eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
315 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بیتاب و بیقرارم، فکری به حال من کن آشفته روزگارم، فکری به حال من کن عمریست هر محرّم بارِ گناه خود را؛ دست تو میسپارم فکری به حال من کن @hosenih در گیر و دارِ غفلت نفْسم مرا زمین زد بالا گرفته کارم، فکری به حال من کن در کشتیِ نجاتت جایی برا من هست؟! خیلی امیدوارم... فکری به حال من کن با إذن مادر خود یکبار بعدِ روضه بنشین کمی کنارم فکری به حال من کن «نِعم الأمیرِ» عالم، ردّم نکن! به قران- جز تو کسی ندارم! فکری به حال من کن @hosenih دست مرا بگیر و در اولین شبِ قبر آنجا که در فشارم فکری به حال من کن بشنو صدای آهم را «یا قَدیمَ الإحسان» بالا سرِ مزارم فکری به حال من کن! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ چشم نیاز دوختم به راه صاحب‌الزمان امید بسته‌ام به یک نگاه صاحب‌الزمان امید بسته‌ام ولی چقدر پُر توقع‌ام چشم گناهکار و روی ماه صاحب‌الزمان @hosenih کویر شد اگر دل از شب سیاه کاری ام صبح در آن جوانه زد گیاه صاحب‌الزمان دین ضعیف من در این طبیعت پر از گناه غزال خسته ای‌ست در پناه صاحب‌الزمان آه که آه می کشد هنوز سینه ی زمین بعد هزار و چند سال از آه صاحب‌الزمان @hosenih هنوز بعد کربلا منظره ی وداع را مدام درک می کند نگاه صاحب‌الزمان عمه صاحب‌الزمان به دست خویش دوخته رخت عزای خاکی و سیاه صاحب‌الزمان ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ آقا بگو به درد تو آیا نمی‌خوریم؟ اصلاً بگو به کار تو آقا نمی‌خوریم؟ آیا دروغ بود که با تو هزار بار ما گفته‌ایم جز غم مولا نمی‌خوریم؟ @hosenih سنخیّتی کجاست میان مرام ما آیا هنوز هم به شما ما نمی‌خوریم؟ تا کی هنوز منتظر وعده‌های خویش تا کی به خُلق و خوی تَوَلّا نمی‌خوریم؟ حتی ز نفسِ خویش برائت نجسته‌ایم با این حساب ما به تبرّا نمی‌خوریم؟ روزی که تو می‌آیی و اعلام می‌کنی: ما با تو نیستیم، همه، جا نمی‌خوریم؟ انگار بسکه دل‌نگرانِ خودیم و بس غصه برای دین خدا را نمی‌خوریم؟ وقتی بدون خمس، ز هر لقمه می‌خوریم دیگر مگو که لقمه‌ی بیجا نمی‌خوریم؟ @hosenih حال و هوای نیمه‌شب و گریه می‌رود وقتی که حرصِ توشه‌ی عقبا نمی‌خوریم؟ آیا ولای فاطمه ما را نداده‌اند گاهی چه می‌شود، غم زهرا نمی‌خوریم؟ غافل شدیم و حرمت خیمه شکسته شد ما ها به درد خیمه‌ی صحرا نمی‌خوریم؟ اینجا نشسته‌ایم و تمنّا کنیم که: آقا بیا، ولی به تمنا، نمی‌خوریم؟ از کشته‌های شیعه عدو پشته ساخته از چه به درد مردم دنیا نمی‌خوریم؟ این غصه نیست؟ اینکه بگوییم دم‌به‌دم ما غم به غیر ماتم عظما نمی‌خوریم؟ @hosenih هرجا که هست ناله‌ی مظلوم، همرهیم جان بر کفیم و غصه‌ی تنها نمی‌خوریم؟ سوگند می‌دهیم به غم‌های کربلا آقا برس به داد تمنای کربلا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بيقراريم چون پريشانيم چون پريشان درد هجرانيم باز هم جمعه آمد و بي تو ندبه هاي فراق ميخوانيم @hosenih شايد اينجايي و نمي بينيم يا كه هستي؛ كجا؟! نميدانيم بيقراري جمعه هاي تو را چند قرن است ابر بارانيم... ...صبح، اميدوار آمدنت عصر، از خيل نا اميدانيم گرچه اين اشك ها براي تو نيست ما پريشان لقمه ي نانيم كاش روزي به خويش مي ديديم چون تو صبح و مساء گريانيم @hosenih صبح گريان راس بي پيكر عصر گريان جسم عريانيم صبح گريان طفل بي شيريم عصر گريان شاه عطشانيم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ای خوش آنروز که بر دیده دری باز شود دارم امید دری از سحری باز شود مگر از خدمت صاحب نفسان فیض رسد ورنه از غیر،بعید است دری باز شود @hosenih جز غم و غصۀ تو،غصه و غم نیست مرا سفرۀ دل نَه به هر خیره سری باز شود مرغ بی بال و پرم گوشۀ زندانِ فراق باید از کنج قفس بال و پری باز شود وعده های دلِ بشکسته به جایی نرسید شاید از غیب مسیر دگری باز شود جز حریمِ نظرت نیست پناه دگری گِره بستۀ من با نظری باز شود دم بدم یادِ تو هستم که تو یادم باشی درد گفتم که ز کویت خبری باز شود عَن قَریب است که دیدار، نصیبم بشود آری این بخت به صاحب اثری باز شود بس دعا کردم و گِرییدم و دادم قَسَمت تا درِ وصلِ تو با چشم تری باز شود @hosenih ای خوش آن دیده که سر چشمۀ مقتل باشد وقت روضه ست که باب هنری باز شود تشنه ام تشنه، مِیِ کرب و بلا میخواهم در حرم دایرۀ بیشتری باز شود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دلم خوش است که یک عمر، بی قرار تو باشم به آن امید که روزی، رکابدار تو باشم چو عمرِ نوح، اگر مانده از زمانۀ غیبت دلم خوش است که سلمانِ روزگار تو باشم @hosenih نشد ز ماه مبارک، به درکِ صوم و صلاتی عزیز فاطمه! یکبار روزه دار تو باشم مدافعان حرم هم، فدا شدند،ولی من امیر قافله! تا کِی گناهکار تو باشم در آرزوی تو و دولتِ کریمه شدم پیر نشد بیایی و منهم، به کارزار تو باشم غلامیِ دو ولیِ فقیه روزیِ من شد که در میان سپاه تو پاسدار تو باشم مرا چه سود که سربارِ لشگر تو بمانم خدا کند ز شهیدانِ سربِدار تو باشم خدا نیاورد آنروز را که صِرفِ شعاری... هماره مدّعیِ صبحِ انتظار تو باشم بجای پای تو باید گذاشت،پای اطاعت نه پیش و پس بِروَم،بلکه در کنار تو باشم سلام ما به خدای ادب، پناهِ امامت چه خوب میشد علمدار باوقار تو باشم قسم به غیرت عباس،راهِ ما رهِ عزّت به زینبیّه قسم، رخصتی که یار تو باشم سرِ حسین،دوباره به نیزه میرود آری اگر چو لشگرِ کوفی، فریبکار تو باشم قسم به کرب و بلا، کربلا شود همه عالم بنام حیدر کرار ذوالفقار تو باشم @hosenih به قتلگاه، عبورش فتاد زینب و میگفت: به انتقامِ تو تا حشر، سوگوار تو باشم بیا بیا پسر فاطمه! عزیز پیمبر حسینِ فاطمه فرمود: بی قرار تو باشم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دلِ شکسته‌ی ما را به مَرحمی دریاب مرا که خسته شدم این مُحَرمی دریاب به سر به زیریِ ما، شَرمِ ما، تَرَحُم کُن نه مَرحمیم برایت نه مَحرَمی دریاب @hosenih کمِ تو از سرِ ما که زیاد هم باشد تو را به جانِ عزیزت مرا کمی دریاب شبیهِ حالِ شماییم حالِ ما را که نشسته ایم به گیسویِ دَرهمی دریاب مرا که روزیِ خود را از این و آن جویَم مرا که می‌روم آقا به هر غمی دریاب @hosenih حیاتِ ما همه از گریه است پایِ حسین دو چشمِ خُشکِ مرا هم به زمزمی دریاب هزار شُکر فقط با حسین کار داریم هزار شُکر که داریم عالمی دریاب ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ تا شامل عنایت یارم، دعا شوم غفلت کنم اگر سرِ مویی، فنا شوم دل هر چه صافتر شود از دودۀ گناه من زودتر ملازمِ آن با صفا شوم @hosenih چشمِ نجیبِ یار نگاهم که میکند احساس میکنم، چقدَر با حیا شوم خوب است بارِ رفتنِ خود را سبک کنم وقت است از اسارتِ دنیا رها شوم همراه با امام زمان مویه سَر دهم همدرد با تمامیِ آل عبا شوم این روزها شدیدتر از هر زمانه ای با ناحیه، به وقتِ سحر همنوا شوم آنجا که صحبت از عطش و نیزه میکند جا دارد از دهانِ پر از خون فدا شوم در زیر نور ماه، نگین برق میزند از ساربان بپرس که گریان چرا شوم اینها مصائبیست که هر صبح و هر مساء گِریَد بر آن امام و من از او جدا شوم @hosenih ما را برای یاریِ او آفریده اند پس کی به سبکِ زندگی اَش آشنا شوم دارد زمان یاریِ من دیر میشود آقا بیا که همسفر کربلا شوم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ از نفاق بی فضیلت ها، فضیلت کشته شد خاک عالم بر سرم دریای رحمت کشته شد بی بصیرت ها به قصد قُرب سنگش می زدند زینت دوش نبی از جهل امت کشته شد @hosenih چند عضو حضرتش از تشنگی حسی نداشت عاقبت هم با لبان تشنه حضرت کشته شد هرچه تیر و نیزه مانده بود رویش ریختند با هزار و نهصد و چندین جراحت کشته شد آه از آن حرفی که فرموده است مولانا الرضا روز عاشورا عزیز ما به ذلت کشته شد گفته مقتل خنجری کُند از قفا با ضربه ها... نصّ مقتل گفته آقا با مشقت کشته شد دختری که معجرش آتش گرفته ناگهان زیر سم اسب، در هنگام غارت کشته شد @hosenih خواهری با دست بسته در کناره ناقه گفت: ساقی لشگر کجایی، شرم و غیرت کشته شد قاسم و عباس و جعفر، اکبر و عون و حسین هرچه مَحرم داشتم، در چند ساعت کشته شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ذکر لبهام یکسره زینب هست علیا مخدّره زینب از امامش محافظت می‌کرد میمنه تا به میسره زینب @hosenih می‌کشم از مصیبتش فریاد چقدَر بین راه می‌افتاد پای این روضه باید اصلا مرد: «دخَلَتْ زینبُ علی بْنِ زیاد» @hosenih دوری از یار سهم زینب شد مایه‌ی اقتدار مذهب شد موی او شد سپید از بس که پدرش در مقابلش سَب شد @hosenih گوییا اینکه برده‌اند از یاد که علی کرده کوفه را آباد کوفه با دخترش چه‌ها کرده خوب مزد امامتش را داد @hosenih قد زینب ز طعنه‌ها تا شد بعد سقا اسیر غم‌ها شد آنقدَر در جهان بلا دیده لقبش «کعبةُ الرّزایا» شد @hosenih زینب و چشم بی‌حیا ای وای زینب و شاه سرجدا ای وای او سوارِ کجاوه‌ی عریان دلبرش روی نیزه‌ها ای وای ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ وسط روز گرفتار شبم باور کن بازهم شعله کشیده غضبم باور کن اولین بار شلوغی گذر را دیدم چه شلوغی بدی! در عجبم باور کن @hosenih یادشان رفته که نان پدرم را خوردند بین کوفه بدهی شد طلبم باور کن هرقدر گفتم علی بر دهنم سنگ زدند بغض دارند ز اصل و نسبم باور کن نه سلامی نه علیکی همه توهین کردند خسته از طایفه ای بی ادبم باور کن آشنایان جلوی قافله خیره شده اند من هم از قافله قدری عقبم باور کن @hosenih عده ای نذری و خیرات به ما میدادند سخت دلگیر ز نان و رطبم باور کن تشنگی بعد تو افتاد به جان زینب موقع خطبه ترک خورد لبم باور کن ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دروازۀ کوفه را که دیدم از سمت تو «یاعلی» شنیدم یک عمر در این فضا أذان را از مأذنه با علی شنیدم @hosenih چشمم که به شهر کوفه افتاد والله بجز علی ندیدم با منطق ((ما رأیت الا)) بالله بجز علی ندیدم @hosenih میمیرم اگر نگاه گرمت مرهم به روی دلم نریزد با سنگ زدن به روی ماهت زیبایی تو بهم نریزد @hosenih ای ناطق آیه های قرآن قرآن تویی و مفسرت من یک آیه بخوان ز رفع تهمت تا شرح دهم برای دشمن @hosenih ای معنی آیه های تطهیر لبهات چرا بخون نشسته ای زینت دامن پیمبر پیشانی تو چرا شکسته @hosenih تا جانِ یتیم تو نرفته یک لحظه نظر بسوی او کن تا سنگ نخورده بیش از اینها فکرِ سپری به روی او کن @hosenih کوفه شده شهرِ سنگ باران سرهای شکسته شاهد ماست از سنگ زدن گله نداریم نان و صدقه شرار دلهاست @hosenih انکار کنند نام ما را انگار به کوفه ناشناسیم ما آل علی و آل زهرا از تیر بلا نمیهراسیم @hosenih این است پیام کربلایی با آل زیاد در ستیزیم با مکر بنی امیه والله جز از درِ جنگ بر نخیزیم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ زلف دیوانگی ام باز پریشان شده است روضه خوان از خبر آینه، حیران شده است روضه خوان مانده که با معجر زینب چه کند گویی از آخر این روضه پشیمان شده است @hosenih روضه خوان دم نزد اما همگان میدانند ماه از حادثۀ کوفه، هراسان شده است مستمع حوصله ی صبرندارد دیگر بعد از این صاعقه ها نوبت باران شده است روضه خوان لال شد و مستمع، آهسته گریست فهم این روضه برای همه آسان شده است چند سال است که درگیر همین بیدلی ام "آتش و آب بهم دست و گریبان شده است" @hosenih شاه عریان به صلیب است و مسیحا درعرش ارمنی در عجب از کار مسلمان شده است روضه ی کوفه نخوانید مگر نیمه ی شب این تنوری ست که گرم از سر مهمان شده است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ سایۀ راس تو تا برسرم ای یار افتاد آسمان ازغم تو برسرم انگار افتاد کوفیان برمن و برگریه ی من میخندند گل افسردۀ تو بین دوصد خار افتاد @hosenih تاکه هجده سر ببریده به نی دیدم من یادم از عمر کم مادر بیمار افتاد کوفیان راس تو را بر سر نیزه بستند وای ازغصه دگر، قلب من از کار افتاد همۀ شهر به من طعنه زنان میگویند گذر دخت علی بر سر بازار افتاد @hosenih چادرم پاره شد از بس که به من سنگ زدند تاکه دید، از سر نی راس علمدار افتاد از تو ای یار چه پنهان که دوچشمم تار است هیچ دانی که چه بر من به شب تار افتاد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ زیبا هلال یک شبه، ای سایۀ سرم بالا نشسته ای مرا می کنی نگاه عالم همه پناه به نام تو می برند حالا ببین که خواهر تو گشته بی پناه @hosenih تو قرص ماه بودی و حالا شدی هلال دیشب مگر چگونه شبت کرده ای سحر روی تو سوخته چونان روی مادرم خاکستر است لای همه گیسوان سر @hosenih عمری سرم به سینه ات آرام می گرفت حالا تو روی نیزه و من بین محملم هر بار نیزه دار، سرت چرخ می دهد با هر تکانِ نیزه تکان می خورد دلم @hosenih از بعد قتلگاه که دیدم به چشم خود زخمی شده دو گونه تو در وضوی خاک دامن گرفته ام پی رأس تو هر قدم تا که نیفتی از سر نیزه به روی خاک @hosenih عمری ندیده است کسی سایه مرا حالا ببین که رنج و بلا یاورم شده شاه نجف کجاست تماشا کند مرا این آستین کهنه حجاب سرم شده ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دارم غریب و آشنا را می شمارم این خیل مشغول عزا را می شمارم هی خواب می بینم پیاده در طریقش درجاده دارم تیرها را می شمارم @hosenih دل تنگ مشهد می شوم هرگاه در راه سربندهای یا رضا را می شمارم اما خدا را شکر با انگشت هایم جامانده های کربلا را می شمارم پس سعی خود را می‌کنم موکب به موکب این مروه های با صفا را می شمارم @hosenih با عقل نه، من با جنون بی شمارم این لشکر بی انتها را می شمارم تسبیح من این است در طیِّ طریقش هر صبح تاول های پا را می شمارم آن قدر نزدیکم به اوکه دانه دانه دارم نفس های خدا را می شمارم @hosenih هم کربلا هم نوکری هم اشک هم عشق دارم فقط سود دعا را می شمارم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ به خاک تربتت هر بار بگذارم جبینم را درونم حس کنم انوار رب العالمینم را معاد و عدل و توحید و نبوت را تو معیاری نخواهم داد بر شک بقیه این یقینم را @hosenih منِ گمراه و حیران را به راه راست آوردی ز گیسویت گرفتم رشته ی حبل المتینم را همیشه روح من حس امانت کرد با مهرت نگیر از من به جان مادرت روح الامینم را شکسته دل شدن را از سخای مادرت دارم گدایی کرده ام از فاطمه قلب حزینم را اگرچه دست خالی آمدم، چشم پُری دارم بخر چشم ترم را، این متاع کمترینم را گره افتاده در کارم، گرفتارِ گرفتارم پذیرا باش نذرِ سفره ی اُم البنینم را همه آماده ی رفتن شدند و باز جا ماندم بیا امضا کن از لطفت برات اربعینم را نگیر از عمر من اوقات خیر و برکتم، یعنی همین که در میان روضه هایت می نشینم را @hosenih سرش را دید و با گریه سکینه گفت با بابا تماشا کن میان شام حال شرمگینم را همین که معجرم در آن شلوغی سوخت با شعله به روی سر گرفتم تکه های آستینم را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ راهی برای رفعِ خشم و غضب نسازد آنکه برای عشقت خود را ادب نسازد دنبال یارِ نابی! آنکه اگر رطب را- خورده ست؛ دیگران را منع رطب نسازد @hosenih نذر تو جانِ خود را حدّاقل بداند آنقدر ندبه ها را متر و وجب نسازد خسران زده ست آنکه هر هفته جمعه خود را از شوق دیدنِ تو مجنون نَسب نسازد با چشم هایِ هرزه،غیبت،دروغ و تهمت مانع بسازد اما قدری سبب نسازد @hosenih ای وای اگر نگاهت امسال هم محرّم ما را برای کارِ تو منتخب نسازد این روضه ها ندارد خیری اگر که از ما؛ محض ِ تو مهزیار و جوْن و وهب نسازد! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ از آن طرف قمرش روی نیزه کامل شد از این طرف سرت از روی نیزه نازل شد غروب روز دهم بود عمه‌ام افتاد عبای خونی تو تا به دوش قاتل شد @hosenih تمام اهل حرم را سوار محمل کرد عمو نبود... پدر، کارِ عمه مشکل شد میان کوفه همه زیر لب به هم گفتند: عقیله همسفر مشتی از اراذل شد تمام دشت بهم ریخت آن زمانی که نگاهت از روی نی سوی عمه مایل شد چکید خون سرت... خواهرت دلش خون شد گواه این سخنم خون و چوبِ محمل شد به جای تک‌تک ما عمه کعب نی خورده برای تک‌تک ما مثل شیر حائل شد @hosenih خدا کند که پدر جان ندیده باشی تو چگونه دختر حیدر به شام داخل شد هزار خطبه‌ی قرّاء خوانده خواهر تو جواب این همه خطبه فقط کف و کِل شد عقیله، کعبه‌ی غم، قبلةُ البرایا* بود ز اشک نیمه‌شبش خاک دشت‌ها گِل شد @hosenih میان نافله‌ها یاد مادرش می‌کرد همیشه روضه‌ی او برکت نوافل شد اگرکه پیر شدم، عمه‌ام مقصر نیست گمان نکن که دمی از رقیه غافل شد * قبلة البرایا: از القاب حضرت زینب به معنای قبله و پیشوای ابرار ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ نسیم حزن وزیده، حسین چشم تو روشن شرر به خیمه رسیده، حسین چشم تو روشن @hosenih تو رفتی و نشنیدی که خواهرت سر گودال چقدر طعنه شنیده، حسین چشم تو روشن برای رأس تو بر نی رباب ضجه کشید و سکینه سینه دریده، حسین چشم تو روشن قسم به عصمت زهرا، کسی ز روز تولد مرا اسیر ندیده، حسین چشم تو روشن که گفته است؟! دروغ است این که حرمله اصلا سرم هوار کشیده، حسین چشم تو روشن به زیر بوته ی خاری فدا شدند دو دختر غریب و رنگ پریده، حسین چشم تو روشن @hosenih رسیده صحبت غارت میان لشکر دشمن به جسم چند شهیده، حسین چشم تو روشن ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ من از مشهد، من از تبریز، از شیراز و کرمانم من از ری، اصفهان، از رشت، از اهواز و تهرانم نمی دانم کجایی هستم، اما خوب میدانم هوایی هستم و آواره ای در مرز مهرانم @hosenih اگر آواره ام، قلبم در ایوان تو جا مانده دلم با هر قدم با هر نفس اسم تو را خوانده غم عشقت بیابان پرورم کرد و میان راه یکی پرسید: تا کرب و بلا، چندتا ستون مانده؟ @hosenih چه شیرین است با شوقت دویدن در بیابان ها به عشقت هم به دل جارو زدن هم در خیابان ها نه تنها در میان تربتت داری شفا، حتی به خاک زیر پای زائرت دادند، درمان ها @hosenih یکی جارو به دست و دیگری گوشی به گوش آمد یکی بر شانه مشک و آن یکی پرچم به دوش آمد دراین موکب سخن ازکوفه، آن موکب سخن از شام یکی از هوش رفت اینجا، یکی آنجا به هوش آمد @hosenih ستون یک هزار و چارصد، یعنی: سلام آقا سلام ای بی کفن ای تشنه لب ای مانده بر صحرا به سقای علمدارت قسم، ما پای پیمانیم به شوق یاریِ آرام جانت، مَهدی زهرا (س) ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ عمری‌ست که دلتنگ توأم می‌آیم مولا! به غریبی‌ات قسم می‌آیم @hosenih از صحن نجف دوباره ان‌شاء‌الله با پای پیاده تا حرم می‌آیم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شکسته باد دهانی که ازتو دم نزند بریده باد زبانی که حرف غم نزند @hosenih شب زیارتی ات زار می شود حالم اگر دوباره هوای حرم سرم نزند مسلم است به هم میخورد همه کارش کسی که دیگ غذای تو را به هم نزند چه لذتی و عجب عشقی از کفش رفته کسیکه بوسه ای بر تیغه ی علم نزند تمام حاجتم این بود در شب احیاء خدا بدون تو سال مرا رقم نزند طبیعی است اگر مرده جان تازه گرفت بیار قلب کسی را که در حرم نزند ... @hosenih قرار ماست مسیر نجف به کرببلا اگر خدای نکرده اجل به هم نزند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ چه اعجازیست درکویت که دارد بهترین ها را که خالی کرده از شوقش تمام سرزمین ها را همه از خانه ها بیرون زدند و عازم یارند دل باجمع بودن داده ای گوشه نشین ها را @hosenih مسیحی ارمنی هندو میان زائران هستند تو یکجا جمع کردی زیر قبه کل دین ها را زمین کربلا در آسمان هم مشتری دارد همان روز ازل برده دل عرش برین ها را مدال کربلا رفتن به روی سینۀ ما نیست رکاب کج ندارد فیض دیدار نگین ها را @hosenih تمام کارهایم جور بود اما نشد آخر و پایین میزنم دیگر به گریه آستین ها را دوباره آخرش من ماندم و یک بغض هرساله کنار عکس شش گوشه نشستم اربعین ها را نجف تا کربلا پای پیاده عین معراج است خیالش مست کرده تا ابد روح الامین ها را @hosenih به روضه آمدم شاید که اسمم را تو بنویسی نگاهی از سر احسان کنی این دل غمین ها را... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دلم هوای حرم کرده حضرت ارباب تو را به جان عزیزت بیا مرا دریاب دوباره شور پیاده روی به سر دارم شبانه سوی حرم، گریه، زمزمه، مهتاب @hosenih نه خرج راه و نه ویزا و نه گذرنامه سفر، رسیده! مهیا نمی شود اسباب دو چشم سرخ و دل آشوبه های بی پایان سزای این دل بی تاب و دیده ی بی خواب هوای سیل خروشان زائران دارم مرا ببر که نمانم اسیر این مرداب @hosenih تمام آرزوی من جواب این حرف است سلام حضرت خورشید و ماه عالمتاب شهید راه ظهور و زیارتم گردان تورا به جان رقیه مرا بخر ارباب ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih