#ورود_به_ماه_محرم
خبر دهيد به باران، محرّم آمده است
زمان گريه بر آقاى عالم آمده است
حسين از من و من از حسين، بايد گفت
عزاى اشرف اولاد آدم آمده است
@hosenih
به حكم فابْكِ علىَ العشق در بلاى عظيم
براى جنّ و ملك باز مرهم آمده است
طنين ناله سرخِ حسين كافى نيست؟!
براى سينه زدن نوحه و دم آمده است
به هيأتى كه در آن انبيا عزادارند
دليل توبه مخصوص آدم آمده است
براى روح و تنِ خسته و گناه آلود
بساط چايىِ روضه فراهم آمده است
@hosenih
به آبروى حسينْ ابنِ فاطمه سوگند
تمام عزتمان پاى پرچم آمده است
نه كربلا و نه هيأت، نمى شود تعطيل
شروع سال خدا با محرم آمده است
شاعر: #محمدمهدى_عبداللهى
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_کاروان_به_کربلا
#علیرضا_خاکساری
▶️
لحظه لحظه عمر خود را خرج حضرت میکنم
جز حرم جایی روم احساس غربت میکنم
حاجت خود را اگر یک شب بگیرم میروم
"لذتش را با تمام شهر قسمت میکنم"
گریه ی در روضه اش یعنی همان خیرالعمل
اشک میریزم برای او ، عبادت میکنم
راه او یعنی همان إنا هدیناه السبیل
بچه هایم را بدین گونه هدایت میکنم
حوله ی احرام من شال عزای روضه هاست
حاجی کرببلایم قصد قربت میکنم
دور شش گوشه ش ذکر تلبیه سر میدهم
من خدا را زیر آن قبه زیارت میکنم
در لباس نوکری موی سپیدم آرزوست
تا نفس دارم درِ این خانه خدمت میکنم
استخوانی پیش پایم هم بیندازد بس است
من به یک لقمه از این سفره قناعت میکنم
حب مولایم برای من ملاک دوستی ست
من فقط با دوستدارانش رفاقت میکنم
زینت امروز روضه خون "زین الدین" هاست
از شهیدان هم میان روضه دعوت میکنم
با محرم با صفر اسلام جاوید است و بس
یادی از نطق امام پیر امت میکنم
امتداد روشن "هیهات من الذله" را
در میان روضه ها هرشب روایت میکنم
باز هم از جنس عهد مسلم و حرّ و حبیب
با حسین عصر خود تجدید بیعت میکنم
هم خودم هم بچه هایم هم پدر هم مادرم
هرچه دارم را فقط خرج ولایت میکنم
من به امید اجابت روز و شب با سوز دل
در قنوت خود تمنای شهادت میکنم
آمدم امشب بخوانم از شهید کربلا
روضه خوانش هستم و ذکر مصیبت میکنم
با سلام گریه دار "یا لثارات الحسین"
هرشب از مهدی زهرا کسب رخصت میکنم
زینب و کرب و بلا مرثیه ای مکشوفه است
به خود آقا قسم دارم رعایت میکنم
روضه هایش میبرد دل را به سوی کربلا
"بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا "
@hosenih
سالها از درد هجرش چشم زمزم گریه کرد
گریه کرد از غصه ، اما باز هم کم گریه کرد
نه فقط یعقوبی از هجر نگاه یوسفش
بلکه حتی آیه آیه سوره ی غم گریه کرد
پابه پای ناله ام در عرش موسی ناله زد
پابه پای گریه ام عیسی بن مریم گریه کرد
پیش از آن که ما بباریم از غم عظمای او
جبرییل از روضه هایش خواند و آدم گریه کرد
فاطمه منزل به منزل از منا تا نینوا
در میان قافله از فرط ماتم گریه کرد
قبل از انگشتر که بر انگشت آقا اشک ریخت
بی گمان در دست پرچم دار پرچم گریه کرد
کربلا با غربت اش آمد به استقبال شان
کربلا بر زائران خود دمادم گریه کرد
با تماشای علی در زیر هرم آفتاب
کربلا که جای خود حتی خدا هم گریه کرد
پیش چشمانش تداعی میشود صحرای خون
می تراود از لبش إنا الیه راجعون
@hosenih
دارد از یک سو سنان همراه لشگر میرسد
شمر از سویی دگر با چند خنجر میرسد
هم صدای طبل جنگ و هم صدای هلهله
هم صدای کیسه های مملو از زر میرسد
این طرف هفتاد و اندی مسلم بن عوسجه
آن طرف نیرو ولی چندین برابر میرسد
نه فقط تازه نفس هایی شبیه حرمله
پیرمرد چکمه پوشی با عصا سر میرسد
هرچه که دارم تصور میکنم انصاف نیست
گله ی گرگی برای یک کبوتر میرسد
هر که نعل تازه از بازار کوفه میخرد
ساعت اول نشد ساعات آخر میرسد
تا که خورجین از طلا و سکه آخر پر کند
خولی بی چشم و رو با پا نه با سر میرسد
مطمئنم به همین زودی قیامت میشود
جاده ی کرببلا دیگر به محشر میرسد
محشری که خستگی آن به قاسم میرسد
محشری که تشنگی آن به اصغر میرسد
به برادر تیر و تیغ و نیزه و چوب و عصا
تازیانه ، کعب نی ، سیلی به خواهر میرسد
کربلا آغاز درد و غصه های زینب است
شاهد زنجیرها بر دست و پای زینب است
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_کاروان_به_کربلا
#حسن_لطفی
▶️
قلم شدم بنویسم قسم به باور زینب
قسم به عشق ، حسین است نامِ دیگر زینب
حسین اول زینب حسین آخر زینب
دخیلِ چادر او آسمان و هفت فلک هم
فقیرِ درگَهِ او تا همیشه نان و نمک هم
نَه ما که مُلک و مَلک هم به زیر شهپرِ زینب
@hosenih
ملیکهی ملکوت و جلیلهی جبروت و
بهشتِ هر بَرَهوت و تمام ، غرق ثبوت و
و روشن است عَوالم به نورِ انورِ زینب
اگر به خُطبه نشیند علیست در کلماتش
اگر که جلوه کند فاطمه است در جلواتش
که زنگِ قافلهی عشق هم مسخر زینب
خداست مَحوِ حجابش نبیاست ماتِ نقابش
حسن زمانِ نمازش گرفته است به قابش
تمامِ خانهی زهرا به گِردِ محورِ زینب
اگر که پَرده تکانَد زمین به خاک نشاند
و هرچه هست در عالم به دورِ خویش دَوانَد
که میبَرند همه روزی از در زینب
حمایل است برایش دو تیغِ اَبروی عباس
نشسته نقشِ قدومش به رویِ زانوی عباس
به سینه است دو دستش همیشه در بَرِ زینب
صدای اکبرش آمد دَمِ اذان که رسیدیم
قدم گذار بر این خاک عمه جان که رسیدیم
دلش گرفت از اینجا دلِ مطهر زینب
برادران همه هستند در این زمان همه هستند
هزار شکر به گِردش که مَحرمان همه هستند
دو صف شدند رَوَد خیمه لشکرِ زینب
رسید و دید بلا را شنید همهمهها را
نشست و ریخت به معجر غبارِ کرببلا را
به گریه گفت مَرو آه حسین از سرِ زینب
چقدر حول و هیاهو چقدر نیزه در آنسو
چقدر تیغِ بلند و چقدر تیرِ سه پهلو
قسم به اینهمه بانو قسم به مادرِ زینب
بجای آب فقط سنگ و خار و سراب است
صدای نالهی من نَه که التماس رُباب است
بیا بزن دو سه باره گِره به معجرِ زینب
گذشت روزِ دهم شد دو طفلِ سوخته گُم شد
دوباره شانهی خانم اسیرِ زخمِ صدم شد
میانِ خیمه و گودال دویده یکسره زینب
چقدر نیزه کشیده میان دشت دویده
چقدر خورده زمین و گمان کنم که بُریده
و خیره مانده به جایی نگاهِ آخر زینب
دوید شیرزن آمد به جنگ تن به تن آمد
رسید موقعِ غارت برای پیرهن آمد
ولی چه دیر رسید و شکست پیکر زینب
میان آنهمه دشمن صدا زد ای سرِ بی تن
حرامی است و حرامی حسین چشم تو روشن
هزار دشمن و یک زن همه برابر زینب
@hosenih
به ناله گفت نخندید به خاک و خون ننشانید
به داد گفت نَدُزدید به هر طرف نکشانید
زد آنقدر زِ جگر داد سوخت حنجرِ زینب
"سری به نیزه بلنداست در برابر زینب
خداکند که نباشد سر برادر زینب"
رسیده ناقه* کجایی امیر لشکرِ زینب
*در مقاتل آمده است،امام سجاد علیهالسلام میفرمایند که ناقهی عریان من لنگ و علیل و ناقهی عمه مان لاغر و استخوانی بود.
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_کاروان_به_کربلا
#قاسم_نعمتی
▶️
دیدهام بر نینوا افتاد ، دلواپس شدم
بارها از ناقه تا افتاد،دلواپس شدم
نام این صحرا حسین، با قلب زینب آشناست
بر لبانت کربلا افتاد دلواپس شدم
@hosenih
خاکِ سرخ این بیابان بوی کوچه میدهد
گوئیا مادر ز پا افتاد دلواپس شدم
این دمِ پیری مرا آواره صحرا مکن
راهمان دیدی کجا افتاد، دلواپس شدم
من کنارِ تو نباشم زود میمیرم حسین
تا عمود خیمه جا افتاد، دلواپس شدم
این دلم از کودکی بر گیسویت حساس بود
باد در موی شما افتاد دلواپس شدم
حنجر تو معجر من هر دو پاره میشود؟
حرف بین ما دو تا افتاد دلواپس شدم
حنجرت را بازیِ دستان این و آن نکن
چشم من بر نیزهها افتاد، دلواپس شدم
@hosenih
حرمله زانو زده، ای وای بیچاره رباب
صحبت شش ماهه تا افتاد دلواپس شدم
دردِ گوشِ پاره کمتر از شکافِ نیزه نیست
دیدهام بر بچهها افتاد، دلواپس شدم
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات
#ورود_کاروان_به_کربلا
#وحید_محمدی
▶️
بهتر که این دل دست تو دلبر بیفتد
ای کاش دل در دام تو با سر بیفتد
این دل بمیرد بهتر از آنکه مبادا
در بند دام دلبری دیگر بیفتد
هر کس ادب کرده به تو تاج سر ماست
هر کس به پایت پا نشد، بهتر بیفتد
@hosenih
در کار ما اصلا گره بنداز، شاید
دست تو روزی کار این نوکر بیفتد
فردا تمام حشر دنبال تو هستند
ای کاش راه ما به تو، محشر بیفتد
ای کاش که پرونده ی اعمال من هم
آن روز دست حضرت مادر بیفتد
این بیت های آخرم را روضه بِنْویس
تا اشک از این چشم های تر بیفتد
......
اینجا همان جایی است که فرمود حیدر:
روی زمین هفتاد و دو سرور بیفتد
برگرد آقا قبل از آنکه چشم شومی
بر قد و بالای علی اکبر بیفتد
برگرد قبل از آن که راه تیرهاشان
با حنجر پاک علی اصغر بیفتد
برگرد آقای غریبم قبل از آنکه
این ساربان در فکر انگشتر بیفتد
برگرد آقا قبل از آنکه شمر دون با
خنجر به جان گودی حنجر بیفتد
@hosenih
برگرد قبل از آنکه جسمت روی سینه
در گودی گودالشان بی سر بیفتد
طاقت ندارد خواهرت زینب ببیند
در چنگ های گرگ این پیکر بیفتد
ای وای اگر بی دست از مرکب، سواری ...
ای وای اگر از ناقه ای دختر بیفتد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_کاروان_به_کربلا
#قاسم_نعمتی
▶️
با مدینه چقدر؟ فاصله دارد اینجا
فکر آشفتگی قافله دارد اینجا
کربلا گفتی و یکباره دلم ریخت حسین
از جدائی تو قلبم گله دارد اینجا
این بیابان چقدر خار مغیلان دارد
خبر از پای پُر از آبله دارد اینجا
@hosenih
این سرازیری تل دل نگرانم كرده
همچنان سعی و صفا هروله دارد اینجا
بادهایش دمِ مغرب چه غبار آلوداست
سخن از کف زدن وهلهله دارد اینجا
تو بیا زیرِ زره پیرُهن تنگ مپوش
عده ای قاتل بی حوصله دارد اینجا
حیفِ ترکیبِ رخت نیست که تغییر کند؟
سر بریدن ز قفا مسئله دارد اینجا
ترسم آخر سرِ یک بوسه مرا پیر کنی
خبر از نیمه شب و نافله دارد اینجا
@hosenih
پایِ گیسویِ تو موهام همه گشته سپید
گیسوان من وتو قائله دارد اینجا
از نظر بازی این قوم دلم می لرزد
غارت چادر و معجر صله دارد اینجا
غبغب ناز علی را زنظر پنهان كن
وای بر حال رباب حرمله دارد اینجا
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_کاروان_به_کربلا
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
راه بود و راه بود و راه بود
کاروان همراه ثارالله بود
کاروان نه قبله گاه عالمین
مرد یا زن جمله عشاق الحسین
پاسدار قافله عباس ماست
روی دوشش پرچم یا مجتبی ست
@hosenih
اینکه چونخورشید روی مرکب است
حضرت زهرای ثانی زینب است
زینب است این اقتدارش بارز است
عقل از درک عقیله عاجز است
پرده های محملش نور جلیست
یارب این دخت علی یا که علیست؟
هم علی و هم حسین و هم حسن
تکیه میکردند بر این شیر زن
سالها مستور مانده آیه اش
چشم همسایه ندیده سایه اش
قامتش دور از نگاه شوم بود
آفتاب از دیدنش محروم بود
قاسم و اکبر به دور محملش
با ابوفاضل نمی لرزد دلش
بار بگشایید اینجا کربلاست
لحظه موعود زینب با خداست
بارالها خسته ام جان بر لبم
زینبم من زینبم من زینبم
نیست جز شهد بلا در باده ام
بر همان عهد ازل اماده ام
این سر و این چادر و این معجرم
این دو دستم این رخم این پیکرم
تو اگر خواهی بیابان میروم
پا برهنه بر مغیلان میروم
راضیم آواره گردم از حرم
آتش خیمه بیوفتد بر سرم
هرچه میگویی به چشم ای نور عین
هرچه اما جز جدایی از حسین
میشود آیا خوش اقبالم کنی
جای او راهی گودالم کنی
میشود خنجر ببرد گردنم
زیر سم اسبها باشد تنم
خوب میدانم که غارت میشوم
در شلوغی هتک حرمت میشوم
@hosenih
از غریبه فحش و توهین میخورم
از سنان سیلی سنگین میخورم
آنچه میترسم میاید بر سرم
دست نامحرم میوفتد معجرم
من که یک دفعه نرفتم در گذر
میشوم با شمر و خولی همسفر
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_کاروان_به_کربلا
#محمدجواد_خراشادی_زاده
▶️
کاروان در مدار می آید
بر سر آن قرار می آید
فخر این روزگار می آید
وه! چه با اقتدار می آید
شیر بهر شکار می آید
@hosenih
هان خبر دار! این سپاه علیست
مست از جذبه نگاه علیست
کودک و پیر در پناه علیست
تحت فرماندهی ماه علیست
او که با ذوالفقار میآید
تیغ در دست، یاعلی به زبان
پادشاه زمین، امیر زمان
تحت فرمان او هم این و هم آن
لشکرش مثل رود در جریان
وه! چه با افتخار می آید
دشت انگار غرق احساس است
عطر سیب و شمیمی از یاس است
این که تصویر اشجع الناس است
پسر فاطمه است، عباس است
حیدر آشکار می آید
محضر آفتاب عالمتاب
لشکری مثل کوه، پا به رکاب
جان نثاران حضرت ارباب
همه از شوق وصل در تب و تاب
لشکری جان نثار می آید
می رسد کاروان به شور و نوا
دل اهل حرم پر از غوغا
نام این دشت چیست اهل ولا؟
ماریه غاضریه کرب و بلا
غصه ای ناگوار میآید
دل هفت آسمان پر از خون شد
خاک عالم به چرخ گردون شد
نفس جبرئیل محزون شد
که چرا در حصیر مدفون شد؟
صحبت از اضطرار می آید
بعد از آن وای بر یتیم حسین
چشم نامحرم و حریم حسین
وای از ماتم عظیم حسین
لعن بر دشمن لئیم حسین
که پی گوشوار می آید
@hosenih
چارده قرن آسمان خون است
کفن نسل شیعه گلگون است
حال شیعه اگر دگرگون است
به همین چای روضه مدیون است
شیعه پای قرار می آید
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_کاروان_به_کربلا
#وحید_قاسمی
▶️
دیدم بیابانی پُر از خار مغیلان را
بالای محمل آفتابی سخت سوزان را
《انا الیه راجعونت》کُشت زینب را
نسپار دست باد گیسوی پریشان را
@hosenih
پنداشتم از دور نخلستان به چشمم خورد!
از ناقه هامان دور کن این نیزه داران را
دلواپسم! این شیوه ی مهمان نوازی نیست!
دیدی ببندد میزبانی راه مهمان را !؟
با نیتِ عرض خوش آمدگویی آوردند
یک لشکر از شمشیرهای مست و بُران را
انگار خوبی های تو از یادشان رفته!
یادآوری کن قصه ی دیروز باران را
@hosenih
سربسته می گویم! یقین دارم که می بینی
در چشم های دخترت ترس از بیابان را
از حج نیمه کاره ی دیروز دانستم
در کربلا باید بگیری عید قربان را
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#بصیرت
هر دو عالم قطره و دریا حسین
هر دو دنیا صورت و معنا حسین
آبرودار است بین ما حسین
شهر ما شهر خدا شد با حسین
ازهمه دل می کنیم الاحسین
صبح محشر روزگار فاطمه است
سینه زن جایش کنار فاطمه است
گریه هرکس کرده یار فاطمه است
این محرم ها بهار فاطمه است
پس بخوان با نوحه زهرا حسین
@hosenih
من خدا را در جهان دارم فقط
مصطفا را درجهان دارم فقط
مرتضا را در جهان دارم فقط
مجتبا را در جهان دارم فقط
میشود اینها همه یکجا حسین
چشم، آب از نهر کوثر میکشد
باده از دست علی سر میکشد
میل ما دائم به قنبر میکشد
هرکه سر بر پای رهبر میکشد..
میشود یک عبد سرتا پا حسین
جبههء فرهنگ جنگ خیبر است
پیر ما فرمود مسجد سنگر است
نسل زهرا ذوالفقار حیدر است
دشمن زهرا یقیناً ابتر است
لشکری دارد تک وتنها حسین
شد منا فیض جهاد اصغرم
سایهء پرچم نشد کم از سرم
کعبه راهش بسته شد رفتم حرم
دست بردارید اصلاً از پرم
میکِشد من را خودش بالا حسین
کنده اسرائيل یک چال سقوط
شد یمن تاراج عُمال سقوط
سال بعدی میشود سال سقوط
میشوند آل سعود آل سقوط
میکند محشر به پافرداحسین
ابرهه از قبل با ما آشناست
جان داعش دست کودکهای ماست
اربعین گردان بچه شیعه هاست
سفرهء زهرا نجف تا کربلاست
می نشیند پیش ما آنجا حسین
ما نمیخواهیم این دینار را
مرحبا این امت بیدار را
رهبر ما داده این هشدار را
بیعت ایران و استکبار را
هرکسی مرد است گوید یاحسین
وای از اسلام اشرافی گری
مرگ بر احکام اشرافی گری
کوفه هم شد خام اشرافی گری
این هم از فرجام اشرافی گری
سر درآورد از نوکِ نِی ها حسین
@hosenih
جهل انصار علی بالا گرفت
بین کوچه پهلوی زهرا گرفت
راه را بر زینب کبرا گرفت
هلهله در بین مردم پا گرفت
راستی امسال... عاشورا... حسین...
نوحه های مادری بیتاب، آب
کاش میدید اصغرش در خواب، آب
مشک را شرمنده کرده آب، آب
حال میخواهد چه در سرداب، آب
ناامید ازخیمهء سقا حسین
شاعر: #رضا_دین_پرور
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح
عشق یعنی بی کرانی که کرانش زینب است
عشق خورشید است اما آسمانش زینب است
عشق یعنی آن ظهوری که شکوهش از علی است
عشق یعنی آن نمازی که اذانش زینب است
@hosenih
دین بجز حُب نیست* یعنی که ستونش فاطمه است
فاطمه آن بی نشانی که نشانش زینب است
قبلهای دارد جهان با نامِ ایوانِ نجف
در نجف دیدم که نقشِ آستانش زینب است
حاء و سین و یا و نون و عین و شین و قاف اوست
کاف و ها و یا و عین و صاد* جانش زینب است
کعبه است آن محملی که پردهدارش اکبر است
کعبه است آن خیمهای که در میانش زینب است
کربلا رود است و اقیانوس آرامش حسین
کربلا منظومه است و کهکشانش زینب است
شام چون خاک است و کاخش پیش او بر باد رفت
کوفه چون کاه است تا کوهِ گرانش زینب است
روی زانوی علمدار است نقشِ پای او
حضرتِ عباس میداند توانش زینب است
آنکه آهش شد حسین و آنکه دادش شد حسن
خوش بحالش که همیشه خانمانش زینب است
@hosenih
هفت دفعه میدهد حق را به نام او قسم
حضرت صاحب الزمان هم بر زبانش زینب است
زینبیون سرفرازانِ قیامت میشوند
سربلند است آنکه در محشر امانش زینب است
*حدیث: هل الدین الا الحب
*سوره مریم ، آیه۱
شاعر: #حسن_لطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
به استعانت از اشکِ عَلَی الدَّوامِ حسین
شروع می کنم این ماه را به نام حسین
دوباره چشمه ی خونی ز عرش جوشیده
تمام عالمِ امکان سیاه پوشیده
@hosenih
هزار شکر عجینیم با غم تو حسین
رسیده ایم به ماه محرم تو حسین
هزار شُکر که درگیر ماتمت شده ایم
دوباره مُحرِم ماهِ مُحَرَّمت شده ایم
قَبای بندگیِ خویش را کفن کردیم
لباس نوکری شاه را به تن کردیم
اجازه داده خدا تا ثواب کسب کنیم
سیاهه های عزا را دوباره نصب کنیم
میان سینه ی ما آهِ تازه..،دم شده است
بساط چایی و اسپند هم علم شده است
چقدر فرش حسینیّه جا به جا کردیم
چقدر پادویی روضه ی تو را کردیم
بقای نوکری از ربَّنای فاطمه است
به روضه آمدن ما دعای فاطمه است
در این حسینیه تحت لوای مولائیم
به زیر سایهی چادر نماز زهرائیم
خوشا به حال دو چشمی که غرقِ دریا شد
کسی که گریهکُنات شد..،عزیز زهرا شد
قسم به کوثر و زمزم،شفاست گریه ی تو
برای هرچه مریضی،دواست گریه ی تو
قسم به تذکرهی قدسی خدای جهان
"حسین"..،راه علاج است..،آی بیماران
اسیر معصیتِ ممتدم نکن ارباب
تو را به جان رقیه ردم نکن ارباب
مرا فقیر نگاهت بدانی ام خوب است
گدای شاه خراسان بخوانی ام خوب است
رکوع اشک شدم،گریهی نماز شدم
به جان دختر تو کربلانیاز شدم
چه می شود که به سمتت قدم قدم برسم
چه می شود که دم اربعین حرم برسم
▪️
▪️
چراغ سرخ دم قتلگاه روشن بود...
هزار نیزهی خونین درون یک تن بود
نفس نفس زدن او به آه بند شده
صدای چکمه ی یک بددهن بلند شده
@hosenih
به خشکی لب آقا لگد نزن ای شمر
به پیش مادر او حرف بد نزن ای شمر
سنان کشانده عقب جمع نیزهداران را...
خدا بخیر کند حلق شاه عطشان را
شاعر: #بردیا_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e