eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.8هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
339 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ میخ داغ و سینه زهرای من ای وای من سیلی و انسیه الحورای من ای وای من خانه و کاشانه و شمع و گل و پروانه نه سوخت در آتش همه دنیای من ای وای من @hosenih آیه های کوثرم افتاده زیر دست و پا لرزه افتاده به دست و پای من ای وای من ابر سیلی هر دو روی روی یارم را گرفت تار شد خورشید مه‌سیمای من ای وای من در شکست و پشت در این غصه پشتم را شکست خورد با صورت زمین طوبای(زهرای) من ای وای من کشتن یک زن ، چهل نامرد میخواهد مگر؟! داد از بی رحمی اعدای من ای وای من کینه از من داشتند و همسرم را میزدند فاطمه افتاد از پا ، پای من ای وای من بشکند دست مغیره دست یارم را شکست پیش چشم زینب کبرای من ای وای من میکشد این غم مرا آخر که شد کاشانه ام قتلگاه همسر تنهای من ای وای من @hosenih فاطمه با دیدن تابوت وقتی خنده زد رفت دیگر خنده از لبهای من ای وای من بعد زهرا این من و این میخ و این دیوار و در وای من ای وای من ای وای من ای وای من ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم شعر برای حضور در دسته های عزاداری روز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها... ▶️ روز شهادت از دل و از جان می آییم با سر به سوی محضر جانان می آییم هر چند ما روز غدیر خُم نبودیم حالا برای بستن پیمان می آییم @hosenih روز عروج تو عروج هر چه خوبی است ما در عزای خَیرةُ النِّسوان می آییم سلمان نشد کاری کند در بین کوچه در کوچه ها با نیّت سلمان می آییم مردم تو را از گریه هایت منع کردند حالا همه با دیده گریان می آییم ما قطره های کوچک دریای عشقیم ما دور هم جمعیم و چون باران می آییم طوفان اگر آید همه فرزند نوحیم سنگ آید از هفت آسمان، آسان می آییم سوگند بر آن خانهء آتش گرفته ما سوی مادر با دلی سوزان می آییم بیزار هستیم از سقیفه، پس در این راه... با بغض آن اشرار بی ایمان می آییم احیاء امر فاطمی با نام مولاست ما یا علی گویان علی گویان می آییم @hosenih اینجا اگر با گریه مشغول عزاییم محشر به دنبال شما خندان می آییم ما معتقد هستیم زهرا مادر ماست تا روز محشر سایه اش روی سر ماست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ از تابش مستقیم هم میسوزد در سایه‌ی یاکریم هم میسوزد @hosenih زخمی که به رویِ مادرم افتاده از رد شدن نسیم هم میسوزد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بالی که شکست ، آشیانه نرسد مرغی که زمین خورده به لانه نرسد @hosenih از من که گذشت مادری باز ای کاش بر شانه‌ی کودکش به خانه نرسد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ آئینه‌ی قیمتیِ بابا برخیز ای زخمیِ غیرتیِ بابا برخیز @hosenih حالا چه جوابی بدهم در خانه ای وای امانتیِ بابا برخیز ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ این سینه اگر تاب خورَد میسوزد این چشم به مهتاب خورَد میسوزد @hosenih از طرزِ تَیمُمَت همه فهمیدند این زخم اگر آب خورَد میسوزد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بر زخمِ دلم به خنده‌ات نیش نزن ای دست ، قلم شوی از این بیش نزن @hosenih او طاقتِ برگِ گُل ندارد نامرد تو سنگی و او آینه کُشتیش نزن ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ پا را به رویِ چادرش ای پَست نزن ما را تَهِ این کوچه‌ی بن‌بست نزن @hosenih دستت شکَنَد مرا بزن سخت ، ولی نامرد به ناموسِ علی دست نزن ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم حجت الاسلام ▶️ صحبت از دستی که رزق خلق را می داد شد هرکجا شد حرف از بانو به نیکی یاد شد @hosenih گردش تسبیح او افلاک را تدبیر کرد از پرسجاده اش روح القدس ایجادشد او که جای خود گلوبندش اسیر آزاد کرد حر هم از یمن ادب برنام او آزاد شد روضه ی رضوان رضای حضرت مرضیه است از گل سرخ لباس او فدک آباد شد معنی نازک برای روضه اش آورده ام وقت پروازش پرستویی اسیر باد شد با پر زخمی دعاگوی شب همسایه بود دست او روزی رسان خانه ی صیاد شد این در آتش گرفته زود حاجت می دهد این در آتش گرفته پنجره فولاد شد روضه ی مظلومه بعد از رفتنش مکشوفه شد تا مصیبت خوان کوچه صورت مقدا شد @hosenih طعنه ها او را عروس خانه ی تابوت خواند قاسم او نیز زیر سنگ ها داماد شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ چه شد که مجتبی دگر به جز غم و فغان نداشت؟! چه دیده بود در گذر، تحمل بیان نداشت؟! چه حالتی است؟! آسمان چرا به خاک می کشد؟! رشیده ی علی که قد و قامتی کمان نداشت! @hosenih چگونه خورد بر زمین که وقت پا شدن فقط به خاک پنجه می کشید و در بدن توان نداشت مگر چگونه ضربه خورده بود؟! بعدِ چند ماه شبی خلاصی از هجوم درد استخوان نداشت کسی که نان سفره ها نتیجه ی دعاش بود دگر به بازویش توان پختِ قرص نان نداشت چرا به جست و جوی گوشواره اش نشسته بود؟! عزیز مصطفی دو چشم تار، بی گمان نداشت به هر طریق پا شد و تکاند خاک چادرش برای رفتنِ به خانه بیش از این زمان نداشت @hosenih به روی صورتش کشیده بود گل، حجاب را چرا که تابِ دیدنش، نگاه باغبان نداشت حسن به سینه ریخت این مصیبت عظیم را از آن زمان دگر به جز دو چشم خون فشان نداشت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ای بی نیاز، وصف مرا جز نیاز نیست جز رحمتت، گناه مرا چاره ساز نیست آلوده آمدم... چه کسی گفته یا کریم بابِ انابه رو به گنهکار باز نیست؟! @hosenih ناشُکر بوده ام همه ی عمر، عفو کن دیگر زبان من به جهالت دراز نیست می خواستی که بنده و هم صحبتت شوم شرمنده ام اگر که نمازم، نماز نیست آرامشی که در نجف و خاک حیدر است در خاک هیچ ناحیه حتی حجاز نیست بر سر درِ دلم که پر از مهر حیدر است غیر از لوای فاطمه در اهتزاز نیست وقتی که نان سفره ی ما نان فاطمه است دیگر به نان مردم عالم نیاز نیست در هیچ مسلکی، زدنِ دختر رسول در روزهای سخت فراقش، مُجاز نیست بر قلب زار و زخمی زهرای مرضیه چون ذکرِ یاحسین، دمی دلنواز نیست @hosenih هر قدر هم که روضه بخوانیم، روضه ای... مانند سوز تشنگی اش، جان گداز نیست تشنه لبی که تابِ تکان خوردنش نبود با سنگ و نیزه زخم زدن، امتیاز نیست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ قبول کن تو مرا تا که مستجاب شوم دوباره گریه کنِ مادرت حساب شوم مرا خرابِ خودت کن، خرابِ غیر نکن ز محضرت بروم هر کجا، خراب شوم @hosenih به هر دری که زدم قبل تو جواب شدم به هر دری بزنم بعد تو جواب شوم خودت کشیدی ام از چاه معصیت بیرون نخواستی که زمینگیرِ منجلاب شوم بیا که سوختم از درد دوری ات عمری بگو چقدر، بگو تا به کی عذاب شوم؟ به برکت نظرت، در عزای فاطمیه... دوباره نوکر این خانه انتخاب شوم زمان روضه ی سخت بتول، چون اسپند میان شعله ی آتش پر التهاب شوم چه عاشقی است که با درد، فاطمه می گفت: فدای غربت و اشکِ ابوتراب شوم برای اینکه نبندند دست حیدر را به خون سینه ی خود پشت در، خضاب شوم @hosenih سریع فضه بپوشان رخ کبودم را علی خجل بشود، از خجالت آب شوم حسین تشنه نمانَد، حسین را دریاب فدای تشنگی اش زیر آفتاب شوم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih