بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن_ع_شهادت
#عليرضا_لك
▶️
لب گودال زمین خورد و به دریا افتاد
آنقدر نیزه تنش دید که از پا افتاد
سنگ ها از همه سو سمت عمو آمده اند
یک نفر در وسط معرکه تنها افتاد
@hosenih
بر روی خاک که با صورت خونین آمد
تیرها در همه جای بدنش جا افتاد
در دهانی که پر از خون شده ... بی هیچ خبر
نیزه ای آمده و ذکر خدایا افتاد
عرق مرگ نشسته است به پیشانی او
بر سر سینه کسی آمده با پا افتاد
***
"زیر شمشیر غمش رقص کنان آمده ام"
قرعه ي کار به نام من شیدا افتاد
@hosenih
"بعد از این دست من و دامن آن سروِ بلند"
که چنین پای دم آخرش از پا افتاد
بازویم ارثیه ي فاطمه باشد که کبود
پیش چشمان پُر از گریه ی بابا افتاد
خوب شد مثل پدر مثل عمو عباسم
سرِ من در بغل حضرت آقا افتاد
@hosenih
خوب شد کشته شدم، اهل حسد ننوشتند
پسر مرد جمل از شهدا جا افتاد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_ولادت
#عليرضا_لک
▶️
بر عالم سرما زده گرما دادند
خورشيدترين... تو را به دنيا دادند
با سجده و سجاده چهل روز گذشت
تا عاقبت آن سيب خدا را دادند
مفهوم حقيقی حياتی بانو!
با تو به زمين معنی و معنا دادند
تا اينكه به سوی آسمانها بپريم
با نام شما به بالمان پا دادند
بامعجزهی كنيز چشمان شما
هی مرده گرفتند و مسیحا دادند
ای قبلهی لبهای محمد زهرا
سر سبزی طوبای محمد زهرا
@hosenih
تسبيح خدا كه از ازل میكردی
سجده به هو عزوجل میکردی
در لحظهی ناب سحر هر جمعه
ياد همهی اهل محل میكردی
با شهد نگاه مهربانت هر روز
تلخی زمانه را عسل میكردی
لبخند كه میزدی همه غمها را
در چشم علی چه زود حل میكردی
يک دست به آسياب سنگی با درد
با دست دگر بچه بغل میكردی
زحمتكش خانهی علی يا زهرا
مهتاب شبانهی علی يا زهرا
@hosenih
تو فاطمه هستی و كسی كوثر نيست
از رتبهی قدسی تو بالاتر نيست
تا روز ابد اگر بماند دنيا
غير از تو كسی همنفس حيدر نيست
ای شان نزول همهی آيينها
بیمعرفت مهر تو پيغمبر نيست
هر روز میآيد دم در بابايت
يعنی احدی از گل من بهتر نيست
اين واجب عينی است ببوسد دستت
اين مهر پدر به ناز يک دختر نيست
يعنی كه تویی بانی خلقت زهرا
يعنی كه تويی راه سعادت زهرا
@hosenih
ای بال و پر فرشتهها دور و برت
اي حور زمين كه آسمان زير پرت
با پای ورم كرده سر سجاده
هرگز نشود ترک دعای سحرت
صد بار شنيده شد كه پيغمبر گفت
ای روی دو پهلوم فدايت پدرت
خرمای بهشتی ت ورا میخواهد
اين معتكف دائمی پشت درت
تا حشر بماند به دل دنيامان
غمنامهی اين زندگی مختصرت
ای نالهی جانسوز مدينه زهرا
خاكستر تو مانده به سينه زهرا
@hosenih
بیتو همهی باغچههامان زردند
از داغ و غم دوشنبهها دل سردند
از روز سقيفه تا كه بازوت شكست
بر حرمت اين خانه بلا آوردند
با ضربهی يک غلاف بیشرم و حيا
ای وای بميرم چه كبودت كردند
تو رفتی و مادران اين داغ هنوز
مارا به بهانهی غمت پروردند
حالا همهی قبيلهات در به درند
كی در حرم امن تو بر میگردند
عجل لوليک تو بخوان يا زهرا
اي مادر صاحب الزمان يا زهرا
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن_ع_شهادت
#عليرضا_لك
▶️
لب گودال زمین خورد و به دریا افتاد
آنقدر نیزه تنش دید که از پا افتاد
سنگ ها از همه سو سمت عمو آمده اند
یک نفر در وسط معرکه تنها افتاد
@hosenih
بر روی خاک که با صورت خونین آمد
تیرها در همه جای بدنش جا افتاد
در دهانی که پر از خون شده ... بی هیچ خبر
نیزه ای آمده و ذکر خدایا افتاد
عرق مرگ نشسته است به پیشانی او
بر سر سینه کسی آمده با پا افتاد
***
"زیر شمشیر غمش رقص کنان آمده ام"
قرعه ي کار به نام من شیدا افتاد
@hosenih
"بعد از این دست من و دامن آن سروِ بلند"
که چنین پای دم آخرش از پا افتاد
بازویم ارثیه ي فاطمه باشد که کبود
پیش چشمان پُر از گریه ی بابا افتاد
خوب شد مثل پدر مثل عمو عباسم
سرِ من در بغل حضرت آقا افتاد
@hosenih
خوب شد کشته شدم، اهل حسد ننوشتند
پسر مرد جمل از شهدا جا افتاد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_ولادت
#عليرضا_لک
▶️
بر عالم سرما زده گرما دادند
خورشيدترين... تو را به دنيا دادند
با سجده و سجاده چهل روز گذشت
تا عاقبت آن سيب خدا را دادند
مفهوم حقيقی حياتی بانو!
با تو به زمين معنی و معنا دادند
تا اينكه به سوی آسمانها بپريم
با نام شما به بالمان پا دادند
بامعجزهی كنيز چشمان شما
هی مرده گرفتند و مسیحا دادند
ای قبلهی لبهای محمد زهرا
سر سبزی طوبای محمد زهرا
@hosenih
تسبيح خدا كه از ازل میكردی
سجده به هو عزوجل میکردی
در لحظهی ناب سحر هر جمعه
ياد همهی اهل محل میكردی
با شهد نگاه مهربانت هر روز
تلخی زمانه را عسل میكردی
لبخند كه میزدی همه غمها را
در چشم علی چه زود حل میكردی
يک دست به آسياب سنگی با درد
با دست دگر بچه بغل میكردی
زحمتكش خانهی علی يا زهرا
مهتاب شبانهی علی يا زهرا
@hosenih
تو فاطمه هستی و كسی كوثر نيست
از رتبهی قدسی تو بالاتر نيست
تا روز ابد اگر بماند دنيا
غير از تو كسی همنفس حيدر نيست
ای شان نزول همهی آيينها
بیمعرفت مهر تو پيغمبر نيست
هر روز میآيد دم در بابايت
يعنی احدی از گل من بهتر نيست
اين واجب عينی است ببوسد دستت
اين مهر پدر به ناز يک دختر نيست
يعنی كه تویی بانی خلقت زهرا
يعنی كه تويی راه سعادت زهرا
@hosenih
ای بال و پر فرشتهها دور و برت
اي حور زمين كه آسمان زير پرت
با پای ورم كرده سر سجاده
هرگز نشود ترک دعای سحرت
صد بار شنيده شد كه پيغمبر گفت
ای روی دو پهلوم فدايت پدرت
خرمای بهشتی ت ورا میخواهد
اين معتكف دائمی پشت درت
تا حشر بماند به دل دنيامان
غمنامهی اين زندگی مختصرت
ای نالهی جانسوز مدينه زهرا
خاكستر تو مانده به سينه زهرا
@hosenih
بیتو همهی باغچههامان زردند
از داغ و غم دوشنبهها دل سردند
از روز سقيفه تا كه بازوت شكست
بر حرمت اين خانه بلا آوردند
با ضربهی يک غلاف بیشرم و حيا
ای وای بميرم چه كبودت كردند
تو رفتی و مادران اين داغ هنوز
مارا به بهانهی غمت پروردند
حالا همهی قبيلهات در به درند
كی در حرم امن تو بر میگردند
عجل لوليک تو بخوان يا زهرا
اي مادر صاحب الزمان يا زهرا
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#علیرضا_لک
▶️
بر زانوی تنهایی ام دارم سرت را
با گریه می بینم غروب آخرت را
من التماس لحظه های درد هستم
آیا نگاهی می کنی دور و برت را؟
@hosenih
دست مرا بستند و پشتم را شکستند
می بینی آیا حال و روز حیدرت را؟
حالا که روی پای من از حال رفتی
فهمیده ام اوضاع و احوال سرت را!
پروانه حرف عشق را هرگز نمی زد
می دید اگر یک مشت از خاکسترت را
@hosenih
افتاده ام پشت درِ قفل نگاهت
واکن دوباره چشمهای نوبرت را
بر زانوی تنهایی خود سر گذارم
وقتی ندارم بر سر زانو سرت را
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#حضرت_زهرا_س_روز_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
بر زانوی تنهاییام دارم سرت را
با گریه میبینم غروب آخرت را
من التماس لحظههای درد هستم
آیا نگاهی میکنی دور و برت را؟
دست مرا بستند و پشتم را شکستند
میبینی آیا حال و روز حیدرت را؟
حالا که روی پای من از حال رفتی
فهمیدهام اوضاع و احوالِ سرت را!
پروانه حرف عشق را هرگز نمیزد
میدید اگر یک مشت از خاکسترت را
افتادهام پشت درِ قفل نگاهت
واکن دوباره چشمهای نوبرت را
بر زانوی تنهایی خود سر گذارم
وقتی ندارم بر سر زانو سرت را
✍ #علیرضا_لک
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
چشمهایش همه را یاد مسیحا انداخت
در حرم زلزلهی شور تماشا انداخت
هیچ چیزی که نمیگفت، فقط با گریه
جلوی پای عمو بود خودش را انداخت
با تعجب همه دیدند غم بدرقهاش
کوه طوفان زده را یک تنه از پا انداخت
بی زره رفت و بلا فاصله باران آمد
هر کس از هر طرفی سنگ به یک جا انداخت
بی تعادل سر زین است رکابی که نداشت
نیزهای از بغل آمد، زد و او را انداخت
اسبها تاخته و تاخته و تاختهاند
پس طبیعیست چه چیزی به تنش جا انداخت
با عمو گفتن خود، جان عمو را برده
آنکه چشمش همه را یاد مسیحا انداخت
✍ #علیرضا_لک
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد
هیچ کس حدس نمیزد که چنین سر برسد
پدرش چیز زیادی که نمیخواست، فرات!
یک دو قطره ضرری داشت به اصغر برسد؟!
خوب شد عرش همه نور گلو را برداشت
حیف خون نیست بر این خاک ستمگر برسد؟
خون حیدر به رگش، در تب و تاب است ولی
بگذارید به سن علی اکبر برسد
شعلهور میشود این داغ دوباره؛ وقتی
شیر در سینهی بی کودک مادر برسد
زیر خورشید نشسته، به خودش میگوید:
تیر نگذاشت که آن جمله به آخر برسد
✍ #علیرضا_لک
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e