eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.8هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
340 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ای خفته زیر خاک چه خاکی به سر کنم باور نداشتم که به قبرت نظر کنم ای همسفر به خواب و خیالم نمی رسید با تو نه بلکه با سر تو من سفر کنم @hosenih با یاد روز واقعه جا دارد از غمت لطمه زنان کنار تو جان محتضر کنم با کعب نی جدا شده ام از تو یا اخا حتی نشد که حلق تو با اشک تر کنم بهرم دعا نما که مبادا دوباره از دروازه های شام بلا من گذر کنم شد آستین من بخدا معجرم حسین عباس را نباید از آن با خبر کنم مانده صدای چوب و لبت بین گوش من صد آه تا که یاد تو و طشت زر کنم رنجیده سرفرازم و پیش تو سر به زیر آخر چگونه شرح غم آن سحر کنم @hosenih طفل سه ساله ی تو میان خرابه گفت باید به مرگ، چاره ی داغ پدر کنم با دست خسته زیر لحد جای دادمش جا دارد از خجالت تو جان به در کنم ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ چنان طفلی که گم کرده ست بابا و هراسان است دلم این روزها آواره ات با چشم گریان است نمی دانم که این دوری بلا یا امتحان باشد هر آنچه هست زخمش بر جگر چندیست مهمان است بلا پشت بلا می آید و دفع بلا خواهد کمی خون کن ز خون ما گمان کن عید قربان است @hosenih زحال عاشق جامانده معلوم است این ایام که داغ اربعین تو به دل داغی دوچندان است اگر چه داغداریم از غم هجران ولی ما را هر آن چیزی که مولا می پسندی ، تا ابد آن است بگیر از ما سراغی ای حسین حالا که جا ماندیم ببین که قلب عاشقهات پشت مرز مهران است حرم یادش بخیر و آن هیاهو ، آن شلوغیها ولی حالا ببین با یادشان دلها پریشان است میان راه مشایه چه خوش صوت هلابیکم هلابیکم هلابیکم که اینجا باغ رضوان است نرفت از یاد ما ، ما را کنار خویش جا دادی نرفت از یاد ما رعیت به زیر دین سلطان است  زما بگذر قسم بر زخم پای طفل جا مانده که این حر خطا کرده ز کار خود پشیمان است همیشه اربعین بودیم پایین پا و شش گوشه ولی حالا به جای وصل بر دل داغ هجران است ادب کردی تو جمع عاشقانت را به هجرانت نگفتی مزه ی شیرین وصلت زیر دندان است ؟ فکیفَ اصبرُ ای شاه بر داغ فراق تو که از داغ فراقت بر لب عشاق تو جان است میسر تا شود تا باز هم صحن تو را بینم هنوزم دیده ام بر دست سلطان خراسان است به کوری دو چشم دشمنان حضرت ارباب عراق و مردمانش نایب عشاق ایران است نباشد خالی از زائر همیشه راه مشایه نجف تا کربلا لبریز از روح شهیدان است ز تاب و تب نمی افتد تب و تاب حسینی ها که این آتش فروزان است و این سرچشمه جوشان است نشد تا اربعین امسال هم پای ضریح تو بخوانم روضه ی لبهای خشکی را که عطشان است حسین جان چشم تو روشن که زینب میرسد از راه ولی قامت خمیده ، موسپید و پای لرزان است چنین گفتا برادر سوختم از داغ این غصه سرت بر نیزه ها و پیکرت بین بیابان است تمام قافله غیر از رقیه آمده با من که آن شیرین زبانت خفته بین خاک ویران است رباب است و خروش و خسته حالی و دلی سوزان که با یاد علیِ اصغرش در دشت حیران است @hosenih سکینه می کند زاری کنار تربت سقا عزادار تن صدپاره ی آن ماه تابان است خدا لعنت کند آن را که چوب خیزرانت زد نفهمید این لب و دندان تو قاری قرآن است می آید عاقبت آه ای حسینم منتقم از ره همانی که به خشکی جهانی فصل باران است ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ جاده مرا صدا زد و زندانی ام هنوز نزدیک شد مسیرم و طولانی ام هنوز حرف از شب حرم شد و بغض دلم شکست مانند روضه های تو بارانی ام هنوز @hosenih سر تا به پا گناهم و این توبه های سُست دارد نشان که غرق پشیمانی ام هنوز سرباز این مسیرم و سربند یا حسین ع مانده به روی صفحه ی پیشانی ام هنوز این اربعین نشد برسم کربلای تو بس که اسیر غصه ی حیرانی ام هنوز دستی بکش به روی سرم ناله سر دهم خیلی شبیه گریه ی پنهانی ام هنوز جا مانده ام شبیه سه ساله خودت ببین ویرانه گرد غربت ویرانی ام هنوز @hosenih آری نشد زیارت شش گوشه ات...ولی مدیون لطف شاه خراسانی ام هنوز مشهد که هست می روم و گریه می کنم در بین صحن می دَوم و گریه می کنم ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بی قراریم که از زخم کهن می گوییم بلبلانیم که از شوق چمن می گوییم @hosenih تو وفاکردی و ما هم به جفا مشغولیم با شما حرف دل عهد شکن می گوییم همه ی اصلیّت ما به تو بر می گردد ای حبیب حرم از حبّ وطن می گوییم اربعین از کرم نام اباعبدالله (علیه السلام) در خیالات خود از صحن حسن می گوییم کربلای تو به دنیای همه جان بخشید ما از این روح جدا مانده ز تن می گوییم قسمت این بود که امسال نیاییم ، امّا 《گر چه دوریم به یاد تو سخن می گوییم》 @hosenih گرچه دور از توام اینبار ، خودت می دانی 《بُعد منزل نبود در سفر روحانی》 دومصرع داخل 《》از جناب حافظ می باشد. ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ما که عمری همدمِ ساقی و مستِ باده ایم، از چه رو، این‌گونه دور از کربلا افتاده ایم؟ خاکسارِ کویِ یاریم و علی بابای ماست خاکساریم و خوشیم از اینکه آقازاده ایم @hosenih در فراقِ کربلا، یک اربعین، غم دیده ایم اشک ریزان، خیره بر حال و هوای جاده‌ایم چارده قرن است بی تابِ شهِ تشنه لبیم، چارده قرن است پای این علم اِستاده ایم با سلامی بر شهیدِ عشق، قامت بسته ایم چارده قرن است، گریانِ سرِ سجاده ایم @hosenih گرچه عمری با زبانِ شعر، محکم گفته‌ایم: "سر طلب کن تا ببینی حاضر و آماده ایم"، حاصلِ تقصیر و غفلت، دوری از کرب و بلاست دل به نیرنگِ کدامین جرم و عصیان داده‌ایم؟ ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ی کربلا «گرچه دوریم به یاد تو سخن میگوییم» بُعد منزل چه بلایا به سرِ ما آورد! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
🍃زائرین محترم ✔️به لطف و مدد حضرت سیدالشهدا(ع) 📎در آسـتـانـهٔ ایام اربعین حسینی(ع) ، کانال تخصصیِ تک بیتی، دوبیتی و رباعی حسینیه راه اندازی شد. به ما بپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4 https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ پیش قدوم "عشق" پی بردم حقیرم مانند گرد و خاک های در مسیرم کاری برای دیدن باران نکردم آئینه ام،آئینه ای رو به کویرم @hosenih از هیچ کس غیر خودت خیری ندیدم از هیچ کس غیر خودت..،"خیرِ کثیرم" آنقَدر پیش خانه ی تو می نشینم تا آخرِ سر باورت گردد فقیرم جز تو در این دنیا ندارم هیچ کس را روی سرم دستی بکش،طفل صغیرم این روضه های هفتگی راه رهایی ست هرچند در چنگال عُصیان‌ها اسیرم مانند شاگردی که درسش را بلد نیست با چشم های اشک بارم سر به زیرم من را بزن،تنبیه کن..،عیبی ندارد با جان و دل تنبیه ها را می پذیرم از من نگیری نعمت چشم ترم را بگذار تا گریه کنم نِعمَ الاَمیرم @hosenih یک گوشه از هیئت برای گریه کافی ست من قول خواهم داد جایی را نگیرم ** لب تشنه بودی و تو را گودال بردند لب تشنه بودی و...،الهی من بمیرم ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ببینم آیه هایِ متقنت را درون سینه داغِ روشنت را الهی باشم و روزی ببینم کنار کعبه روضه خواندنت را! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زائرین محترم حسینیه سلام علیکم 🍃ضمن عرض سلام و با آرزوی قبولی عزاداری های شما عزیزان به استحضار می رساند : ان شا الله از فردا (دوشنبه) ، اشعار مربوط به مناسبت های آخر صفر بارگذاری خواهد شد. التماس دعای فرج
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ لحظه های آخرش بود و به حیدر خیره شد اشک از چشمش چکید و کنج بستر خیره شد... تا که عزراییل وارد شد برای قبض روح بر علی(ع) و فاطمه(س) با حال مضطر خیره شد خوب میدانست بعدش فتنه بر پا می شود دود و آتش را تصوّر کرد و بر «در» خیره شد @hosenih دست هایش را گرفت و سخت بر سینه فشرد آیه هایی خواند و بر بازوی کوثر خیره شد روضه از عمق نگاهش داشت جریان میگرفت پلک زد با ناتوانی؛ سمتِ دیگر خیره شد آن طرف سر را به زانو داشت غمگین؛ مجتبی(ع) بر غمش زل زد! به اندوهِ برادر خیره شد @hosenih طاقتِ بیتابی و اشک حسینش(ع) را نداشت از نفس افتاد تا چشمش به حنجر خیره شد ¤ رفت تا جایی که زینب(س) بغض کرد از کربلا- تا سرِ بازارِ شهر شام؛ بر «سر» خیره شد دل ندارم! روضه کاش اینجا به پایان می رسید وای از وقتی که بر «سر» چشم دختر خیره شد! ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ همه جا عطر ياس مي آمد عطرِ ياس پيمبر رحمت خيمه مي زد به پشت دروازه عابد اهل بيت با زحمت داشت خواب مدينه را مي ديد دختري كه به شام تهمت خورد ناگهان ديده بر سحر وا كرد چشم خيسش به شهر عصمت خورد @hosenih ديد فرياد «طَرّقوا» آيد كوچه وا شد به محمل زينب گفت: اُم البنين بيا اما دست بردار از دلِ زينب گفت اُم البنين ببين زينب با چه اوضاعي از سفر برگشت از حسين تكه های پيراهن از ابالفضل يك سپر برگشت بر بلندي همين كه خيمه زدند ياد گودال كربلا افتاد سايه ي خيمه بر سرش كه رسيد ياد آتش گرفته ها افتاد گفت يادم نمي رود هرگز دلبرم رفت و روز ما شب شد آن قدر نيزه رفت و آمد كرد بدن شاه نامرتب شد خطبه ها خطبه هاي غرّا شد ليك با طعم روضه ی «الشام» صحبت از نذر نان و خرما بود صحبت از سنگ های كوچه و بام همه جا رنگ كربلا بگرفت كربلا كربلای ديگر بود بر لب زينب و زنان و رباب روضه ی تشنگی اصغر بود @hosenih رأس ها بر بدن شده ملحق دست ها جای زخم های طناب گوش ها جای گوشواره ولی همه ی گوشواره ها ناياب دختری با قيام نيمه شبش جان تازه به دين و قرآن داد در خرابه كنار رأس پدر طفل ويران نشين ما جان داد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e