ارتباط برقرار کند.
• تفسیر عرفانی:
ابن عربی وحی را به عنوان تجلّی حقیقت الهی در وجود پیامبر تفسیر میکند. وحی، نشاندهندهی ارتباط مستقیم انسان با خداوند و درک حقیقت الهی است. در عرفان ابن عربی، وحی به معنای تجلی اسماء و صفات الهی در وجود پیامبر است.
۲. ارتباط مستقیم با خدا به عنوان تجلی صفت قرب:
در قرآن، ارتباط مستقیم با خدا به عنوان یکی از صفات اصلی پیامبران معرفی شدهاست. قرآن در سورهی طه میفرماید:
وَأَنَا اخْتَرْتُکَ فَاسْتَمِعْ لِمَا یُوحَى
(و من تو را برگزیدهام، پس به آن چه وحی میشود گوش فرا ده.)
(سوره طه، آیه ۱۳)
• تفسیر قرآنی:
ارتباط مستقیم با خدا، نشاندهندهی قرب و نزدیکی پیامبر به خداوند است. حضرت موسی (ع) به عنوان نماد ارتباط مستقیم با خدا، نشان داد که انسانها میتوانند با خداوند ارتباط مستقیم برقرار کنند.
• تفسیر عرفانی:
ابن عربی ارتباط مستقیم با خدا را به عنوان تجلّی صفت قرب خداوند تفسیر میکند. این قرب، نشاندهندهی نزدیکی انسان به خداوند و درک حقیقت الهی است. در عرفان ابن عربی، ارتباط مستقیم با خدا به معنای تجلی اسماء و صفات الهی در وجود انسان است.
۳. پیام موسی به عنوان دعوت به توحید و عدالت:
در سنت اسلامی، حضرت موسی (ع) به عنوان پیامبری معرفی میشود که قوم خود را به توحید و عدالت دعوت کرد. این دعوت، در واقع دعوت به تذکر و بیداری از خواب غفلت بود.
• تفسیر سنتی:
پیامبران، همواره مردم را به سوی توحید و عدالت دعوت میکردند. حضرت موسی (ع) نیز قوم خود را به توحید و پذیرش عدالت الهی دعوت کرد.
• تفسیر عرفانی:
ابن عربی تذکر را به عنوان یکی از راههای اصلی برای رسیدن به حقیقت معرفی میکند. تذکر، به معنای یادآوری حقیقت الهی و بازگشت به فطرت پاک است. در عرفان ابن عربی، توحید و عدالت، دو جنبهی مختلف از وحدت وجود هستند که انسان را به سوی حقیقت الهی هدایت میکنند.
۴. عذاب الهی و درسهایی برای بشر:
در قرآن، عذاب الهی به عنوان مجازات گناهکاران و درسهایی برای بشر معرفی شدهاست. قرآن در سورهی عنکبوت میفرماید:
فَکُلًّا أَخَذْنَا بِذَنْبِهِ فَمِنْهُمْ مَنْ أَرْسَلْنَا عَلَیْهِ حَاصِبًا وَمِنْهُمْ مَنْ أَخَذَتْهُ الصَّیْحَةُ وَمِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنَا بِهِ الْأَرْضَ وَمِنْهُمْ مَنْ أَغْرَقْنَا وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَلَکِنْ کَانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ
(پس هر یک را به گناهش گرفتار کردیم؛ از آنها کسی بود که بر او توفانی از سنگ فرستادیم، و کسی بود که صیحهی آسمانی او را فرا گرفت، و کسی بود که او را در زمین فرو بردیم، و کسی بود که غرقش کردیم؛ و خداوند به آنها ستم نمیکرد، بلکه آنها به خود ستم میکردند.)
(سوره عنکبوت، آیه ۴۰)
• تفسیر قرآنی:
عذاب الهی، نه تنها مجازات گناهکاران، بلکه هشداری برای سایر انسانها است تا از ظلم و گناه دوری کنند و به سوی عدالت و تقوا حرکت کنند.
• تفسیر عرفانی:
ابن عربی عذاب الهی را به عنوان تجلی صفت عدل خداوند تفسیر میکند. این عدل، در جهان به صورت قوانین الهی تجلی میکند و هر کس بر اساس اعمال خود، پاداش یا مجازات دریافت میکند.
#فصوص_الحکمه
#ابن_عربی
#عبدالرضاباختری
#عرفان_اسلامی
#نشانه_های_راه
@hksami
در عرفان ابن عربی، عذاب الهی به عنوان بخشی از نظام وحدت وجود شناخته میشود که تعادل و هماهنگی را در جهان حفظ میکند.
۵. نجات موسی و پیروانش به عنوان تجلی رحمت الهی:
در قرآن، نجات حضرت موسی (ع) و پیروانش از عذاب الهی، نشاندهندهی تجلی رحمت الهی است. قرآن در سورهی شعراء میفرماید:
فَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاکَ الْبَحْرَ فَانْفَلَقَ فَکَانَ کُلُّ فِرْقٍ کَالطَّوْدِ الْعَظِیمِ
(پس به موسی وحی کردیم که عصای خود را به دریا بزن، پس [دریا] شکافته شد و هر بخشی مانند کوهی عظیم شد.)
(سوره شعراء، آیه ۶۳)
• تفسیر قرآنی:
نجات موسی و پیروانش، نشاندهندهی تجلی صفت رحمت خداوند است. خداوند به عنوان الرحمن و الرحیم، همیشه بندگان خود را مورد رحمت قرار میدهد.
• تفسیر عرفانی:
ابن عربی رحمت الهی را به عنوان یکی از صفات اصلی خداوند معرفی میکند. این رحمت، شامل حال همهی بندگان میشود، اما تنها کسانی که به سوی خداوند بازگردند، از آن بهرهمند میشوند. در عرفان ابن عربی، رحمت الهی به عنوان یکی از تجلیات اسماء الحسنی شناخته میشود که در تمامی مخلوقات جاری است.
۶. وحدت وجود و رابطهی وحی و ارتباط مستقیم با خدا:
ابن عربی در عرفان خود، به مفهوم وحدت وجود اشاره میکند. بر اساس این مفهوم، تمامی موجودات، تجلیات خداوند هستند و وجود حقیقی تنها از آنِ خداست. وحی و ارتباط مستقیم با خدا، دو جنبهی مختلف از تجلیات الهی هستند.
• تفسیر عرفانی:
وحی، نشاندهندهی تجلی حقیقت الهی در وجود پیامبر است، در حالی که ارتباط مستقیم با خدا، نشاندهندهی قرب و نزدیکی انسان به خداوند است. ابن عربی معتقد است که انسانها با انتخاب خود، میتوانند به سوی وحی و ارتباط مستقیم با خدا حرکت کنند یا به سوی گناه و دوری از حقیقت. در عرفان ابن عربی، وحی و ارتباط مستقیم با خدا، دو جنبهی مختلف از وحدت وجود هستند که انسان را به سوی حقیقت الهی هدایت میکنند.
نتیجهگیری:
در فص موسیکلیمی، ابن عربی به بررسی عمیق مفهوم وحی و ارتباط مستقیم با خدا از منظر قرآنی و عرفانی میپردازد. وحی به عنوان تجلی حقیقت الهی، نشاندهندهی ارتباط مستقیم انسان با خداوند است. ارتباط مستقیم با خدا، نشاندهندهی قرب و نزدیکی انسان به خداوند است. دعوت موسی به قوم خود، دعوت به توحید و عدالت بود. عذاب الهی، تجلی عدل الهی بود، در حالی که نجات موسی و پیروانش، تجلی رحمت الهی بود. این فص به درک عمیقتری از مفاهیم وحی، ارتباط مستقیم با خدا، و مسئولیت انسان در انتخاب راه درست در پرتو قرآن و مبانی عرفانی ابن عربی کمک میکند.
#فصوص_الحکمه
#ابن_عربی
#عبدالرضاباختری
#عرفان_اسلامی
#نشانه_های_راه
@hksami