بسم الله الرحمن الرحیم
#درد_دل
طی سالهای طلبگی و خدمت در مدارس علمیه، با وجود ضعفها و مشکلات فراوانی که وجود داشته و دارد آنچه برایم چشمگیر بود تلاش دلسوزانه و خالصانه اساتید و کادر آموزشی و مدیران حوزوی اعم از مدیران صف و ستاد بود. البته این دلسوزی و اخلاص چشمگیر، لزوما همهگیر نیست و بودند افرادی که کارمند (به معنای منفیاش) بودند و نه عاشق حوزه و طلبهها. این صفات پسندیده البته به معنای انجام صحیح همه وظایف این عزیزان نیست و طبیعتا نقدهایی به ایشان وارد است با این حال و با همه ضعفها و اشکالات، ان شاء الله مورد توجه و رضایت حضرت ولیعصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است.
یکی از دغدغههای مبارک این عزیزان، توجه به طلاب ضعیف است. مراد از طلاب ضعیف، افرادی نیست که به لحاظ هوش و استعداد یا قوه حافظه دچار ضعف هستند بلکه مراد، طلابی است که با اراده خویش ضعیفند. افرادی که یا حال درس خواندن ندارند یا به لحاظ اخلاقی مودب به آداب نشدهاند یا اهل غیبت از کلاساند و یا همه این صفات با هم و البته بیش از آن. آخر ترم هم تلخیص خوان و دعاگو و با تردید بر سر جلسه حاضر میشوند و یا دنبال نمره پاسی هستند یا قبل از آن، درست کردن غیبتها. بیشترین زحمت را برای حوزه و استاد دارند و قطعا کمترین بازده را برای دین. معمولا هم از همه طلبکارند و استاد و حوزه و نظام آموزشی و آسمان و زمین و افلاک مقصرند. در طول ترم استاد باید پیگیر غیبت و نمره و تحقیق کلاسی و غیره ایشان باشد و در آخر هم هزار بهانه و دلیل برای اینکه اگر این درسم بماند فلان میشود و ...
بماند. تجربههای تلخ سالهای مباحثه در حوزه از این دست برای حقیر و سایر اساتید، فراوان است.
نکته مهم این است که وقتی برنامههای حوزه را میبینیم، گویی مسئولین و برنامهریزان حوزه در صددند که به نوعی این افراد را به زور و با لطائفالحیل اهل درس و اخلاق کنند. این حقیر، اجباری شدن حضور و غیاب در سطوح عالی را با همین ملاک فهم میکنم. البته در سطوح پایینتر هم همین است. چندی قبل جلسهای در محضر برخی اساتید و مدیران بودیم. موضوع جلسه، پژوهشهای کلاسی بود. به اعتراض عرض کردم که چرا باید وقت استاد گرفته شود برای طلبهای که حتی حال نگاه به سایت و کانال مدرسه را ندارد و باید با خواهش استاد شروع به فعالیت به اصطلاح پژوهشی کند. بعد هم با چند کپی پیست سر و ته قضیه را هم آورد و مدعی نمره آنچنانی باشد. چرا تمرکز مسئولین و اساتید برای به راه آوردن طلبهای است که نمیخواهد بخواند یا نسبت به درس و بحث، بیمبالات است.
چرا نباید وقت استاد برای طلبهای هزینه شود که واقعا طالب درس است. چقدر فرق است بین طلبه مودب و اهلکار و بحث و پیگیر با طلبهای که چنین نیست. چرا نباید تمرکز مسئولین و اساتید روی نخبگان بالقوه باشد. تجربه نشان داده که راهبری حوزه و در نتیجه جامعه اسلامی با نخبگان است. اگر کسی وضعیت آییننامهها و دغدغههای مسئولین را رصد کند تصدیق خواهد کرد که تمرکز بر نخبهپروری نیست بلکه تمرکز بر ضعفا است. شاید بتوان گفت که به جای اینکه 80٪ تمرکز بر نخبهپروری باشد و 20٪ برای سایرین متاسفانه این نسبت، معکوس است. طلبه نخبه گاهی با همه تلاشش در این برنامه آموزشی جا نمیشود. چه فکری برای او کردهایم؟ برنامهها و کلاسهای حوزوی، نماز جماعت نیست که اضعف مامومین را رعایت کنیم. این نکته زمانی بیشتر خودنمایی میکند که میبینیم این برنامهها بعضا مزاحم برنامه نخبهپروری است. میتوان این تزاحمات را در برخی موارد نشان داد. حقیر یقین دارم که اگر تمرکز بر نخبهپروری باشد برنامههای کنونی حوزوی تغییر اساسی خواهد کرد و اثرش صدچندان خواهد بود.
چشمها را باید شست...
#مجتبی_قربانی_همدانی
#حوزه
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
کانال تأمّلات طلبگی:
@ghorbani_hamedani