eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.7هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
338 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 تازه‌ترین اثر هنری به مناسبت ایام گره می‌زد به دست مرتضی و خوب می‌دانست که چشم بخت عالم تا قیامت بسته خواهد شد اگر بستند دستان علی را بین آن کوچه دو دست دخترش هم در اسارت بسته خواهد شد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🔴 حرز امام جواد علیه‌السلام چگونه بر معاملات ما اثر می‌گذارد؟ 🔷️از مواردی که همراه داشتن حرز امام جواد علیه‌السلام تاثیرگذار خواهد بود، به هنگام انجام یک معامله می‌باشد. اما به راستی نحوه اثرگذاری حرز به چه کیفیتی است⁉️ 🔶️ یکی از مواردی که از اثرات جدی این حرز به شمار می‌رود و امام درباره آن از خداوند مسئلت فرموده است، حفظ صاحب حرز از خدعه و مکر است. بنابراین همراه داشتن حرز امام جواد علیه‌السلام موجب می‌شود تا اصطلاحاً سر صاحب حرز کلاه نرود و مورد خدعه و نیرنگ قرار نگیرد. 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ 💠آیدی جهت سفارش @admiin_herz 💠فروشگاه حرز حسینیه https://eitaa.com/joinchat/127467707C01d6e87e2e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
📣 به دلیل سوالات برخی از زائرین گرامی حسینیه، منابع کتاب به ترتیب حروف الفبا، تقدیم می شود: ۱) الاحتجاج طبرسی، ۲) الإختصاص شیخ مفید، ۳) إرشاد القلوب دیلمی، ۴) الارشاد شیخ مفید، ۵) الامالی شیخ صدوق، ۶) الامالی شیخ طوسی، ۷) الامامة و السیاسة ابن قتیبة، ۸) انساب النواصب استرآبادی، ۹) بحارالأنوار مجلسی، ۱۰) بستان الواعظین ابن جوزی، ۱۱) تاریخ طبری، ۱۲) تذكرة الخواصّ سبط ابن جوزی، ۱۳) ثمرات الأعواد خطیب الهاشمی، ۱۴) حیاة الامام الحسین (ع) قُرشی، ۱۵) دعائم الإسلام قاضی نعمان، ۱۶) روضة الواعظین ابن فتّال نیشابوری، ۱۷) سفینة البحار محدث قمی، ۱۸) صحیح بخاری، ۱۹) فرائد السمطين جوینی، ۲۰) الكافی کلینی، ۲۱) الکامل ابن اثیر، ۲۲) کتاب سُلَیم بن قیس هلالی، ۲۳) اللهوف سید بن طاووس، ۲۴) مُثیر الاحزان ابن‌نما حلی، ۲۵) مسند ابن حنبل، ۲۶) المصباح کفعمی، ۲۷) معجم البلدان حموی، ۲۸) المعجم الصغير طبرانی، ۲۹) المعجم الكبير طبرانی، ۳۰) مقتل الحسين خوارزمى، ۳۱) من لا یحضره الفقیه شیخ صدوق، ۳۲) مناقب ابن شهرآشوب، ۳۳) الموسوعة الكبرى انصاری، ۳۴) الهدایة الکبری خصیبی 👌شایان ذکر است که در پاورقی‌های کتاب، آدرس دقیق منابع به تفکیک جلد و صفحه، ارائه شده است؛ همچنین در ذکر عبارات این منابع، از اِعراب و ترجمه صحیح استفاده شده است. آیدی جهت کسب اطلاعات بیشتر: 👇👇👇👇👇👇 @addmin_roze
اشعار آیینی حسینیه
📣 به دلیل سوالات برخی از زائرین گرامی حسینیه، منابع کتاب #روضه_های_آسمانی_چهار به ترتیب حروف الفبا،
🔴 ذکر این نکته لازم است که قبل از خرید pdf کامل کتاب، نمونه ای از روضه روشمند این مجموعه به صورت رایگان تقدیم می شود که بعد از آن، در صورت تمایل می‌توانید کتاب را تهیه بفرمایید. آیدی جهت کسب اطلاعات بیشتر: @addmin_roze
آتش در بی مهابا عمر زهرا را گرفت دود این آتش تمام اهل دنیا را گرفت ضربه ی سیلی جوان مرتضی را پیر کرد ضربه ای که روشنی چشم حورا را گرفت در سکوت شهر، دود و آتش و بی حرمتی جان زهرا را نه تنها جان مولا را گرفت پاره کرد افسار خود را مردکی که بی صفت در خیانت پیشگی جای یهودا را گرفت صفحه ای خون رنگ در تاریخ دنیا باز شد یک لگد از مادری فرزند فردا را گرفت بین کوچه دامن مولا به دست فاطمه بود تا وقتی که قنفذ راه آنها را گرفت خانه تا مسجد غلاف پُر به پهلویش زدند آن غلاف پُر که جان مادر ما را گرفت جاهلیت در لباس اولی و دومی انتقام خندق و بدر و احد ها را گرفت شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بعضی از خاطرات را باید بعد سی سال هم مرور نکرد بعد سی سال باز می بینی! باید از کوچه ای عبور نکرد دست در دستِ مادرم آن روز راه را کودکانه می رفتم به امیدی که دیرتر برسیم نم نمک سمتِ خانه می رفتم لحظه ای تیره شد هوا آن روز خاطر ابرها مکدر شد ناگهان سنگ بی ملاحظه ای سدِ راه عبور مادر شد رعد و برقی گمان کنم می خواست آسمان را سرم خراب کند به زمین خوردنِ عزیزم را در نگاهم همیشه قاب کند در و همسایه ها سراسیمه کوچه دلشوره و هیاهو داشت آشنا بود صحنه بی تردید مادرم دست رویِ پهلو داشت از صدای شکستنِ بغضش چشم‌ دیوارها سیاهی رفت مادرم راه خانه را آن روز تار می دید! اشتباهی رفت! با پَرِ چادری که خاکی بود گونه های مرا نوازش کرد از من و اشک های پُر دردم با صدایِ گرفته خواهش کرد آنچه امروز اتفاق افتاد بین ما مادر و پسر باشد پدرت غیرتی ست دلبندم بهتر این است بی خبر باشد! مادرم پرکشید و سی سال است گریه ی بی صدا نداشته ام من غرورِ شکسته ی خود را سرِ آن کوچه جا گذاشته ام شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گريه از چشم تو نمي افتد آسمانت چقدر غم دارد!؟ كودكت در بهشت خوابيده است خانه ات يك ستاره كم دارد فدكت را گرفت، اما تو باغي از گل به پيروهن داري پر و بالت شکسته اما باز قصد پرواز و پر زدن داری زرد و سرخ و بنفش و یا که سياه مثل رنگين كمان شده رويت رو مگير از علي كه مي پيچد درد هربار دور بازويت مي كني كارِ خانه را اما لاله رو مي شود گلِ ياست نان، كسي بعد تو نمي خواهد شده يكرنگ دست و دستاست دست داري مدام بر پهلو از مصافي كه نابرابر بود كينه اش را مرور كرد و بعد ياس با دست داس پرپر بود سرفه هايت نشان از اين دارد با نفس هاي خود گلاويزي گاه سردي و گاه مي سوزي گاه از خيل ناله لبريزي ماه من! ناله هاي جان كاهت كرده تاريك روز روشن را اشك من را اگر كه مي بيني پس بگير اين دعاي رفتن را من كنارت به صوت مي خوانم آيه هايي كه دوست داري را آيه ي صبر، آيه ي ماندن آيه هاي اميدواري را شب رسید و در این سکوت محض بچه ها خفته اند دل خسته كلميني عزيز پيغمبر! با علي درد دل كن آهسته درددل كن بگو ز غمهايت مجتبي از چه زار و غمگين شد؟ بعد آن ماجرا چرا بانو چشم تو تار و گوش سنگين شد؟ مجتبي خواب كوچه مي بيند گوش كن تا كه بشنوي، شايد ناله هاي حزين تر از آهش خواب ديده مغيره مي آيد شانه افتاده امشب از دستت دست تو هم فتاده از شانه فاطمه! كس نميزند هرگز موي آتش گرفته را شانه خواستي تا بگيري از چشمم جوشش چشمه هاي باراني دست خود را به سختي آوردي فاش گرديد راز پنهاني گرچه زينب شده پرستارت راز، پنهان ولي نمي داند خوب اگر مي شوي، تصور كن ماجرا را علي نمي داند از غمت آه مي كشم هر شب دل سنگ آب گشته از آهم بعد تو همدمي نمي بينم من دچار غريبي چاهم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
این قصه ی پایان رسیده ابتدا هم داشت. این خانه ی تاریک روزی سرصدا هم داشت این زن که حالا پوستی بر استخوان ماندست هر نیمه شب در سجده اش یاربنا هم داشت. این حیدری که دیر شبها میرود خانه.. یک روز بین خانه اش مشکل گشا هم داشت یاللعجب اوباش زهرا را چه بد کشتند! در کوچه ای که خانم آنجا آشنا هم داشت! ثانی لگد میزد بقیه کیف میکردند نامردِ کوچه دوستانی بی حیا هم داشت در روی زهرا ماند در را هم لگد کردند تو فکر کن آن لحظه بار شیشه را هم داشت! مردان نمیفهمند،بهتر که نمیفهمند.. اوضاع زهرا پشت در (فضه بیا) هم داشت یک سیلی معروف و صدها سیلی پنهان.. بین شلوغی ضربه هایی بی هوا هم داشت مولا عبا انداخت بررویش ولی زهرا.. ‌یک چادر افتاده زیر دست و پا هم داشت.. شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
میان کوچه‌ها در پُشت درها..، گریه‌ها کردم تمام شهر را با اشک‌هایم زابرا کردم شباهنگام با پروانه از بال و پرت گفتم... سحر خاکسترش را از کنارِ شمع..، ها کردم تویی آن ذات افلاکی، تویی مستوجب پاکی که من با چهره‌ای خاکی، به نامت اقتدا کردم پدر در فاطمیه یاد دارم بارها می‌گفت: من این فرزند را نذر حسن‌جان شما کردم زمانی که برای گریه چشمم بی رمق می‌شد به یک «یا فاطمه» در روضه، تجدید قُوا کردم همیشه ذکر تو از شرِّ عصیان‌ها خلاصم کرد قدم برداشتم..، گفتند: «یا زهرا» ..، حیا کردم بگیرم دامنت را صدهزاران بار می‌گویم خطا کردم، خطا کردم، خطا کردم، خطا کردم نَمی از روضه‌ات را ریختم در عُمق اقیانوس تمام ماهیان را هم به داغت مبتلا کردم از آن وقتی که پی‌بُردم دلت پُر بود از دنیا تمام لذت بی حدِّ دنیا را رها کردم قنوت بی تعادل خواندنت محراب را سوزاند... چِقَدر این روزها «یا ربّنا یا ربّنا» کردم برای گونه و بازو و پهلوی کبودِ تو... برای دردهای بی شمارِ تو دعا کردم چُنان از عالم ذَر مِهر تو در سینه‌ی من بود که تا نام تو را بُردم..، تو را مادر صدا کردم اگرچه نیستم "سیّد"، به فرزندی قبولم کن که من پیش تمام خلق این را ادعا کردم منِ بی تاب آن‌قَدر از "بُنَیَّ" ات سوختم تا که تمام این محل را با حسین‌ات آشنا کردم ◾ ◾ به جای اهل آن دِه در خیال خود هزاران بار خودم با دست‌هایم بر تن او بوریا کردم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بضعه ی خير الورى انسيةُ الحورا تويى خلقت كون و مكان را علت اولى تويى كاشف الآيات ، لبخند تو در صبح ازل  تا ابد مسند نشين كرسى لولا تويى طاهره ، حوراءالانسيه ،  بتول و فاضله  راضيه ، مرضيه و صديقه ی كبرى تويى آيه ی تطهير در شأن دل پاك شماست عصمت و حسن و حيا در صورت و معنا تويى ( هَل‏ اَتى ) مُهر قبول بذل قرص نان توست ليلة القدر على ، تفسير اعطينا تويى نيست از تو هيچ كس محبوب تر پيش رسول بال پرواز نبى در ليلة الاسرى تويى خاكبوست جبرئيل و دستبوست مصطفى دخترى كه در جهان شد مادر بابا تويى جلوه ی نور نمازت از ملائك دل ربود آسمان معرفت را زهرة الزهرا تويى شد شكوفا يازده گل در بهار دامنت باغبان باغ عصمت ،  مادر گلها تويى مريمى؟ نه ، حضرت مريم كنيز خانه ات در توسل ، التجاى هاجر و سارا تويى رشته‏ هاى چادرت حبل المتين انبيا محور رمز نجات آدم و حوا تويى ذكر نامت مونس يونس به بطن حوت شد نوح را مشكل‏ گشا در پهنه ی دريا تويى اختيار خلق در امر شفاعت دست توست سايه سار لطف حق در روز وانفسا تويى آنكه بر سجاده ی تسبيح ، شب تا صبح بود در نواى ( سَبَّحِ اسمَ رَبّكَ الأعلى ) تويى بانويى كه در دفاع از عشق ، پهلويش شكست داشت بر بازو مدال ( وال من والا )  تويى آنكه با ايثار جان در محضر عشق على كرد طومار ولايت را به خون امضا تويى شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای سروِ سربلند!، نبینم شکسته‌ای ای کوهِ استوار!، نبینم که خسته‌ای ای قامتِ همیشه مقاوم؛ همیشه سبز! در بسترت، مباد، ببینم، نشسته‌ای ای لاله‌ی جوانِ علی!، ای شهیدِ عشق! مظلومه‌ام، که بارِ سفر، زود، بسته‌ای! با مرتضی بمان و خداحافظی نکن اصلاً نگو که، از همه دنیا، گسسته‌ای از رویِ پا نیفت!، ستونِ فلک تویی هرچند قد خمیده و بازوشکسته‌ای دستی بلند کن به دعا، بهرِ ماندنت ای دست‌گیرِ من، تو مگر دست‌بسته‌ای؟! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e