بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_صادق_ع_شهادت
#نويد_اطاعتی
▶️
نیمه شب بود که خورشید عبادت میکرد
حضرت نور به سر چشمه اشارت میکرد
صادق آل عبا گرم مناجاتش بود
ذکر حق موجب تسکین جراحاتش بود
@hosenih
گاه یادی ز غم و غربت حیدر میکرد
یادی از کوچه و از روضه مادر میکرد
ناگهان بر در آن خانه هجوم آوردند
باز هیزم به در شهرعلوم آوردند
نیمه شب بود که آتش به در خانه زدند
صادق آل عبا را چه غریبانه زدند
بال پروانه شکسته است به بالش نزنید
لااقل پیش رخ اهل و عیالش نزنید
نیمه شب بود که در دست طناب آوردند
نانجیبان به سوی خانه شتاب آوردند
دست ذریه ی زهرا و علی را بستند
دست آیینه ی ذات ازلی را بستند
پشت مرکب مگر این مرد کشیدن دارد؟
سالخورده است مگر پای دویدن دارد؟
@hosenih
وای از آن لحظه که او در پی مرکب افتاد
در همان حال به یاد غم زینب افتاد
یاد زنجیر و غل و دست و طناب افتاد و...
گذر قافله بر شام خراب افتاد و...
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_صادق_ع_شهادت
#نويد_اطاعتی
▶️
نیمه شب بود که خورشید عبادت میکرد
حضرت نور به سر چشمه اشارت میکرد
صادق آل عبا گرم مناجاتش بود
ذکر حق موجب تسکین جراحاتش بود
@hosenih
گاه یادی ز غم و غربت حیدر میکرد
یادی از کوچه و از روضه مادر میکرد
ناگهان بر در آن خانه هجوم آوردند
باز هیزم به در شهرعلوم آوردند
نیمه شب بود که آتش به در خانه زدند
صادق آل عبا را چه غریبانه زدند
بال پروانه شکسته است به بالش نزنید
لااقل پیش رخ اهل و عیالش نزنید
نیمه شب بود که در دست طناب آوردند
نانجیبان به سوی خانه شتاب آوردند
دست ذریه ی زهرا و علی را بستند
دست آیینه ی ذات ازلی را بستند
پشت مرکب مگر این مرد کشیدن دارد؟
سالخورده است مگر پای دویدن دارد؟
@hosenih
وای از آن لحظه که او در پی مرکب افتاد
در همان حال به یاد غم زینب افتاد
یاد زنجیر و غل و دست و طناب افتاد و...
گذر قافله بر شام خراب افتاد و...
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
#نوید_اطاعتی
▶️
اشک من است نمنم باران بیکسی
بغض گلو است آیت پنهان بیکسی
باید که از مدینه به جایی دگر رویم
زهرا ، مدینه هم شده زندان بیکسی
@hosenih
یک عمر میزبان دل بیکسان شدم
حالا ببین علی شده مهمان بیکسی
پرسیدی از چه زانوی خود را بغل کنم؟
این است چون نشانهی دوران بیکسی
این روزها مغیره شده خار چشم من
جز صبر نیست چاره و درمان بیکسی
@hosenih
لبخند تو برای دل خستهی من است
چون آب، روی آتش سوزان بیکسی
ای کاش اجل سراغ مرا هم گرفته بود
مرگ است، بی و فاطمه پایان بیکسی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#نوید_اطاعتی
▶️
برگ گل از صورت حورا خجالت میکشد
باغبان از شاخهی طوبا خجالت میکشد
کوچهای که بارها بوده گذرگاه حسن
دیگر از آن شاهد تنها خجالت میکشد
@hosenih
ماه را در صورت دریا تماشا میکنند
ماه اگر زخمی شود دریا خجالت میکشد
یاس اگر پرپر شود داغی به لاله میرسد
که از این غم لالهی صحرا خجالت میکشد
شانهاش طاقت ندارد گردش دستاس را
دستهی دستاس از زهرا خجالت میکشد
زحمت این خانه دیگر روی دوش زینب است
بيت وحی از زینب کبری خجالت میکشد
بر دهان شهر یثرب حک شده مهر سکوت
از مرام مردمش حالا خجالت میکشد
لیلة القدر خدا را مرتضی شب غسل داد
دیگر از حیدر شب احیا خجالت میکشد
شب که تاریک است غسل از روی پیراهن چرا؟
از جوابش میخ در گویا خجالت میکشد
با امینالله، دشمن، من نمیدانم چه کرد
کز امانتداریاش مولا خجالت میکشد
@hosenih
آسمان بار امانت را به دست خاک داد
شب از آن خورشید بیهمتا خجالت میکشد
تا در این دنیا مزار فاطمه پنهان بود
از علی و آل او، دنیا خجالت میکشد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_ام_کلثوم_س_مدح_و_مصائب
#نوید_اطاعتی
▶️
بیان وصف تو در واژه ها نمیگنجد
چرا که خواهر صبری و دختر نوری
شبیه شان تو، نامت غریب و پنهان است
تو مثل سوره قدری، تو سر مستوری
@hosenih
تو خواستی که فقط، ذکر خواهرت باشد
میان مرثیه ها از تو گر نشانی نیست
اگر چه عالمه ای خود، ولی نشان دادی
به وقت تابش شمس، از قمر نشانی نیست
@hosenih
تویی مفسر خون «حسین» و اصحابش
که روضه خوان شده عالم ز فیض تفسیرت
«علی ز سفره افطار تو نمک برداشت»
که تا ابد همه عالم شود نمکگیرت
@hosenih
عقیله در ره روشنگری قدم برداشت
در این مسیر تو بودی هماره همگامش
اگر چه خون «حسین» آیه بصیرت شد
تو و عقیله رساندید بر سرانجامش
@hosenih
چگونه است که اولاد حضرت «زهرا»
گهی چو «زینب» و مثل «حسین» مظلوم اند
و گاه در اثر بی وفایی مردم
غریب مثل «حسن»، مثل «ام کلثوم» اند
@hosenih
تو در مدینه جدت چه روضه ای خواندی؟
که شعله بر دل و جان جهانیان زده است
مدینه قافله عشق را به خود مپذیر
چرا که جانب تو بی «حسین» آمده است
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
هر زمانی دل، میان سینهام گم میشود
یا به مشهد میرود، یا راهی قم میشود
تا نگاه من به دریای ضریحش میرسد
دل دگرگون میشود، غرق تلاطم میشود
دانه دانه اشکهای زائرانش میچکد
زیر پاهای کبوترهاش گندم میشود
نور میبارد چنان از گنبد این آفتاب
در کنارش جلوهی خورشید هم گم میشود
شهر قم یا مشهد سلطان چه فرقی میکند
هر کدامش قبلهی حاجات مردم میشود
بارها ناگفته در اینجا شدم حاجتروا
رفته از دستم حساب، این بار چندم میشود
دل به دست او سپردی غم مخور، کارِ نشد،
با دعای خواهر خورشید هشتم، میشود
✍ #نوید_اطاعتی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
هر زمانی دل، میان سینهام گم میشود
یا به مشهد میرود، یا راهی قم میشود
تا نگاه من به دریای ضریحش میرسد
دل دگرگون میشود، غرق تلاطم میشود
دانه دانه اشکهای زائرانش میچکد
زیر پاهای کبوترهاش گندم میشود
نور میبارد چنان از گنبد این آفتاب
در کنارش جلوهی خورشید هم گم میشود
شهر قم یا مشهد سلطان چه فرقی میکند
هر کدامش قبلهی حاجات مردم میشود
بارها ناگفته در اینجا شدم حاجتروا
رفته از دستم حساب، این بار چندم میشود
دل به دست او سپردی غم مخور، کارِ نشد،
با دعای خواهر خورشید هشتم، میشود
✍ #نوید_اطاعتی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e