بسم الله الرحمن الرحیم
یک سوال:
در طرحنامه نویسی چرا بیان عنوان لازم است؟ عنوان یکی از اطلاعات فرعی مقاله است. مواردی مانند نو بودن، ارزشمندی حل، ضرورت، تناسب با امکانات پژوهشی محقق و غیره از ویژگی های مساله پژوهش است. یک مساله خوب ممکن است تبدیل به عناوین صححیح یا غلط شود. مثلا اگر مفهوم شناسی، مساله یک تحقیق باشد و مساله تحقیق ویژگی های یک مساله پژوهشی را داشته باشد اما عنوان مساله «معنا و مفهوم ....» باشد در این صورت مساله صحیح است اما عنوان ویژگی های عنوان را ندارد. طرحنامه در واقع بیان تصور ما از پژوهش است و به عنوان مقدمه برای ورود به پژوهش. آیا برای ورود به یک پژوهش دانستن عنوان لازم است؟
به نظر اصلا طرح عنوان در طرحنامه برای نوپژوهشگران آفت هم دارد. چرا که به جای اینکه به دنبال مساله باشند به دنبال عنوان می گردند. این نکته ای است که بسیاری از اساتید راهنمای پژوهش با آن درگیرند. شخص، عنوانی را مطرح می کند اما نمی تواند سوالش را خوب توضیح دهد. چرا که ذهن او عنوان ربا است نه مساله ربا در حالی که ذهن پژوهشگر مساله ربا باید باشد.
رابطه سوالات فرعی تحقیق با ساختار و عناوین فرعی، متناظر با رابطه سوال اصلی مقاله با عنوان مقاله است. اگر به این نتیجه برسیم که عنوان تحقیق در طرحنامه لازم نیست می توان گفت که بیان ساختار هم لازم نیست.
در مقابل باید سوالات فرعی تحقیق بیشتر فربه شوند به این صورت که وقتی بخش سوالات فرعی را می خوانیم بدانیم که دقیقا چه فرایندی در حل مساله اصلی پژوهش طی می شود.
#آموزش_پژوهش
#طرحنامه
#پژوهش
#عنوان
#ساختار
#سوال_اصلی
#سوالات_فرعی
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
کانال تأمّلات طلبگی:
@ghorbani_hamedani
بسم الله الرحمن الرحیم
✅ #تاملی_در_سوالات_فرعی_پژوهش
بیان می شود که سوالات فرعی پژوهش همان سوال اصلی است که بخش بخش شده است، درست مانند کیکی که تکه تکه می کنیم که اگر همه آن اجزاء را در کنار هم قرار دهیم باز هم همان کیک اولیه می شود. در این حالت سوال اصلی غیر از سوالات فرعی و به نوعی جامع آنها باید باشد. این تلقی عمومی از سوالات فرعی است.
در برخی موارد سوال اصلی ما به گونه ای است که خود سوال قابل تفکیک و شکستن است. مثلا اگر بخواهیم یک مطلب را از سه زاویه مختلف بررسی کنیم هر کدام از آنها می توانند یک سوال فرعی باشند. در این صورت ما سوال را می شکنیم و از میان سوال اصلی چند سوال فرعی را استخراج می کنیم.
در مقابل گاهی پاسخ به سوال اصلی به یک فرایند نیاز دارد. به تعبیر دیگر گاهی ما برای پاسخ به یک سوال اصلی باید یک مسیر را طی کنیم. در اینجا اگر بخواهیم پژوهش را تبدیل به چند بخش کنیم هر بخش، پاسخ به قسمتی از سوال فرعی نیست بلکه گاهی این بخش ها مقدماتی هستند برای پاسخ به سوال اصلی. در این حالت ما سوال اصلی را نمی شکنیم بلکه پاسخ را تکه تکه کرده و هر مرحله را به مثابه یک فصل یا بخش ارائه می کنیم. بنابراین هر بخش از پژوهش های این گونه، بخشی از جواب به سوال اصلی است نه جواب به بخشی از سوال اصلی (دقت)
در حالت اول ما سوال اصلی را شکسته ایم لذا مناسب است که با چیزی به نام سوال فرعی روبرو باشیم. سوال فرعی بخشی از سوال اصلی است. اما در حالت دوم حداقل در برخی موارد بخش ها و فصلهای پژوهش پاسخ به سوالات مقدماتی هستند. لذا ما در اینجا با سوالات فرعی روبرو نیستیم بلکه با سوالات مقدماتی روبرو هستیم. اگر چنین باشد در این صورت ممکن است بخش آخر یا یکی از فصلهای نهایی پژوهش جمع بندی موارد گذشته و پاسه به سوال اصلی باشد. طبیعی است که این بخش بدون پاسخ به آن سوالات مقدماتی قابل پاسخ نیست لذا این فصل در واقع پاسخ به سوال اصلی است مشروط به اینکه آن فصلهای مقدماتی هم وجود داشته باشد. طبق این بیان در برخی پژوهش ها ما سوالات فرعی نداریم. لذا پیشنهاد این است که در بخش سوالات فرعی و ساختار پژوهش به جای نوشتن سوالات فرعی روال حل مساله بیان شود و کیفیت پاسخ به سوال اصلی مطرح شود اعم از اینکه این پاسخ با شکستن سوال اصلی همراه است یا یک فرایند مرحله به مرحله که در آخر آن به حل سوال اصلی می رسیم.
پ.ن.1: البته برای هر کدام از این موارد ان شاء الله مثالهایی باید زده شود که سعی می کنم به زودی تقدیم کنم.
پ.ن.2: این مطلب را با یکی از اساتید خوب و مطرح پژوهش (حفظه الله) هم مطرح کردم و ایشان هم اشکال را پذیرفتند و آن را نیازمند دقت و تامل دانستند. ان شاء الله منتظر تاملات بزرگواران هستیم.
#آموزش_پژوهش
#مساله_تحقیق
#سوال_اصلی
#سوال_فرعی
#طرحنامه
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
کانال تأمّلات طلبگی:
@ghorbani_hamedani