eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.8هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
340 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
چه دشمنی است که با ذوالفقار هم بوده برای یاری دین، جان‌نثار هم بوده کنار ذکر و مناجات و خواندن قرآن برای گریه شدن بی قرار هم بوده مگر غریب‌تر از این ؟! که دشمن حیدر کنار او وسط کارزار هم بوده کدام درد، از این بیشتر که قاتل او، به وقت ضربه زدن روزه‌دار هم بوده؟! :: همیشه شیعه‌ی حیدر، میان معرکه است به نخل بسته شده، سر به دار هم بوده خدا کند که بگویند بعد رفتنمان شهید، شیعه‌ی چشم انتظار هم بوده ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گشته به ماه، رخ عیان، اشک دو دیدۀ علی بوی جدائی آید از، رنگ پریدۀ علی دل شده چاه کوفه و، گشته به دیده‌ام عیان صورت خون گرفته و، قدّ خمیدۀ علی یاد ز تربتش کنم، گریه به غربتش کنم می‌چکد از دو دیده‌ام، خونِ چکیدۀ علی اشک و سکوت زینبش، حمل جنازه در شبش خاطره‌ای ز غربتِ، یار شهیدۀ علی ناله به چاه می‌زند، شعله به ماه می‌زند نیمه‌شب از درون دل، آهِ کشیدۀ علی وجه خداست لاله‌گون، چشم حسین پُر ز خون اشک حسن چکیده بر، فرق دریدۀ علی شدّت قهر را ببین، پستی دهر را ببین فاطمه را عدو زند، پیش دو دیدۀ علی زهر رسیده بر دلش، شیر دهد به قاتلش بوده به خصمْ دوستی، مکتب و ایدۀ علی فاطمۀ شهیده کو، تا نگرد که همچو او خم شده سرو قامتِ، دخت رشیدۀ علی سوز کلام «میثمش» بوده ز آتش غمش نالۀ اوست از دلِ، درد کشیدۀ علی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با من این شهر را تماشا کن شهر بُهت است، شهر عبرت‌ها کوچه‌هایش غریب و رازآلود دارد این کوچه‌ها حکایت‌ها فصل اندوهگینی از تاریخ بین این کوچه‌ها رقم خورده چه قرار و مدارهایی که چون درِ خانه‌ها به هم خورده درِ هر خانه را که می‌کوبی با تو رازی نهفته می‌گوید درِ هر خانه را که بگشایی حرف‌هایی نگفته می‌گوید: کوچه‌ها گرم رفت‌وآمد بود غرق در رفت‌وآمدی مرموز بوی فتنه به گوش می‌آمد که به چهره نقاب داشت هنوز گوش این شهر پُر شد از پچ‌پچ؟ یا صدای چکاچک شمشیر؟ زخم‌هایی عمیق زد دشمن زخمی از جنس فتنه و تزویر لشکر مخفی شیاطین داشت شهر را از دروغ پُر می‌کرد نیزه‌های فریب و فتنه‌گری عزم این شهر را ترور می‌کرد بگذر از کوچه‌های سرگردان حال این کوچه‌ها دگرگون است سوی مسجد شتاب کن،‌ انگار دلِ تنگش هنوز پُر خون است دیده با چشم خود، مجاهدها یک به یک لب به شکوه وا کردند باز یارانِ همدل دیروز غُر زدند و گلایه‌ها کردند: این یکی گفت: فصل رفتن نیست! فصل کِشت است، فصل محصول است فصل بازار و کسب و کار، آخر ترک شهر و دیار، معقول است؟ آن یکی گفت: خسته‌ایم از جنگ آه! دیگر نبرد کافی نیست؟ آن همه دوری از زن و فرزند آن همه رنج و درد، کافی نیست؟ حرف‌ها بوی بی‌وفایی داشت هر کس آنجا بهانه‌ای آورد عاقبت شام، زهر خود را ریخت عاقبت کوفه کار خود را کرد جَبَلُ الصّبر، لب به شِکوه گشود داغِ دل بود یا گدازۀ درد؟ داشت از هُرمِ دردِ دل‌هایش مسجد کوفه ناله‌ها می‌کرد آه! ای مردم نمک‌نشناس! چه به روز دل من آوردید؟ اُف به عهد شما ریاکاران که دلم را همیشه خون کردید چه شده دشمنانتان در شام این‌چنین هم‌دل‌اند و هم‌پیمان چه شد ای قوم! وقت یاری حق دل‌پریشان شُدید و نافرمان؟ منبر از داغ او پریشان بود ماند محراب و چشم خونبارش در و دیوار هم به خود لرزید تا به گوش آمد أینَ عمارش چقَدَر خطبه خوانْد با دلِ خون چقَدَر شِکوه کرد با دلِ تنگ دل آن شهر مرده بود اما «نرود میخ آهنین در سنگ» أینَ عمار؟ نیست در کوفه مرد صبر و بصیرت و تبیین أینَ مالک؟ هنوز هم تازه‌ست داغ قرآن ناطق و صفین نکند باز در همین کوفه فتنه برپا کنند بدعهدان در شب تار و تیرۀ این شهر ماهِ سرنیزه‌ها شود قرآن با من این شهر را تماشا کن گاه تاریخ می‌شود تکرار شهر رنگ و درنگ و عبرت‌هاست کوفه، باقی‌ست یا اُولِی الاَبصار ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای انعکاس آینۀ هل اتی، علی زیباترین مسیر جهان تا خدا، علی انگشترت چه کرد که حتی بهشت هم زانو زده‌ست نزد تو چون بینوا، علی انگار نبض من صد و ده بار می‌برد در هر دقیقه نام تو را «مرتضی علی» با کیسه‌های نور که بر دوش داشتی سر می‌زدی به خانۀ آیینه‌ها علی آن شب شهادت آمد و با اشتیاق گفت من نیز رستگار شدم با تو یا علی :: فرقی میان اکبر و اصغر نبوده است هر دفعه ریخت خون تو در کربلا، علی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اونی که تو کل عالم وجود غصه خورد از همه بیشتر، علیه اهل بیت ما همه غریب بودن ولی از همه غریب‌تر، علیه غلطه اینکه تو مقتل علی فقط اسم ابن ملجم اومده هرکی پرسید قاتلش کیه بگو اونی که به همسرش سیلی زده حالا دیگه شبای راحتیشه دیگه زخم زبونا تموم می‌شن چشمایی که اشک دلتنگی می‌ریخت زهرارو می‌بینن و آروم می‌شن جون به لب می‌شه حسینِ تشنه لب لحظه‌ای که از علی جدا می‌شه پدر خاک و به خاک سپرد و رفت اونی که تنش رو خاک رها می‌شه :: حسرت خیلی بزرگی باقی موند آخرش تو دل خواهر حسین کیه باور کنه که جا بمونه زینب از تشییع پیکر حسین ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به نسخه نیست نیازی، طبیب را ببرید برای مرگ علی دست بر دعا ببرید نیاز نیست مداوا کنید زخم مرا بر آن مریض خرابه‌نشین دوا ببرید اگر بناست تسلی دهید بر دل من برای قاتل سنگین دلم، غذا ببرید دلم برای یتیمان کوفه تنگ شده کمک کنید مرا در خرابه‌ها ببرید جنازۀ من مظلوم را چو مادرتان شبانه، مخفی و آرام و بی‌صدا ببرید سلام گرم مرا در خرابه‌ها دل شب بر آن یتیم که خوابیده بی‌غذا ببرید به ملک خویش ز بیگانگان غریب‌ترم مرا به دیدن یاران آشنا ببرید سلام من به شما ای فرشتگان خدا به نزد فاطمه با خود مرا شما ببرید ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به حق خدای شب قدرها بیا ای دعای شب قدرها حضور تو تنها نفس می‌دهد به حال و هوای شب قدرها پر از التماس است و آقا بیاست به عمق صدای شب قدرها الهی نگاهی کن از روی لطف به آقا بیای شب قدرها برای تمنای روز ظهور می‌افتم به پای شب قدرها کمی نقد عشق و عنایت بریز به دست گدای شب قدرها مریض فراقیم یابن‌الحسن تو هستی دوای شب قدرها به حق علی و به حق حسین به این ناله‌های شب قدرها مرا یک سحر کاش مهمان کنی نجف کربلای شب قدرها ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
الهی با نگاهی جلوه دادی صبحگاهان را و بخشیدی به چشمانِ جهان، خورشید تابان را شب تاریک دنیا را چراغان کرده آیاتت میان آسمان آویختی ماهِ فروزان را برای ما فرستادی چنان نورٌ عَلی نوری که روشن کرده شام تیره و تاریک، انسان را زمین گهوارۀ امنی‌ست در دستان پُر مهرت به ما بخشیده‌ای یک‌جا امان و امن و ایمان را در آشوب و تلاطم‌ها به دستان تو دلگرمم ندارد این پَر و بال شکسته، تاب طوفان را شبیه تو ندیدم مهربانی در همه عالم در آغوشت بگیر این‌بار هم عبد هراسان را نگیر از من نگاهت را، نگاه مهربانت را که با جان و دلم حس می‌کنم این مهر پنهان را الهی «تُخرِجُ الْحیَّ مِنَ المَیّت» که می‌خوانم خبر دارم دلم مرده‌ست، امشب زنده کن آن را گمانم نیست برگردانی از سرچشمۀ لطفت خدایا بنده‌ای حیران و سرگردان و عطشان را :: به حق کاشف الکرب حسین، ای کاشف غم‌ها! بگیر این دست‌های سرد، این دستان لرزان را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خبر رسیده که رکن پیمبر افتاده‌ست ترک نشسته به محراب، منبر افتاده‌ست اگر غلط نکنم مرد خیبر افتاده‌ست طبیبِ حاذقِ عالَم به بستر افتاده‌ست به سائلان برسانید بی‌کریم شدند خرابه‌ها همه محروم از این نسیم شدند یتیم‌های عرب باز هم یتیم شدند که مهربان پدر کوفه دیگر افتاده‌ست قسم به کیسه‌ی نانش همیشه مظلوم است جواب خوبی این مرد، تیغ مسموم است سرِ نماز هم از حق خویش محروم است به جرم عدل، ترازوی داور افتاده‌ست خبر رسیده که بر فرق حیدر کرار رسیده تیغ کجی در ادامه‌ی مسمار مدینه در افق کوفه می‌شود تکرار دوباره پشت درِ خانه مادر افتاده‌ست خبر رسیده به سر قصه‌ی امیر آمد اجل به دیدنش آمد، اگر چه دیر آمد برای زخم سرش کاسه کاسه شیر آمد از این حدیث دلم یاد اصغر افتاده‌ست ابوتراب به بی‌شیریِ رباب گریست به حال کودک او چشم آفتاب گریست عمو نیامد و امّید رفت و آب گریست حسین مانده و کارش به لشکر افتاده‌ست از این طرف پدری رو به لشکر اندازد از آن طرف به جوابش سه‌شعبه می‌تازد برای اینکه پدر را زند، پسر را زد و حال اگر بکشد تیر را سر افتاده‌ست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کنار من، صدف دیده پُر گهر نکنید به پیش چشم یتیمان، پدر پدر نکنید توان دیدن اشک یتیم در من نیست نثار خرمن جان علی، شرر نکنید اگرچه قاتل من سخت کرده بی‌مهری به چشم خشم، به مهمان من نظر نکنید اگرچه بال و پَر کودکان کوفه شکست شما چو مرغ، سر خود به زیر پر نکنید از آن خرابه که شب‌ها گذرگه من بود بدون سفرۀ خرما و نان گذر نکنید به پیرمرد جذامی سلام من ببرید ولی ز مرگ من او را شما خبر نکنید.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شده‌ام خاک پای حضرت عشق پس به هفت آسمان شرف دارم ذوق پرواز را نمی‌خواهم شوق پابوسی نجف دارم "بِعلیِِ" خدا ببخش مرا السلام علیکَ یا سلطان من به یادِ سَرِ علی دارم هر شب قدر بر سرم قرآن مسجد کوفه قتلگاه شده مرتضی بین بستر افتاده تا که ضربت زدند بر سر او آه عمامه از سر افتاده همگی مثل بچه‌های یتیم پشت بیت علی مقیم شدیم کودکی بین کوچه‌ها می‌گفت بخدا بچه‌ها یتیم شدیم بین بستر به دخترش می‌گفت کوچه‌های مدینه یادت هست؟ مادرت بین شعله‌ها می‌سوخت دخترم! زخم سینه یادت هست؟ کاش یک مشت بی حیا ای دوست آتش غم به حاصلت نزنند کاش یک روز در خیالت هم مادرت را مقابلت نزنند ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بیا سنگینیِ بارِ گناهم را نبین امشب مقدّر کن برایم بهترین‌ها را همین امشب برای استجابت فرصتی بهتر نخواهم یافت گره خورده‌ست احیا با امیرالمؤمنین امشب تمام عمر با خود، گرمِ جنگی تن به تن بودم به دیدارت می‌آیم از جدالی سهمگین امشب پناهِ من همین سجاده و تسبیح و قرآن است نگاهی کن به این درماندۀ گوشه‌نشین امشب شب قدر است و جا خوش کرده بُغضی در گلوی من مقدّر می‌شود آیا برایم اربعین امشب؟ به فردایم امیدی نیست، اکنون دستگیری کن همین حالا، همین حالا، همین امشب، همین امشب 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e