بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
#اسماعیل_شبرنگ
▶️
السّلام ای لطافت باران
السلام ای تبسّم دریا
السلام ای صلابت حیدر
السّلام ای قیامت زهرا
@hosenih
آنکه در شام تیره ی غم ها
می شود نور منجلی زینب س
دومین فاطمه همین بانو
اولین دختر علی زینب س
@hosenih
از همان روز اول خلقت
در دل بی قرار خود غم داشت
هر کسی غیر شخص زینب بود
مطمئنم که قامتی خم داشت
@hosenih
نوکر خانواده ی عشقم
شکر لله صاحبی دارم
بی قرار حسین زهرایم
رزق امّ المصائبی دارم
@hosenih
دختر ماه و دختر خورشید
جلوه ی تک ستاره ی عشق است
وارث صبر حیدر و زهرا
در نگاهش عصاره ی عشق است
@hosenih
کربلا مات کربلا می ماند
در خطرها نبود اگر زینب
یک نفر زنده بر نمی گشت از
هم سفرها نبود اگر زینب
@hosenih
معجر افتاد دست نامحرم
پیکری ماند گوشه ی نیزار
یوسفی رفت بر سر نیزه
خواهری رفت بر سر بازار
@hosenih
چه بلاها که بر سرت آمد
چه کشیدی در اوج تنهایی
گرچه غم دیده ای ولی گفتی
من ندیدم به غیر زیبایی
@hosenih
اینچنین بوده ای که تا محشر
می سپاریم جان به جانِ حرم
همه شاگرد مکتبت هستند
بچه های مدافعان حرم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مناجات
#محمدجواد_شیرازی
▶️
به اختیار خود از اختیار افتادم
گناه کردم و از چشم یار افتادم
قساوت آمد و روزی گریه ام را برد
شبیه مرده شدم یک کنار افتادم
@hosenih
فریب خورده ام از طول آرزوهایم
ز روی جهل در این چاه تار افتادم
گناه و معصیتم آبروی من را برد
کنار اهل دل از اعتبار افتادم
هزار شکر همیشه میان راه خطا
به دام رحمت پروردگار افتادم
@hosenih
خدا کند که ببندد مرا کنار خودش
اگر دوباره به فکر فرار افتادم
هوای باده ی انگور حیدری دارم
دلیل دارد اگر که خمار افتادم
فقیر نان حسینم، خوشم که یک عمر است
به پشت خانه ی این سفره دار افتادم
@hosenih
دوباره روضه ی زینب، دوباره کرب و بلا
دوباره یاد غم آن دیار افتادم
***
برادرم تو نبودی و یکه و تنها
میان خنده ی چندین سوار افتادم
هزار و نهصد و پنجاه زخم خوردی و من
هزار و نهصد و پنجاه بار افتادم
@hosenih
چقدر رأس تو بر نی دل مرا خون کرد
چقدر پشت سر نیزه دار افتادم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
#اسماعیل_شبرنگ
▶️
با وجود او غم و غصه به آخر می رسد
لطف مادر بیشتر از سوی دختر می رسد
ماهمه از سایلان فیض عام زینبیم
رزق ما از سفره ی بانو مکرر می رسد
@hosenih
دم به دم مشمول لطف دختر زهرا شود
سایلی که خاضعانه پشت این در می رسد
زودتر با دست پر از پیش زینب می رود
محضر او هر کسی با دیده ای تر می رسد
هیبت والای رفتارش به زهرا رفته است
واژه واژه از کلامش عطر مادر می رسد
ذوالفقار خطبه هایش باز قلع و قمع کرد
تا به میدان می رسد انگار حیدر می رسد
مطمینم در شلوغی های روز واقعه
چادر بانو به داد اهل محشر می رسد
@hosenih
مایه ی آرامش جان و دل بی تاب ماست
آسمان ها خاک پای خواهر ارباب ماست
از ازل دستان این سایل دخیل زینب است
تا ابد محتاج لطف بی بدیل زینب است
هر کسی که شد حسینی مطمینا شاکرِ
نغمه ی انا هدیناه السبیل زینب است
اولین گلبانوی دامان زهرا و علی
دومین زهرای این قوم و قبیله زینب است
هرکسی با نام زیبای کسی مٱنوس شد
بر لبان ما فقط ذکر اصیل زینب است
انتظام شعر های دفتر اشعار من
متشکل از همان فرم شکیل زینب است
کوثر کوثر کویر عشق را سیراب کرد
ساغر ما جرعه ای از سلسبیل زینب است
در میان روضه های جانگداز کربلا
گریه هایم نذر آقای قتیل زینب است
هرشب جمعه به یاد روضه های خواهری
گریه می بارم به یاد لحظه های آخری....
که برادر جان من افتاده ای از پا چرا؟؟
مانده ای تنها میان دشتی از غم ها چرا؟؟
تکیه بر نیزه مزن ای تکیه گاه زینبین
روی خاک افتاده ای اینگونه بی سقا چرا؟؟
می روی و خیمه ها می ماند و لشکرکشی...
بی تو من می مانم و این قوم بی پروا چرا؟!
بعد از این پنجاه سالی که کنارم بوده ای
می زنی حرف از جدایی با منِ تنها چرا؟؟
از سر تلّ با دوچشم خیسِ دریا دیده ام
بین گودال عطش..از خون تو...دریاچه را
آنقدر با چشم های نیمه باز خود مگو
"آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟؟"
@hosenih
زینت دوش نبی روی زمین جان می دهی
پاره پاره پیکرت پاشیده در صحرا چرا؟؟
وای اگر در روزهای پر خطر زینب نبود
"کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود"
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
#محمدحسن_بیات_لو
▶️
چشم هایم دوباره بارانیست
حال و روزم پر از پریشانیست
هر تپش آه می کشم با درد
نفسم بین سینه زندانیست
در دلم شوق پر زدن دارم
ولی امشب هوا چه طوفانیست
دلم از سنگ غم ترک خورده
لحظه لحظه به ویرانیست
بی قرار و خراب و دلتنگم
آنقدر که دلم به دنیا نیست
کوچه کوچه اسیر و شبگردم
کار و بارم همیشه حیرانیست
خسته و زار و پر تبم امشب
مرثیه خوان ِ زینبم امشب
@hosenih
بانوی عشق حضرت زینب
بی کرانست رحمت زینب
همه عالم به دست من باشد
می کشم باز منت زینب
دختر فاطمه و زین اَب است
به به از این هُویت زینب
تاقیامت شود که درس گرفت
لحظه لحظه ز نهضت زینب
باورش هم برای ما سخت است
روزگار ِ مصیبتِ زینب
السلام علیکِ یا زینب
با غم و درد آشنا زینب
@hosenih
با تو زنده است نام عاشورا
تویی رکن قیام عاشورا
ضامن ماندگاری عشقی
اعتبار و دوام عاشورا
در نماز شبت دعایم کن
به تو گفته امام عاشورا
خطبه خوانی تو در اوج وقار
مرتضای نیام عاشورا
استوار و همیشه پا برجاست
با کلامت تمام عاشورا
حضرت صبر ، قهرمان بلا
سر فرازی در امتحان بلا
@hosenih
آمدی تو اگر،خدای حسین
آفریده تو را برای حسین
همه ی عمر لحظه هایت را
سپری کرده ای به پای حسین
از جوانی خود گذشتی تو
همه چیزت شده فدای حسین
اولین زائر تن و زخم و
پیکر بر زمین رهای حسین
سپر در برابر دشمن
حامی و یار بچه های حسین
بانوی غرق نور یا زینب
در مصیبت صبور یا زینب
@hosenih
با دل درد پرورت چه شده؟
با نگاه ز خون ترت چه شده؟
نفست در شماره افتاده!
بگو با قلب مضطرت چه شده؟
از چه دور و برت شده خلوت
قاسم و عون و اکبرت چه شده
راستی از رقیه ات چه خبر؟
یادگار برادرت چه شده
یاد عصر دهم مزن بر سر
مگر آنروز معجرت چه شده؟
ای عزادار روضه های حسین
چادر توست بوریای حسین
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا
#اعتکاف
#قاسم_نعمتی
▶️
امشب ببخش ما را به احترام زینب
با بنده کن مدارا به احترام زینب
با آنکه رو سیاهم لبریز از گناهم
اما مران گدا را به احترام زینب
@hosenih
با دست گیری خود شرمنده کردی عمری
این عبد بی حیا را به احترام زینب
بیمار دوره گردم بر کام من چشاندی
طعم خوش شفا را به احترام زینب
با برگه ی شهادت کن عاقبت بخیرم
تکمیل کن عطا را به احترام زینب
@hosenih
آیا شود ببینم هنگام جان سپردن
ارباب با وفا را به احترام زینب
بادیده های گریان من آمدم بگیرم
امضایِ کربلا را به احترام زینب
از روی تل صدا زد ای شمر برنگردان
با پا عزیز ما را به احترام زینب
@hosenih
بردار چکمه ات را از روی سینه ی شاه
به احترام زهرا به احترام زینب
با نعل های تازه کمتر بهم بریزید
آقای سر جدا را به احترام زینب
جای کفن بپیچید دورتنم رفیقان
یک تکه بوریا را به احترام زینب
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
#مرضیه_عاطفی
▶️
از برکت و از رأفتِ أمّ ٱلمصائب
خواندند ما را امّتِ أمّ ٱلمصائب
چشمانمان لبریز شد از اشک! داریم-
این رزق را از برکتِ أمّ ٱلمصائب
@hosenih
ذکرِ قنوتش بود «تسلیماً لأمرک»
چون بندگی شد نیّتِ أمّ ٱلمصائب
یک تارِ مو از معجرش بیرون نیفتاد
این است درس ِ عصمتِ أمّ ٱلمصائب
در کربلا تفسیر شد «صبراً جمیلاٰ»
شد استجابت حاجتِ أمّ ٱلمصائب
از خطبه های نافذش فهمیده می شد
در عینِ غربت٬ غیرتِ أمّ ٱلمصائب
در روضه هایِ تلّ و مقتل شد همیشه
أم ٱلبنین(س) هم-صحبتِ أمّ ٱلمصائب
خون گریه کرد ایوب در ویرانهٔ شام
از گریه های حضرتِ أمّ ٱلمصائب
@hosenih
از داغِ زینب(س) گریه کرد و شد أباٱلفضل(ع)
بنیانگذارِ هیئت أمّ ٱلمصائب
قطعا تسلّیٰ یافت با دستان زهرا(س)
قلبی که شد ناراحتِ أمّ ٱلمصائب!
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا
#اعتکاف
#علی_اکبر_لطیفیان
▶️
روزها را با توسل کردنم شب میکنم
دارم از این ناحیه خود را مقرب میکنم
خلق تحویلم نمیگیرند، تحویلم بگیر
تو که تحویلم نمی گیری همهش تب میکنم
@hosenih
عقل را از بارگاه عشق بیرون کردهاند
خویش را دارم به دیوانه ملقب میکنم
اختیار "عبد" یا "رب" را به دست من دهند
اختیارا خویش را عبد و تو را رب میکنم
من که عادت کردهام شبها به درس عاشقی
روزها فکر فرار از دست مکتب میکنم
دیشبم از دست رفت و حسرتش را میخورم
گرچه امشب آمدم گریه به دیشب میکنم
گفت کارت چیست گفتم چند سالی میشود
کفشهای گریه کنها را مرتب میکنم
@hosenih
من تمام خلق را یک روز عاشق میکنم
من تمام شهر را از تو لبالب میکنم
هر سحر از پنجتن، گریه تقاضا کردهام
هر چه را دادند یکجا خرج زینب میکنم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا
#اعتکاف
#سيدهاشم_وفايی
▶️
بس که دارد رحمت بی حد، خدا در اعتکاف
میزند عفو خدا ما را صلا در اعتکاف
معتکف شو، در حریم دوست تا خود بشنوی
نغمۀ ایمان و عطر ربنّا در اعتکاف
@hosenih
می توان عهد موّدت بست با یزدان، اگر
سنّت اسلام را آری به جا در اعتکاف
فرصتی زیبا تو را دادند تا پیدا کنی
راه گم گردیده ات را تا خدا در اعتکاف
با نماز و روزه و ذکر و دعای روز و شب
می کنی پرواز تا اوج سما در اعتکاف
خلوتت را پُر ز قرآن و ز عترت می کنند
نغمه پردازان عرش کبریا در اعتکاف
دل به صاحب دل سپُردن کار مردان خداست
گر که مرد عرصۀ عشقی بیا در اعتکاف
در جهادی سخت باید بر زمین زد نفس را
تا شوی از بند نفس خود رها در اعتکاف
می درخشی پیش چشم قدسیان وقتی خدا
نور خود را می کند بر تو عطا در اعتکاف
چون توّسل می کنی، مثل کبوترهای عشق
گه مدینه می روی، گه کربلا در اعتکاف
@hosenih
کاش چشمان خدابین شما روشن شود
با فروغ آخرین نور هُدا در اعتکاف
می شود عمری دعاگوی شما ای اهل نور!
گر«وفائی» را کنید از جان دعا در اعتکاف
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا
#اعتکاف
#پروانه_نجاتی
▶️
دنیا دوباره دنیا، دنیا و مشغله
سر می رود دوباره در این شهر حوصله
این اعتکاف هم به سر آمد، تمام شد
پا می نهم به دشت هیاهو، به ولوله
@hosenih
فردا دوباره معصیت آغاز می شود
می گیرد این دل از نفسِ عشق، فاصله
فردا دوباره دغدغه، آشوب، اضطراب
گم می شویم در هیجان مجادله
سهم من از خدا فقط این چند روزه بود
گنجانده ایم آن همه را در مخیّله
@hosenih
این پنج وعده هم که برات بهشت نیست
مقدار آن کم است برای معامله!
من را به خویش وامگذار ای خدای خوب!
می ترسم از تباهی فردای فاصله!
⏹
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_اسارت
#غلامرضا_سازگار
▶️
کی دیده در یم خون، آیات بی شماره؟
قرآنِ سوره سوره، اوراقِ پاره پاره؟
افتاده بر روی خاک یک ماه خون گرفته
خوابیده در کنارش هفتاد و دو ستاره
@hosenih
پاشیده اشک زهرا بر حنجر بریده
گه می کند زیارت، گه می کند نظاره
سر آفتاب مطبخ، تن لاله زاری از خون
کز زخم سینه دارد گل های بی شماره
از گوشِ گوشواری دو گوشواره بردند
دارد به گوش خونین خون جای گوشواره
یک کودک سه ساله خفته کنار گودال
ترسم که شمر آید، در قتلگه دوباره
درخیمه آب بردند، بهر رباب بردند
سینه شده پر از شیر، کو طفل شیر خواره
مادرعجب دلی داشت، ذکر علی علی داشت
آب فرات می زد بر حنجرش شراره
@hosenih
چون سینه ها نسوزند؟! چون اشک ها نریزند؟!
جایی که ناله خیزد از قلبِ سنگ خاره
یاس سفید و نیلی، طفل یتیم و سیلی
میثم در این مصیبت، خون گریه کن هماره
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مصائب
#حضرت_زینب_س_وفات
#مرضیه_عاطفی
▶️
دلشوره داشتی و برادر نداشتی
بعد از حسین(ع) سایۂ بر سر نداشتی
داغت عظیم بود و دل کوه را شکست
صبرت جمیل بود و برابر نداشتی
@hosenih
در کربلا، بلا به سرت آمد آنچنان
جز تیر و نیزه خاطره دیگر نداشتی
گفتی میانِ گریه که ای شمرِ(لع) بی حیا
در قتلگاه...کاش که خنجر نداشتی
می سوختی از اینکه؛ از آن دستِ بی عقیق
وقتِ وداع؛ بوسه چرا برنداشتی
میسوخت خیمه ها و به کوریِ چشم بد
جلباب بود! اگر چه که معجر نداشتی
دور و برَت نگاهِ علی اکبری نبود
عباس ِ غیرتی و دلاور نداشتی
@hosenih
مرهم نداشت داغِ دلت! بغض کردی و...
غم داشتی؛ نوازش ِ مادر نداشتی
جانت به لب رسید! که دنیایِ بیوفا
ماندن نداشت! چونکه برادر نداشتی!
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مصائب
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#عادل_حسین_قربان
▶️
نگاهش جانبِ گودال برگشت
پرستو بیپر و بیبال برگشت
@hosenih
ندارد فایده، پشتِ برادر
هرآنچه می رود دنبال،.. برگشت
همه با گریه از گودال رفتند
ولی شمرِ لعین، خوشحال برگشت
و با یک تیغِ برّان، داشت میرفت
و خون میریخت از چنگال، برگشت
@hosenih
نمیبُرّد خدا،... با دستِ قاتل
سرِ پاکش، زبانم لال برگشت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
#محسن_زعفرانیه
▶️
با رنجِ اسارت و غمِ تنهایی
بانویِ دلیرِ روزِ عاشورایی
@hosenih
با این همه غُصِّه و مصیبت امّا
چیزی تو ندیده ای به جز زیبایی
⏹
©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
#محمود_ژوليده
▶️
هر که گردد ذاکر مولا به زینب میرسد
هر که گوید ذکر یا زهرا به زینب میرسد
از حرم تا قتلگه تا شام کاری ساده نیست
رتبه پیغمبر طاها به زینب میرسد
@hosenih
بعد مولا میرسد نوبت به یک پاره جگر
ضربه این ماتم عظما به زینب میرسد
داستان کربلا دریایی از داغ و بلاست
شعلۀ این داغها تنها به زینب میرسد
شاخه های پنج تن یک یک به طوفان میخورند
موج طوفان بلا یکجا به زینب میرسد
کربلا میماند و بار پیام قتلگاه
این رسالتها ولایتها به زینب میرسد
**
نعره تکبیر از رگهای بی سر شد بلند
یا اُخَیَّی نیز از آنجا به زینب میرسد
دست زیر یک یکِ اعضای قطعه قطعه برد
ناله زهرا دگر اینجا به زینب میرسد
نیزه ها را از تن بی سر که بیرون میکشد
تازیانه کعب نی حالا به زینب میرسد
مانع سیلی زدن بر جمع طفلان میشود
ترکش این ضربه ها اما به زینب میرسد
گوشواره ،دستبند ،خلخال ،معجر ، روسری
میبرند و دست غارت تا به زینب میرسد
@hosenih
می دهد از زیر دست و پا یتیمان را نجات
گاهی اما ضربه های پا به زینب میرسد
از سر نیزه چه میبیند عموی با وفا
که صدای گریۀ سقا به زینب میرسد
حرمله ميخواست خوش رقصی کند با خنده گفت:
ناسزاها تا هنوز از ما به زینب میرسد
وای از دروازه ای که بی حياها آمدند
من نمیگویم چه تهمت ها به زینب میرسد
ازدحام آنقدر آنها را اذیت کرده بود
گاه از یک یاحسین یک یا به زینب میرسد
بود زندان و خرابه بهتر از بزمِ یزید
ضربه های خیزران گویا به زینب میرسد
سلسله بر گردن سجاد جا وا کرده بود
ریسمانِ دست این آقا به زینب میرسد
زیر معجر های پاره ، چهره های سوخته
گاه از یک آستین یک ، تا به زینب میرسد
@hosenih
تهمت سخت کنیزی را چه آسان زد حریف
نالۀ الغوث یا عما به زینب میرسد
از ته مجلس یتیمی بوسه بر بابا دهد
گریۀ دردانۀ بابا به زینب میرسد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مدح_و_وفات
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
#حسن_لطفی
▶️
زینب که بود ؟ واژه برایش نیامدهاست
زینب که هست ؟ وقت ادایش نیامدهاست
زینب چه کرد کار فقط کار مرتضاست
زینب چه گفت خطبه به پایش نیامدهاست
@hosenih
زینب نه بلکه شیر اُحُد بانگ میزند
آری صدا شبیهِ صدایش نیامدهاست
زینب چه داشت آنچه که زهرا ظهور داد
زینب چه خواست آه رسایش نیامدهاست
تفسیری از حماسهی شامش نگفتهاند
شرحی برای کرببلایش نیامدهاست
از خواهش حسین گرفتیم تا ابد
دستی به روی دستّ دعایش نیامدهاست
عالم تمام حیرت محض است پیشِ او
چون او کسی به پیش خدایش نیامدهاست
بویِ حسین داشت تمامیِ دستهاش
رنگی شبیهِ رنگِ حنایش نیامدهاست
زینب شناسی است قیامِ امامِ عصر
باید به سوز گفت که جایش نیامدهاست
در بِینِ روضه گریهی عباس را ببین
باور مکن برای عزایش نیامدهاست
پیراهن حسین در آغوش دارد و
با گریه گفت حیف عبایش نیامدهاست
اُمِوَهَب نشسته پَرَش را گرفته است
بالاسرش رُباب سرش را گرفته است
در فکرِ آب مانده و سایه نمیرود
در آفتاب مانده و سایه نمیرود
در آفتابِ شام کباب است رویِ او
حالا شبیهِ روی رُباب است رویِ او
@hosenih
حالا کنارِ او که رُباب است بچه نیست
حالا که کوزهها پُر آب است بچه نیست
این لحظههای آخر و او رو به کربلاست
او رو به قبله است بگو رو به کربلاست
عباس تا که بود کسی سایهاش ندید
سی سال قامتش زن همسایهاش ندید
عباس را که داشت به محمل حجاب بود
گهوارهای کنارِ عروسش رُباب بود
عباس اگر که بود در آتش نمیدوید
با دختری کبود در آتش نمیدوید
خانم به نیزه زلف پریشان ندیده بود
بر رویِ ناقه محملِ عُریان ندیده بود
افسوس سایهها سرِ خواهر نیامدند
از شش برادرش یکی از در نیامدند
یادش نرفته بغضِ پریشانیاش شکست
سر را که دید گوشهی پیشانیاش شکست
یادش نرفته نوبتِ تزئینِ شهر بود
خانم سه روز معطل آذینِ شهر بود
اینجا شراب پُر شده در کاسهها چرا
اینجا پُر است از همه رقاصهها چرا
ای کاش سر به طشتِ طلایش نمیرسید
این ضربههایِ چوب صدایش نمیرسید
@hosenih
در پیشِ عمه دخترکی ناتوان شکست
آنقدر زد که آخر سر خیزران شکست
اُمِوَهَب نشسته پَرَش را گرفته است
تنها شده رُباب ، سرش را گرفته است
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
#مجید_لشکری
▶️
کیست که بر لوح قلم میزند؟
حول خداوند قدم میزند؟
کیست که در وزن نگنجیده است؟
کوه وِقار است و نرنجیده است؟
@hosenih
کیست که مختار کند جبر را؟
کیست که بیتاب کند صبر را؟
کیست خم آورده به ابروی قهر
لرزه برافکنده به زانوی شهر؟
کیست به عصمت متجلّی شده
شأن ولی را متولّی شده
او که در افلاک نبی کوکب است
زُهرهی زهرای علی زینب است
حلم مجسّمشدهی نشأتین
روح یکی جسم دوتا با حسین
خطبهاش از نهج بلاغت پر است
هیبت مولاست که در چادر است
وجه علی تا که اتم میشود
خطبهی او تیغ دو دم میشود
بدر دوم، بین کلامش نهان
فاطمه در خطبهی شامش نهان
در سخنش لحن امیر آمده است
کوکبهی دهر به زیر آمده است
@hosenih
صبر الهی ست، تفضّل شده است
«أخرجنا الله من الذُّل» شده است
راهبر قافلهی ماست این
زین اب و زینت زهراست این
توسن گفتار که چالاک شد
کاخ یزید از دم او خاک شد
زیر و زبر را به هم آورده است
خواهر سقّا علم آورده است
از دل این سِفلهمتکّای فرش
خیمه برافراشته در تاج عرش
میرود از خویش به حیرانیَاش
آینه از آینه گردانیَاش
جلوهی این آینه در مشرقین
سر زده از طلعت روی حسین
قسمت زینب که سفر میشود
روی حسین آینهگر میشود
گرچه به غیر از غم و غارت نبود
این سفر از جنس اسارت نبود
@hosenih
گرچه سزاوار به زنجیر نیست
شیر به زنجیر مگر شیر نیست
از حد اوصاف که رد میشود
دخت علی بنت اسد میشود
گو همه مغلوب که او غالب است
جان علیّ بن ابیطالب است
جان علی رنج فراوان کشید
چند بغل روضه به دامان کشید
خیز و بخوان روضهی دستار را
روضهی بیمار و پرستار را
روضه ی دروازه ی ساعات را
قافلهی مادر طاعات را
@hosenih
روضهی این روضه چه بود؟ آه آه
روضهی بازار یهود آه آه
قسمت زینب که الم شد الم
دست کشیدیم و قلم شد قلم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_وفات
#حسن_لطفی
▶️
در بسترم و در آتشِ خورشیدم
اندازهیِ عُمرِ نوح هم غَم دیدم
@hosenih
یک جمله فقط قصهیِ عُمرِ من شُد
آمد به سَرَم از آنچه میترسیدم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مصائب
#حضرت_زینب_س_اسارت
#مهدی_رحیمی
▶️
خیزران آمد و بر مهبط یارب زده شد
تازیانه عوض گفتن یا اَب زده شد
اُسکتوا ضربه شد و بر دهن دشمن خورد
مثل آن ضربه که یک روز به مرحب زده شد
@hosenih
روز و شب زینب کبری به اسیری چون رفت
روز از روز بدش آمد و شب،شب زده شد
جای لیلا و رباب و همهی اهل حرم
دم به دم عمه ی سادات مرتب زده شد
صاف بود آینه اش آه ولی در کوفه
سنگ بر آینه از جنس مُحدَّب زده شد
شد کبودی اثراتش دوبرابر زیرا؛
ضربه ها بیشترش در وسط شب زده شد
@hosenih
زینب آن لحظه به پا خاست و از پا افتاد
خیزران چونکه به پاخاست و بر لب زده شد
آسمان بار غم روضه ی سر را نکشید
قرعه ی فال به نام منِ زینب زده شد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مصائب
#قاسم_نعمتی
▶️
نفس آخرم حسین حسین
نام تو می برم حسین حسین
گفته بودم که بی تو میمیرم
ناز تو میخرم حسین حسین
@hosenih
وقت جان دادن همه بودم
حال ؛بی یاورم حسین حسین
سر پیری چه بی عصا شده ام
کو علی اکبرم حسین حسین
بعد تو بی پناه شد زینب
ای پناه حرم حسین حسین
روضه ها زنده میشود یک یک
پیش چشم ترم حسین حسین
با زمین خوردنت زمین خوردم
چه کنم خواهرم حسین حسین
بین گودال در کنار سرت
شد بریده سرم حسین حسین
پای بوسیدنت لگد خوردم
جلوی مادرم حسین حسین
@hosenih
آنکه پا روی سینه تو گذاشت
کرده خاکی پرم حسین حسین
مانده شش ماه جای چکمه شمر
بر روی پیکرم حسین حسین
تا لباس تورا درآوردند
پاره شد معجرم حسین حسین
ابن ِ کعبِ حرام زاده زده
چنگ بر زیورم حسین حسین
راهش افتاد بر سر بازار
زینبِ محترم حسین حسین
گیر کردم میانِ بزمِ شراب
یادِ تشتِ زرم حسین حسین
@hosenih
اذیتم کرده چشمهای حرام
دختر حیدرم حسین حسین
فکرِ آن سرخ مویِ مجلسِ شام
میکند مضطرم حسین حسین
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_وفات
#محسن_عرب_خالقي
▶️
همه رفتند و من جا ماندم اي دوست
ز بخت بد به دنيا ماندم اي دوست
چرا رفتي مرا با خود نبردي
ببين بعد از تو تنها ماندم اي دوست
@hosenih
عزيز بي گناهم كي مي آيي
پناه بي پناهم كي مي آيي
به در مانده هنوز اي يار چشمم
رفيق نيمه راهم كي مي آيي
ببين از داغ تو درهم شكستم
شكستم كه چنين از پا نشستم
شكسته دشمنت از بس دلم را
چنان گشتم كه نشناسي كه هستم
به يادت در نواي آب آبم
چنان تو زير تيغ آفتابم
تو راحت خفته اي در خانه ي قبر
ولي من از غمت خانه خرابم
لباس تو در آغوشم برادر
صدايت مانده در گوشم برادر
تو ماندي بي كفن بر خاك صحرا
چگونه من كفن پوشم برادر
@hosenih
ببين در ديده سوي ديدنم نيست
توان دادن جان در تنم نيست
چنان آبم نموده آتش تو
گمانم جسم در پيراهنم نيست
من وكابوس شمشير و تن تو
تماشاي به غارت رفتن تو
تورا سر نيزه ها بردند و مانده
براي من فقط پيراهن تو
سراسر نيزه ميبينم به خوابم
سر و سرنيزه ميبينم به خوابم
همين كه پلك بر هم مي گذارم
تورا بر نيزه ميبينم به خوابم
@hosenih
دلم هر روز سوي نيزه ميرفت
كه خونت در گلوي نيزه ميرفت
چه مي شد مثل سرهاي شهيدان
سر من هم به روي نيزه ميرفت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مصائب
#میلاد_حسنی
▶️
با اشک بیزوال خودم گریه میکنم
بر روز و ماه و سال خودم گریه میکنم
این پلک ها به روضهی تو زخم شد حسین
بس با زبان حال خودم گریه میکنم
@hosenih
حالا دگر بدون عصا میخورم زمین
گاهی خودم به حال خودم گریه میکنم
میپرسم از خودم که چرا بی کفن شدی؟
بر پاسخ سوال خودم گریه میکنم
گاهی که یاد عصر دهم میکند دلم
بر غارت جلال خودم گریه میکنم
@hosenih
من آن کبوترم که ز شلاق ها هنوز
هر شب ز درد بال خودم گریه میکنم
ای بهترین برادر دنیا برای تو
تا وقت ارتحال خودم گریه میکنم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_وفات
#حضرت_زینب_س_مصائب
#محمود_ژوليده
▶️
ای درد و بلای تو بجانم
جان میدهم و تو را بخوانم
باز آی حسین من کجایی
پایان بدهی بر این جدایی
@hosenih
یادم نرود چه ها کشیدی
در بارشِ نیزه ها چه دیدی
تا حرمت تو شکست دشمن
بر سینۀ تو نشست دشمن
آندم که مرا صدا زدی تو
دیدم که چه دست و پا زدی تو
وقتی که سرت برید قاتل
فریاد سرم کشید قاتل
طفلان تو در نظاره بودند
اعضای تو پاره پاره بودند
دیدم که به پیکرت چه ها رفت
دیدم که سرت به نیزه ها رفت
هم نعشِ تو، غرق نور دیدم
هم زیر سُمِ ستور دیدم
سرها که به نیزه رفت بالا
پس شعله ز خیمه رفت بالا
در شعله امام خود که دیدم
من مرگ به جان خود خریدم
@hosenih
تا حرفِ فرار را شنیدند
یک یک همه کودکان دویدند
هر که بسویی ز بیم میرفت
معجر ز سر یتیم میرفت
دشمن که دریده بود و خندان
غارت به حرم نمود آسان
دیدی چه گذشت بر حریمت
کردیم ز مقتلت عزیمت
یک باغِ بخون نشسته دیدیم
بس نیزۀ سر شکسته دیدیم
دیدیم تو را که سر نداری
افتادی و بال و پر نداری
دختر چو نمود با پدر راز
شد حملۀ تازیانه آغاز
در هجمۀ بی هوای عدوان
بودم سپر بلای طفلان
پیشِ همه حرمتم شکستند
دستان مرا طناب بستند
بردند مرا به سربزیری
همراه حرامیان اسیری
ما را به سرود و ساز بردند
بر ناقۀ بی جهاز بردند
از کرب و بلا غم و بلا بود
تا کوفه و شام، ابتلا بود
در کوفه شدیم ما به زندان
در شام شدیم کنج ویران
داغ تو ز عمر، سیرمان کرد
غمهای رقیه پیرمان کرد
حالا منم و قد خمیده
مرگِ منِ دل غمین رسیده
@hosenih
باز آی که تشنۀ وصالم
رحمی، مددی أخا به حالم
بازآ که دهَم به بی قراری
پیراهن کهنه یادگاری
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مصائب
#قاسم_نعمتی
▶️
با زبانی پُر گلایه مقتلم تحریر شد
آیه های غربت من یک به یک تفسیر شد
تو غریب کربلا و من غریب شهر شام
ماجرای غربتم مثل تو عالم گیر شد
@hosenih
من نگفتم بی تو میمیرم بیا حالا ببین
تازه خواب کودکی هایم دگر تعبیر شد
پینه هایِ لایِ انگشتانِ من را دیده ای ؟
ای دل آرامم کجایی خواهر تو پیر شد
در میان این لباس کهنه روی سینه ام
ماجرای رفتن تو مثل یک تصویر شد
من خودم دیدم که زیر دست و پا افتاده ای
مثل آیینه تنت پاشیده و تکثیر شد
بین گودال آمدم هرچه صدا کردم حسین
دشمن کف زد صدای ناله بی تاثیر شد
پیکر تو زیر نعل تازه وا میشد زهم
پیکر من زخمی از جای غل و زنجیر شد
آنکه بُرد عمامه تو معجر از رویم کشید
هر دو گیسوها اسیرِ پنجه ی تقدیر شد
@hosenih
تا نیفتی از سرِ نیزه به زیر دست وپا
خواستم دامن بگیرم زیرِ نیزه دیر شد
گوبه سردارِ سپاهت رفتی وبارفتنت
خواهر گیسو سپیدت هرکجا تحقیر شد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مدح_و_وفات
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
نخ روی نخ آمد که حیا داشته باشد
باتیرگی اش نورخدا داشته باشد
معجر شدو میخواست بها داشته باشد
تابرسر خورشید نما داشته باشد
آمد بشود سایه روی سر زینب
میخواست که نامش بشود معجر زینب
@hosenih
با نور نماز شب او نور گرفته
تا ستر شده رتبه مستور گرفته
درخلوت بی بی شرف طور گرفته
به به؛ به چنین قرب که اینجور گرفته
از عطر نفس های علی تافته باشد
این تافته باید که جدا بافته باشد
هرچند حجاب است به سنگر زده کارش
تا حشر وقارست بدهکار وقارش
تقوا و حیا ریخته در تار به تارش
از طایفه ی چادر زهراست تبارش
یک پارچه اما زره محکم پیکار
نه اینکه زره،معجزه اعظم پیکار
الحق و الانصاف مهیای خطر شد
در بحبوحه ی فاجعه مردانه سپر شد
هرچند که خاکی شد و راهی سفر شد
در کوفه و درشام چو شمشیر دوسر شد
هرگز که به کوهی گذر کاه نیفتاد
یکبار به سویش نظر ماه نیفتاد
@hosenih
سوگند به این کوه گسستی نرسیده
به سوره توحید شکستی نرسیده
سوگند به او پنجه و دستی نرسیده
یا چشم بد مردم پستی نرسیده
باید که خلایق ز رخش دور بمانند
هرجاکه گذر کرد همه کور بمانند
هرچند که عمریست شده همدم زینب
دارد به دلش داغ ز قد خم زینب
گریان شده و سوخته پای غم زینب
انگار که او نیست دگر محرم زینب
امروز بنا کرده که آرام بماند
وقتش شده تا بی بی ما روضه بخواند
یکسالِ فراقت صد و ده سال گذشته
از زینب تو گفتن از حال گذشته
سخت است بگویم به چه منوال گذشته
با یاد تو و روضه ی گودال گذشته
من صابره ام باز ولی تاب ندارم
باور بکن از روز دهم خواب ندارم
@hosenih
رفتی و کسی خنده به این دیده ی تر کرد
امنیت این قافله احساس خطر کرد
کفر آمد و در شام به توحید نظر کرد
آیات حجاب از سر بازار گذرکرد
تا قرعه بی کس شدن افتاد به زینب
شهر پدری خوب محل داد به زینب
درشام چه داغی بروی قلب حیا خورد
اسلام معاویه به اسلام خدا خورد
سنگینی چشم همه بدجور به ما خورد
زینب وسط شهر کشیده دوسه جا خورد
من بت شکنی کردم و جایش دهنم سوخت
از ضربه ی شلاق تمام بدنم سوخت
@hosenih
حالا شده ام خیره به این در تو بیایی
خوبست که این لحظه ی آخر تو بیایی
خواهر شده ام تا که برادر تو بیایی
ای بی سر من کاش که با سر توبیایی
این پیرهن توست که برسینه فشردم
یک آب خنک بعد تو ولله نخوردم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مناجات
#سجاد_شاکری
▶️
بالی بزن و خیال خود را برسان
از خانهٔ خود به بام دنیا برسان
با شوق سپیدرو شدن، دستت را
تا پرچم سرخرنگِ آقا برسان
با پای برهنه سوی درگاه برو
از فرش به عرش، با دلت راه برو
یک بوسه به خورشید بزن، پر بِگُشای
بار و بنه را ببند و تا ماه برو
@hosenih
از محضر ماه، اذن پرواز بگیر
از دست بریده، دست اعجاز بگیر
او قبلهٔ حاجت است! حاجتها را
صد بار اگر گرفتهای، باز بگیر
بین الحرمین را پُر از باران کن
بر سفرهٔ اشک، گونه را مهمان کن
در دست نسیم، مثل آن پرچم سرخ
با یاد سر بریده، مو افشان کن
اینجا نفس حسین(ع) آمد بر لب
اینجا به زمین فرونشست از مرکب
اینجاست همان جا که سر مردان را
بر نیزه زدند پیش چشم زینب(س)
گفتم زینب(س)، قامتم از غصّه خمید
ناگه نگهم به صحنهای تازه رسید
یک صحن، مجاور برادر دارد
"تا کور شود هر آنکه نتواند دید"
از مروه رسیدهست به مشعر انگار
از شام به کربلا زده پر انگار
با فتح دمشق، از سفر برگشته
همسایه شدهست با برادر انگار
@hosenih
حالا همه عرش و فرش حیران شده است
لبها همه خنده، چشم گریان شده است
با صحن عقیله شک ندارم حالا
زیبائی کربلا دو چندان شده است
این صحن، پذیرای پریشانیهاست
پایان همه بی سر و سامانیهاست
ششگوشه اگر گوشهٔ دلها جا کرد
این هم هنر هفتم ایرانیهاست
نزد پدری خیمه زده مادر هم
همدم شده با برادری خواهر هم
تنها نگذارند امام خود را
هر کار که مادر بکند، دختر هم ...
یا زینب(س) اگر به نی سر یارت رفت
در آتش خنده چشم نمدارت رفت
حالا وسط صحن تو دم میگیریم
بانوی حرم! میر و علمدارت رفت
@hosenih
آن روز اگر نماند پیشت یاری
بر قافلهٔ عشق، کنون سالاری
هر جا حرمی بپاست، ما جان به کفیم
یک لشکر سرسپرده از ما داری
در راه تو تیغ و نیزه خوردن با من
سر را به دل معرکه بردن با من
تو حقّ حیات گردن من داری
گردن دادن، به پات مردن با من
منصور تو میشوم، بگو دار کجاست؟
ابراهیمم، به من بگو نار کجاست؟
تکرار فقط میکنم اصرارم را
جایی که تو جان بخواهی انکار کجاست؟
دلدادهٔ زینب، پی باطل نرود
هر جا برود سمت مقابل نرود
این بقعه چنان در دل ما جا کرده ست
از دیده اگر که رفت، از دل نرود
با اینکه دلم گرم خوش اقبالی ماند
نیمیش رسید، نیمِ خوشحالی ماند ...
جمعند اباالفضل(ع) و حسین(ع) و زینب(س)
این بین ولی جای حسن(ع) خالی ماند
@hosenih
دل پر زده در حال و هوائی دیگر
احداث شود صحن و سرائی دیگر
با اذن علی(ع) و فاطمه(س) می سازیم
در خاک مدینه، کربلائی دیگر ...
آوازهٔ انتقام سر میگیرد
جنگی که شنیدهایم در میگیرد
بتها همه همصدای هم میشکنند
یارم سر دوش خود تبر میگیرد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
#محمد_مبشری
▶️
نماز عشق را هر شب بخوانید
همیشه یا حسین بر لب بخوانید
@hosenih
بگفته یوسف زهرا به عشاق
برایم روضه ی زینب (س)بخوانید
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مدح
#حضرت_زینب_س_کوفه
#جواد_کریم_زاده
▶️
کوفه یادش مانده آنروزی که می لرزاندی اش
ای که دشمن را به شام از خطبه ات ترساندی اش
ای زبانت ذوالفقارو خطبه ات دشمن شکن
ای یدالله فوق ایدیهم به هنگام سخن
@hosenih
گشت با هنگامه ات برپا بساط شورو شین
دشمنان گفتند علی آمد به یاری حسین
جملگی گفتند این ناطق که نورش منجلی است
یاعلی باشد و یا خود نطق گویای علی است
آینه در آینه نام علی تکثیر شد
نام حیدر در جهان با نطق ات عالمگیر شد
کاخ ظلم از خطبه ات بر روی خصم آوار شد
چون به شام و کوفه زینب حیدر کرار شد
گر چه می پنداشتند،حیدر نمی خواند نماز
جملگی با خطبه ات گفتند علی باشد نماز
@hosenih
سر درون تشت زر با خون سرخ این را نگاشت
مارایتُ گفتن تو کم ز زیبائی نداشت
زینبا ای ابتدا و انتهای شهر عشق
جان ما بادا فدایت ، شاه بانوی دمشق
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
🌷 #روضه_را_تعطیل_نکنیم
ایکاش که بی ریا و بی کینه شویم
پاکیزه تر از پاکی آیینه شویم
ما راه نجات مان همین است حسین…
در مجلس روضه ات قرنطینه شویم
#سیدمجتبی_شجاع
اشعار آیینی حسینیه👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات
#محمدجواد_پرچمی
▶️
دل آشفته اگر حسین میگه
درد داره که انقدر حسین میگه
پر پروانه میخواد بسوزه که
پای شمع تا به سحر حسین میگه
@hosenih
گرچه نخ نماس ولی خیلی ساله
پرچمه سرِ گذر حسین میگه
روز محشر چندقدم جلوتره
نوکری که بیشتر حسین میگه
کار استجابت دعاش یقینیه
هرکسی با چشم تر حسین میگه
این چه رسمیه پدر که میمیره
جلو تابوتش پسر حسین میگه
این چه عشقیه پسر که جون میده
پشت تابوتش پدر حسین میگه
ما توی سینهزنی حسین میگیم
مادرش هم دم در حسین میگه
@hosenih
ماها دست به سینه اسمشو میگیم
مادرش دست به کمر حسین میگه
خواهرش نفس نفس نفسزنان
داره روبروی سر حسین میگه
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
🌷۲۲ اسفندماه سالروز بزرگداشت شهدا گرامی باد
#شهدا_و_دفاع_مقدس
#مهدی_جهاندار
▶️
بسیجیان علی دم به دم شهید شدند
که هم کنایه شنیدند و هم شهید شدند
بسیجیان علی را شهادت اینگونه است
که کوثرانه به چندین رقم شهید شدند
@hosenih
بسیجیان علی نوجوانی خود را
به چای هیأتی تازه دم شهید شدند!
بسیجیان علی سال های پیش از این
به روضه با غزل محتشم شهید شدند!
بسیجیان علی از قدیم زینبی اند
اگر به راه دفاع از حرم شهید شدند
گهی کلنگ به دستِ مناطق محروم
گهی به مدرسه ها با قلم شهید شدند
به اربعین حسینی بسیجیان علی
به درب خانه در اوّل قدم شهید شدند
بسیجیان علی شیعیان زهرایند
اگر حساب کنی، تازه کم شهید شدند!
بسیجیان علی عاشقان عبّاسند
شدند کرب و بلا همقسم، شهید شدند
بسیجیان علی را به تشنگی بشناس
ببین که زیر کدامین عَلم شهید شدند
@hosenih
ولی من و تو چه کردیم؟ ادّعا کردیم!!
بسیجیان علی دست کم شهید شدند!
به خون خویش نوشتند صبح نزدیک است
بسیجیان علی صبحدم شهید شدند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih