eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.5هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
330 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
آنکه با مرحبیان پنجه درافکند علی‌ست در دل جنگ، ابر مرد برومند علی‌ست از سر مأذنه آن سلسله‌جنبان که زده رشته‌ی مهر به جان همه پیوند علی‌ست بر زمینی که بیابان پریشانی‌هاست رحمت واسعه و بارش یک‌بند علی‌ست خِرَد و خیر و خوشی، خرمّی و خرسندی نور و آیینه و آب و گل و لبخند علی‌ست باغبانی که به دستان عطوفت بارش ریشه‌ی عشق در این خاک پراکند علی‌ست آیه‌ی أَنْفُسَنَا آمده با نصِ صریح که هر آنچه ز نبی گفته و گویند علی‌ست شأنِ تطهیر و أُولِي الْأَمْر و ذَوِی‌الْقُربیٰ هم به حسین و حسن و فاطمه سوگند علی‌ست نه ملک می‌شود‌ش خواند ونه آدم، نه خدا که تمام آینه‌ی نور خداوند علی‌ست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زبان مبهوت و قاصر از بیان نام و عنوانش خرد در باء بسم الله شد طفل دبستانش چنان در حیرتم از خیل القابش! نمی‌دانم، بخوانم شیر یزدان یا بخوانم شاه مردانش هُوَ الاول بخوانم حضرتش را؟ یا هُوَ الاخر؟ عجب شأنی! امام المتقین خوانده‌ست قرآنش ولادت‌گاه او کعبه، شهادت‌گاه او مسجد روا باشد بخوانم خانه‌زادِ رب سبحانش علیٌ معدنُ الحکمه، قسیمُ النار و الجَنه بَدا بر حال آنان که رها کردند دامانش علی صدیق الأکبر بود قبل از خلقت عالم بگو بیهوده می‌کوشند! نتوان کرد کتمانش اگر ممسوس فی ذات خدا شد، علتی دارد نمی‌گیرد پَر کاه از دهان مور وجدانش نشانی خواستی از او بجویی خاطرت باشد «عدالت» نام میدانش، «شرف» نام خیابانش به انصاف یدالهی ترازو دار عدل‌ست او گدا و شاه را هم‌رتبه می‌بینی به دیوانش ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
پیک شادی بشر تا که ز در می‌آید زآسمان بهر بشر باز خبر می‌آید همه ذرات به وجد آمده‌اند و گویا شوقی از شعشعۀ شمس وقمر می‌آید سه شب‌ و روز همه منتظران می‌گویند عاقبت از صدف کعبه گهر می‌آید خبر از بارش انوار هدایت دارد اعتکافی که در آن‌جا به نظر می‌آید این بشر کیست که گویند همه خلق جهان ها علیٌ بشرٌ کیفَ بشر می‌آید هاتفی بر همۀ اهل ولا زیبا گفت صد و ده مرتبه باید که "علی مولا" گفت ردّ پایی که به دیوار حرم جا مانده‌ست راه حلیّ‌ست که بر حلّ معما مانده‌ست جز علی کیست که در خانۀ توحید سه روز میهمان حرم حیّ تعالا مانده‌ست از حرم آمده بیرون و نگاه احمد مثل خورشید بر او غرق تماشا مانده‌ست لب قرآنی او را به دو بوسه بوسید باز هم تشنۀ یک بوسه درآنجا مانده‌ست مثل آئینۀ حیرت زده‌ای جبرائیل مات و دلدادۀ آن صحنۀ زیبا مانده‌ست حرم الله از او آینه‌ای پُر نور است هرفرشته به زمین‌بوسی او مأمور است کعبه با زمزم جوشنده علی می‌گوید آسمان با دل آکنده علی می‌گوید بی علی هیچ‌کسی راه به جایی نبرد هر که دارد دل ارزنده علی می‌گوید جز علی نیست یدالله، که در ملک وجود هرکسی که شده درمانده علی می‌گوید می‌کند سیر الی الله در آفاق جهان سرفرازی که سرافکنده علی می‌گوید این مسیحا شدن عیسیِ مریم از چیست؟ مرده را گر که کند زنده، علی می‌گوید راز اعجاز مسیحا ز تولای علی‌ست بهتر از عطر جنان عطر نفس‌های علی‌ست بس که گل بر سر تو خیل ملک می‌ریزد دسته‌دسته گل شادی ز فلک می‌ریزد صف به صف خیل فرشته به زمین می‌آید پر ز خاک قدم تو ز ملک می‌ریزد ساقی چشمۀ توحید به جام جانت شهدی از ساغر الله معک می‌ریزد ای مه سیزدۀ ماه رجب لطف خدا سیزده بار بر این سفره نمک می‌ریزد جز تو از چشمۀ کوثر چه کسی در محشر بر جگرسوختگان آب خنک می‌ریزد هرکه جانش تهی از شعشعۀ مهر شماست می‌توان گفت که لب‌تشنۀ صحرای جزاست من کی‌ام تا که زحالات شما دم بزنم آمدم تا ز روایات شما دم بزنم همه نورید و در انوار الهی محوید حد من نیست ز آیات شما دم بزنم باید از اشک، وضو داشته باشم که دمی بتوانم ز عبادات شما دم بزنم کاش در مسجد کوفه بنشینم یک روز تا که از ذکر مناجات شما دم بزنم من که جز خیر ندیدم زشما در همه عمر بهتر آن‌ست زخیرات شما دم بزنم کرمی کن ز دل ما همه رفع غم کن نذر این سائل درمانده یکی خاتم کن بال جبریل امین فرش ره پای تو بود راه شیری متبرک به قدم‌های تو بود درجهان هیچ کسی درخور شأن تو نبود یک نفر بود؛ فقط فاطمه همتای تو بود شجره‌نامۀ تو آیۀ تطهیر نبی است هل اتی پرتوی از جلوۀ تقوای تو بود اسد اللهی و عین اللَه و وجه الهی این همه نکته‌ای از عَلَّم الأسمای تو بود غزوات تو همه عطر خدایی دارد که خدا شاهد دستان توانای تو بود کاش بر جان و دلم عطر خدایی بزنی مُهر بر، نامۀ اعمال «وفایی» بزنی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دلِ شکسته‌ی من اُنس با علی دارد امید از همه بُگسَسته تا علی دارد منم ز شهر ولایت ز کوچه‌ی عشاق شناسنامه‌ی من مُهر یا علی دارد خدا مدال علی‌دوستی به ما داده‌ست به غیر کشور شیعه، کجا علی دارد؟ خدا یکی و علی هم یکی‌ست در عالم علی چنان که خدا را، خدا علی دارد به روز حشر برای شفاعت امّت علی، حسین و؛ رسول خدا، علی دارد در آن محیط که از دست و پا نیاید کار دل شکسته‌ی بی دست و پا علی دارد نه در گذشته، در آینده نیز هر ذی روح نظر به مَرحَمت مرتضی علی دارد ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با تو پیدا کرد عالم درکی از پیدا شدن هست دنیا در پی‌ات از لحظۀ دنیا شدن از نخستِ آفرینش، رود دنبالت دوید در سرش افتاده بود اندیشۀ دریا شدن یک نفس خورشید برگشت از مسیر و باز سوخت روز از شوق تماشا در تبِ فردا شدن صبح خلقت، بانگِ قد قامت که برمی‌داشتی موج ها می‌سوختند از اشتیاقِ پا شدن در کسی شأنیت مولا شدن غیر از تو نیست آنچنان که با زنی ظرفیت زهرا شدن* چشم بیدارت گواهم در شب سخت مبیت از تو می‌آید فقط آئینۀ طاها شدن خط پیشانی‌نوشتم مدحت اولاد توست این غبار ای آینه! دارد سرِ خوانا شدن** خوانده‌ام من تک تک قاموس‌ها را، نام تو ترجمانش می‌شود بالاتر از معنا شدن ما لبی تر کرده‌ایم از وصف نامت یا علی آب دریا کی میان کوزه خواهد جا شدن ✍ *با هیچ زن ظرفیت زهرا شدن نیست(حسین منزوی) **اشارتی به خط غبار 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
امشب حرم خدا حرم شد از مقدم یار محترم شد کعبه شده محو و مات و مدهوش دیوار ز هم گشوده آغوش هر قطعۀ سنگ، کوه طوری‌ست هر نخلۀ خشک، نخل نوری‌ست در زمزمه‌های آب زمزم آوای علی علی‌ست هر دم ای هجر، شب وصال تبریک مجد و شرف و جلال تبریک.. ای کعبه سعادتت مبارک ای بیت، ولادتت مبارک بر خویش ببال مام کعبه طفل تو بُود امام کعبه دلبند تو پیر کائنات است طفل تو امیر کائنات است روزی که نبود نام هستی می‌کرد علی خداپرستی از صبح ازل علی، علی بود پیوسته به هر ولی، ولی بود در بود و نبود مقتدا بود او بود و محمد و خدا بود ای نفس رسول و جان قرآن ای دست خدا، زبان قرآن خورشید بلند بام کعبه از صبح ازل امام کعبه.. تو احمد و احمد است حیدر یک روح که دیده در دو پیکر؟ گفتار همارۀ تو تنزیل شاگرد قدیمی تو جبریل در لیلۀ قدر، قدر قدری در صحنۀ بدر، بدر بدری میدان نبرد پای‌بستت شمشیر نیازمند دستت تو قلۀ عرش را امیری؟ یا همدم کودک صغیری؟ غیر از تو که، ای خدای را شیر بخشیده به خصم خویش شمشیر؟ در مُلک وسیع حق، امامی با پیر فقیر، هم‌کلامی با آن‌که امام جمع بودی در بزم فقیر، شمع بودی تو مالک عرش در زمینی حیف است میان ما نشینی در عرش امام آفتابی در فرش چرا ابوترابی؟ ای قلب تو خانۀ محمد جای تو به شانۀ محمد تو بت‌شکن و خداپرستی بر شانۀ وحی بت شکستی ای پشت سرت دعای کعبه ای بت‌شکن خدای کعبه.. روزی که نه آب و نه گِلم بود جای تو به خانۀ دلم بود با مهر تو روی خود نمودم با مهر تو چشم خود گشودم.. هر شب که به گاهواره خفتم تا صبح علی علی شنفتم عمری به محبتت اسیرم تا با تو بمانم و بمیرم ای مهر تو بود و هست «میثم» فردا تو بگیر دست «میثم» ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کار من نیست که بنشینم و املات کنم  شأن تو نیست که در دفترم انشات کنم عین توحید همین است که قبل از توبه باید اول برسم با تو مناجات کنم سالی یکبار من عاشق نشوم می‌میرم سالی یکبار اجازه بده لیلات کنم همه جا رفتم و دیدم که تو هستی همه‌جا تو کجا نیستی ای ماه که پیدات کنم پدر خاکی و ما بچه‌ی خاکیّ توأییم حق بده پس همه را خاک کف پات کنم از تو ای پیر طریقت که سر راه منی آنقدر معجزه دیدم که مسیحات کنم از خدا خواسته‌ام هرچه که دارم بدهم جای آن چشم بگیرم که تماشات کنم مثل ما ماه پیمبر! به خودت ماه بگو اشهد أنّ علیاً ولی الله بگو آینه هستم و آماده‌ی ایوان شدنم آتشی هستم و لبریز گلستان شدنم چند وقتی‌ست به ایوان نجف سر نزدم بی سبب نیست به جان تو پریشان شدنم سفره‌ی نان جویی پهن کن ای شاه نجف بیشتر از همه آماده‌ی مهمان شدنم آنکه از کفر در آورد مرا مهر تو بود همه‌اش زیر سر توست مسلمان شدنم از چه امروز نیفتم به قدومت وقتی ختم شد سجده‌ی دیروز به انسان شدنم دهِ ذی الحجه‌ی من هجده ذالحجه‌ی توست هشت روز است که آماده‌ی قربان شدنم جان به هرحال قرار است که قربان بشود پس چه خوب است که قربانی جانان بشود شأن تو بود اگر این همه بالا رفتی حقّ تو بود که بالاتر از اینجا رفتی شانه‌ی سبز نبی باطنش عرش الله است تو از این حیث روی عرش معلا رفتی انبیاء نیز نرفتند چنین تا معراج انبیاء نیز نرفتند تو اما رفتی به یقین دست خدا، دست پیمبر هم هست پس تو با دست خودت این همه بالا رفتی باید این راه به دست دگری حفظ شود علت این بود که تا خیمه‌ی زهرا رفتی تو ولی هستی و منجیّ ولایت زهراست تو هدایت‌گری و نور هدایت زهراست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ماه مولا شد حدیثِ طیْر را با ما بخوان در ولایش آشنا و غیر را با ما بخوان در توسل شُبّر و شُبّیر را با ما بخوان «یا مَن أرجوهُ لكلِّ خیر» را با ما بخوان با نمازی، با دعایی از گناهانت برآی هم‌چنان بنت اسد بر درگه یزدان درآی دانه‌ى اشكی چنان آیینه صافت می‌كند سوزِ آهی مُحرم بزم عفافت می‌كند رو به مسجد كن ببین رحمت طوافت كند ذات حق دعوت برای اعتكافت می‌كند معتكف در مسجد آن‌چه دید جز آن‌جا نبود اعتكاف هیچ كس چون مادر مولا نبود مادری، كو را ببخشد عالیِ اعلی، علی پیش كعبه كس نداند حال او الّا علی می‌رسد بر گوش جانش نغمه‌های یا علی اعتكافش در حریم كعبه باشد با علی چون سر آمد اعتكافش، عشق شد هم‌دوش او تا برآمد آفتابی بود در آغوش او ای حرم! در باز كن، جانانه را در بر بگیر تیرگی بس، شمع با پروانه را در بر بگیر چون صدف این گوهر یک دانه را در بر بگیر خانه را بگشا و صاحب‌خانه را در بگیر در ز دیوار حرم وا كن، به مردم در ببند خود كمر در خدمت این كودک و مادر ببند ای حرم! غسل زیارت كن جمالش را ببین چهره‌ی چون ماه و ابروی هلالش را ببین خط بكش بر روی بت‌ها و خط و خالش را ببین بر سر دست رسول‌الله مَقالش را ببین كز زبور و مصحف و تورات ای جان جهان هر چه فرمایی بخوانم، گویدش قرآن بخوان چون به رخسار پیمبر چشم حیدر باز شد از نگاهش عقده‌ از قلب پیمبر باز شد شهر علمِ مصطفی را بر جهان در باز شد حجت داور لبش با نام داور باز شد ای حریم كعبه! بشنو این ندای دلنشین آیه‌های مؤمنون را از امیرالمؤمنین اختیارش با خدا و عالمش در اختیار مرد میدان‌های علم و حلم و مجد و افتخار جُرج جُرداق مسیحی گفت در هر روزگار كاش می‌شد یک علی وین ویژگی‌ها آشكار این نخواهد شد ولی از مكتب ایثار او كاش خیزد هر زمان چون میثم تمّار او ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زد شیر به یک گله‌ی کفتار دوباره آمد به غضب حیدر کرار دوباره بی خوْد و زره رفت به سمتِ درِ خیبر بی خوْد... ولی فاتحِ پیکار دوباره در جنگِ جمل تا که حسن رفت به میدان گفتند که حیدر شده تکرار دوباره ای کوه اُحُد! شاهد این باش که مردی دَر می‌رود از معرکه اینبار دوباره! دَر می‌رود از معرکه، غم نیست، علی هست افتاده به دستانِ علی کار دوباره :: بر مأذنه از حیدرِ کرار بگویید تا زنده شود میثمِ تمار دوباره! آنقدر نشسته‌ست عبا بر تنِ مولا انگار شده کعبه‌ی سیار دوباره در سیزده ماهِ رجب، بُرد دلم را نوری که شد از کعبه پدیدار دوباره ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شعر یعنی ردیف و وزن و خیال شعر یعنی پُلی به راه وصال شعر یعنی نَمی ز علم لَدُن فاعلاتن مفاعلن فعلن شعر یعنی توازنی پُر شور قالبی از صفا و صدق و شعور شعر خوب است پر بها باشد مدحت آل مصطفی باشد شعر اگر شعر اهل بیت شود شاعرش دعبل و کمیت شود شعر اگر شعر اهل بیت شود تیر غیب است و "اِذْ رَمَیت" شود شعر اگر شعر اهل بیت شود بیت در بیت شاهْ بیت شود شعر اگر شعر اهل بیت شود بیت آن در بهشت بیت شود شعر اگر بی علی بیان گردد حیف وقتی که صرف آن گردد :: مادری با وجاهت خورشید زهره‌ای با نجابت خورشید آمد از کوچه‌ی عفاف و حیا در حریم قداست خورشید دامن کعبه را گرفته و گفت: شده وقت ولادت خورشید تا درخشید و در میان آمد نام خورشید و صحبت خورشید کعبه لرزید و دست و پا گم کرد از شکوه و جلالت خورشید وَ قدم زد به خانه‌ی معبود مادری با شرافت خورشید جبرئیل از بهشت آمد و گفت: خیر مقدم به حضرت خورشید بی خبر بود آسمان حتی چند روزی ز حالت خورشید تا سه روز آفتاب در دل داشت آرزوی زیارت خورشید عاقبت لب گشود کعبه و گفت: ماجرای ولادت خورشید از حرم آمد آفتاب به دست مادرِ راستْ قامت خورشید سجده می‌کرد حق تعالی را شد تماشا عبادت خورشید قبله را سوی کعبه آورده است این سه روزه اقامت خورشید "اَفلَحَ المُؤمِنون" قرائت کرد سال‌ها قبلِ بعثت خورشید یار و سردار و جان احمد اوست نائبِ بر حق محمد اوست "سرّ مستور" جلوه گر شده است "رِقّ منشور" جلوه گر شده است دُرّ توحید از صدف آمد کاشف سرّ "لَو کَشَف" آمد نور چشم و دل ابوطالب همه‌ی حاصل ابوطالب زاده‌ی بی نظیر بنت اسد پسر شیر و شیر بنت اسد اولین قاری کتابُ الله بابِ علم نبیّ و بابُ الله مادر دهر اعتراف کند مثلِ او "لَم یَلد و لَم یولد" :: هرکس یاعلی مدد خوانده قل هو الله را اَحد خوانده نام حیدر به سینه حک باشد گفت احمد، علی محک باشد با ولای امامتی معصوم راه ازچاه می‌شود معلوم اسم اعظم دمِ شبانه‌ی اوست "برخیا" ریزه خوار خانه‌ی اوست آن که معنا کند دلیری را نچشیده‌ست طعم سیری را با نبی سعی در صفا کرده جان خود نذرِ مصطفی کرده ذوالفقار است ابروی اخمش جان به قربان آن نود زخمش آن زمانی که حضرت توحید از "اَلَسْتُ بِرَبّکُم" پرسید همگی یک صدا بلی گفتیم صده و ده بار یاعلی گفتیم ... امر شد "قُم" فقط علی برخاست بی تکلّم فقط علی برخاست روی دست نبی به خم غدیر با تبسم فقط علی برخاست از دل ظلمت جهالت‌ها مثل انجم فقط علی برخاست بار اول فقط علی برخاست بار دوم فقط علی برخاست باز هم گفت مصطفی اما بار سوم فقط علی برخاست مثل شیری که زخمی جنگ است پُر تلاطم فقط علی برخاست رَجَزی راکه "عَبدُوَد" می‌خواند به تهاجم فقط علی برخاست تا که خوابید گرد و خاک نبرد آی مردم فقط علی برخاست دم شمشیر را به خون می‌سفت "سَمَّتْ اُمّي بِحَیدَرَه" می‌گفت آرزویم بُود وصال علی نرود از سرم خیال علی کعبه و مروه و صفا و مقام در طواف‌اند گرد خال علی حق به معراج بُرد احمد را تا نشانش دهد کمال علی اسد الله کارزار علی است شیر بنت اسد حلال علی هم دم آفتاب و همسر ماه وه از این بخت و خوش به حال علی بده آقا جواب سائل را که شده بر شما حواله علی فازَ کَلبٌ لِحُب کهفییّن کَیف اَشقی' لحُب آلِ علی یاعلی ای امیر دوران‌ها ای سرافرازی مسلمان‌ها در جهان کیست یاعلی جز تو لایق "لافتی" و "مَن کُنتُ" من اسیر تَهجُدت شده‌ام عبد ایاک نَعبدُت شده‌ام یاعلی من گدای دیرینم من یتیم و اسیر و مسکینم من کجا مِدحَت امیر نفوس که "علیٌ بِذاته مَمسوس" ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
میل پروازی نباشد، پر نمی‌آید به کار التماس چشم‌های تر نمی‌آید به کار باید از صدق و صفا همواره دل را صاف کرد شوق جانبازی نباشد، سر نمی‌آید به کار فقر ذاتی‌مان سبب شد سائل این در شویم در سلوک ما که سیم و زر نمی‌آید به کار رعیت خود را محبت کرده آقا می‌کنند محضر این خاندان نوکر نمی‌آید به کار درد بی درمان ما را هیچ‌گونه مرهمی جز غبار مقدم قنبر نمی‌آید به کار باید امشب جام مستی‌مان لبالب پر شود تا نباشد باده‌ای، ساغر نمی‌آید به کار ما به شوق روی مولا سوی جنت می‌رویم جنت بی ساقی کوثر نمی‌آید به کار "حُبُّهُ ایمان" به این معناست که بی مهر او روزه‌های مسلمین دیگر نمی‌آید به کار بی گمان در محشر فردا به جز سرمایه‌ی دوستی با آل پیغمبر نمی‌آید به کار "آمدم دنیا برای دیدن روی علی" "سرنوشت من گره خورده به گیسوی علی" دور تا دور حرم بزمی فراهم می‌شود می‌رسد آقای ما، آقای عالم می‌شود طفل در قنداقه‌ای "قد افلح…" سر می‌دهد زاده‌ی بنت اسد، عیسی بن مریم می‌شود حب مولا انبیا را شأنیت بخشیده است با ولایش نوح نوح و آدم آدم می‌شود پور عمران یاعلی‌گویان به دریا می‌زند با علی در بارگاه قُرب محرم می‌شود مرتضی دست خدا، چشم خدا، روح خداست در وجود او خدا بهتر مجسم می‌شود پلک برهم می‌زند، روزیِ عالم می‌رسد هر که از چشمش می‌افتد روزی‌اش کم می‌شود هرچه دارم را فدای خاک پایش می‌کنم آن قدر خوب است که بابا صدایش می‌کنم بُوالحَسَن، خَیرُ البَشَر، إِبنُ الصَّفا یعنی علی حِیدَر و صَفدَر، غضنفر ، مرتضی یعنی علی والِدُ السِّبطِین، اَمیرَالمُومِنین، نَفسُ الرَّسول زَوج زَهرا و وَصیُّ المُصطَفی یعنی علی وارِثُ عِلمِ النَّبیین و وَلیُّ المُتَّقین بوتراب و حضرت بابُ الهُدی یعنی علی هَم امامُ المُسلمین و هَم حَیاتُ العارفین بی گمان حِصن حَصین، کهفُ الوَری یعنی علی رمز باءِ تَحتِ بِسم الله رَحمن الرَّحیم رُکنُ الایمان بَعد رُکنُ الاولیا یعنی علی اَوَّلُ مَن يَدخُلُ الجَنَّة، صِراطُ المُستقیم سَیِّدُالاَبرار، مِصباحُ الدُّجی یعنی علی أَقوَمَ النّاس بِعَهدِ الله، دَیّانَ العَرَب اَفضَلُ الناسُ و وَصّیُّ الاوصیا یعنی علی أَوَّلُ مَن آمَنَ بِالله، یَعسوب قُریش قاتِلُ الکُفّار، شاه لافتی یعنی علی کعبه و رکن و مقام و زمزم و حجر و حطیم مستجار و مشعر و مروه صفا یعنی علی حُجرِعین، قُنسوم، شَمساطیل، حِزبیل و امین اَصب و مَنسوم و مُعین و ایلیا یعنی علی حمد و توحید و نبأ، یاسین و اسرا و صحف شمس و ناس و ملک و شرح و والضحی یعنی علی «اُدْخُلوُها بسلامٍ ذلِکَ یَوْمُ الْخُلوُد» خلق جنت بی گمان تنها برای شیعه بود واژه واژه واژه‌ام را شعر نابش می‌کنم در غزل حل می‌کنم جام شرابش می‌کنم خانه‌ی مولای من دروازه‌ی خوشبختی است با علی کوه گناهم را ثوابش می‌کنم می‌زنم بر سینه‌ام سنگ علی را روز و شب سینه را اینگونه خوش رنگ و لعابش می‌کنم می‌برد هر صبح یکشنبه مرا سوی نجف عکس ایوان طلایی را که قابش می‌کنم از علی بن ابیطالب مدد می‌گیرم و .‌.. نقشه‌های شوم را نقش بر آبش می‌کنم از منادی‌های وحدت هستم اما ناگزیر هرکسی که دشمنی ورزد جوابش می‌کنم مأذنه باید از آن نام علی آید به گوش غیر از این باشد اگر، قطعاً خرابش می‌کنم راه من از راه تزویر زبیری‌ها جداست جانشین مصطفی تنها علیِ مرتضی‌ست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مقصد‌نمای قافله‌ی ماسَوا، علی از جمع ماسوای دوعالم سوا، علی کشورگشای عرصه‌ی ایجاد کُن فکان مَسندنشین عرشه‌ی عرش عُلا، علی رمز حیات و راز بقا، علّت وجود مرآت حیّ داور و ایزدنما، علی مسطوره‌‌ى ودایع آیات سرمدی اسطوره‌‌ی بدایع ارض و سما علی نوزاد خانه‌‌زاد خدا بود و ز آن مقام همنام خویش خوانده خدایش به‌جا علی مولود کعبه است و ندارد کس این جلال غیر از امیر ملک نجف، مرحبا علی از کعبه این ندا همه دم می‌رسد به گوش مولودِ مَحرم حرم کبریا، علی چون راضی از قضا بُد و معنای ارتضا زین منزلت گرفت لقب، مرتضیٰ علی عبد مطیع حیّ مبین، پشتبان دین تنها وصیّ ختم رسل، مصطفی، علی اول امام بر حق و مولای متقین دوم مقام شامخ آل عبا، علی بت‌های کعبه دست یداللهی‌اش فکند زآن پس که پا به دوش نبی زد زها، علی آن دوش را که دست خدا مُهر کرده بود جاه و مقام بین! که نهاده‌‌است پا، علی در غزوه‌‌‌ها امیر و سپهدار و رهنمون در عرصه‌‌ها به نصرت دین رهنما، علی بر دفع مشرکین، به رهِ اعتلای دین بر کف نِهاد جان و سر خویش را علی غیر از علی به خصم محبّت نکرده اَست یار عدوی خویش بُوَد چون خدا، علی دشمن به صدق و پاکی و عدلش بوَد گواه زیرا که هست پادشهِ اتقیا، علی اِبنِ اَبی‌‌‌الحدید که از اهل سنت است حق داده بر علی که بُوَد حق‌نما، علی از آن صفات پاک و عباداتِ تابناک بوده‌‌‌‌ست و هست بر دوجهان مقتدا، علی هم اسوه‌‌ی عدالت و بذل و عطا و جود هم لوحه‌‌ی کرامت و لطف و صفا، علی جز ختم انبیا به همه انبیا بوَد هم پیشتاز و پیشرو و پیشوا، علی هرچند کس به ذات علی پی نبرده اَست باشد علی، مع الحق و حق آشنا، علی مدح علی به مصحف و مادح بوَد خدا ممدوح سوره‌‌ی "نبأ" و "هل أتی" علی مشکل بوَد مقام علی را شناختن با آنکه هست بر همه مشکل‌‌گشا، علی از ماجرای خلق، ندارد کسی خبر دارد خبر، ز‌ زیر و بم ماجرا، علی هرجا که رفت در شب معراج، مصطفی شد همکلام و همدم و هم بزم، با علی شاید که گفته وقت خداحافظی رسول: رفتم کنون ز درگهت ای دوست! یاعلی (شمس قمی) که نور ولایت فروغ اوست پرتو گرفته از رخ ِ شمس الضحیٰ علی ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e