#برای_جامانده_ها ی کربلا
«گرچه دوریم به یاد تو سخن میگوییم»
بُعد منزل چه بلایا به سرِ ما آورد!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
🍃زائرین محترم #حسینیه
✔️به لطف و مدد حضرت سیدالشهدا(ع)
📎در آسـتـانـهٔ ایام اربعین حسینی(ع) ، کانال تخصصیِ تک بیتی، دوبیتی و رباعی حسینیه راه اندازی شد.
به ما بپیوندید 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4
https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات
#بردیا_محمدی
▶️
پیش قدوم "عشق" پی بردم حقیرم
مانند گرد و خاک های در مسیرم
کاری برای دیدن باران نکردم
آئینه ام،آئینه ای رو به کویرم
@hosenih
از هیچ کس غیر خودت خیری ندیدم
از هیچ کس غیر خودت..،"خیرِ کثیرم"
آنقَدر پیش خانه ی تو می نشینم
تا آخرِ سر باورت گردد فقیرم
جز تو در این دنیا ندارم هیچ کس را
روی سرم دستی بکش،طفل صغیرم
این روضه های هفتگی راه رهایی ست
هرچند در چنگال عُصیانها اسیرم
مانند شاگردی که درسش را بلد نیست
با چشم های اشک بارم سر به زیرم
من را بزن،تنبیه کن..،عیبی ندارد
با جان و دل تنبیه ها را می پذیرم
از من نگیری نعمت چشم ترم را
بگذار تا گریه کنم نِعمَ الاَمیرم
@hosenih
یک گوشه از هیئت برای گریه کافی ست
من قول خواهم داد جایی را نگیرم
**
لب تشنه بودی و تو را گودال بردند
لب تشنه بودی و...،الهی من بمیرم
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات
ببینم آیه هایِ متقنت را
درون سینه داغِ روشنت را
الهی باشم و روزی ببینم
کنار کعبه روضه خواندنت را!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زائرین محترم حسینیه سلام علیکم
🍃ضمن عرض سلام و با آرزوی قبولی عزاداری های شما عزیزان به استحضار می رساند : ان شا الله از فردا (دوشنبه) ، اشعار مربوط به مناسبت های آخر صفر بارگذاری خواهد شد.
التماس دعای فرج
بسم الله الرحمن الرحيم
#پیامبر_اعظم_ص_شهادت
#مرضیه_عاطفی
▶️
لحظه های آخرش بود و به حیدر خیره شد
اشک از چشمش چکید و کنج بستر خیره شد...
تا که عزراییل وارد شد برای قبض روح
بر علی(ع) و فاطمه(س) با حال مضطر خیره شد
خوب میدانست بعدش فتنه بر پا می شود
دود و آتش را تصوّر کرد و بر «در» خیره شد
@hosenih
دست هایش را گرفت و سخت بر سینه فشرد
آیه هایی خواند و بر بازوی کوثر خیره شد
روضه از عمق نگاهش داشت جریان میگرفت
پلک زد با ناتوانی؛ سمتِ دیگر خیره شد
آن طرف سر را به زانو داشت غمگین؛ مجتبی(ع)
بر غمش زل زد! به اندوهِ برادر خیره شد
@hosenih
طاقتِ بیتابی و اشک حسینش(ع) را نداشت
از نفس افتاد تا چشمش به حنجر خیره شد
¤
رفت تا جایی که زینب(س) بغض کرد از کربلا-
تا سرِ بازارِ شهر شام؛ بر «سر» خیره شد
دل ندارم! روضه کاش اینجا به پایان می رسید
وای از وقتی که بر «سر» چشم دختر خیره شد!
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#بازگشت_کاروان_اهل_بیت_ع_به_مدینه
#علی_اكبر_لطيفيان
▶️
همه جا عطر ياس مي آمد
عطرِ ياس پيمبر رحمت
خيمه مي زد به پشت دروازه
عابد اهل بيت با زحمت
داشت خواب مدينه را مي ديد
دختري كه به شام تهمت خورد
ناگهان ديده بر سحر وا كرد
چشم خيسش به شهر عصمت خورد
@hosenih
ديد فرياد «طَرّقوا» آيد
كوچه وا شد به محمل زينب
گفت: اُم البنين بيا اما
دست بردار از دلِ زينب
گفت اُم البنين ببين زينب
با چه اوضاعي از سفر برگشت
از حسين تكه های پيراهن
از ابالفضل يك سپر برگشت
بر بلندي همين كه خيمه زدند
ياد گودال كربلا افتاد
سايه ي خيمه بر سرش كه رسيد
ياد آتش گرفته ها افتاد
گفت يادم نمي رود هرگز
دلبرم رفت و روز ما شب شد
آن قدر نيزه رفت و آمد كرد
بدن شاه نامرتب شد
خطبه ها خطبه هاي غرّا شد
ليك با طعم روضه ی «الشام»
صحبت از نذر نان و خرما بود
صحبت از سنگ های كوچه و بام
همه جا رنگ كربلا بگرفت
كربلا كربلای ديگر بود
بر لب زينب و زنان و رباب
روضه ی تشنگی اصغر بود
@hosenih
رأس ها بر بدن شده ملحق
دست ها جای زخم های طناب
گوش ها جای گوشواره ولی
همه ی گوشواره ها ناياب
دختری با قيام نيمه شبش
جان تازه به دين و قرآن داد
در خرابه كنار رأس پدر
طفل ويران نشين ما جان داد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#بازگشت_کاروان_اهل_بیت_ع_به_مدینه
#غلامرضا_سازگار
▶️
ز جا برخیز مادر! شور محشر را بپرس از من
نه، عاشورای از محشر سیه تر را بپرس از من
زصحرای بلا با داغ هجده لاله می آیم
به خون غلطیدن گل های پرپر را بپرس از من
@hosenih
به این پیراهن صد پارۀ خونین نگاهی کن
شمار زخم های جسم بی سر را بپرس از من
اگر لیلا نبوده کربلا من بوده ام مادر
به خون آغشتن رخسار اکبر را بپرس از من
رباب از شدّت غم گریه بگرفته گلویش را
لب خشک و تلظّی های اصغر را بپرس از من
همان ناگفته بهتر، قصّۀ پیشانی و محمل
سر نی صوت قرآن برادر را بپرس از من
پس از مرگ شهیدان در میان آن همه دشمن
وداع آخر بابا و دختر را بپرس از من
اگر لاله های بوستان خود نمی پرسی
غم گل های عبدالله جعفر را بپرس از من
تن پاک حسینت زخم روی زخم ید امّا
به حلق تشنۀ او آب خنجر را بپرس از من
@hosenih
اگر چه کُشت بانگ العطش پیوسته زینب را
خجالت های عبّاس دلاور را بپرس از من
زسوز خویش (میثم) تا که عالم را بسوزانی
مصیبت نامۀ آل پیمبر را بپرس از من
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تقدیم به #مدافع_حرم #شهید_محمد_بلباسی
دوباره زلف تو افتاد دست شانه ی من
طنین نام تو شد شعر عاشقانه ی من
پس از تو جمع نکردیم جانماز تو را
اتاق تو شده حالا نماز خانه ی من
هنوز مثل همیشه دلم که می گیرد
تویی مخاطب غمهای دخترانه ی من
بغل گرفته ام عکس تو را و می افتد
بروی صورت تو اشک دانه ی دانه ی من
دلم برای تو تنگ است بهترین بابا
کجاست آغوشت؟ ها؟ کجاست خانه من؟
چقدر کار بزرگیست دخترت بودن
چقدر بار بزرگیست روی شانه ی من...
شاعر : #سعید_تاج_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
تقدیم به شهدای #مدافع_حرم
به مناسبت بازگشت پیکر شهدای خانطومان
#حسین_صیامی
▶️
بگو واسه چی دلت تنگ شده بود
چی شد از خاک تنتو بیرون زدی؟
چه نیازی داشتی برگردی آخه؟
دیدی حالمون خرابه اومدی؟!
وقتی میرسی توو ذوقت نخوره
انقلابی حرف تازه میزنه
ماسکه روی صورتا، شک نکنی
واسه شیمیاییای دشمنه
@hosenih
یاد گرفتی پای مکتب بمونی
واسه اعتقادت احساسی بشی
ما باید ارادهمون عوض بشه
تو اراده کردی بلباسی بشی
تو هنوز همون لباسا تنته
ولی ما لباسامون عوض شده
کاشکی چشماتو ببندی پهلوون
نبینی که دنیامون عوض شده
@hosenih
کاش منو به آرزوهام ببری
کاش هنوز قرارمون حرم باشه
شونههای دلمو تکون بده
شاید این تلقین آخرم باشه
من میگم خواسته دخترت بوده
دخترا باباییان خیلی زیاد
اینو حضرت رقیه شاهده
دخترا صدا کنن بابا میاد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
تقدیم به #مدافعان_حرم و #شهدای_خان_طومان
#وحید_قاسمی
▶️
گفتم که پریشان نکنم اذهان را
رویِ جگرم گذاشتم دندان را
@hosenih
ماندم به خدا چگونه خون گریه کنم!؟
مرثیهی کربلایِ خان طومان را
⏭
نشنیده بگیر صوت ألرحمن را
نادیده بگیر رویِ نی قرآن را
@hosenih
امروز أبوهُریره هم تحسین کرد
تحریفکنندگان خانطومان را
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
تقدیم به #مدافعان_حرم و #شهدای_خان_طومان
#علی_ساعدی
▶️
من حاصلِ باغِ باورم را دادم
در راه عقیده ، ثمرم را دادم
فرمودبه من حسین :هل من ناصر؟
گفتم بله آقا ، پسرم را دادم
***
از جبهه ، مدافع حرم آمده است
آرامش جان مضطرم آمده است
این گریهی شوق است خدا می داند
ای مردم ایران ، پدرم آمده است
***
من نور دودیده ی ترم را دادم
باعشق ، جواب رهبرم را دادم
آری ، پدر شهیدم و مفتخرم
در راه حسین، اکبرم را دادم
***
گنجینه ی افتخار مایید ، شما
پیغام خوش نگار مایید ، شما
آری شهدای جبههی خان طومان
در فصل خزان بهار مایید ، شما
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e