eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.9هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
348 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم در پاسخ به "چرا مرگ بر آمریكا؟" ▶️ سروده و سخنش "مرگ بر تو آمریكا!" به خاطر وطنش "مرگ بر تو آمریكا!" شهید غرق به خونی كه قاتلش بودی نوشته بر كفنش "مرگ بر تو آمریكا!" @hosenih به خاطر دل مادر كه میزند بوسه به پاره های تنش، "مرگ بر تو آمریكا!" برای كشتن بابای خوب آرمیتا گلوله در بدنش... "مرگ بر تو آمریكا!" علیرضا و غم چشم روشنش ای وای پدر... نیامدنش... "مرگ بر تو آمریكا!" به اشتیاق جهاد، آن جوان چه حك كرده به روی پیرهنش؟ "مرگ بر تو آمریكا!" به هر طرف بروی این صدای آزادی است تو بشنو از دهنش "مرگ بر تو آمریكا!" @hosenih قیام ملت مستضعفین برابر ظلم و جور اهرمنش "مرگ بر تو آمریكا!" رسیده عصر خمینی بت شكن اینك عصای بت شكنش "مرگ بر تو آمریكا!" ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ سی ساله که گذشته اما هنوز مادر برای پسرش هلاکه تموم خاطرات بچش فقط یه چفیه و یه زنجیر و پلاکه زیر لبش صدا میزد بُنَیَّ شبیه اون مادر قد خمیده روضه میخونن میگه یافاطمه آخه خودش یه مادر شهیده @hosenih مادر شهید شدن همش قشنگه مخصوصاً اون لحظه ی دلتنگیاش میری میشینی کنار شهیدت یکی یکی درداتو میگی براش . لحظه ی رفتن و بهونه کردم یادت میاد موهاتو شونه کردم؟ سی ساله که برای دیدن تو قبرای گمنام و نشونه کردم یادت میاد تازه که راه میرفتی برات پیراهن عزا خریدم محرما دسته روی میکردین گریه میکردم و تو رو میدیدم مادر کجایی که بیایی ببینی چند ساله که امام رضا نرفتم پشت در خونه نشستم بیایی تا سر کوچه بخدا نرفتم @hosenih من از بابات یه چیزایی شنیدم سی ساله که گریه برات نکرده وقتی نیومدی بابات بهم گفت: خودش میخواست تا بره برنگرده نیومدی ، مثل همه رفیقات اسمتو از رو کوچه ها گرفتن همین یه ذره دلخوشی رو آخر از مادرای شهدا گرفتن ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ طبل توخالیست دشمن کار او فریادهاست شاهدش لحظه به لحظه صحنه رخدادهاست @hosenih آبروی دشمنان را بارها بردیم ما یک مثال از قصه ما قصه پهبادهاست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شامیان سنگ جفا بر سر طفلان نزنید خنده براشک یتیمان پریشان نزنید گر که مرهم به روی زخم دل ماننهید نمک از کینه به زخم دل طفلان نزنید @hosenih خاروخاشاک نریزید به روی سرما این قدر آتش غم بردل سوزان نزنید ازچه ای سنگدلان سنگ گرفتد به دست سنگ بر رأس پدر پیش یتیمان نزنید سوره ی نور کند جلوگری بر سر نی شرمتان باد زحق، سنگ به قرآن نزنید سوی ناموس خداوند تماشا نکنید زخم دیگر به دل زخمی و نالان نزنید ز شما ریخته شیرازه ی قرآن از هم دم بیهوده ز قرآن و ز ایمان نزنید @hosenih شامیان روز شما باد سیه تر از شام که دگر طعنه به ماسوخته جانان نزنید بی «وفایی» شما شهره ی عالم شده است لکه ی ننگ دگربر روی دامان نزنید ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ وای از شام اسیران غم بی حد دیدند خاک از بام به فرق سرشان پاشیدند بر غم و غصه ی اولاد علی خندیدند پای سرهای بریده همگی رقصیدند بغض دیرینه ی خود را به علی نو کردند بی حیاها همه ی قافله را هو کردند @hosenih پیش چشم اسرا چنگ و دف و تار زدند کعب نی بر بدن عابد بیمار زدند دختران را به سر کوچه و بازار زدند سخت تر از همه در پیش علمدار زدند دختر فاطمه را جا ملاعام دهند دسته دسته به اسیران همه دشنام دهند @hosenih شامیان ظلم به ذریه ی زهرا کردند خنده بر بی کسی زینب کبرا کردند خون به قلب علی و احمد و زهرا کردند اسرا را سر هر کوچه تماشا کردند خون عباس سر نیزه بجوش آمده بود دور ناموس خدا برده فروش آمده بود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ کوفه که شهر علی بود چنان کرد به من! وای از شام که بغض پدرم را دارند.. @hosenih سرهرکوچه معطل شده ام،خسته شدم! چشمشان کور! همه قصد تماشا دارند! سر بازار که رفتیم سرم داد زدند... ای ابالفضل بیا! نیت دعوا دارند! جگرم سوخت زمانیکه رقیه میگفت عمه جان!اینهمه دختر همه بابا دارند @hosenih دخترانی که پس پرده عصمت بودند.. بعد تو در وسط مجلس می جا دارند! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در جای جای عالم پیچیده ذکر الشام ماه است ماه ماتم هرجا کنید اعلام ماه صفر سفر را از خویش واگذارید طالع پُر است از غم نحس است بسکه ایام @hosenih ماه بلای طاهاست این ابتلای زهراست بشکسته حرمت دین بسته است دست ایتام دلهای خسته بنگر سرها شکسته بنگر مهمان نوازي شام سنگ است وقت اکرام حرمت شکن یهود است این قوم از جهود است باغ جنان کبود است ای دل مگیر آرام زخم زبان چه سخت است شامی چه تیره بخت است آل علی کجا و هر ناسزا و دشنام چشم حرامزاده سوی حرم فتاده شد آستینِ پاره اینک حجاب آلام این چشم های گریان این سینه های بریان ای ناقه های عریان هستند آل اسلام گاهی به کنج زندان گاهی به بزم عدوان مأوای آل عترت ویرانه شد سرانجام این مجلس شراب است ؟ این آل بوتراب است؟ چشم خدا پر آب است ای دشمنان بد نام @hosenih بازارتان شلوغ است گفتارتان دروغ است شاهد به مدّعایم باران سنگ از بام من زادۀ منایم فرزند کربلایم گرچه به کوفه و شام باشم امام گمنام ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ چنان به جای تو در هر کجا سخن گویم که خلق جزتو نبیند تجلی از سویم به جنگ آمده ام با کلام چون تیغم حمایلم شده این ریسمانِ بازویم @hosenih به جز تو کس نتواند مرااسیر کند اگر اسیر شدم راه عشق می پویم اگر چه شیرم و در بند کس نمی مانم به دام شیر نگاهت شبیه آهویم چنان حجاب گرفتم کسی مرا نشناخت که گرد پیری از غم نشسته بر رویم سیه ز بارش سنگ است هر کجا درشام (هلال عیددر آن ابر تیره می جویم) @hosenih توسنگ خوردی با سنگ من زمین خوردم مگر زلاله سنگی دمی تو را بویم اگر ز بزم جفا تا خرابه میگریم مسیر آمدنت را به گریه می شویم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ سرِ مظلوم در طشت طلا بود به او یک قافله دل، مبتلا بود ز چوبِ خیزرانِ بی مروّت لب و دندان او در ابتلا بود @hosenih برای خصم، بزم عیش و نوش و... برای فاطمه رنج و بلا بود شبیهِ خطبۀ غرّای زینب صدای قاری اَش پُر از صَلا بود اگر چه دورِ آن سر شد شرابی ولی سیمای آن سر پُر جَلا بود اگر چه خارجی خواندند او را بِوَاللهِ سرِ شاهِ ولا بود علی بن الحسین افشاگری کرد که او پیغمبرِ کرب و بلا بود اَنابنُ المصطفایش ترجمانِ حدیثِ قدسیِ قالوا بلی بود اَنابنُ المرتضایش کرد غوغا علی را منجلی، آن مُنجَلا بود طنینِ احتجاجش چونکه پیچید کلامش وَحیی از عرشِ عُلا بود: که گر ما را مصیباتی رسیده دلیلش، اَلبلاءُ لِلولا بود چنان گریه گرفت از چشم حضّار تو گویی بارشِ ابرِ ولا بود چنان تختِ ستم را واژگون کرد که هر مَکرِ یزیدی برمَلا بود سه ساله دختری فریاد میزد که بابایم شهید کربلا بود امامِ ما از اینرو کشته شد که؛ جوابش بر همه کفّار «لا» بود @hosenih سرِ او را بریدید و شنیدید که زهرا شاهدِ یَومٌ علی بود چو اینجا شد قیامِ شام آغاز رقیه کرد در ویرانه اعجاز ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ خورجینی دوان دوان می رفت دست بوسیِ خیزران می رفت در هیاهویِ غارت خیمه دور از چشم ساربان می رفت @hosenih چه عجولانه داشت سر می برد! مثل تیری که از کمان می رفت بی توجه به ناله ی زهرا خورجین داشت همچنان می رفت خواهری خسته از ته گودال ناله هایش به آسمان می رفت پیکری زیر نعل ها بود و... درد تا مغز استخوان می رفت چه سرِ کشتی نجات آمد؟ شعله در جانِ بادبان می رفت @hosenih خنجر کُند شمر بدبین بود! در غلافش چه بد گمان می رفت خرجِ کاخ و حرمسرای یزید داشت از جیبِ کوفیان می رفت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ امیر قافله‌ی کربلاست زینب و بس تماماً‌ آینه‌ی مرتضاست زینب و بس جلال‌ِحضرت‌خیرالنّسا‌ست زینب و بس کتاب‌عشق، علی و مفسرش زینب شروع راه حسین است‌ و آخرش زینب زنی که مردتر از هر‌چه مرد باشد کو؟ شکنجه دیده و اهل نبرد باشد کو؟ حماسه‌ساز ولی کوه درد باشد کو؟ نوشته‌اند که زینب تمامِ عاشوراست علم‌به‌‌دوش‌ترینِ قیامِ عاشوراست @hosenih عقیله عرش‌نشین است،‌گیر سلسله نیست اسیر‌خولی‌و‌شمر‌و‌‌سنان‌و‌حرمله نیست کسی عزیزتر از او میان قافله نیست محل نده به طنابی که دور دستش بود به روی نی، سر پاک حسین هستش بود غم غریبی او را بشر نمی‌فهمد شرار سینه‌ی او را شرر نمی‌فهمد خسوف صورت او را قمر نمی‌فهمد شکست چوبه‌ی محمل اگر سر زینب نتیجه داد کبودی پیکر زینب @hosenih همین که رفت به بازار برده‌ها عمه دمی نشد ز من و دختران جدا عمه نگاهِ هیز یهودی چه کرد با عمه غم سه ساله و آه رباب آبش کرد یزید و بزم حرام و شراب آبش کرد یزید، بزم حرام، این عذاب می کشدش سر حسین به تشت شراب می کشدش نگاه غیر به سمت رباب می کشدش صدای خنده‌ی مستی مریض رنجش داد میان همهمه حرف کنیز رنجش داد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih