eitaa logo
مؤسسه حیات طیبه
1.3هزار دنبال‌کننده
208 عکس
45 ویدیو
158 فایل
کانال رسمی اطلاع‌رسانی مؤسسه آموزشی پژوهشی فرهنگی حیات طیبه 🏢 مکان: قم، بلوار امین، کوچه ۸، اولین فرعی سمت راست، انتهای کوچه، پلاک ۸۱. صفحه آپارات: https://www.aparat.com/hti_ir 📬 ارتباط با ادمین: 🆔 @hti_ir_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم یک نکته مهم گاهی برخی خیال می کنند که خب ما فلان دانش را خواندیم و تمام کردیم. نمره اش هم بیست شد و احتمالا بلدیم تدریس کنیم. یعنی الان این علم از نظر ما تمام شده است و آماده ایم بریم سراغ علم دیگر. چقدر از ما چنین احساسی نسبت به خیلی علوم پیدا می کنیم؟! اگر چنین احساسی داریم باید گفت که اصلا وارد این علم نشده ایم تا بخواهیم پیروزمندانه از آن خارج شویم. ورود به یک علم یعنی ورود به مسائل و سوالات آن علم و یافتن پاسخ آن سوالها نه اینکه پاسخ هایی که دیگران به این سوالات دادند که در قالب نظریات علمی مطرح می شود را یاد بگیریم و نهایتا تصور خوبی از آن نظریه داشته باشیم. اگر برخورد مسئولانه و مجتهدانه با سوالات یک علم داشته باشیم و خودمان را موظف به پاسخ آنها بدانیم در این صورت تازه روحیه علمی پیدا کردیم. اگر کسی روحیه علمی پیدا کرد خواهد دید که سوالات یک علم تمام نمی شود و اگر از بزرگان هر دانش بپرسیم که شما دیگر در آن علم سوالی ندارید خواهند گفت ما بیش از آنچه می دانیم سوالاتی داریم که هنوز پاسخ آنها را نیافته ایم. ورود جدی به یک علم بیش از هر چیز نیازمند استادی است که خود وارد علم شده باشد. شنای دیگران را تماشا کردن، شنا نیست. باید داخل آب پرید و دست و پا زد. اما مربی ای که خود شنا بلد نیست نمی تواند عملا به دیگران شنا کردن یاد دهد. 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 @ghorbani_hamedani
2.37M
بسم الله الرحمن الرحیم ✅ اندر حکایت سیر مطالعاتی برخی از طلاب مستعد و کوشا بعضا از اساتید، برای رشته یا موضوع مورد علاقه خود، سیر مطالعاتی درخواست می کنند. این فایل صوتی نگاهی انتقادی به این شیوه درس خواندن دارد. ❓ آیا اساسا سیر مطالعاتی داشتن خوب است؟ ❓ جایگاه استاد، کتاب و سیر مطالعاتی در تحصیل حوزوی و رسیدن به سطح تحقیق و پژوهش یا اجتهاد چیست؟ @ghorbani_hamedani
بسم الله الرحمن الرحیم نیاز به تولید علم در حوزه پسا انقلاب یک ضرورت انکار ناشدنی است. اما تولید علم به چه معناست؟ نوشتن یک مقاله یا پایان نامه پژوهشی که ممکن است جایزه ای هم دریافت کرده باشد لزوما به معنای تولید علم نیست. ما امروز نیازمند طلبه ای هستیم که توان حل مساله و بیان راهکار جدید در مسائلی داشته باشد که قبلا به هیچ عنوان مطرح نشده است. اگر کسی خودش را پژوهشگر می داند نگاه کند در مقالات و نوشته جاتش و از خود بپرسد من کدام مساله و مشکل علمی را حل کرده ام و کدام پیشنهاد من زمینه های علمی جدیدی را باز کرده است. تولید علم زمانی شروع می شود که طلبه در پایه اول و دوم، احساس کند فلان مطلب کتاب را صحیح نمی داند و شروع به دادن راه حل کند. طبیعتا راه حل او یا نقدش لزوما صحیح نیست و ممکن است با مختصر مشورتی با استاد فن، باطل بودنش آشکار شود. اما طلبه ای که روحیه اش منفعلانه است و هر چه در کتاب است را وحی می پندارد و اگر از او بپرسیم کدام نقطه از کتاب ابهام یا اشکال دارد (البته این سوال از طلبه ای است که کتاب را جویده است نه هر طلبه سطحی و کم عمق) او نتواند جایی را نشان دهد می توان گفت که چنین طلبه ای روحیه نقد و اشکال و حل مساله و در نهایت تولید علم را ندارد. انسان یک شبه تولیدگر علم نمی شود. طلبه ای که ده سال در دوره سطح تمام همّش مصروف فهم دیدگاه شیخ و آخوند رضوان الله علیهما شده است در درس خارج هم مشغول فهم نظریات حضرت امام و شهید صدر و محقق عراقی و کمپانی و نائینی و حاج آقا رضا همدانی و دیگر بزرگان رضوان الله علیهم اجمعین خواهد بود. طلبه منفعل تا آخر درس خارج هم منفعل است. زیاد کتاب خواندن و زیاد کلاس رفتن نه تنها کمکی به تولید علم نمی کند بلکه مضر است. کسانی که زیاد مطالعه می کنند و زیاد کلاس می روند ذهنشان فرصت حلاجی و فهم عمیق را از دست می دهد. در این حالت ذهن هر مطلبی که می شنود یا می خواند سعی می کند درست فهم کند و سپس قانع می شود که تمام شد. در حالی که ذهن انسان تولید گر پس از فهم دقیق یک سخن تاره به فکر نقد و بررسی دقیق و تصدیق فعالانه است. برای اینکه تولید گر علم باشیم کمتر کتاب بخوانیم، کمتر کلاس برویم، کمتر درس بگوییم و بیشتر فکر کنیم. 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 کانال تأمّلات طلبگی: @ghorbani_hamedani
بسم الله الرحمن الرحیم کیست؟ پس از انقلاب اسلامی، به علم و عالمان توجه ویژه ای شد و سعی شد تا حدودی برای این قشر امکانات و شرایط مالی و غیر مالی ای فراهم شود تا بتوانند مشکلات کشور را بیش از پیش حل کنند. در این میان، سازمانهایی چون بنیاد نخبگان تشکیل شد که وظیفه آن حمایت از این قشر فرهیخته است. اما به راستی نخبه کیست؟ ما چه کسی را نخبه می دانیم؟ به خصوص در حوزه علمیه به چه کسی نخبه گفته می شود و چه شرایطی برای نخبگی لحاظ می شود؟ متاسفانه شاهدیم که با وجود تلاش برای حمایت از نخبگان، ظاهرا شاقول نخبه سنجی ما در موارد متعددی چندان میزان نیست. امروز اگر طلبه یا دانشجو یا دانش آموزی معدل 20 داشته باشد بنده به شخصه اصلا تعجب و تحسینی نسبت به او ندارم. معدل 20 یعنی این شخص شب امتحان یا نهایتا چند هفته قبل از امتحان، مواد امتحانی را خوب مطالعه کرده و آنها را به خوبی حفظ کرده است و چه بسا نشان از حافظه خوب وی دارد. نه اینکه کسی که معدل 20 است حتما نخبه نیست اما معدل بالا یا رتبه تک رقمی و امثال آن ملاک صحیحی برای نخبگی نیست. گاهی ما در مقابل اطلاعات وسیع افراد و اصطلاحات فراوانی که استفاده می کنند منفعل می شویم. گاهی این چنین افرادی پژوهش های زیادی را نیز انجام داده اند و چه بسا کتابهایی را هم نوشته اند. اما متاسفانه صدای خود این فرد در پژوهش هایش به گوش نمی رسد. گاهی درس خارج یا دروس در سطح دکتری چنین افرادی نیز به بیان اقوال و مقایسه آنها و نهایتا داوری بین آنها ختم می شود. اینها هم ملاک نخبگی را ندارند البته با توجه به تذکری که در بند قبل داده شد. پس نخبه کیست؟؟ نخبه به خصوص نخبه علمی عبارت است از فردی که در یک رشته علمی، توان حل مساله دارد به طوری که این حل مساله از عهده غالب دانش وران آن علم، خارج است. وقتی قرار است ببینیم که یک فرد نخبه است یا خیر نه معدل و نه وسعت اطلاعات او را نمی سنجیم بلکه قدرت او در حل مساله و ارائه راهکارهای مبتکرانه او ملاک صحیح نخبگی است. کسی که پس از سالها مطالعه در یک علم خودش به عنوان یک بازیگر در یک علم وارد نشده و همیشه تماشاچی یا نهایتا داور بوده است نمی تواند نخبه لقب گیرد. البته فراوان اند طلابی که استعداد نخبگی دارند اما روش غلط آموزشی و دور از دسترس کردن بزرگان علمی و ارزش دادن به مواردی مانند معدل و تعداد آثار پژوهشی و غیره مسیر نخبگی ایشان را تغییر می دهد. برای نخبه شدن باید قوه تفکر و خلاقیت و ابتکار را زنده کرد. چقدر نظام آموزشی و به طور کلی قوانین حوزه ما چنین مسیری را برای طلاب فراهم می کند؟ پ.ن: نخبه منتظر هیچ فرد یا سازمانی نمی ماند. 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 کانال تأمّلات طلبگی: @ghorbani_hamedani
بسم الله الرحمن الرحیم طی سال‌های طلبگی و خدمت در مدارس علمیه، با وجود ضعف‌ها و مشکلات فراوانی که وجود داشته و دارد آنچه برایم چشمگیر بود تلاش دلسوزانه و خالصانه اساتید و کادر آموزشی و مدیران حوزوی اعم از مدیران صف و ستاد بود. البته این دلسوزی و اخلاص چشمگیر، لزوما همه‌گیر نیست و بودند افرادی که کارمند (به معنای منفی‌اش) بودند و نه عاشق حوزه و طلبه‌ها. این صفات پسندیده البته به معنای انجام صحیح همه وظایف این عزیزان نیست و طبیعتا نقدهایی به ایشان وارد است با این حال و با همه ضعفها و اشکالات، ان شاء الله مورد توجه و رضایت حضرت ولی‌عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. یکی از دغدغه‌های مبارک این عزیزان، توجه به طلاب ضعیف است. مراد از طلاب ضعیف، افرادی نیست که به لحاظ هوش و استعداد یا قوه حافظه دچار ضعف هستند بلکه مراد، طلابی است که با اراده خویش ضعیفند. افرادی که یا حال درس خواندن ندارند یا به لحاظ اخلاقی مودب به آداب نشده‌اند یا اهل غیبت از کلاس‌اند و یا همه این صفات با هم و البته بیش از آن. آخر ترم هم تلخیص خوان و دعاگو و با تردید بر سر جلسه حاضر می‌شوند و یا دنبال نمره پاسی هستند یا قبل از آن، درست کردن غیبت‌ها. بیشترین زحمت را برای حوزه و استاد دارند و قطعا کمترین بازده را برای دین. معمولا هم از همه طلبکارند و استاد و حوزه و نظام آموزشی و آسمان و زمین و افلاک مقصرند. در طول ترم استاد باید پیگیر غیبت و نمره و تحقیق کلاسی و غیره ایشان باشد و در آخر هم هزار بهانه و دلیل برای اینکه اگر این درسم بماند فلان می‌شود و ... بماند. تجربه‌های تلخ سال‌های مباحثه در حوزه از این دست برای حقیر و سایر اساتید، فراوان است. نکته مهم این است که وقتی برنامه‌های حوزه را می‌بینیم، گویی مسئولین و برنامه‌ریزان حوزه در صددند که به نوعی این افراد را به زور و با لطائف‌الحیل اهل درس و اخلاق کنند. این حقیر، اجباری شدن حضور و غیاب در سطوح عالی را با همین ملاک فهم می‌کنم. البته در سطوح پایین‌تر هم همین است. چندی قبل جلسه‌ای در محضر برخی اساتید و مدیران بودیم. موضوع جلسه، پژوهش‌های کلاسی بود. به اعتراض عرض کردم که چرا باید وقت استاد گرفته شود برای طلبه‌ای که حتی حال نگاه به سایت و کانال مدرسه را ندارد و باید با خواهش استاد شروع به فعالیت به اصطلاح پژوهشی کند. بعد هم با چند کپی پیست سر و ته قضیه را هم آورد و مدعی نمره آنچنانی باشد. چرا تمرکز مسئولین و اساتید برای به راه آوردن طلبه‌ای است که نمی‌خواهد بخواند یا نسبت به درس و بحث، بی‌مبالات است. چرا نباید وقت استاد برای طلبه‌ای هزینه شود که واقعا طالب درس است. چقدر فرق است بین طلبه مودب و اهل‌کار و بحث و پیگیر با طلبه‌ای که چنین نیست. چرا نباید تمرکز مسئولین و اساتید روی نخبگان بالقوه باشد. تجربه نشان داده که راهبری حوزه و در نتیجه جامعه اسلامی با نخبگان است. اگر کسی وضعیت آیین‌نامه‌ها و دغدغه‌های مسئولین را رصد کند تصدیق خواهد کرد که تمرکز بر نخبه‌پروری نیست بلکه تمرکز بر ضعفا است. شاید بتوان گفت که به جای اینکه 80٪ تمرکز بر نخبه‌پروری باشد و 20٪ برای سایرین متاسفانه این نسبت، معکوس است. طلبه نخبه گاهی با همه تلاشش در این برنامه آموزشی جا نمی‌شود. چه فکری برای او کرده‌ایم؟ برنامه‌ها و کلاس‌های حوزوی، نماز جماعت نیست که اضعف مامومین را رعایت کنیم. این نکته زمانی بیشتر خودنمایی می‌کند که می‌بینیم این برنامه‌ها بعضا مزاحم برنامه نخبه‌پروری است. می‌توان این تزاحمات را در برخی موارد نشان داد. حقیر یقین دارم که اگر تمرکز بر نخبه‌پروری باشد برنامه‌های کنونی حوزوی تغییر اساسی خواهد کرد و اثرش صدچندان خواهد بود. چشم‌ها را باید شست... 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 کانال تأمّلات طلبگی: @ghorbani_hamedani
مقاله بایسته های علمی عالم دینی عصر انقلاب با تاکید بر عرصه تولید علم.pdf
15.82M
بسم الله الرحمن الرحیم مقاله «بایسته های علمی عالم دینی عصر انقلاب با تاکید بر عرصه تولید علم» این مقاله در همایش کشوری «نقش حکمت اسلامی در انقلاب اسلامی» پذیرش و در بخش کلام اسلامی ارائه شده است و علاوه بر آن در مجله پژوهشنامه حکمت و فلسفه اسلامی (پاییز و زمستان 1398 - شماره 53) چاپ شده است. در این مقاله، بایسته های علمی و مسیر کلی درسی طلبه ای بیان می‌شود که بنای تولید علم در مقیاس تمدن اسلامی را دارد. توان تولید علم دینی برای بنای تمدن دینی نیازمند اجتهاد مبتکرانه و نه مقلدانه در همه علوم دینی است. در این مقاله سه مرحله مطالعاتی که شامل سطح، خارج ابتدایی و خارج نهایی است معرفی شده و الزامات هر کدام بیان شده است. لینک مقاله: 📚 http://noo.rs/elnSn 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 کانال تأمّلات طلبگی: @ghorbani_hamedani_t
بسم الله الرحمن الرحیم یک نکته مهم گاهی برخی خیال می کنند که خب ما فلان دانش را خواندیم و تمام کردیم. نمره اش هم بیست شد و احتمالا بلدیم تدریس کنیم. یعنی الان این علم از نظر ما تمام شده است و آماده ایم بریم سراغ علم دیگر. چقدر از ما چنین احساسی نسبت به خیلی علوم پیدا می کنیم؟! اگر چنین احساسی داریم باید گفت که اصلا وارد این علم نشده ایم تا بخواهیم پیروزمندانه از آن خارج شویم. ورود به یک علم یعنی ورود به مسائل و سوالات آن علم و یافتن پاسخ آن سوالها نه اینکه پاسخ هایی که دیگران به این سوالات دادند که در قالب نظریات علمی مطرح می شود را یاد بگیریم و نهایتا تصور خوبی از آن نظریه داشته باشیم. اگر برخورد مسئولانه و مجتهدانه با سوالات یک علم داشته باشیم و خودمان را موظف به پاسخ آنها بدانیم در این صورت تازه روحیه علمی پیدا کردیم. اگر کسی روحیه علمی پیدا کرد خواهد دید که سوالات یک علم تمام نمی شود و اگر از بزرگان هر دانش بپرسیم که شما دیگر در آن علم سوالی ندارید خواهند گفت ما بیش از آنچه می دانیم سوالاتی داریم که هنوز پاسخ آنها را نیافته ایم. ورود جدی به یک علم بیش از هر چیز نیازمند استادی است که خود وارد علم شده باشد. شنای دیگران را تماشا کردن، شنا نیست. باید داخل آب پرید و دست و پا زد. اما مربی ای که خود شنا بلد نیست نمی تواند عملا به دیگران شنا کردن یاد دهد. 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 کانال تأمّلات طلبگی: @ghorbani_hamedani
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🌱 🔴 مخدر خطرناکی که بسیاری از طلبه‌ها و دانشجویان به آن مبتلا هستند. 🔸 مخدر به موادی گفته می‌شوند که سبب بی‌حسی و رخوت می‌شوند و در طب، گاهی برای کاهش احساس درد تجویز می‌شوند. (لغت‌نامه دهخدا). مخدر سبب می‌شود دردی که وجود دارد احساس نشود و لذا اگر کسی معتاد به آن شد با همین احساس بی‌دردی و رخوت دچار سرخوشی و بی‌خیالی می‌شود. متاسفانه امروزه بسیاری از طلبه‌ها به مخدری مبتلا هستند که سال‌های طلایی طلبگی آن‌ها را با یک احساس سرخوشی از آن‌ها می‌گیرد و وقتی این سال‌ها به اتمام می‌رسد و این مخدر دیگر به کار نمی‌آید تازه مشخص می‌شود چه بیماری‌ای این روح را فراگرفته است در حالی که همه این سال‌های طلایی باید به درمان آن بیماری و ضعف می‌گذشت. 🔹 نظام تعلیم و تربیت حوزه – و البته دانشگاه و آموزش و پروش – وظیفه دارد تا طلبه را از بعدهای مختلف به خصوص بعد علمی رشد دهد و به مرحله‌ای برساند که او بی‌نیاز از استاد به تدریس و تحقیق در حداقل یک شاخه علمی بپردازد. این وظیفه کمابیش به دلائل مختلف تحقق پیدا نمی‌کند. در عوض در این نظام آموزشی، ناآگاهانه مخدری به نام «نمره» و «مرتبه علمی» (پایه و سطح و مدارک دانشگاهی و ...) به دانش‌پژوه تزریق می‌شود. طلبه بهترین سال‌های عمرش را در نظامی می‌گذراند که ملاک همه ارزیابی‌های علمی نه میزان توانایی علمی او بلکه عددی است که در کارنامه او ثبت است و پس از مدتی این نمرات تبدیل به مدرک می‌شود. 🔸 نمره و مدرک مخدری است که درد و ضعف علمی طلبه‌ها را تسکین می‌دهد. نمره 20 در یک امتحان حافظه‌محور که امروزه متاسفانه در غالب - اگر نگوییم همه – مراکز علمی صرفا دلالت می‌کند که دانش‌پژوه چند روز قبل از امتحان، منبع امتحان را مطالعه کرده است. این نمره ملاک فارغ‌التحصیلی طلبه از یک درس است در حالی که ملاک فارغ‌التحصیلی از یک علم عبارت است از دو ویژگی : «توانایی تدریس» و «توانایی پژوهش». طلبه زمانی از یک درس فارغ‌التحصیل می‌شود و به استاد نیاز ندارد که هم بتواند کتب درسی آن رشته را تدریس کند و هم اگر مساله‌ای در آن رشته علمی وجود داشت بتواند آن را حل کند. امتحانات حافظه‌محور کنونی به هیچ‌عنوان دال بر این دو توانایی نیستند و چه بسا فردی که نمره 20 هم گرفته باشد بعد از امتحان بسیاری از محفوظاتش را از دست بدهد چراکه غرض از حفظ مطالب پاس کردن امتحان است و بس. 🔹 امروزه با این سطح از تدریس صرفا طلبه‌هایی را تربیت می‌کنیم که دلخوش‌اند که 10 پایه با معدل بالا گذرانده‌اند اما بسیاری از ایشان که نمرات بالایی هم دارند به دو توانایی فوق‌الذکر در غالب دانش ها نرسیده‌اند. نظام تشویق و تنبیه طلاب هم بر این اساس تنظیم شده است و لذا طلبه ارزشمند طلبه‌ای نیست که اهل فکر و سوال و ابتکار در علم است بلکه طلبه ارزشمند طلبه‌ای است که می‌تواند شب امتحان خوب مطالب را حفظ کند. این نظام ارزش‌گذاری، طبیعتا طلبه را دچار سوءفهم از مسیر طلبگی می‌کند. او در بهترین سال‌های طلبگی دلخوش است که نمره‌ای گرفته و مدارکی را انباشته کرده است. وقتی این مخدر به پایان می‌رسد و طلبه به درس خارج می‌رسد و به طور جدی نیازمند شکوفایی علمی است می‌بیند که دستش خالی است و سرگردان به دنبال مدرکی می‌گردد که مشکلات معیشتی و مانند آن را در پناه آن مرتفع سازد. 🔸 توجه داریم که عدم دلالت نمره بر موفق‌بودن و ارزشمند بودن طلبه به معنای دلالت آن بر کم‌ارزشی طلبه نیست. چنین نیست که هر که نمره 20 می‌گیرد طلبه ارزشمندی نیست بلکه طبیعتا طلبه‌ای که خوب درس خوانده هم می‌تواند نمره بالا بگیرد اما مهم ملاکی است که نظام آموزشی به طلبه ارزشمند می‌دهد. تا زمانی که نظام آموزشی ما حافظه‌محور است و تازمانی که دغدغه استاد اتمام محدوده است و دغدغه طلبه، پاس کردن امتحان؛ این مخدر کار خود را خواهد کرد. عالمی از نو بباید ساخت و از نو آدمی. ✍️ 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 کانال تأمّلات طلبگی: @ghorbani_hamedani_t
مؤسسه حیات طیبه
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🌱 🔴 مخدر خطرناکی که بسیاری از طلبه‌ها و دانشجویان به آن مبتلا هستند. 🔸 م
بسم الله الرحمن الرحیم وظیفه طلبه در این نظام آموزشی حافظه محور که طلاب را بر اساس نمره ارزش‌گذاری می‌کند چیست؟ وظیفه طلبه این است که خود را از این توهمات خارج کند. بل الانسان علی نفسه بصیرة. خودمان را با نمره و مدرک گول نزنیم. در مرحله دوم باید بدانیم که در چه وضعیتی هستیم. اگر در دانشی به دو ملاک «توانایی تدریس» و «توانایی پژوهش» نرسیدیم برگردیم و از اول شروع کنیم ولو طلبه درس خارج هستیم. برای این منظور لازم است یک برنامه دقیق و جامع داشته باشیم. باید به ترتیب برای خودمان پروژه تعریف کنیم تا در هر دانشی به این سطح از توانایی برسیم. پروژه صرف، پروژه نحو، پروژه منطق و ... . تعیین پروژه به این معناست که کار اصلی ما در یک بازه زمانی تمرکز بر آن موضوع درسی است. مثلا ممکن است طلبه‌ای پایه ۸ باشد اما پروژه‌اش دانش صرف باشد. پس باید عمده وقت و مشغولیت ذهنی‌اش در دانش صرف هزینه شود. خب سوال این است که پس دروس حوزه را چه کار کنیم. در جواب باید گفت این دروس را باید تدبیر و مدیریت کرد. باید به قدری خواند که صرفا یک تصور متوسط از آن‌ها داشت. در حدی که بتوانیم متن را بخوانیم و بفهمیم نه بیشتر. البته این مراحل باید زیر نظر استاد باشد که نه طلبه غرق در این دانش‌های ابتدایی شود و نه سطحی از آن‌ها عبور کند. همچنین استاد در این مراحل می‌تواند گره‌های ذهنی طلبه را باز نماید. هرچند اگر مطالب به صورت سطحی یاد گرفته شده بهتر است در کنار یک استاد مطالب به صورت اجتهادی (در مرحله خارج ابتدایی)* مطالعه شود. *مرحله خارج ابتدایی مرحله دوم از مراحل سه‌گانه آموزش است که در مقاله «بایسته‌های علمی عالم دینی عصر انقلاب با تاکید بر عرصه تولید علم»‌ تبیین شده است. ✍️ 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 کانال تأمّلات طلبگی: @ghorbani_hamedani_t
هدایت شده از مؤسسه حیات طیبه
بسم الله الرحمن الرحیم کیست؟ پس از انقلاب اسلامی، به علم و عالمان توجه ویژه ای شد و سعی شد تا حدودی برای این قشر امکانات و شرایط مالی و غیر مالی ای فراهم شود تا بتوانند مشکلات کشور را بیش از پیش حل کنند. در این میان، سازمانهایی چون بنیاد نخبگان تشکیل شد که وظیفه آن حمایت از این قشر فرهیخته است. اما به راستی نخبه کیست؟ ما چه کسی را نخبه می دانیم؟ به خصوص در حوزه علمیه به چه کسی نخبه گفته می شود و چه شرایطی برای نخبگی لحاظ می شود؟ متاسفانه شاهدیم که با وجود تلاش برای حمایت از نخبگان، ظاهرا شاقول نخبه سنجی ما در موارد متعددی چندان میزان نیست. امروز اگر طلبه یا دانشجو یا دانش آموزی معدل 20 داشته باشد بنده به شخصه اصلا تعجب و تحسینی نسبت به او ندارم. معدل 20 یعنی این شخص شب امتحان یا نهایتا چند هفته قبل از امتحان، مواد امتحانی را خوب مطالعه کرده و آنها را به خوبی حفظ کرده است و چه بسا نشان از حافظه خوب وی دارد. نه اینکه کسی که معدل 20 است حتما نخبه نیست اما معدل بالا یا رتبه تک رقمی و امثال آن ملاک صحیحی برای نخبگی نیست. گاهی ما در مقابل اطلاعات وسیع افراد و اصطلاحات فراوانی که استفاده می کنند منفعل می شویم. گاهی این چنین افرادی پژوهش های زیادی را نیز انجام داده اند و چه بسا کتابهایی را هم نوشته اند. اما متاسفانه صدای خود این فرد در پژوهش هایش به گوش نمی رسد. گاهی درس خارج یا دروس در سطح دکتری چنین افرادی نیز به بیان اقوال و مقایسه آنها و نهایتا داوری بین آنها ختم می شود. اینها هم ملاک نخبگی را ندارند البته با توجه به تذکری که در بند قبل داده شد. پس نخبه کیست؟؟ نخبه به خصوص نخبه علمی عبارت است از فردی که در یک رشته علمی، توان حل مساله دارد به طوری که این حل مساله از عهده غالب دانش وران آن علم، خارج است. وقتی قرار است ببینیم که یک فرد نخبه است یا خیر نه معدل و نه وسعت اطلاعات او را نمی سنجیم بلکه قدرت او در حل مساله و ارائه راهکارهای مبتکرانه او ملاک صحیح نخبگی است. کسی که پس از سالها مطالعه در یک علم خودش به عنوان یک بازیگر در یک علم وارد نشده و همیشه تماشاچی یا نهایتا داور بوده است نمی تواند نخبه لقب گیرد. البته فراوان اند طلابی که استعداد نخبگی دارند اما روش غلط آموزشی و دور از دسترس کردن بزرگان علمی و ارزش دادن به مواردی مانند معدل و تعداد آثار پژوهشی و غیره مسیر نخبگی ایشان را تغییر می دهد. برای نخبه شدن باید قوه تفکر و خلاقیت و ابتکار را زنده کرد. چقدر نظام آموزشی و به طور کلی قوانین حوزه ما چنین مسیری را برای طلاب فراهم می کند؟ پ.ن: نخبه منتظر هیچ فرد یا سازمانی نمی ماند. 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 کانال تأمّلات طلبگی: @ghorbani_hamedani