📌 محصولش را ندید
🔸هم کشاورز است و هم مغازۀ کوچکی دارد و کاسبی میکند. میگوید: این وقت سال، ما میریم روستا کشاورزی؛ صبح میریم، شب بر میگردیم. اون شب که از روستا برگشتیم، تازه متوجه خبر شهادت شدیم.
🔸اولش ما هم مثل بقیۀ مردم متأسف شدیم. بالاخره یک اتفاق عمومی بود و به همۀ ما مربوط میشد. بههمینخاطر، عموم مردم رو درگیر کرد. شوکی به کشور وارد شد. مثل وقتی که یک نفر تو خانواده از بین میره و اعضای اون خانواده تا مدتی تو شوک هستن.
🔸حالا اتفاقیه که افتاده. کشور هم که راکد نمیمونه، بالاخره کارها گردش میکنه. کارهای کشور بین همه تقسیم شده. چون بالاخره قانون داریم.ولی خب کار ایشون نیمهکاره موند و به چهار سال نرسید.
🔸یه کشاورز وقتی یه چیزی میکاره زمانی که محصول به دست میاد، تازه نتیجۀ کارشو میبینه. چیزی هم که تو این سه سال اتفاق افتاده رو حالا از این به بعد می تونیم نتیجهاش و ببینیم.
🔸گرونی و مشکلات از اول بوده، حالا هم هست. اینها از دولتهای قبلی روی هم تلنبار شده، به این دولت هم رسیده. دولت این چند سال مشغول جمعکردن خرابکاریهای گذشته بود. خب این هم زمانبره.
🔸خوبیش این بود که آقای #رئیسی، آدم سیاسیبازی نبود. #مردم_داریش خوب بود. بیشتر تو مردم رفتوآمد داشت. #ساده_زیست بود. به فکر #مردم_بیچاره بود...
#شهید_جمهور
#رئیسی_عزیز
#خاطرات_مردمی
#حسینیه_هنر_اراک
🆔@hoseiniyehonar_arak