بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_وفات
#حسن_لطفی
▶️
در بسترم و در آتشِ خورشیدم
اندازهیِ عُمرِ نوح هم غَم دیدم
@hosenih
یک جمله فقط قصهیِ عُمرِ من شُد
آمد به سَرَم از آنچه میترسیدم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مصائب
#حضرت_زینب_س_اسارت
#مهدی_رحیمی
▶️
خیزران آمد و بر مهبط یارب زده شد
تازیانه عوض گفتن یا اَب زده شد
اُسکتوا ضربه شد و بر دهن دشمن خورد
مثل آن ضربه که یک روز به مرحب زده شد
@hosenih
روز و شب زینب کبری به اسیری چون رفت
روز از روز بدش آمد و شب،شب زده شد
جای لیلا و رباب و همهی اهل حرم
دم به دم عمه ی سادات مرتب زده شد
صاف بود آینه اش آه ولی در کوفه
سنگ بر آینه از جنس مُحدَّب زده شد
شد کبودی اثراتش دوبرابر زیرا؛
ضربه ها بیشترش در وسط شب زده شد
@hosenih
زینب آن لحظه به پا خاست و از پا افتاد
خیزران چونکه به پاخاست و بر لب زده شد
آسمان بار غم روضه ی سر را نکشید
قرعه ی فال به نام منِ زینب زده شد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مصائب
#قاسم_نعمتی
▶️
نفس آخرم حسین حسین
نام تو می برم حسین حسین
گفته بودم که بی تو میمیرم
ناز تو میخرم حسین حسین
@hosenih
وقت جان دادن همه بودم
حال ؛بی یاورم حسین حسین
سر پیری چه بی عصا شده ام
کو علی اکبرم حسین حسین
بعد تو بی پناه شد زینب
ای پناه حرم حسین حسین
روضه ها زنده میشود یک یک
پیش چشم ترم حسین حسین
با زمین خوردنت زمین خوردم
چه کنم خواهرم حسین حسین
بین گودال در کنار سرت
شد بریده سرم حسین حسین
پای بوسیدنت لگد خوردم
جلوی مادرم حسین حسین
@hosenih
آنکه پا روی سینه تو گذاشت
کرده خاکی پرم حسین حسین
مانده شش ماه جای چکمه شمر
بر روی پیکرم حسین حسین
تا لباس تورا درآوردند
پاره شد معجرم حسین حسین
ابن ِ کعبِ حرام زاده زده
چنگ بر زیورم حسین حسین
راهش افتاد بر سر بازار
زینبِ محترم حسین حسین
گیر کردم میانِ بزمِ شراب
یادِ تشتِ زرم حسین حسین
@hosenih
اذیتم کرده چشمهای حرام
دختر حیدرم حسین حسین
فکرِ آن سرخ مویِ مجلسِ شام
میکند مضطرم حسین حسین
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_وفات
#محسن_عرب_خالقي
▶️
همه رفتند و من جا ماندم اي دوست
ز بخت بد به دنيا ماندم اي دوست
چرا رفتي مرا با خود نبردي
ببين بعد از تو تنها ماندم اي دوست
@hosenih
عزيز بي گناهم كي مي آيي
پناه بي پناهم كي مي آيي
به در مانده هنوز اي يار چشمم
رفيق نيمه راهم كي مي آيي
ببين از داغ تو درهم شكستم
شكستم كه چنين از پا نشستم
شكسته دشمنت از بس دلم را
چنان گشتم كه نشناسي كه هستم
به يادت در نواي آب آبم
چنان تو زير تيغ آفتابم
تو راحت خفته اي در خانه ي قبر
ولي من از غمت خانه خرابم
لباس تو در آغوشم برادر
صدايت مانده در گوشم برادر
تو ماندي بي كفن بر خاك صحرا
چگونه من كفن پوشم برادر
@hosenih
ببين در ديده سوي ديدنم نيست
توان دادن جان در تنم نيست
چنان آبم نموده آتش تو
گمانم جسم در پيراهنم نيست
من وكابوس شمشير و تن تو
تماشاي به غارت رفتن تو
تورا سر نيزه ها بردند و مانده
براي من فقط پيراهن تو
سراسر نيزه ميبينم به خوابم
سر و سرنيزه ميبينم به خوابم
همين كه پلك بر هم مي گذارم
تورا بر نيزه ميبينم به خوابم
@hosenih
دلم هر روز سوي نيزه ميرفت
كه خونت در گلوي نيزه ميرفت
چه مي شد مثل سرهاي شهيدان
سر من هم به روي نيزه ميرفت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مصائب
#میلاد_حسنی
▶️
با اشک بیزوال خودم گریه میکنم
بر روز و ماه و سال خودم گریه میکنم
این پلک ها به روضهی تو زخم شد حسین
بس با زبان حال خودم گریه میکنم
@hosenih
حالا دگر بدون عصا میخورم زمین
گاهی خودم به حال خودم گریه میکنم
میپرسم از خودم که چرا بی کفن شدی؟
بر پاسخ سوال خودم گریه میکنم
گاهی که یاد عصر دهم میکند دلم
بر غارت جلال خودم گریه میکنم
@hosenih
من آن کبوترم که ز شلاق ها هنوز
هر شب ز درد بال خودم گریه میکنم
ای بهترین برادر دنیا برای تو
تا وقت ارتحال خودم گریه میکنم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_وفات
#حضرت_زینب_س_مصائب
#محمود_ژوليده
▶️
ای درد و بلای تو بجانم
جان میدهم و تو را بخوانم
باز آی حسین من کجایی
پایان بدهی بر این جدایی
@hosenih
یادم نرود چه ها کشیدی
در بارشِ نیزه ها چه دیدی
تا حرمت تو شکست دشمن
بر سینۀ تو نشست دشمن
آندم که مرا صدا زدی تو
دیدم که چه دست و پا زدی تو
وقتی که سرت برید قاتل
فریاد سرم کشید قاتل
طفلان تو در نظاره بودند
اعضای تو پاره پاره بودند
دیدم که به پیکرت چه ها رفت
دیدم که سرت به نیزه ها رفت
هم نعشِ تو، غرق نور دیدم
هم زیر سُمِ ستور دیدم
سرها که به نیزه رفت بالا
پس شعله ز خیمه رفت بالا
در شعله امام خود که دیدم
من مرگ به جان خود خریدم
@hosenih
تا حرفِ فرار را شنیدند
یک یک همه کودکان دویدند
هر که بسویی ز بیم میرفت
معجر ز سر یتیم میرفت
دشمن که دریده بود و خندان
غارت به حرم نمود آسان
دیدی چه گذشت بر حریمت
کردیم ز مقتلت عزیمت
یک باغِ بخون نشسته دیدیم
بس نیزۀ سر شکسته دیدیم
دیدیم تو را که سر نداری
افتادی و بال و پر نداری
دختر چو نمود با پدر راز
شد حملۀ تازیانه آغاز
در هجمۀ بی هوای عدوان
بودم سپر بلای طفلان
پیشِ همه حرمتم شکستند
دستان مرا طناب بستند
بردند مرا به سربزیری
همراه حرامیان اسیری
ما را به سرود و ساز بردند
بر ناقۀ بی جهاز بردند
از کرب و بلا غم و بلا بود
تا کوفه و شام، ابتلا بود
در کوفه شدیم ما به زندان
در شام شدیم کنج ویران
داغ تو ز عمر، سیرمان کرد
غمهای رقیه پیرمان کرد
حالا منم و قد خمیده
مرگِ منِ دل غمین رسیده
@hosenih
باز آی که تشنۀ وصالم
رحمی، مددی أخا به حالم
بازآ که دهَم به بی قراری
پیراهن کهنه یادگاری
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مصائب
#قاسم_نعمتی
▶️
با زبانی پُر گلایه مقتلم تحریر شد
آیه های غربت من یک به یک تفسیر شد
تو غریب کربلا و من غریب شهر شام
ماجرای غربتم مثل تو عالم گیر شد
@hosenih
من نگفتم بی تو میمیرم بیا حالا ببین
تازه خواب کودکی هایم دگر تعبیر شد
پینه هایِ لایِ انگشتانِ من را دیده ای ؟
ای دل آرامم کجایی خواهر تو پیر شد
در میان این لباس کهنه روی سینه ام
ماجرای رفتن تو مثل یک تصویر شد
من خودم دیدم که زیر دست و پا افتاده ای
مثل آیینه تنت پاشیده و تکثیر شد
بین گودال آمدم هرچه صدا کردم حسین
دشمن کف زد صدای ناله بی تاثیر شد
پیکر تو زیر نعل تازه وا میشد زهم
پیکر من زخمی از جای غل و زنجیر شد
آنکه بُرد عمامه تو معجر از رویم کشید
هر دو گیسوها اسیرِ پنجه ی تقدیر شد
@hosenih
تا نیفتی از سرِ نیزه به زیر دست وپا
خواستم دامن بگیرم زیرِ نیزه دیر شد
گوبه سردارِ سپاهت رفتی وبارفتنت
خواهر گیسو سپیدت هرکجا تحقیر شد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مدح_و_وفات
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
نخ روی نخ آمد که حیا داشته باشد
باتیرگی اش نورخدا داشته باشد
معجر شدو میخواست بها داشته باشد
تابرسر خورشید نما داشته باشد
آمد بشود سایه روی سر زینب
میخواست که نامش بشود معجر زینب
@hosenih
با نور نماز شب او نور گرفته
تا ستر شده رتبه مستور گرفته
درخلوت بی بی شرف طور گرفته
به به؛ به چنین قرب که اینجور گرفته
از عطر نفس های علی تافته باشد
این تافته باید که جدا بافته باشد
هرچند حجاب است به سنگر زده کارش
تا حشر وقارست بدهکار وقارش
تقوا و حیا ریخته در تار به تارش
از طایفه ی چادر زهراست تبارش
یک پارچه اما زره محکم پیکار
نه اینکه زره،معجزه اعظم پیکار
الحق و الانصاف مهیای خطر شد
در بحبوحه ی فاجعه مردانه سپر شد
هرچند که خاکی شد و راهی سفر شد
در کوفه و درشام چو شمشیر دوسر شد
هرگز که به کوهی گذر کاه نیفتاد
یکبار به سویش نظر ماه نیفتاد
@hosenih
سوگند به این کوه گسستی نرسیده
به سوره توحید شکستی نرسیده
سوگند به او پنجه و دستی نرسیده
یا چشم بد مردم پستی نرسیده
باید که خلایق ز رخش دور بمانند
هرجاکه گذر کرد همه کور بمانند
هرچند که عمریست شده همدم زینب
دارد به دلش داغ ز قد خم زینب
گریان شده و سوخته پای غم زینب
انگار که او نیست دگر محرم زینب
امروز بنا کرده که آرام بماند
وقتش شده تا بی بی ما روضه بخواند
یکسالِ فراقت صد و ده سال گذشته
از زینب تو گفتن از حال گذشته
سخت است بگویم به چه منوال گذشته
با یاد تو و روضه ی گودال گذشته
من صابره ام باز ولی تاب ندارم
باور بکن از روز دهم خواب ندارم
@hosenih
رفتی و کسی خنده به این دیده ی تر کرد
امنیت این قافله احساس خطر کرد
کفر آمد و در شام به توحید نظر کرد
آیات حجاب از سر بازار گذرکرد
تا قرعه بی کس شدن افتاد به زینب
شهر پدری خوب محل داد به زینب
درشام چه داغی بروی قلب حیا خورد
اسلام معاویه به اسلام خدا خورد
سنگینی چشم همه بدجور به ما خورد
زینب وسط شهر کشیده دوسه جا خورد
من بت شکنی کردم و جایش دهنم سوخت
از ضربه ی شلاق تمام بدنم سوخت
@hosenih
حالا شده ام خیره به این در تو بیایی
خوبست که این لحظه ی آخر تو بیایی
خواهر شده ام تا که برادر تو بیایی
ای بی سر من کاش که با سر توبیایی
این پیرهن توست که برسینه فشردم
یک آب خنک بعد تو ولله نخوردم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مناجات
#سجاد_شاکری
▶️
بالی بزن و خیال خود را برسان
از خانهٔ خود به بام دنیا برسان
با شوق سپیدرو شدن، دستت را
تا پرچم سرخرنگِ آقا برسان
با پای برهنه سوی درگاه برو
از فرش به عرش، با دلت راه برو
یک بوسه به خورشید بزن، پر بِگُشای
بار و بنه را ببند و تا ماه برو
@hosenih
از محضر ماه، اذن پرواز بگیر
از دست بریده، دست اعجاز بگیر
او قبلهٔ حاجت است! حاجتها را
صد بار اگر گرفتهای، باز بگیر
بین الحرمین را پُر از باران کن
بر سفرهٔ اشک، گونه را مهمان کن
در دست نسیم، مثل آن پرچم سرخ
با یاد سر بریده، مو افشان کن
اینجا نفس حسین(ع) آمد بر لب
اینجا به زمین فرونشست از مرکب
اینجاست همان جا که سر مردان را
بر نیزه زدند پیش چشم زینب(س)
گفتم زینب(س)، قامتم از غصّه خمید
ناگه نگهم به صحنهای تازه رسید
یک صحن، مجاور برادر دارد
"تا کور شود هر آنکه نتواند دید"
از مروه رسیدهست به مشعر انگار
از شام به کربلا زده پر انگار
با فتح دمشق، از سفر برگشته
همسایه شدهست با برادر انگار
@hosenih
حالا همه عرش و فرش حیران شده است
لبها همه خنده، چشم گریان شده است
با صحن عقیله شک ندارم حالا
زیبائی کربلا دو چندان شده است
این صحن، پذیرای پریشانیهاست
پایان همه بی سر و سامانیهاست
ششگوشه اگر گوشهٔ دلها جا کرد
این هم هنر هفتم ایرانیهاست
نزد پدری خیمه زده مادر هم
همدم شده با برادری خواهر هم
تنها نگذارند امام خود را
هر کار که مادر بکند، دختر هم ...
یا زینب(س) اگر به نی سر یارت رفت
در آتش خنده چشم نمدارت رفت
حالا وسط صحن تو دم میگیریم
بانوی حرم! میر و علمدارت رفت
@hosenih
آن روز اگر نماند پیشت یاری
بر قافلهٔ عشق، کنون سالاری
هر جا حرمی بپاست، ما جان به کفیم
یک لشکر سرسپرده از ما داری
در راه تو تیغ و نیزه خوردن با من
سر را به دل معرکه بردن با من
تو حقّ حیات گردن من داری
گردن دادن، به پات مردن با من
منصور تو میشوم، بگو دار کجاست؟
ابراهیمم، به من بگو نار کجاست؟
تکرار فقط میکنم اصرارم را
جایی که تو جان بخواهی انکار کجاست؟
دلدادهٔ زینب، پی باطل نرود
هر جا برود سمت مقابل نرود
این بقعه چنان در دل ما جا کرده ست
از دیده اگر که رفت، از دل نرود
با اینکه دلم گرم خوش اقبالی ماند
نیمیش رسید، نیمِ خوشحالی ماند ...
جمعند اباالفضل(ع) و حسین(ع) و زینب(س)
این بین ولی جای حسن(ع) خالی ماند
@hosenih
دل پر زده در حال و هوائی دیگر
احداث شود صحن و سرائی دیگر
با اذن علی(ع) و فاطمه(س) می سازیم
در خاک مدینه، کربلائی دیگر ...
آوازهٔ انتقام سر میگیرد
جنگی که شنیدهایم در میگیرد
بتها همه همصدای هم میشکنند
یارم سر دوش خود تبر میگیرد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
#محمد_مبشری
▶️
نماز عشق را هر شب بخوانید
همیشه یا حسین بر لب بخوانید
@hosenih
بگفته یوسف زهرا به عشاق
برایم روضه ی زینب (س)بخوانید
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مدح
#حضرت_زینب_س_کوفه
#جواد_کریم_زاده
▶️
کوفه یادش مانده آنروزی که می لرزاندی اش
ای که دشمن را به شام از خطبه ات ترساندی اش
ای زبانت ذوالفقارو خطبه ات دشمن شکن
ای یدالله فوق ایدیهم به هنگام سخن
@hosenih
گشت با هنگامه ات برپا بساط شورو شین
دشمنان گفتند علی آمد به یاری حسین
جملگی گفتند این ناطق که نورش منجلی است
یاعلی باشد و یا خود نطق گویای علی است
آینه در آینه نام علی تکثیر شد
نام حیدر در جهان با نطق ات عالمگیر شد
کاخ ظلم از خطبه ات بر روی خصم آوار شد
چون به شام و کوفه زینب حیدر کرار شد
گر چه می پنداشتند،حیدر نمی خواند نماز
جملگی با خطبه ات گفتند علی باشد نماز
@hosenih
سر درون تشت زر با خون سرخ این را نگاشت
مارایتُ گفتن تو کم ز زیبائی نداشت
زینبا ای ابتدا و انتهای شهر عشق
جان ما بادا فدایت ، شاه بانوی دمشق
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
🌷 #روضه_را_تعطیل_نکنیم
ایکاش که بی ریا و بی کینه شویم
پاکیزه تر از پاکی آیینه شویم
ما راه نجات مان همین است حسین…
در مجلس روضه ات قرنطینه شویم
#سیدمجتبی_شجاع
اشعار آیینی حسینیه👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e