eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.8هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
340 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم زبان حال حضرت زینب(س) ▶️ در دلم آتشی از داغِ تو برپا شده است بيشتر از سرِ شب زخمِ سَرَت وا شده است @hosenih لَخته‌خون بسته ببين چادرِ مادر امشب قامتت سرخ شده ، قامتِ من تا شده است قاتل از شيرِ تو نوشيده به من ميخندد يعنی ای كوفه نشين نوبتِ بابا شده است باز يک گوشه حسن گرم زبان ميگيرد باز اين خانه پُر از روضه‌یِ زهرا شده است ديدم آن روز در آن كوچه‌یِ باريک چه شد ديدم آن روز كه يک مُشت مُهَيّا شده است @hosenih وای از آن چهره که دیوار غمش را حِس کرد آه از آن گونه که زخمی به رویَش جا شده است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ مردم کوفه خوابشان برده مسجد اما هنوز بیدار است از شبی که علی زمین افتاد چشمِ محرابِ کوفه خونبار است @hosenih تازه فهمیده کوفه ، بی روح است هم اذان هم نماز بی حیدر مأذنه تشنۀ اذانِ علیست نه صدای موذنی دیگر اینکه با خود نسیم آورده صوت جانسوزِ گریه های علیست کوفه در قسمتِ فقیرنشین همه اش پُر زِ ردِّ پای علیست روی دیوارهای کاهگلی جای یک سر ، زیاد دیده شده اشک در چشمِ چاه حلقه زده قامت نخلها خمیده شده نیمۀ شب کُلون در باز است پس کجایی یتیمِ تو تنهاست یک کم از نانِ خالی اش مانده چشم در راهِ چند تا خرماست پس کجایی که تا خرابۀ شهر ظاهراً یک دو فرسخی مانده کودکانی گرسنه خوابیدند سرد و تاریک ، مطبخی مانده @hosenih مرد بودیّ و رفتی و دنیا تا قیامت سیاهپوشِ تو شد فاتحِ خیبر و اُحُد بودی که یتیمی سوارِ دوش تو شدِ بیش از چند قرن می گذرد چشمِ دنیا هنوز سمت شماست مرقد با صلابتی داری که پناهِ تمام انسانهاست زیر گلدسته ها و ایوانت گوشۀ دنجِ عالم است علی چه بگویم ز بارگاه شما واژه در دست من کم است علی من به یاد شما و نام شما هر شب و روز عادتی کردم یک دو باری که آمدم به نجف با تو احساس راحتی کردم @hosenih خوب فهمیده ام در آن دنیا با امامم طرف شوم کافیست یا که بهتر بگویم این دنیا کوچه گردِ نجف شوم کافیست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم زبان حال حضرت زینب(س) ▶️ هر بار بر محاسن خود دست میکشی موی سپید مادرم آید به یاد من حرفی نمی زنی فقط گریه میکنی امشب برس عزیز دل من به داد من @hosenih مانند موی خویش دلم را به هم نریز خون شستن از سرت چقدر کار میبرد آن شب بگو چرا وسط غسل مادرم دیدم که فضه پارچه بسیار میبرد پا بر زمین مکوب دلم شور میزند ماندم که زهر با جگر تو چه کرده است مرهم برای زخم تو درمان نمیشود شمشیر با شکاف سر تو چه کرده است شمشیر با غلاف که فرقی نمیکند هر دو برای زخم زدن ساخته شدند در کوچه دست مادر و در کوفه فرق تو اینها برای کشتن من ساخته شدند @hosenih اما میان این همه ابزارهای جنگ برخنجری که کُند شده اکتفا کنند آداب ذبح را که رعایت نمیکنند آنقدر میزنند که سر را جدا کنند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ باز هم خانه و یک بستر خون آلوده زنده شد خاطره‌ مادر خون آلوده شیر مرد اُحد افتاده کجایی زهرا تا ببندی سر این حیدر خون آلوده @hosenih این سروصورت خونین شده هم ارثی شد بعد از آن کوچه و نیلوفر خون آلوده ریشۀ هرچه بلا آن در و دیوار شده سینۀ مادر و میخ در خون آلوده مثل پهلو سر پاشیده زهم خوب نشد چه کند زینب و این پیکر خون آلوده دور زینب همه هستند همه مَحرم ها وای از کرببلا و پر خون آلوده با لبانی که ترک خورده به گودال آمد بوسه زد با قد خم حنجر خون آلوده درسرازیری تل روبروی شمر رسید چشمش افتاد به موی سرخون آلوده @hosenih خوب شد خورد به تاریکی شب غارت ها جمع شد قافله ای دختر خون آلوده می فروشند در این کوفه سر بازارش گوشوار و سپر و معجر خون آلوده ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دوباره با رو سیاهی اومدم اومدم حال دلم رو خوب کنی پیش هر طبیبی رفتم نتوست اومدم مريضی‌مو تو خوب کنی آخدا بزار باهات حرف بزنم تو خودت گفتی صدامو دوست داری وقتی با چشای خیس صدات کنم گفته بودی که چشامو دوست داری @hosenih میدونم یه سالیه نیومدم دل من که لک زده برای تو جَوونی کردم و تو بزرگی کن دس خالی برم بَده برای تو حالا که من اومدم نگام بکن تو رو به علی جوابم نکنی جلوی مهمونای در خونتت آخدا یه وقت خرابم نکنی من خودم خوب میدونم چیکاره‌ام تو دیگه گناهمو به روم نیار التماست میکنم منو بخر تو رو حیدر آخدا همین یه بار تو اگه میخوای منو بسوزونی بسوزون ولی منو خراب نکن پیش اون که سیلی زد به فاطمه نوکر فاطمه‌تو عذاب نکن دست خالی اومدم ولی بازم پیرهن عزای حیدر تنمه در خونه‌ی علی نشستم و این صدای روضه‌های حسنه زینب از حال میره تا حسن میگه کاش تو کوچه‌مون پر از حسود نبود اگه اونجوری نمیزد به خدا دیگه روی مادرم کبود نبود @hosenih حرفاشون کشیده شد به کربلا صحبت از بی رحمی عدو شده حرف یه علیِ دیگه پیش اومد صحبت از سه‌شعبه و گلو شده صحبت از گودیِ گودال شده و یکی نیزه میزنه تو دهنش مادری که یا بنیَّ میخونه برای عزیزِ بی پیروهنش ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ وقتی که آسمان نجف پر ستاره شد بر قبر نوح بُهت زده در نظاره شد آدم برای دیدن حیدر شتاب داشت تابوت روی دوش ملائک سواره شد @hosenih این مصطفی است منتظر روی مرتضی کز اشتیاق دیده ی او پر ستاره شد قبری که بود بستر آماده ی علی ظاهر به یار فاطمه با یک اشاره شد این فاطمه است دیدن دلدار آمده آغاز زندگانی زهرا دوباره شد اینک رسید لحظه ی حساس انتظار نبض زمین و قلب زمان پر شماره شد با هم شکاف پهلو و سر حرف می زنند دیگر زمان گفتگوی استعاره شد پهلو شکسته یاور قلب شکسته است دیدار یار پرده ای از سوگواره شد دستی ز قبر آمد و دست خدا گرفت پنهان به خاک پیکر سلطان چاره شد @hosenih می گفت با علی دل شب ناله ی حسن برگرد کز زمین و زمان راه چاره شد این بار دوم است «جگر پاره» می شود قلبی که قبل رحلت خود پاره پاره شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم مرحوم ▶️ نه همین خون علی دامن محراب گرفت از دل زینب بی مادر خود تاب گرفت او نشد کشته که عدل و شرف و تقوی مرد مرگش از دیده ی صاحب نظران خواب گرفت @hosenih تازه شد محنت بی مادری اطفالش که فلک از سرشان سایه ی آن باب گرفت نوح در نوحه که طوفان مصائب برخاست خاک را گویی که یک بار دگر آب گرفت روی قنبر که چو گیسوی حسن بود سیاه از غم قتل علی گونه ی مهتاب گرفت @hosenih حسنش شال عزا کرد به گردن چو حسین آه کاین منظره جان از تن اصحاب گرفت خوشدل از خون علی لاله و گل رنگین است نه همین خون علی دامن محراب گرفت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ پدرم مرد با خدایی بود مهربان بود مثل دریا بود روی پیشانی پر از چینش اثرات سجود پیدا بود @hosenih پدرم اسوه شجاعت بود قهرمان شجاع بدر و حنین ضربتش در کشاکش خندق افضلُ مِن عبادت الثّقلین @hosenih تا پدر بود خوب پُر می شد جای خالی مادرم زهرا قصه در گوش بچه ها می گفت شانه می زد به موی من شب ها @hosenih داغ مادر ولی پدر را کشت همه مویش سپید شد پدرم مسجد کوفه تیغ خورد اما در مدینه شهید شد پدرم @hosenih پدرم خاطرات تلخی داشت قصه آتش و در و دیوار قصه کوچه بنی هاشم قصه تلخ سینه و مسمار @hosenih دیگر اما به خانه ایتام نان و خرما کسی نمی آرد بر زمین با عبور نعلینش گل برکت کسی نمی کارد @hosenih شب آخر پدر وصیت کرد حَسنش را به عدل و حق الناس رو به عباس کرده و فرمود: جان تو، جان زینبم عباس @hosenih خوب شد کربلا نبود پدر وقتی از روی ناقه افتادم دیگر عباس هم نبود آنجا تا بیاید رسد به فریادم @hosenih خوب شد مجلس شراب نبود شاهد غربت پسر باشد شاهد خیزران لب هایش شاهد راس و طشت زر باشد... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ سکوت می وزد و بادها پریشانند و در به در همه در کوچه های بارانند شب است و تشنگی نخل ها نمی خوابند یتیم های خدا هم گرسنۀ نانند @hosenih قنوت نافله ها هم ز درد می سوزند به یاد مسجد و محراب نوحه می خوانند هزار آدم آواره ی پشیمان گرد دوباره منتظر سوره های انسانند تمام کوفه پر از ردّ اشک های علیست و چاه ها که پر از ناله های پنهانند شکست فرق نماز خدا به شمشیری به من نگو که دگر کوفیان مسلمانند! @hosenih هنوز خون سرش روی فرق محراب است و جمع قبله نشینان هنوز گریانند هنوز کوفه و شهر مدینه می گریند و بین یک در و دیوار روضه می خوانند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ كوفه پس از حيدر فضاي مبهمي داشت آن شهر غم هر گوشه آثار غمي داشت در كوچه هاي شهر غم آلود كوفه هرجا يتيمي بود حال درهمي داشت @hosenih آنشب فقيري از خداي خويش پرسيد كوآنكه هر شب با فقيران عالمي داشت مرهم براي زخم او پيدا نمي شد امّا براي زخم عالم مرهمي داشت بردند او را نيمه شب پنهان ز مردم رفت آنكه بهر خويش چاه محرمي داشت بيت ولايت بعد از او بيت الحزن شد بر روي ديوار و درش گرد غمي داشت هر غنچه و هر گل به گلزار ولايت بر روي گلبرگ رخ خود شبنمي داشت از گريۀ زينب تمام عرش لرزيد وقتي ميان زمزمه ها زمزمي داشت يك سو حسين و سوي ديگر مجتبايش گريان ز هجر روي بابا ماتمي داشت @hosenih عباس او با ياد درد غُربت او در گوشۀ تنهائي خود عالمي داشت هرگاه مي خواهم كه از دردش بگويم گويم«وفائي» او مگر درد كمي داشت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ گفتم به چاه ای دل شب محرم علی امشب مباش منتظر مقدم علی هر شب صدای غربت او بود و گوش تو امشب توئی و زمزمۀ ماتم علی @hosenih مسجد خموش مانده و گلدسته ها غریب محراب کوفه شسته شده از دم علی یک لحظه تیغ آمد و یک دم تمام شد عمر علی و درد علی و غم علی یک عمر بود محرم دل ها ولی نبود جز نخل های کوفه کسی همدم علی کعبه به کوفه رو کن و حج وصال بین محراب خون گرفته شده زمزم علی @hosenih هم ناشناس آمد و هم ناشناس رفت عالم نیافت یک خبر از عالم علی دشنام بود و زخم زبان بود و خنده بود در التیام زخم درون، مرهم علی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شب شد و بین کوچه ها پرنده پر نمی زند کسی به غیر بی کسی حلقه به در نمی زند تو رفتی آه غمت به آتشم کشیده است در دل من روضه تو به جز شرر نمی زند @hosenih بعد تو گریه میشود روزی دخترت پدر به شام گریه های من سپیده سر نمی زند خفته یتیم کوفه در کوچۀ انتظار تو نمی خورد نان و به جز حرف پدر نمی زند ز اشک هر شب تو هر درخت کوفه سبز بود بدون تو شکوفه ای به برگ بر نمی زند @hosenih تو رفتی و پس از تو ای سوخته دل آه کسی شعله به چاه کوفه از آتش در نمی زند تو رفتی و اهالی خرابه ها گریستند که بعد از این کسی دگر خرابه سر نمی زند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih