eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
478 ویدیو
177 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸شکفتن از دل سنگعلی‌رضا مکتب‌دار آن‌که میل و اراده به روییدن داشته باشد، خواهد رویید؛ از دل سخت سنگ‌ها، از قعر تاریک دریاها، در انتهای خشک کویرها، بر فراز سرد کوه‌ها! آری! پُتک اراده، پیکر صخره‌های ستبر سختی را درهم می‌شکند. غواص اراده، تا اعماق دریاها و اقیانوس‌های طلب، فرو می‌رود. توسن اراده تا انتهای کویرهای ناامیدی، می‌تازد. و سیمرغ اراده تا فراز کوه‌های سرد و پوشیده از برف یأس پر می‌کشد و آرمان و هدف خویش را در آغوش می‌کشد. @HOWZAVIAN
🔸«غُصّه» با «قاف» ✍ علی‌رضا مکتب‌دار 📌حتما شما هم تجربه کرده‌اید در بعضی سفرها که مجبورید ساعت‌ها در کویری ممتد و یکدست، رانندگی کنید، حوصله همسفرانتان سر رود و خود شما هم کلافه شوید. اما بر عکس، در مسیری کوهستانی و پر از دار و درخت، هیجان روبروشدن با منظره‌های طبیعی، شوری وصف‌ناشدنی را بر فضای سفر حاکم کند. 📌زندگی هم همین است. زندگی را هم فراز و نشیب آن است که زیبا می‌کند، چنانکه پستی و بلندی و پیچ خم، طبیعت را زیبا و چشم نواز می‌سازد. زندگی بدون فراز و فرود، آدم را در بستر کسالت حاصل از روزمرگی می‌اندازد و سکوت خفه‌کننده‌ای را بر سرتاسر وجود او حاکم می‌کند. 📌تلخیِ رنجی گذرا، شیرینی به‌یادماندنی زندگی را به یاد می‌آورد، عبوسی چهره‌ای نامهربان، مهربانی صورت محبوب را یادآور می‌شود و اندوه حاصل از یک گرفتاری، آسایش و شادمانیِ در نعمت زیستن را. 📌رنج، خشم، اندوه و ... و در یک کلمه: «غصه‌ها» همچون قطاری از مقابل دیدگان ما می‌گذرند و به خاطرات و «قصه‌ها» می‌پپوندند. پس خوب است «غصه‌ها» را با«قاف» بنویسیم و آنها را سوار بر قطار زمان، راهی سرزمین «گذشته» کنیم و خود با شادی‌هایمان در بهشت «اکنون» به‌سر بریم. @HOWZAVIAN
♦️ آموزش «لذت‌بردن از زندگی» ✍️ حمید احتشام‌کیا 🔹 حتما شنیده‌اید که می‌گویند: «فلسفه زندگی، لذّت‌بردن است»؛ این یعنی آنچه به زندگی ما معنا می‌دهد، رنگ و طعم می‌دهد و خلاصه به زندگی ما رونق می‌دهد، «لذّت» است؛ اما شاید کمتر درباره فرهنگ لذّت‌بردن شنیده باشید. پس بیایید در این یادداشت درباره «فرهنگ لذّت» بیشتر بدانیم. 🔹 در فرهنگ اسلامی لذّت منتاظر با قوای ادراکی انسان و متناسب با شئونات نفس، به انواع و اقسامی تقسیم شده است. یکی از آنها لذّت‌های معطوف به حس است. مثلا حس چشایی در انسان زمینه‌ساز لذّت‌‌ خوردن و نوشیدن است یا مثلا قوه جنسی زمینه‌ساز لذّت و تمتع جنسی است. لذّت شنیدن موسیقی دل‌نشین، لذّت دیدن سیمای خوش، لذّت خوابی راحت و ... . 🔹 بعضی از لذّت‌ها معطوف به قوه‌ی وهم و خیال است، مانند: لذّت حاصل از تحسین و تمجید دیگران، لذّت شُهرت، لذّت قدرت، لذّت غیبت، لذّت فخرفروشی، لذّت جاه و مقام و خلاصه لذّت‌های بی‌شمار نفسانی. 🔹بخش دیگری از لذّت‌ها معطوف به قوه عقل و عقلانیت انسان است. مثل لذّت دانستن، لذّت کشف حقیقت، لذّت کمک به هم‌نوع، لذّت قبول مسئولیت، لذّت مناجات و عبادت و خلاصه لذّت بندگی. 🔹لذّت، موتور پیشران زندگی انسان است و بالاترین و بارزش‌ترین لذّت متصور در فرهنگ اسلامی، لذّت ملاقات با خداست. اما در جامعه امروز، فقط طیف خاصی از لذّت‌ها به عنوان معنای زندگی در حال روایت‌ است؛ یعنی لذّت شهرت و لذّت شهوت. 🔹در جامعه‌های سنتی پرسشی مطرح بود که علم بهتر است یا ثروت؟ می‌دانید مقصود اصلی این سؤال چیست؟ منظور این بود آیا لذّت دانایی بهتر است یا لذّت دارایی. طرح چنین پرسشی در بین گذشتگان و پاسخ‌هایی که داده شده، نشانه وجود انواع جریان‌های لذّت‌طلب بوده، اما طرح چنین پرسشی در جامعه امروز ازآن‌رو مضحک و مسخره است که فقط یک جریان از لذّت‌طلبی (یعنی لذّت‌های نفسانی) در حال روایت است. 🔹در فرهنگ اسلامی، ترک لذّت‌های شهوانی و نفسانی خود یک جریان لذّت‌طلبانه تلقی شده است، تا آنجا که استاد سخن، سعدی شیرازی این‌چنین سروده است: «اگر لذّت ترک لذّت بدانی، دگر شهوت نفس، لذّت نخوانی» در فرهنگ اسلامی از شیرینی ذکر خدا و أولیای خدا (و ما أحلی أسمائکم)، حلاوت مناجات (إلهي أذِقني حَلاوَةَ مُناجاتِك)، لذّت دانایی (أيْنَ المُلُوك و أيْنَ ابْناءُ المُلُوك)، لذّت ایمان (حلاوةُ الإیمانِ)، لذّت صبر، لذّت عفو و بخشش، لذّت کار و تلاش، لذّت کسب روزی حلال، لذّت تشکیل خانواده، لذّت احترام و ادب‌ورزی و سایر لذّت‌های معقول سخن‌ها گفته‌اند. 🔹بی‌شک و تردید انسان باید با لذّت زندگی کند. زندگی سراسر لذّت است. حتی رنج‌هایش و تحمل دردهایش می‌تواند لذیذ باشد، مشروط بر آنکه لذّت‌بردن را منحصر در لذّت‌های نفسانی و شهوانی ندانیم. در جامعه امروز به‌ویژه در فضای مجازی فقط یک نوع از لذّت‌جویی در حال روایت است و فقط همین نوع از لذّت‌طلبی به‌مثابه معنای زندگی نقش‌آفرینی می‌کند. باید نوع دیگر لذّت‌طلبی نیز فرصت روایت‌شدن پیدا کند. نباید اصل لذّت را انکار کرد. باید لذّت‌های عقلانی و انسانی را روایت کرد. باید قصه‌های آنها را شنید و به گوش و هوش دیگران نیز رساند. @HOWZAVIAN
☀️ معنویت و معنای زندگی ✍️ وحید سهرابی فر یکی از سوالاتی که امروزه انسان ها بیش از پیش با آن مواجه هستند، پرسش از معنای زندگی است. اساسا معنای زندگی چیست؟ تحمل شرایط دشوار و گاه طاقت فرسای زندگی چه ارزشی دارد؟ هدف از زندگی چیست و برای چه باید زیست؟ این سوالات و سوالاتی مشابه آن ذهن انسان های بسیاری را درگیر کرده است. در پاسخ به این پرسش گروهی زندگی را اساسا معنادار نمی دانند و آن را پوچ می شمارند. گروه دیگری زندگی را معنادار می دانند ولی برای معناداری آن شروطی را تعیین می کنند. این گروه خود به سه دسته تقسیم می شوند: 1) گروهی که ارزش های جهان مادی را برای معناداری زندگی کافی می دانند. اموری مانند موفقیت های مالی، حرفه ای و .. 2) گروهی که برای معنادار شدن زندگی، ارزش های فرامادی را نیز لازم می شمارند، به طور مثال اموری مانند اوصاف اخلاقی از قبیل از خودگذشتگی، احسان و .. 3) گروهی که زندگی را هنگامی معنادار می شمارند که انسان در ارتباط با یک موجود غایی بتواند به کمال برسد و یک زندگی ابدی در پیش داشته باشد. در ادبیات دینی زندگی معنادار شمرده می شود و اساسا یک نعمت بزرگ از سوی خداوند تلقی می شود. در این فضا اگرچه موفقیت های مادی مهم است و تخلق به اوصاف اخلاقی هم بسیار مطلوب است ولی تمام ماجرا در این دو مسئله خلاصه نمی شود بلکه برای اینکه زندگی معنادار داشته باشیم، نیازمند ارتباط حقیقی با خداوند هستیم، ارتباطی که ما را حقیقتا «زنده» می کند و به جهان بی روح ما روح و حیات می بخشد. از این روست که خداوند در قرآن از انسان میخواهد که به ندای پیامبر که مایه حیات آنهاست، پاسخ مثبت بدهند(انفال:24). در میان عارفان هم این مسئله همواره مورد توجه بوده است. مولوی چه زیبا سروده است که : «نیست نشان زندگی، تا نرسد نشان تو» @HOWZAVIAN