نویسندگان حوزوی
#همه_طلبه_ها_توان_نوشتن_دارند #همه...
#پویش_نوشتن
⚠️ روزمرگی
✍️ معصومه پازکی با ارسال نوشتاری به جمع نویسندگان حوزوی پیوست:
به یاد خاطرات، آلبوم عکس را به دست گرفتم و در حال دیدن عکس های دوران کودکی ام بودم وقتی سرم را بالا بردم چهره ام را در شیشه اتاق که درست روبه رویم بود دیدم، ماتم برد انگار غریبه ای را در آن دیدم بیشتر دقت کردم خودم بودم چند دقیقه ای به خودم زل زدم، چقدر بزرگ شده ام و شاید تارهای سفید مویم خبر از میانسالی ام میدهد دوباره به عکس کودکی ام نگاه کردم و به خودم در شیشه روبه رو، چه عمری در غفلت از من گذشت و چه بود بهره من از زندگی؟
۱- زندگی در تلاطم روزانه خود در حال گذشتن است و عمر هر انسانی نیز با آن در حال گذر، گذر از کودکی های شادمانه، نوجوانی های ناآگاهانه و جوانی های عالمانه..... وچه زود میگذرد این عمر گران.
و ما چه می خواهیم از زندگی!!!
۲- روزها و شب ها با سرگرمی ها و کارهای روزانه در حال گذشتن است و تا به خود آمده برهه ای دیگر از عمرمان گذشته است.
به راستی چه می خواهیم از این گذشتن، چه می خواهیم از این رد شدن، گذر عمر؟!
۳- عمر می گذرد حتی اگر توجه ای به آن نداشته باشی اما چطور می گذرد؟ در روزمرگی های زندگیمان. سهم ما از زندگی همین است و چه غم بار است این تعریف از زندگی، زندگی یعنی غرق در روزمرگی ها.
وای بر عمری که به روزمرگی ها بگذرد.
ما را چه شد، چه چیزی ما را سرگرم در روزمرگی هایمان کرد، کسب دنیا؟
۴- آخر که ما از دنیا و لذتهایش بهره ای نداریم چقدر نعمت های دنیایی می تواند نفس سرکش مرا اقناع کند نفس طغیانگری که هر چه اطاعتش کنی، خواسته بیشتری دارد؛ هر بتی از آن را پرستش کنی، بت جدیدی می سازد. این هیولای سیری ناپذیر را چه دهم تا سیر شود؟ زیبایی،پول، تفریح، لذت، کامجویی ... چه چیزی اورا سیر می کند؟
۵- هیچ چیز، هیچ چیزی جز عمر من.
هیچ چیزی جز عمر من او را سیر نمی کند سیری او مساوی است با مرگ من، مساوی است با از بین رفتن لحظه لحظه روزهای عمر من و وقتی به خود می نگرم مغلوب این نفس سرکش شده ام.
۶- اما چه کنم تا غرق در روزمرگی ها نباشم؟ چه کنم تا خسران زده نباشم؟
۷- ما خلق الجن و الانس الا لیعبدون
خلق نشدیم مگر اینکه عبد باشیم، عبد یعنی بنده بودن و بندگی کردن
۸- بندگی؛ یعنی نمی اندیشم، نمی نویسم، قدم بر نمی دارم، حرف نمی زنم، گوش نمی دهم ...
مگر به رضایت تو
مگر به خواست تو
مگر به قصد قرب به تو
مگر به این خاطر که مرا دوست بداری و عزیزت باشم.
۹- باید بلند شد و خودی دیگر ساخت.
باید اندیشید، بعد عمل کرد.
باید هدف را تعیین، بعد اقدام کرد.
باید مسیر را مشخص، بعد حرکت کرد.
باید خدا را شناخت بعد بندگی کرد.
مراقب عمرمان باشیم.
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#همه_طلبه_ها_توان_نوشتن_دارند
#جان_فدا 🍃🌹
تا روضه ی قاسم میان شهر برپا شد
دنیا ز هم پاشید و دلها ارباًاربا شد
تا شاعران از کربلایی بودنش گفتند
انگشتری در قتلگاه یار پیدا شد
جغرافیای قلب او از بس که وسعت داشت
آخر پناه مردم مظلوم دنیا شد
از بس خروش رودها را زد به هم پیوند
تا باعث بیداری امواج دریا شد
درگیر باران می کند تا سالها ما را
ابری که صبح جمعه بغض کهنه اش وا شد
دنیا به چشمش دید سرباز جمارانی
با جان فشانی های خود سردار دلها شد
#فرزانه_قربانی
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
🌨دوشنبهی بارانی
✍️طیبه فرید، عضو تحریریه مجتهده امین
آخرین باری که دیدمت دوشنبه بود و باران می بارید.با خنده رفتی. با خانم جان برایت آش پشت پا درست کردیم و ریختیم توی کاسه های کشمیری و گلسرخی، بردیم در خانه ی همسایهها.
کاسه ی کشمیری! کاسه ی گلسرخی!
یادت هست چقدر به این کاسه ها حساس بود که لب پر نشوند! سال به سال فقط از توی بوفه میآوردشان بیرون و غبارشان را با دستمال یزدی می گرفت و دوباره می گذاشتشان سر جایش.
روزی که تو رفتی، آش پشت پایت را ریخت توی همان کاسه ها و داد به همسایه ها. بی سابقه بود!
من از این شکلی دل کندنش ترسیدم!
کاسه ی گلسرخی بی کعبش را، خاص تر تزیین کرد و خودش برد در خانه ی بهجت خانم اینها!
میگفت وصله یِ تنِ ما توی خانه ی بهجت خانم است، لیلا ابرو کمانیترین دختر بهجت خانم! وصله ی تن ما! خانم، باکمالات. در چادر سیاه مثل ماه شب چهارده میتابید!
آخرین باری که دیدمت دوشنبه بود! داشت باران می بارید. عکس امام(ره) را زده بودی روی سینهات. کوله پشتیات را برداشتی و ما تا مسجد همراهت آمدیم، سوار اتوبوس که شدی، باران داشت بند می آمد، خانم جان حس دل کندن داشت، من هم! اما باران زودتر از همه از تو دل کند وقتی اتوبوس از انتهای خیابان داشت محو می شد.
باران بند آمده بود. جزیرهی مجنون آخرین جایی بود که تو را دیده بودند.
خبر نیامدنت که رسید، خانم جان نه گریه کرد و نه حرفی زد! فقط اُترجها را از سر شاخههای درخت چید و مربا درست کرد. برای تو، تو که هیچوقت باز نگشتی!
بهجت خانم اینها از این محل رفتند و لیلا ازدواج کرد. خانم جان فراموشی گرفت، اما تو را هیچوقت فراموش نکرد! زمستان امسال خانم جان نیست که برایت مربا درست کند. دوشنبه است! دارد باران می بارد. اترج ها سر شاخه ها سنگینی می کنند، همه را میچینم و میدهم واحد انفاق مسجد. یکیاش را می گذارم روی طاقچه کنار عکست!
شب خواب می بینم خانم جان دارد مربای اترج درست می کند و می ریزد توی کاسه های گلسرخ و تو می بری برای همسایه هایتان توی بهشت.
دو روز بعد یک شیشه مربا از مسجد برایم می آورند. رویش نوشته شادی روح مادر شهید حسینی و فرزند شهیدش صلوات.
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
🔰مرزبندی گفتمانی اسلام دستاورد مهم محور مقاومت
✍️ محمدرضا مهدوی، نویسنده حوزوی برای فکرت نوشت:
▪️محور مقاومت توانست عناصر و مفاهیم حماسی اسلام از قبیل جهاد، شهادت، ایثار، استکبارستیزی، مبارزه با ظلم و عدالتطلبی را در یک زنجیره مفصلبندی، بهگونهای کنار هم قرار دهد که یک گفتمان راهبردی را بهعنوان مرامنامه نیروهای اسلامی، فارغ از هرگونه تفاوتهای عقیدتی و نژادی، به وجود آورد.
▪️محور مقاومت پرچم مبارزه با جریانات انحرافی و تکفیری نظیر داعش را با افرادی از میان مسلمین برافراشت و با سلوک عملی خود، چهره واقعی از اسلام ضد تروریسم و رحمانی را به نمایش گذاشت تا این جریانات و حامیان آنها نتوانند به خواسته خود در جهت تخریب اسلام و وجوه تمدنی آن دست یابند.
🔗 متن کامل یادداشت
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#گفتگو
🔴 مرز دانش را بشکنیم نه در و شیشه دانشگاه را!
دکتر مجتبی رستمیکیا، کارشناس عرصه نخبهپژوهشی و مسئول دفتر حمایت از جامعه نخبگانی مرکز خدمات حوزههای علمیه
▪️اگر نخبه حقیقی اعتراضی کند و آن اعتراض شکل بگیرد، کل بشریت از آن سود میبرد. جنس اعتراض نخبه جوری نیست که وقتی اعتراض میکند، شیشه مغازه مردم را پایین بیاورد یا درب دانشگاه را بشکند. ما اگر قرار باشد چیزی را بشکنیم، آن مرز دانش و ساختار است. این مطالب در نگاه نخبه حقیقی بسیار ارزشمند است و نخبه حقیقی اگر قرار به شکاندن را داشته باشد، آبادی دو محله را در دستور کار خود قرار میدهد؛ بنابر این در مورد تمام این موارد میتوان ساعتها گفتوگو کرد.
▪️مدارس سمپاد ما نیز کاملاً آمریکاییمحور است و در همین چندسال اخیر، علوم انسانی را داخل در علوم حساب نمیکردند؛ چون نگاه، نگاهی ابزاری است و در اندیشهشان این حاکم بود که نخبگان دارای یک هوشهای خاص و ریاضی هستند و به همین دلیل مابقی استعدادهای برتر نادیده گرفته میشوند.
💢متن کامل گفتوگو
#تولید_علم
#علوم_تجربی
#علوم_انسانی
#دانشگاه_شریف
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
نویسندگان حوزوی
#گفتگو 🔴 مرز دانش را بشکنیم نه در و شیشه دانشگاه را! دکتر مجتبی رستمیکیا، کارشناس عرصه نخبهپژوه
#سوژه
📣 این گفتوگو را از دست ندهید؛ لااقل در میبیابیم هر کدام از ما (طلبه، دانشجو، نخبه، فرهیخته و تأثیرگذار اجتماعی) در کجای میدان دانشسازی و فرهنگسازی قرار داریم.
⁉️ و این که چرا گاهی هوش ما اینقدر ضعیف است در فهم موقعیت ایران و دانشگاه و حوزهاش!
‼️ و چرا در «ساختار غربی تولید نخبه» سر ما را گرم کردهاند.
#مدیر
https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6