eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
315 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
برگرفته از آنانکه به دنبال حقایق هستند از هر چه به غیر دوست فارغ هستند سرچشمه ی بندگی تمامش عشق است خوشبخت جماعتی که عاشق هستند شاعر: @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم با نام و یاد شهید حجت‌الاسلام ▶️ نماند آخر برایم حاصلی جز اشک پنهانی ندارد دردهای کهنه ام انگار درمانی به دنبال سراب افتاده اند این قوم سرگردان ندارد جستجوی پوچشان جز یاس پایانی @hosenih به درگاه خدا دستی به سوی کدخدا دستی "دریغا کو مسلمانی دریغا کو مسلمانی"* تو هم باید به خون خلق باشی تشنه ای کاسب که پر رونق تر از آدم فروشی نیست دکانی به شیطان چشم یاری.. نه! به یاران زخم کاری.. نه! "چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی" @hosenih به رغم خواهش کوته‌نظرهای بلاتکلیف بلندآوازه تر شد هیبت نام سلیمانی درختیم و به پیکر زخم از فرزند خود داریم ولی با ما حیاتی هست از خون شهیدانی ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ همین که صوت مناجات در فضا پیچید نسیمِ بخشش و رحمت به هر سرا پیچید برای بال زدن راهِ آسمان باز است دوباره عطر خوشی در دل هوا پیچید @hosenih چه لحظه‌های قشنگی من و کتاب دعا زمان توبه که شد سوزِ ربنّا پیچید "برای پاک شدن فرصتی دوباره رسید" به گوش بنده‌ی عاصی‌ات این ندا پیچید حضورِ سبز تو حس میشود همین جایی چرا که بوی تو در این برو بیا پیچید مرا گناه زمینم زده ؛ بلندم کن که استغاثه‌ام این دفعه هر کجا پیچید چه وجه مشترکی بین ماست ؛ حب علی که از تو بود ولایش به پایِ ما پیچید @hosenih "ولایت" است که دست مرا رساند به تو چه خوب شد که"علی"نسخه‌ی مرا پیچید فدای بانوی پهلو شکسته‌اش وقتی... صدایِ وا علی‌اش بینِ کوچه‌ها پیچید ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم به امید نابودی ▶️ همه جا پر شده از نام و نشانِ کرونا شده تنظیم زمان ها به زمانِ کرونا دولت محترم و داعیه دارِ تدبیر همه را کرده حواله به امانِ کرونا همه جا بسته و کارِ همگی تعطیل است همه هستیم چو مهمان سرِ خوانِ کرونا @hosenih کرونا فکر نمی کرد که جدّی بشود از تعجب شده دروازه دهانِ کرونا فارسی حرف زدن رو به افول است افول چون زبانِ همگی هست زبانِ کرونا: چه خبر از کرونا؟ تو کرونا داشته ای؟ همه مشغول به احوال و بیانِ کرونا کرونا ماسک زده بسکه خودش ترسیده! ما چه کردیم به اعصاب و روانِ کرونا بی جهت نیست کرونا کرونا می شنویم نانِ یک عده گره خورده به نانِ کرونا ماسک واجب شده یعنی: همگی هیس!سکوت ور نه کس نیست در اینجا نگرانِ کرونا نکند ساده شوی باز به مسجد بروی! واجبت را تو بخوان بعدِ اذانِ کرونا طبِّ اسلام شده منزوی ای مسئولین مهلتی تا شکند تیر و کمانِ کرونا چقَدَر تهمت بیهوده به ویروس زدیم وای اگر شعله شود آهِ نهانِ کرونا تپش قلب گرفتند تمام مردم ذرّه ای کم بکنید از هیجانِ کرونا راستی منبر و محراب چرا تعطیل است ذاکر شهر شده مرثیه خوانِ کرونا @hosenih نقش کن روی درِ هیئتِ تعطیل شده: هیئتِ محترمِ سینه زنانِ کرونا به دلیلِ کرونا راه حرم را بستند ای دوصد لعنتِ حق بر جریانِ کرونا نان ارباب نخوردم که از او دَم نزنم با توسل بزنم تیشه به جانِ کرونا ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در مناجات همانوقت که "لَن" داد به من شکر کردم که کمی اذن سخن داد به من لال بودم کمکم کرد صدایش بزنم بیشتر از حد ظرفیت من‌ داد به من @hosenih علنی معصیتش کردم و او باز گذشت آبرو پیش بقیه علنا داد به من گریه ام کم شده اما نمیوفتم از فیض جای آن ناله ی مستانه زدن داد به من رخ نشانم بدهد یا ندهد می آیم مادرم رخصت دوری ز قرن داد به من عبد این قافله بودم که مرا باخود برد.. گوشه ای دنج در این غار کهن داد به من پنج تن منتشان بر سر من هست ولی هرچه در زندگی ام هست حسن داد به من کربلا برد مرا با رفقا برد مرا هرچه خیر است حسین مطمئنا داد به من @hosenih زحمتش دادم‌ و صد بار به من رحمت داد بی کفن گرچه خودش ماند کفن داد به من ساربان گفت که هرچند به او بد کردم.. او نرنجید عقیقی ز یمن داد به من ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شب جمعه است دلم باز حرم میخواهد از در خانه ی ارباب ، کرم میخواهد روز اول به من آموخته اند ، بیچاره آن فقیریست که از دست تو کم میخواهد سائل آن نیست که از سفره فقط نان خواهد سائلی خوب که از دست تو غم می‌خواهد دم افطار در این ماه دل پر آهم روضه تشنگی و مشک و علم میخواهد در کنار دوسه خط روضه برای عباس روضه میخ و در سوخته هم میخواهد ما شنیدیم که در روز قیامت زهرا تا شفاعت بکند دست قلم میخواهد شاعر: @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای برکت و سرچشمه ی این جوی چشمم سوی تو می‌چرخد توهستی سوی چشمم دارم دوتا عکس از رُخت را توی چشمم هر چه بگویی چشم بسته روی چشمم من تا ابد رعیت توهم آقا و سلطان. از تو فقط دستور و از من چشم قربان جان خودت از قلب من غم را نگیری از سینه ام شور دمادم را نگیری خالیست،دستانم تو پرچم را نگیری از شام تارم ماه ماتم را نگیری خورشید را نور رخت شرمنده کرده اسلام را ماه محرم زنده کرده @hosenih شبنم اگر تازه کند پژمرده ها را اشک غم تو زنده سازد مُرده ها را میخانه مشتاق است تربت خورده ها را در روضه درمان می کنی افسرده ها را با عشقت اذن بندگی میگیرم آقا بی روضه ات افسردگی میگیرم آقا من شک ندارم خاک من از خاک روضه است این سینه ام پر از هوای پاک روضه است بانی اول فاطمه است هرجاکه روضه است پس لعنتش پشت سر هتاک روضه است این دشمنان در راه ما پوچند و هیچند آقا بگو به پای نوکر هان نپیچند جانم به این اشک و عزا که دلفریب است بیچاره آنکس که از این غم بی نصیب است این روضه ها از آرزوهای حبیب است آقا غریب است و گدایش هم غریب است این غربت و مظلومیت ارثیه ماست تا روز محشر یا حسین مرثیه ماست همراه زهرا مادرت شبهای جمعه با گریه آیم محضرت شبهای جمعه با یاد اشک خواهرت شبهای جمعه این است داغ نوکرت شبهای جمعه افتاده بودی بی پناه و تشنه ، میزد تو زنده بودی حنجرت را دشنه میزد زینب به گودال آمده اما سرت نیست یک پیرهن حتی به جسم اطهرت نیست آقا چرا انگشت با انگشترت نیست اصلا خدا را شکر آقا مادرت نیست چون پاره پاره پیکری سردار بی سر آری غریب مادری سردار بی سر @hosenih آقا چه شد که گشته ای سرتا به پا زخم خوردی ز دست این و آن تو بی هوا زخم زد با زبانش یک نفر حتی تو را زخم خوردی هزارو نهصد و پنجاه تا زخم بعد از تو روز این حرم شب شد عزیزم رخت اسارت سهم زینب شد عزیزم زینب کجا با شمر و خولی هم کلامی زینب کجا و این همه بی احترامی این اسوه ی عفت کجا اشرار شامی ای وای دخت حیدر و بزم حرامی این خاندان که منصبش بوده عزیزی اینان کجا و بزم مستی و کنیزی.... ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای آنکه سویت می کِشی پروانه ها را بالی بده تا خانه ات ، بی خانه ها را بر بلبلانِ هجر هم گاهی نظر کن با وصل خود تسکین بده پُرچانه ها را @hosenih ما را خرابِ خویش کردی و پس از آن آباد کردی با دمت ویرانه ها را آقا تحمل کردن دیوانه سخت است دستِ کسی نسپار این دیوانه ها را بستند راهِ عشق را بر دوستانت ای آنکه منزل میدهی بیگانه ها را @hosenih چشم ترِ ما تشنهٔ آب فرات است پس چاره کن لبریزیِ پیمانه ها را در کوفه حرفِ سفره داری نیست ، برگرد با خود نبر ای میهمان ، دردانه ها را ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ گنهکارم!گرفتارم! پریشانم!پشیمانم تو می دانی! نه سر مانده! نه سامانم! پشیمانم قبول است این که بد کردم،خزانم خسته ام زردم کویرم تشنه ام دردم،بیابانم پشیمانم @hosenih اگر گردن کشی کردم،همه بود از سرِ جهلم کنون بنگر شبیهِ بید لرزانم پشیمانم از اینکه زیر قولم می زنم باید ببخشی تو از این که پای عهد خود نمی مانم پشیمانم شنیدم شرط توبه نم نم اشک است پس امشب شهادت می دهد باران چشمانم پشیمانم قسم به رقة جلدی، ندارم طاقت دوزح میان آتش قهرت نسوزانم پشیمانم همه فخرم در این عالم همین باشد “که میگوید: از اینکه رعیت و مسکین سلطانم پشیمانم؟” @hosenih “به خاطرخواهی ام یارب، گناهم را ببخش امشب که من عمری غلام شاه عطشانم”پشیمانم گریز روضه جانسوز است، سکینه با خودش می گفت: از اینکه مشک دادم به عمو جانم پشیمانم... ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ تا قدم هایم به سمت تو وصالی تر شده جاده ی پُرپیچِ هِجرَت اِنفِصالی تر شده "یوسف"گُم‌گَشته باز آید به کنعان یا که نَه!؟... فرضِ بیناییِ "یعقوب" احتمالی تر شده @hosenih مُدَّعیِ عاشقیِ "شمع"..،هر "پروانه"ای است بُرده آن بال و پری که اشتعالی تر شده داغ دوری ات ستون خانه ها را خَم نِمود قامت بابایِ پیر من هلالی تر شده در سحر تا با دُعای "عهد" ، بستم با تو عهد بندِ پیوندِ من و تو لایزالی تر شده "اَینَ اَینَ"گفتنم را لااقل پاسخ بده... پُرسش "آقا کجایی" اَم سوالی تر شده بَرده می خواهی..،سَرِ بازار من را هم ببین از بلالِ آلِ تو رویَم بِلالی تر شده بِین رویا..،بارها دیدم بغل کردی مرا... چند روزی خوابِ شب‌هایم خیالی تر شده غیر "گریه" نیست آهی در بساط من..،ببخش کاسه ام از سال های قبل خالی تر شده تا کسی از کربلارفتن برایم حرف زد این دل وامانده ام حالی به حالی تر شده @hosenih هر زمانی که قسم دادم تو را "جانِ حسین" چشم های خُشک من در روضه عالی...،تَر شده ■ ■ چندساعت ذبح جدِّ تشنه‌کامت وقت بُرد... قدِّ زهرا از همان ساعت هِلالی تر شده ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
Kashani-14000210-MaheMan17-Hkashani_Com.mp3
22.51M
🌷 سخنرانی حجت‌الاسلام 📝 با موضوع: امیرالمؤمنین(ع) آبروی جبهه‌ی حق 🌙 برنامه ، @hosenih
برگرفته از شد بندگی تو بهترین اعمالم با توست روا تمامی آمالم آگاه تویی به آنچه در سینه ی ماست ذکر تو شده محوّل الاحوالم شاعر: @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم با نام و یاد شهید ▶️ داغش هنوز در دلمان داغ مانده است داغ شقایقی که بر این باغ مانده است مردی که ملّتی ز وجودش غرور داشت مردی که در میانه ی میدان حضور داشت @hosenih سردار اگرچه رفت ولی ما نمرده ایم دندان ز خشم و کینه ی دشمن فشرده ایم ما چون نسیم، دست نوازش نمی کشیم طوفان شدیم و منّت سازش نمی کشیم ما از تبار آرش و سلمان و رستمیم بر حفظ شأن و عزت ایران مصممیم دل خوش به یک مذاکره کردید چند سال سرگشتگی و ذلت و تردید چند سال؟! کِی از سرِ مذاکره سامان گرفته ایم؟ گر هم نتیجه بود ز میدان گرفته ایم میدان نبود، گرگ سر سازشی نداشت روباه در مذاکره ها خواهشی نداشت @hosenih شر از سرِ رشادت این خاک کم کنید این نکته را به سر درِ ایران علم کنید ایران دچار دیو هراسی نمی شود میدان فدای دیپلماسی نمی شود ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زمین حال غم و غربت گرفته زمان را حسرت و وحشت گرفته ألا یا أیهالمنجی أغثنا بیا که فتنه ها شدت گرفته! شاعر: @hosenih
آقاست عزیز فاطمه، ای مردم مولاست عزیز فاطمه، ای مردم افسوس که در میان ما منتظران تنهاست عزیز فاطمه، ای مردم شاعر: @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ بغضِ کرار، سرِ سفره‌ی افطار شکست بعدِ سی‌سال فرو خوردنش؛ این بار شکست کوله‌بارِ غمش از شانه‌ی لرزان افتاد کمرِ کوه، از افتادن این بار شکست @hosenih وقت رفتن شد و بر دامنش افتاد دخیل رفت و با هق‌هقِ در، شانه‌ی دیوار شکست آنقدر مأذنه با «حیّ علیٰ» گفت نیا که اذان نیز، سرِ این همه اصرار شکست کعبه با «قَد قُتِل» و «فُزتُ بِربّ الکعبه» نوحه دم داد: «سرِ قبله‌ی سیّار شکست» استخوان؛ خرد شد و راه گلو را وا کرد اشکِ شوق آمد و در چشمِ ترش خار شکست روی او؛ آینه‌ی قدّی زهرایش بود حیف شد؛ آینه در لحظه‌ی دیدار شکست سجده‌ی آخرِ این قصه دو رکعت روضه‌ست دین‌پناه است، نمازی که به اجبار شکست @hosenih وارث فضل پدر زخم سرش را هم خواست سیبِ غم نصف شد و فرقِ علمدار شکست کوفه‌ی سرشکن؛ ارثیّه‌ی بابا را داد سنگ؛ آیینه‌ی او را سر بازار شکست ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ سرمایه ی عشق علی آب حیات است تنها علی، تنها علی راه نجات است ذات علی همسایه ی عرش برین است مولای ما تنها امیرالمؤمنین است @hosenih شکر خدا حب علی در ریشه ی ماست نام علی در سینه و اندیشه ی ماست هر کس علی دارد چه غم دارد؟ ندارد حب علی دارد چه کم دارد؟ ندارد ما با علی و یا علی ها قد کشیدیم دل از ولای هر که غیر از او بریدیم خاک نجف دنیای ما را زیر و رو کرد ایوان او دل های ما را زیر و رو کرد بین الطلوعین حرم آبادمان کرد یعنی خدا بین حرم آبادمان کرد جن و ملک فرمانبر درگاه اویند عالم غلامِ قنبر درگاه اویند با اینکه این آقا امیرالمؤمنین بود اما غذایش لقمه ای نان جوین بود از مکنت دنیا علی چیزی نمی خواست جز خنده ی زهرا، علی چیزی نمی خواست این دلخوشی را زود از مولا گرفتند این خنده را هم از لب زهرا گرفتند هیزم رسید و آتشی بالا گرفت و آتش به جان چادر زهرا گرفت و آتش به جان دختر پیغمبر افتاد در سوخت، در افتاد، پشتش مادر افتاد او را زدند و پیش چشم حیدر افتاد هفتاد و اندی روز بین بستر افتاد @hosenih مولای ما را با همان مسمار کشتند او را میان آن در و دیوار کشتند خونی که در دل داشت بیرون ریخت امشب غم ریخت دنیا باز هم در کام زینب ... ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ چه درهم کرده قاتل مصحف قرآن زینب را به خانه برده اند از سوی مسجد جان زینب را همه با چشم گریان می روند از خانه ی مولا چه می فهمد کسی حال دل ویران زینب را @hosenih تمام دختران بابایی اند و خوب می فهمند چگونه این غم عظمی شکست ارکان زینب را دل بی رحمِ شهر کوفه بنگر خوب، شاهد باش که این داغ و بلا هم کم نکرد ایمان زینب را اگر خواهی ببینی روح زهرایی زینب را ببین پای ولی، قربانیِ طفلان زینب را الهی بگذرد این غصه و یک لحظه هم دیگر نبیند شهر کوفه دیده ی گریان زینب را @hosenih الهی این برادرها همیشه محضرش باشند کسی خاکی نبیند لحظه ای دامان زینب را الهی تا نبیند آسمان کربلا بر نی سرِ از تن جدای دلبر عطشان زینب را ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ من با تو بال و پر گرفتم یا الهی کِی دامن دیگر گرفتم یا الهی ده مرتبه نام تو را با اشک بردم قرآن به روی سر گرفتم یا الهی @hosenih آغوش تو باز است از بس مهربانی امشب تو را در بر گرفتم یا الهی کرده گناهم از تو دور ، امشب دو دستی دامانِ چشم تر گرفتم یا الهی شرمنده ام از بس ز عصیان توبه کردم اما گناه از سر گرفتم یا الهی با ذکر یا حیدر ، سحر این حال خوش را از روضه و منبر گرفتم یا الهی امشب قبولم کن که من این اشکها را از روضۀ حیدر گرفتم یا الهی @hosenih هر چه نباشد خاک پای اهل بیتم سرمایه از این در گرفتم یا الهی یک کربلا می خواستم آن هم که امسال از مادرش آخر گرفتم یا الهی ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ عجیب خسته ز غمهای بی شمار شدم عجیب ، سیر از این خاک و این دیار شدم همیشه منتظر این دقیقه ها بودم که تیغ ، بر سر من خورد و رستگار شدم @hosenih ز خونِ سر که به نعلین می چکد پیداست که من مسافرِ سمتِ دیارِ یار شدم عجیب منتظرم میل فاطمه دارم عجیب دل زده از دست روزگار شدم سرم به حال دلم خون ز دیده می بارد برای فاطمه ام سخت بی قرار شدم امیدِ دیدن زهرا جوانه زد در من اگر چه رنگ خزانم پُر از بهار شدم تمام غصۀ من زینب است و قصۀ او به یاد معجر زینب به غم دچار شدم @hosenih امان ز مردم کوفه من از همین حالا برای کوفۀ زینب جریحه دار شدم سرِ شکافته ام را زِ یاد برده ام و به یاد کوچه و بازار سوگوار شدم ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برگرفته از آن قافله ای که در پی اصلاحند با حال خوش از سرّ سحر آگاهند اعضای تنی که تحت فرمان خداست در وادی نور ، گرم ذکر الله‌ند شاعر: @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شمشیر از اهل عبادت خورد حیدر بر ساحتش تیرِ جهالت خورد حیدر از کینه های کهنه آخر جان به لب شد صد پشت پا، جای محبت خورد حیدر @hosenih خاری به چشمش بود! عمری خون دل ها از دست قومی بی لیاقت خورد حیدر بیعت گرفتند و ضررها کرد اسلام با جهلِ یک عده خسارت خورد حیدر یک ضربۂ کاری فرود آمد به فرقش یک ضربۂ کاری به شدت خورد حیدر در رکعت دوم به عشقِ رستگاری غرقِ به خون رزقِ شهادت خورد حیدر زخمی عمیق افتاد بر پهنای تاریخ این زخم ِ بد را از حسادت خورد حیدر @hosenih والله ارکانِ هدایت منهدم شد تا در دل محراب ضربت خورد حیدر دیگر همان یک ظرف شیرِ مختصر را با دست لرزان و به زحمت خورد حیدر! ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ خیره به آسمان شده این دیده ی ترم من بی کس همیشه تاریخ حیدرم.. یک روز آب خوش به گلویم نرفته ست از ابتدا غریب مرا زاد مادرم @hosenih امشب فقط به فاطمه ام فکر میکنم آغوش باز کرده در این شام آخرم افطار تلخ من به نمک باز میشود خرما چرا گذاشته زینب برابرم ای کوفه خوش بخواب علی رفتنی شده راحت شدید از من و فریاد منبرم وقت اذان شده است مهیای رفتنم شمشیرتان کجاست بکوبید بر سرم الله اکبر! اشهد حیدر بلند شد... یارب گواه باش که پر گشته ساغرم فزت و ربّ کعبه!سرم غرق خون شده این را برای فاطمه سوغات میبرم من را رها کنید خودم راه میروم حالا که ایستاده دم خانه دخترم زینب بمان به خانه که خانه ست جای تو.. این کوچه نیست جای تو ای بانوی حرم از کوچه رد شدن به تو یکروز میرسد از حال و روز کوفه ی آنروز مضطرم فریاد میزنند ببینید اسیر را فریاد میزنی که خدا نیست معجرم @hosenih فریاد میزنند که خیراتشان دهید فریاد میزنی که زنسل پیمبرم فریاد میزنند که زینب حسین کو؟ فریاد میزنی که به نیزه است دلبرم ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
Kashani-14000211-MaheMan18-Hkashani_Com.mp3
22.27M
🌷 سخنرانی حجت‌الاسلام 📝 با موضوع: دغدغه های امیرالمؤمنین(ص) در عزل و نصب کارگزاران 🌙 برنامه ، @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ قرآنِ زینب! سوره ات کوتاه تر شد بابا چرا افطارت امشب مختصر شد نان و نمک خوردی به زخم من نمک خورد دختر شدن خیلی برایم دردسر شد @hosenih من دختری بابایی ام دلشوره دارم در خواب دیدم که سرت شَقّ القمر شد امشب زمین و آسمان کرد التماست امشب دعاهایم تماماً بی اثر شد حتی همین نعلین پُر از وصله پینه گفتند آقا جان نرو مسجد اگر شد اصلاً خبر داری دلم خیلی گرفته دیدی که سردردم از امشب بیشتر شد یادم نرفته خانه ای که در مدینه آتش گرفت و معبر آن چِل نفر شد یادم نرفته کوچه دستان تو را بست مادر زمین خورد و شهیدِ میخ در شد یک وقت دیدی کوفه هم شد دشمن ما یک وقت دیدی ناله هایم پر شرر شد یک وقت دیدی که سرِ دروازه شهر خیرات این مردم به اطفالِ تو شَر شد @hosenih یک وقت دیدی که اراذل سر رسیدند صدها جسارت از حرامی ها به سر شد چه فکرهایی که نکردم از سر شب بازار و چوبِ محملِ خونی زینب ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e