eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
516 ویدیو
181 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
🌓 خورشید ۶۴ میلیون برابر ماه است ✍️ محمدحسین مطهری 🔹هر از گاهی، ماه مقابل خورشید می‌ایستد و دیدگان اهالی کره‌ی ارض را از نور او محروم می‌سازد. این رویه‌ی ماه است و سالی چندبار اتفاق می‌افتد. 🔹وقتی به جریان خورشیدگرفتگی فکر می‌کنم، واقعیتی تلخ برایم تداعی میشود؛ نور ستاره‌ای به این عظمت و جلالت و فروغ، به همین سادگی می‌تواند از دیدگان زمینیان ناپدید شود. ♦️و این جریان می‌تواند ما را به دردی تاریخی رهنمون سازد؛ گاهی بزرگترین وقايع و پرشکوه‌ترین مناسک و پرافتخارترین حقایق و اثرگذارترین انسان‌ها، بخاطر جهل مردم و بازی‌ های ابلیسْ‌مسلک، از یاد مردم محو می‌شوند. ♦️صفحات تاریخ پراست از جماعت باطل برای اینکه مردم، رشادت‌ها و افتخارات علی و ابوطالب و خدیجه علیهم‌صلوات‌الله را فراموش کنند. ♦️و باز تاریخ به خوبی در یاد دارد روزهایی را که فرقه‌ای اندک و گروهی بی‌فروغ و حزبی حقیر و جماعتی پست، تاریخ را تحریف کردند و در مسجدالنبی و بعد از شهادت نبی، روایت جعل کردند و جنگ روایت به راه انداختند و همه‌ی افتخارات امیرالمؤمنین را یا مصادره به مطلوب کردند و یا تحقیر کردند و یا از ذهن مردم محو کردند. 🔴اگر در صحت این گفتار شک داری، تاریخ را بخوان و وقایعی را که همین روزها رخ داد بخوان و بسوز و بسوز و بسوز. اگر امروز هم در جنگ روایت ها ببازیم، قرارگاه را از دست خواهیم‌داد. @HOWZAVIAN
✏️لیبرال زندگی می‌کنیم و توقع داریم فرزندمان اسلامی فکر کند! ❗️ ✍️محمدجواد محمودی @HOWZAVIAN
8.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 🔍 از غرور تا یأس نخبگان ✍️ احمد اولیایی روزهای نسبتا سختی را در ایران امروز شاهد هستیم.‌ شاید برخی از مسئولان و نخبگان دچار یأس شده باشند که مبادا ایران عزیز آسیبی ببیند. برخی نیز ممکن است دچار غرور شده باشند که خودمان مشکل را حل می کنیم. این بیانات امام رحمت‌الله علیه برای همه ما به ویژه هر دو گروه فوق خوب است. توجه به آنچه مقام معظم رهبری درباب استغفار اجتماعی فرمودند نیز بسیار مهم است. @HOWZAVIAN
📌 قصه «این نوع درگذشتِ» مهسا و برداشت فقهی استاد سروش محلاتی ✍️سید عبدالله هاشمی پس از انکه نهاد های مختلف، به دلیل حساسیت‌های اجتماعی پیش‌آمده، تهدیدات امنیتی و فضای ملتهب کشور ،موضوع مرگ خانم امینی را با دقت و حساسیت دنبال کردند و نتیجه آن توسط کمیسیون مجلس ،همراه با جزئیات حادثه منتشر شد، پرسشی از سوی استاد حجت‌الاسلام‌والمسلمین سروش محلاتی دراین‌باره مطرح‌شده است. پرسش این است که«با فرضِ اینکه حادثه درگذشت، همان‌گونه که رسماً گزارش‌شده، اتفاق افتاده، آیا به‌طور کلی این "نوع مردن" ازنظر فقهی "قتل" به‌حساب می‌آید؟» ایشان ضمن پذیرش گزارش‌های رسمی نهاد های مربوطه، به لحاظ فقهی به دنبال اثبات این است که «این نوع مردن» قتل محسوب می‌شود. برای اثبات آن به برخی روایات و گزارش‌های تاریخی استناد می‌کند و نتیجه می‌گیرد که مرگ مهسا از نوع مرگی است که قتل محسوب می‌شود. اولین پرسش از محضر استاد سروش محلاتی این است که با پذیرش گزارش‌های رسمی مبنی بر عدم تعدی و برخورد با فرد متوفی، مراد از «این نوع مردن» چیست؟ نکته دوم اینکه بعد از تعیین حکم «این نوع مردن» توسط فقیه، مرجع تشخیص این نوع مردن کیست؟ آیا تشخیص مصداق نیز کار فقیه است یا خیر؟ از مجموع متن ایشان و شواهد روایی و مقدماتی که بیان کردند، چنین به نظر می‌رسد که مراد از «این نوع مردن» مرگ از روی ترس و استرس همراه با سابقه ی بیماری است. برای کسی که سابقه بیماری داشته است اگر کسی او را در محیط استرس‌زا قرار دهد و موجب مرگ شود قتل محسوب می‌شود. تا این مقدار کاری فقیهانه است و نیاز به استنباط و مراجعه به ادله دارد نتیجه آن نیز در ضمن یک گزاره کلی بیان می‌شود که هرکسی زمینه بیماری داشته باشد و توسط دیگران ترسانده شود و بمیرد، باید دیه پرداخت شود. مطلب مهم بعدی این است که اثبات کنیم مرگ مهسا امینی از این قبیل بوده است. ایشان معتقد است که مرگ مهسا امینی از این نوع بوده است، لذا همچنان مرگ او نوعی قتل محسوب می‌شود. پرسش دوم این است که مرجع برای تشخیص نوع مردن کیست؟ آیا از فقیه باید پرسید که نوع مرگ افراد چگونه است یا تشخیص این امور جزئی، وظیفه کارشناسان مربوطه است و نهادهای اجتماعی و حقوقی مرتبط باید اظهارنظر کنند؟ در پاسخ باید گفت که فقیه باید با شناخت درست موضوع، حکم الهی آن را به‌صورت یک گزاره کلی، بیان کند. تشخیص اینکه در خارج مصداق این موضوع، محقق شده است یا خیر وظیفه فقیه نیست. تطبیق موضوع در موضوعات فردی با مکلف و در مسائل اجتماعی به عرف ذی‌صلاح واگذارشده است. اگر قرار باشد فقیه علاوه بر بیان حکم کلی الهی، مصداق یابی نیز انجام دهد و در همه حوادث جاری جامعه نیز، به‌جای نهادهای حقوقی و رسمی کشور به تطبیق موضوع فتوای خود بر مصادیق خارجی بپردازد و به‌جای دیگران کارشناسی کند، نوعی دخالت در حیطه مسئولیت و وظایف اجتماعی دیگران محسوب نمی‌شود؟ آیا در همه حوادثی که در کشور رخ می‌دهد باید از فقیه پرسید که این موضوع چیست؟ آیا فقیه هم باید مصداق خارجی موضوع را بیان کند وهم حکم الهی را کشف کند؟ آیا این دخالت در حیطه مسئولیت سایر نهادها نیست؟ برفرض که مرگ فرد مذکور، از این نوع باشد؛ مرجع برای تشخیص آن حوزه علمیه نیست؛ بلکه مرجع رسمی، پزشک قانونی است. حوزه علمیه فقط می‌تواند در ضمن یک گزاره کلی بگوید که اگر مرگی چنین شرایط داشته باشد، قتل است و حکم شرعی آن نیز دیه یا قصاص است.حوزه علمیه، بیش از این نباید اظهارنظر کند. نباید مرجعیت نهادهای رسمی کشور را به بهانه فقه زیر پا بگذارد. یکی از الزامات کار فقیهانه حفظ حریم دانش‌هاست. نباید به بهانه فقه در سایر حوزه‌های دانش دخالت کرد. با این توضیحات آیا استاد سروش محلاتی مرجع برای تعیین نوع مرگ افراد در جامعه است؟ آیا در حادثه مترو پل آبادان نیز حوزه علمیه باید اظهارنظر می‌کرد که چه رخ‌داده است و چه کسی موجب مرگ دیگران شده است؟ آیا در حادثه هواپیمای اوکراین و کشته شدن برخی شهروندان فقیه باید کار کارشناسان را انجام دهد و نوع مرگ افراد و ماهیت واقعه رخ داده، را مشخص کند؟ استاد سروش محلاتی در انتهای همین متن به این مسئله اشاره‌کرده است که مرجع در تشخیص نوع مرگ، کارشناسان مربوطه است بااین‌حال ، بااینکه مراجع ذی‌صلاح اظهارنظر کرده‌اند و مرگ مهسا را قتل ندانسته اند اما ایشان می‌فرماید: مرگ مهسا امینی قتل بوده است! @HOWZAVIAN
📌 تکلیف حجاب ✍️ بابک شکورزاده 🔷در ماجرای حجاب یکبار برای همیشه تکلیف‌مان را با خودمان مشخص کنیم. بالاخره اسلام را قبول داریم یا نه؟! اگر -نعوذ بالله- قبول نداریم که هیچ؛ ولی اگر قبول داریم بپذیریم که حجاب از ضروریات دین اسلام است و تردیدی هم در آن وجود ندارد و جایی برای چون و چرا آوردن نیست. نص صریح قرآن گویای این حقیقت است و در اصل وجوب حجاب بحثی نیست. روایات معصومین علیهم‌السلام و سیره ایشان هم اهمیت حجاب را به روشنی می‌رساند. مسلمان واقعی کسی است که تمام احکام دین را بپذیرد؛ نه اینکه اگر حکمی به مذاقش سازگار نبود آن را کنار بگذارد. 🔷شیخ طوسی در کتاب «تهذيب‌الاحکام» که از کتب اربعه شیعه است از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند که فرمود: «اوّلين تابوتى كه در اسلام ساخته شد، تابوت فاطمه عليها‌السلام بود. زيرا آن بانو در آن بيمارى كه از دنيا رفت به اسماء فرمود: من لاغر شده‏ام و گوشت بدنم از بين رفته است، آيا چيزى كه بدنم را بپوشاند، براى من درست نمى‏كنى؟ اسماء گفت: زمانى كه در حبشه بودم نوعى تابوت مى‏ساختند. مايل هستيد من شكل آن را نشان دهم؟ فرمود: مانعى ندارد. اسماء گفت تا تختى را آوردند، آن‌گاه آن تخت را وارونه بر روى زمين قرار داد، دستور داد تا شاخه‏هاى خرمايى هم آوردند، آن شاخه‏هاى خرما را به پايه‏هاى آن تخت تابيد و يک پارچه روى آنها انداخت و گفت: اين شكل همان تابوتى است كه من ديدم. حضرت فاطمه زهرا عليها‌السلام فرمود: نظير اين تابوت را براى من بساز و بدنم را به وسيله آن بپوشان! خدا بدن تو را از آتش حفظ کند!» (تهذیب‌الاحکام/ج۱/ص۴۶۹) 🔷این روایت اهمیت خاصی درباره حجاب و دور بودن از چشم نامحرم را گوشزد می‌کند؛ چرا که حضرت زهرا علیها‌السلام از اینکه بعد از فوت حجم بدنش نمایان باشد و بخواهد نامحرمی او را با این وضع ببیند نگرانی دارد. این در حالی است که تشییع حضرت شبانه و با عده انگشت شماری صورت گرفت و شاید حداکثر 5 نامحرم در تشییع حضرت حضور داشت که آن‌ها هم همچون سلمان فارسی انسان‌های باتقوا و چشم پاکی بودند. حضرت زینب علیهاالسلام که وقتی در کاخ یزید قرارمی‌گیرد، با وجود آن همه رنج و سختی و مصیبتی که دیده دغدغه‌اش حجاب و عفت است و به یزید ملعون می‌فرماید که آیا عادلانه است که زن تو در پشت پرده باشد و فرزندان رسول خدا در معرض نامحرم! ♦️حالا جای سوال دارد که چرا برخی از کسانی که ادعای دینداری دارند موضع‌گیری‌های منفعلانه‌ای درباره حجاب می‌گیرند و برخوردی مسامحه‌گونه با آن دارند؛ مثلا برخی با نگاه عرفی به حجاب می‌نگرند و می‌گویند چون اکثر مردم تمایلی به حفظ حجاب شرعی ندارند نیازی نیست که با حجاب شرعی در جامعه حاضر شوند و نظریت اکثریت ارجحیت دارد! اگر اکثر مردم خواستار آزادی مشروبات الکلی و راه‌اندازی کاباره و فاحشه‌خانه شدند آیا باز هم باید نظر اکثریت را تمکین کرد؟! ♦️چنین استدلالی اصولا با فلسفه وجودی حکومت اسلامی و اصل دین در تعارض است. اگر قرار باشد نظر اکثریت جامعه بدون ضابطه عملی شود پس دیگر چرا حکومت اسلامی تشکیل شده است؟! آیا با این مبنا فلسفه حکومت دینی زیر سوال نمی‌رود؟! آیا این بدنام کردن اسلام نیست؟! ♦️از طرفی اعتنا کردن به عرف زمانی موضوعیت دارد که حکم قطعی از نظر شارع نباشد و خود شارع مقدس موضوع را به عرف واگذار کرده باشد؛ مثلا اگر عرف و اکثریت جامعه بگویند ما نماز را قبول نداریم و به جای آن هر گونه که خواستیم خدا را عبادت می‌کنیم چنین عرفی سر سوزنی اعتبار ندارد؛ چرا که حکم قطعی درباره وجوب نماز و چگونگی آن از جانب شرع وجود دارد. برای مثال درباره اصل وجوب حجاب نمی‌توان عرف را لحاظ کرد، ولی در مورد نوع پوشش، عرف معنا پیدا می‌کند؛ مثلا اگر پوشش شخص به گونه‌ای باشد که لباس شهرت حساب شود و انگشت‌نمای خاص و عام گردد، این پوشش و حجاب صحیح نیست و عرف دراین‌جا دخیل است؛ ولی درباره اصل حجاب، عرف موضوعیت ندارد. @HOWZAVIAN
. 👈 دیه بر عاقله است ✍️ انتشار یادداشت زهرا سبحانی، عضو تحریریه بانو مجتهده امین در روزنامه سراسری سراج 🔗 متن کامل در روزنامه @HOWZAVIAN
🔍 لوازم جهاد تبیین ✍️ انتشار یادداشت علی صالحی، عضو تحریریه مدادالفضلاء در روزنامه سراسری سراج 🔗 متن کامل @HOWZAVIAN
😍 شوخی ادیبانه با حافظ خان شیرازی! ✍️ تهیه و تنظیم هادی حمیدی از آنجایی که لسان الغیب شیرازی هم از طنز و شوخی های ادیبان معاصر در امان نبوده و نیست برخی از این مطایبات دلنشین نوش جان و طبع‌تان: «به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم» از آن تاریخ دینم کاملاً سوراخ سوراخ است «از نامه سیاه نترسم که روز حشر» همراه خویش لاک غلط‌گیر می‌برم! «بیا که رونق این کارخانه کم نشود» که هست شخص وزیر از سهام‌دارانش! «ناصح به طعنه گفت برو ترک عشق کن» رفتم به یک مؤسسه ترک اعتیاد! «تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد» علی‌الخصوص اگر عضو بیمه هم باشی! «درویش را نباشد برگ سرای سلطان» زیرا که او اصولاً کوبیده دوست دارد! «من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم» گریمش کرده‌اند انگار قبل از فیلمبرداری! «سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد» بی‌خبر بود که ما مشترک کیهانیم @HOWZAVIAN
. 🖍 ادای دِین قلم ✍️ فاطمه میری، نویسنده حوزوی در کوچه‌‌پس‌کوچه‌های شهر قدم می‌زنم، چشمم به گنبد بلند حمدالله مستوفی می‌افتد. هنوز فاتحه‌ای نخوانده به کوچه مرکب‌فروش‌ها می‌رسم. ذهنم در تلاطم است. چندبار از این کوچه رد شدم چرا دقت نکردم؟ کوچه مَرکب‌فروش‌ها یا مُرکّب‌فروش‌ها؟ در دنیای قدیم این کوچه محل چه شغلی بوده؟ شاید مَرکب راهوار می‌فروختند، شاید هم مُرکّب تازه... راستش را بخواهید چیزی نیافتم که حجتی باشد برایم یا مثلاً قسم حضرت عباس بخورم که این است و جز این نیست، اما اگر به پیشینه شهرم نگاه کنم، بیشتر دلم سمت مُرکّب می‌رود، این شهر پایتخت خوشنویسی ایران است، انگار کوچه مُرکّب‌فروش‌ها بیشتر به این‌جا می‌زیبد. این روزها حال و هوای قلمم فرق کرده، انگار می‌خواهد ادای دین کند به یک عمر عزت در سایه پرچمی که نام خدا در وسط آن حک شده‌ است. به همه چیز جور دیگری نگاه می‌کنم، مثلاً حالا همین کوچه... همین کوچه که نمی‌دانم کدامش بخوانم، هر کدامش باشد واج‌آرایی زیبایی دارد. فکر می‌کنم که مُرکّب قلم من، مَرکب راهواری‌است برای بیان حقیقت‌ها، حقیقتی به نام عزت، به نام اقتدار، به‌نام ایران. مَرکب من، همین قلم است که خدا برآن قسم خورده و بر هر آن‌چه می‌نویسد. دلم می‌خواهد با پررنگ‌ترین مُرکّب‌ها بنویسم: «ایران دوستت دارم.» @HOWZAVIAN
✂️ زلف بر باد نده تا نشود داعش شاد اثر هنرمند: سید محمدرضا موسوی @HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لشکر سلبریتی که برای مرگ مهسا امینی اشک تمساح ریختید، زمین به خون ایرانیان رنگین شد نمیخواهید واکنشی نشان دهید؟ ♦️ننگ به شما که حس مردمی بودنتان به خواست آمریکا و اسرائیل میجوشد @serajna @HOWZAVIAN