eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.9هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
349 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ وقتی کسی در معرکه یار پیمبر شد خویشِ پیمبر ، بینِ اغیارِ پیمبر شد وقتی کسی در قعرِ چاهِ جهلِ یک امّت برخاست و چشمانِ بیدارِ پیمبر شد @hosenih وقتی کسی دورِ بلا چرخید و بعد از آن حلقه به گوشِ حلقه ی دارِ پیمبر شد باید که جبرائیل در مدحش سخن گوید باید چنین محبوب و دلدار پیمبر شد حیدر نبود امّا به دستش ذوالفقار آورد شمشیر برّان ، وقت پیکار پیمبر شد تکبیرگویان ، ناگهان بدر و اُحد دیدند با حیدر کرّار ، کرّار پیمبر شد @hosenih اصلاً نمی چسبد که شعری بی علی باشد مردی که تا محشر، علمدار پیمبر شد عمار، راه حمزه را پیمود... این یعنی حمزه، جوابِ أینَ عمّارِ پیمبر شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ نیزه ای آمد به قلب حمزه، آن شوکت شکست آن صلابت، آن شجاعت، آن همه هیبت شکست دور از چشم نبی، افتاد علمدارش زمین آن شکوه و هِیمنه، در موجی از حیرت شکست @hosenih ناگهان پیچید در دشتِ اُحد این مرثیه تک سوارِ یل، یلِ پیغمبر رحمت شکست در یمینِ جبهه میجنگید حیدر، یک تنه در یسارِ جبهه یک سردار ، یک امّت شکست فرصتَش را مغتنم دید و جگرخواره، رسید سینۀ شیر رسولُ الله، بی مُهلت شکست چون جگرخواره دلِ آن شیر، بر دندان کشید مُثله شد آن قامتِ چون سَرو، آن عزت شکست تا به بالین عمو آمد پَیمبر آه آه بر کمر دستی گرفت و گفت: این قامت شکست یادم آمد از علمدار رشید کربلا از غمش پشت حسین آنروز با شدّت شکست بی علم، بی دست، با صورت، زمین افتاده بود گفت آقاجان؛ غرورم پیش این ملت شکست من شنیدم سنگ بارانت کنند این کوفیان خوب شد پیشانی اَم پیش از تو با ضربت شکست من نباشم تا ببینم زینبت را میزنند وای از آندم که حریم بانوی عصمت شکست وای اگر گویند؛ حمله بر حرم آزاد شد آه از آن ساعت که دشمن در حرم حرمت شکست @hosenih گوشواره، دستبند، خلخال، اینها جای خود حرمت معجر شکست و حرمت عترت شکست یا ز غم باید بمیرم، یا رَود از دیده خون مهدیا!!! بازآ که دیگر حرمت غیرت شکست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یک روز به انتظار تو می میرم در حسرت روزگار تو می میرم @hosenih گفتی که قرار است بیایی، پس کی؟ آخر سر این قرار تو می میرم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ از امام مجتبی داری تو نیمی بیشتر پس اگر عبدالعظیم،عبدالکریمی بیشتر ای سفیر حضرت هادی برای جامعه برده ای از «جامعه» سهم عظیمی بیشتر @hosenih در نماز این حرم فهمیده ام از راه ها هم صراطی هم صراط المستقیمی بیشتر بی حرم جد تو بود و بارگاهت اینچنین بوی غربت می دهد از هر حریمی بیشتر بعد معصومه میان واجب التعظیم ها اسوه ی احسن برای زندگیمی بیشتر روضه ای برپاست از سوی ملائک بی گمان در حریمت آمده هرجا نسیمی بیشتر @hosenih کربلایی هرشب جمعه به عشق مجتبی در بقیعش جمعه شب ها را مقیمی بیشتر روضه ی ارباب را با جان خود حس کرده ای برده ای از گندم ری چون شمیمی بیشتر ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بنوشان به ما از می ناب خود که ماه جهانی و ‌مهتاب خود نگه دار تهران دماوند نیست تویی و‌ دعای به محراب خود @hosenih کلام گهربارت از «جامعه» ست گهربار ما و گهریاب خود امام دهم هم خیال تو را نموده چنین راحت از باب خود تو هم انتظار فرج می کشی پس از مرگ خود هم به سرداب خود حرم را حرم کرده ای با حسین مرا برده ای سمت ارباب خود که در شهر ری عکس شش گوشه را نگه داشتی در دل قاب خود @hosenih درو چون که می گشت گندم به ری تو چون شمع در جمع اصحاب خود؛ از آن روضه می ساختی٬ جمع را پریشان و گریان و بی تاب خود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای که در عَبدِ خدا بودن، "عظیم‌"ات خوانده‌اند در مقامِ لطف،آقایِ "کریم"ات خوانده‌اند از گدایانِ قدیمَم که نگاهم کرده‌ای بوده‌ام سر به هوا که سر به راهم کرده‌ای @hosenih در هوایت دستِ لطفِ ذوالمَنَن، حس می‌شود وَز نسیمِ کویِ تو، بویِ حَسَن، حس می‌شود آشنایم با تو، ای که آشنایی با دلَم گوشه‌ی صَحن و سَرایَت، بوده عمری منزلم نسل در نسلِ تو دارد نورِ انوارِ علی مدحِ تو بس که ولی‌الله را هستی، ولی @hosenih خادمانت را ملائک دسته‌دسته خادمند زائرانت در حریمت کربلا را زائرند تو ز نسلِ مجتبایی و حَرّم داری، ولی بی‌حَرَم مانده‌ست در شهرِ نبی، جانِ علی... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یا ذَالکِرامةِ والنِّعَم، سیدالکریم آیینه دارِ لطف و کرم، سیدالکریم عبدالعظیم هستی و در وصف شأن تو باید که محتشم بشَوم سیدالکریم در مستجاب کردنِ حاجات سال هاست هستی همیشه پیش-قدم سیدالکریم هر کس که زائرت شده گفته ست با یقین بُرد از دلم چه غصّه و غم سیدالکریم این است از علائم ِ سائل پذیری ات هم سیدالرّحیمی و هم سیدالکریم مشهد شده ست حجّ فقیران و باز هم؛ شد کربلایِ قوم ِ عجم سیدالکریم امشب شبی، امام حسن خوانده در بقیع ای صاحب ضریح و حرم سیدالکریم همناله با امام ِ دهم اشک ریختی در روضه های مشک و علَم سیدالکریم ! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ باز هم نوبتِ مدینه شد و در غَمَش باز کربلا میسوخت باز در کوچه یِ بنی هاشم خانه ای بین شعله ها می سوخت @hosenih نیمه شب ریختند در خانه مو سپیدی به ریسمان بستند درِ آتش گرفته را اما ناگهان رویِ کودکان بستند @hosenih به پَرِ دامنی در این دسته آتشِ چوبِ شعله وَر نگرفت پدر از خانه رفت شَکرِ خدا پهلویِ او به میخِ در نگرفت @hosenih نفسش بند آمده، نامرد در پِیِ خود دوان دوان نَبَرش پیرمرد است میخورد به زمین بینِ کوچه کِشان کِشان نبرش @hosenih شرم از رنگِ این محاسن کن رحم کُن حالِ کودکانش را این چنین رفتن و زمین خوردن درد آورده اُستخوانش را @hosenih حق بده که به یادِ او انداخت گَرد و خاکی که بر محاسن داشت مادرش را که تا درِ مسجد داغِ بابا عزای محسن داشت @hosenih حق بده که به یادِ او انداخت عرقِ سردِ رویِ پیشانیش خونِ رویِ جبینِ جدش را عمه و رنجِ کوچه گردانیش @hosenih حق بده که به یادِ او انداخت عمه اش را گُذر گُذر بردند از مسیری که ازدحام آنجاست یعنی از راهِ تنگ تر بردند @hosenih حق بده که به یادِ او انداخت گیسوانش که خاک آلوده اند گیسویی را که در دلِ گودال غرقِ خون رویِ خاک ها بودند @hosenih رویِ این کوچه ای که از سنگ است همه جایش نشانیِ او بود یادِ یک حنجر است این دفعه نوبتِ روضه خوانی او بود @hosenih هرچه او بیشتر نَفَس میزد بیشتر می زدند زینب را تیغ شان مانده بود در گودال با سپر می زدند زینب را @hosenih سَرِ شب کودکان همه در خواب تا سحر میزدند زینب را یک نفر در میان گودال و صد نفر میزدند زینب را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ نفس نفس زدنم را حسین می بیند جراحت بدنم را حسین می بیند نحیف هستم و آتش به جانم افتاده و شعله های تنم را حسین می بیند @hosenih دویدن از پیِ مرکب برای من سم است نحیف تر شدنم را حسین می بیند حریم شخصی من جای این اراذل نیست غریبی وطنم را حسین می بیند چقدر سخت بُوَد مادرت زمین بخورد ندای واحَسَنم را حسین می بیند شبیه دامن طفل سه ساله می سوزم عزای سوختنم را حسین می بیند @hosenih تمام فکر من این است لحظه ی تدفین سفیدی کفنم را حسین می بیند فقط برای حسین سینه زن شوید امّا دو دست سینه زنم را حسین می بیند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ فقیر بذل نگاه تو یا ولی الله اسیر زلف سیاه تو یا ولی الله به انتظار پناه تو یا ولی الله نشسته بر سر راه تو یا ولی الله تویی کریم کریمان و ذوالکرم هستی تو سرپناه من و خانواده ام هستی @hosenih حدیث فضل تو اذکار هرشب شیعه همیشه نام قشنگ تو بر لب شیعه تویی رئیس بلاعزل مذهب شیعه الا امیر و علمدار مکتب شیعه! به لطف کرسی درس تو جعفری شده ام من از دعای شما بوده حیدری شده ام @hosenih تو عشق هر دل بی تاب عاشقی مولا اصول دینی و قرآن ناطقی مولا و ماورای تمام حقایقی مولا تویی که پیر و مراد نوابغی مولا دو دست خالی من هم دخیل احسان ات سرم فدای تو و "جابر بن حیان" ات @hosenih خوشابه حال دلی که فقط اسیر تو شد اسیر و سائل و مسکین و مستجیر تو شد خوشا به حال کسی که "ابوبصیر" تو شد میان آن همه ، شاگرد سربه زیر تو شد هر آن که سوی تو آمد اداره اش کردی کسی که زائرتان شد "زراره" اش کردی @hosenih ششم ستاره ی دنباله دار زهرایی ششم مربی فقه و اصول دنیایی دلیل خلق زمین بلکه اسمان هایی تو که مقرب محبوب حق تعالی یی فقط نه جان جهان و جهان جان هستی هماره مرجع تقلید شیعیان هستی @hosenih بیا و پای دلم را به خانه ات وا کن "حضور میطلبم سینه را مصفا کن" ز شوق دیده ی من را شبیه دریا کن تنور خانه ی خود را سپس مهیا کن حلال مهر شما قطره قطره ی خونم خلیل نار تو هستم ز نسل "هارونم" @hosenih همیشه عطر حضورت در این حوالی هست و با روایت تو عشق و شور و حالی هست سحر ، حسینیه ، جایت همیشه خالی هست به یاد روضه ی تو در دلم ملالی هست برای زائر خود سایبان نداری که... کنار تربت خود روضه خوان نداری که... @hosenih شبی که خانه ات آقا پر از خطر شده بود شبی که قلب حزینت پر از شرر شده بود شبی که مادر مظلومه نوحه گر شده بود شبی که دشمنت از بام حمله ور شده بود تو رو به قبله و گرم خدا خدا بودی میان نافله ات غرق ربنا بودی @hosenih به زیر سایه ی شعله اگر که مویت سوخت به یاد گونه ی سرخی دوباره رویت سوخت به جبر فرصت کوتاه گفتگویت سوخت شبیه تشنه لب کربلا گلویت سوخت سر برهنه ، بدون عصا کجا رفتی ؟؟ به دست بسته ولیِّ خدا کجا رفتی؟؟ @hosenih میان کوچه رسیدی به زحمت افتادی "کشید بند طناب و به سرعت افتادی" کنار مرکب دشمن به شدت افتادی عزیز حضرت زهرا به صورت افتادی ببین که آخر عمری چه بر سرت آمد صدای ناله ی جانسوز مادرت امد @hosenih چه کرده با دلت آقا جفای پی در پی شکنجه و تبعات بلای پی در پی تمسخر همه و ناسزای پی در پی هجوم درد و غم و غصه های پی در پی ز خون کنج لبت یاد باغ لاله کنم دوباره یاد زمین خوردن سه ساله کنم @hosenih سه ساله گفتم و نام رقیه جان آمد سه ساله گفتم و لکنت بر این زبان آمد همینکه حضرت زهرا به روضه مان آمد صدای ناله ی جانسوز روضه خوان امد: فراق شاپرکی را سراغ دارم که... دو گوش دخترکی را سراغ دارم که ... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای صحن خاکی حرمت دلرباترین گرد و غبار مرقد تو کیمیاتربن در ذهن ما حریم شما فوق جنت است ای گنبد نداشته ی تو طلاترین با احترام به نجف و مشهدالرضا صحن بقیع خلوتتان با صفاترین با استناد اینکه همه نور واحدید صادق ترین ، عزیزترین ، با خداترین دو مادر و چهار امامید در بقیع با غصه ها و درد علی آشناترین هستید در مدینه پس از این هزار سال ام البنین و فاطمه را مبتلاترین ما هر چه خواستیم ز دستت گرفته ایم بوده همیشه لطف تو بی انتهاترین خاکش شفاست مدفن تو یابن فاطمه دست همه به دامن تو یابن فاطمه @hosenih پیداست در جمال تو تصویر اهل بیت زهرا جوانترین و تویی پیر اهل بیت درس کلام و فقه و اصولت زبانزد است ای ناشر علوم فراگیر اهل بیت عالم ز دانش تو مسلمان شناس شد بی انتهاست جاده ی تأثیر اهل بیت اسلام با تو و پدر تو رواج یافت در تو ظهور یافته تدبیر اهل بیت گاهی شده است علم تو روشنگر علوم گاهی شده است علم تو شمشیر اهل بیت در دستتان سپرده خدا هر جه هست و نیست فی الجمله عالم است به تسخیر اهل بیت شیخ الأئمه را ز چه بردند نیمه شب با غم ، رقم زده شده تقدیر اهل بیت مانند ابر ، چشم خلایق گریسته عالم برای حضرت صادق گریسته @hosenih شیطان و باز کوچه ی اجداد فاطمه ابن ربیع و خانه ی اولاد فاطمه بی حرمتی به ساحت فرزند بوتراب صبر است بس که حسن خداداد فاطمه نیمه شب است و روضه ی مادر به پا شده پشت در است نقطه ی میعاد فاطمه بیخود نبود پشت در و بین شعله ها افتاد ناگهان پسرش یاد فاطمه هنگام رفتنش چو علی بین کوچه ها آقا نیاز داشت به امداد فاطمه بیش از علی و فضه و اسماء و زینبش میخ در است شاهد فریاد فاطمه از کوچه ها به آل علی ظلم ، باب شد یارب ز دشمنان ، بستان داد فاطمه ما را برای گریه ی بر تو محک زدند با نام مادر تو به روضه نمک زدند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دلم هوای بقیع دارد و غم صادق عزا گرفته دل من ز ماتم صادق دوباره بیرق مشکی به دست دل گیرم زنم به سینه که آمد محرم صادق سلام من به بقیع و به تربت صادق سلام من به مدینه به غربت صادق @hosenih سلام من به مدینه به آستان بقیع سلام من به بقیع و کبوتران بقیع سلام من به مزار معطر صادق که مثل ماه درخشد به آسمان بقیع سلام من به ششم ماه فاطمی بقیع سلام من به گل یاس هاشمی بقیع @hosenih ز غربتش چه بگویم که سینه ها خون است برای صادق زهرا مدینه محزون است دلم دوباره به یاد رئیس مذهب سوخت که ذکر غربت لیلی حدیث مجنون است همانکه غربتش از قبر خاکی اش پیداست امام صادق شیعه سلاله ی زهراست @hosenih ز بس که کینه و غربت به هم موافق شد هدف به تیر جسارت امام صادق شد همانکه فاطمه را بین کوچه زد گویا ز کینه قاتل این پیرمرد عاشق شد امام پیر و کهن سال شیعه را کشتند امان که روح سبک بال شیعه را کشتند @hosenih برای فاطمه از بی کسی سخن می گفت برای مادرش از غربت وطن می گفت به خاک حجره اش از سوز سینه می غلطید پسر به مادر خود از کتک زدن می گفت از آن شبی که زد او را ز کینه ابن ربیع دوانده در پی اش اندر مدینه ابن ربیع @hosenih فضای شهر مدینه به یاد او تار است هنوز سینه ی آن پیر عشق خونبار است هنوز می کشد او را عدو به دنبالش هنوز هم ز عدویش دلش به آزار است هنوز تلخی کامش به حسرت شهدی است هنوز چشم دلش به رسیدن مهدی است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih