eitaa logo
پژوهشکده تاریخ معاصر
2.4هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
74 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ تفرشی: نگاه افسانه‌ای به رضاشاه خطرناک است/ قدیس‌سازی از او بی‌فایده است دکتر ، پژوهشگر تاریخ در لندن، طی سخنانی عنوان کرد: در سال‌های اخیر به‌ویژه دو دهه اخیر که رسانه‌های دیداری و شنیداری فارسی‌زبان خارج از کشور گسترش پیدا کرده‌اند، یک تصویر و تصوری از طریق تبلیغات پژوهشی رضاشاه رشد پیدا کرده که یک نگاه نوستالژیک افسانه‌ای درباره رضاشاه است که به مردم عادی هم منتقل می‌شود و آن این است که اگر رضاشاه بر حکومت می‌ماند، مشکلات حل می‌شد. این نگاه عوامانه و کوچه‌بازاری تا حد زیادی بوده، اما از آنجایی خطرناک می‌شود که در میان نخبگان و دانشگاهیان نیز به صورت ابزاری رخنه می‌کند.   وی در ادامه افزود: من البته از جمله افرادی نیستم که صفر تا صد دوره قبل را بد ببینم، اما این جوی که در سال‌های اخیر در خارج از کشور و در داخل کشور به قدیس‌سازی از رضاشاه پرداخته خطرناک است. ضمن اینکه انگیزه سیاسی و تبلیغاتی ضد ایرانی دارد، برای آموزه‌ها و رویه‌های علمی دانشگاهی خطر دارد و این مسئله باعث می‌شود که بحث و بررسی مسائل ایران در دوران دشوار شود.   تفرشی همچنین توضیح داد: در صحبت‌های دوستانم این را شنیدم و قبلا هم در مسائل مختلف تاریخ معاصر به‌ویژه دوره رضاشاه بود که برخی به منابع داخلی دسترسی ندارند و برخی هم به منابع خارجی. همین عدم دسترسی باعث می‌شود که محققان برجسته‌ای که راجع به یک دوره صحبت می‌کنند و حتی نامدار هم هستند به‌صراحت چیزهایی می‌گویند که شاید کامل نباشد. مهم‌ترین دلیل بی‌اعتنایی به مسائل داخلی عدم دسترسی به منابع و دانش نسبت به آنهاست. برخی هم مسائل داخلی را کم‌ارزش می‌دانند و به‌نوعی نسبت به منابع داخلی بی‌اعتنایی می‌کنند.   وی بیان کرد: همه مسائل امروز را می‌توان در سه بعد بررسی کرد: مسائل داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی که بدون توجه به هر سه اینها نمی‌توان تصویر درست به مسائل داشت. صرف نظر از این مسائل مربوط به دوره رضاشاه به لحاظ موضوعی و زمانی هم مدنظر است.   تفرشی اظهار کرد: تقسیم‌بندی من از دوره رضاشاه سه وجه دارد: دوره اول که به نوعی نیازهای اجتماعی داخل ایران مردم را مجاب کرد که نسبت به ریشه‌های خارجی کودتا حساسیتشان کمتر شود و یک تعاملی با حکومت پیدا کنند، ولی دوره دوم دوره تضارب و تقابل و رویارویی جامعه سنتی و حکومت رضاشاه به‌ویژه براساس سه رکن احزاب، روزنامه‌ها و مجلس است که هر سه اینها بعد یک دوره عملا به تصرف رضاشاه و حکومتش درمی‌آید و دوره سوم هم سرکوبی کامل توسط رضاشاه و تک‌صدایی محض است.   این پژوهشگر تاریخ اظهار کرد: برخی در دوره اول تصور می‌کردند که یک دیکتاتور مصلح و پاکدست می‌تواند مملکت را نجات دهد؛ درحالی‌که این تفکر اشتباه بود؛ چرا که یک دیکتاتور عملا کشور را نابود می‌کند. برخی هم تصورشان این بود که اگر در خدمت خودکامگان دربیایند می‌توان مملکت را نجات داد و به فضای باز سیاسی رسید.   وی با بیان اینکه از انقلاب به بعد حضور بریتانیا در ایران تقویت شد، افزود: نمی‌خواهم وارد این بحث بشوم، اما خلاصه در قرن بیستم چند حادثه باعث جدی‌تر شدن روابط ایران و بریتانیا شد: اولین مسئله امضای قرارداد دارسی است. مسئله دوم حضور تمام‌عیار خارجی‌ها در خلیج فارس است که به اشغال جزایر جنوب ایران کشید و سوم مسئله هند و استعمارش است که این موارد حضور بریتانیا را در ایران تثبیت می‌کند.   با بیان اینکه تصویر اشغال ایران در دوره رضاشاه نشانه خودکامگی کامل او در دوران حکومتش است، گفت: او عملا راه را برای اشغال ایران در شهریور 1320 فراهم کرد. درظاهر این تصمیم قوای خارجی بود، اما در عمل مقدماتش از سال‌ها قبل توسط خود حکومت ایران فراهم شد.   ارتباط ایران و از 1933 به یک روند کاملا غریبانه کشید که اوج آن در شهریور 1320 نمود و ادامه پیدا کرد که هیچ وقت هم به حالت عادی بازنگشت. پس از آن این روند با جایگزینی آمریکا ادامه پیدا کرد که مناسبات اقتصادی آن تا دهه 1350 ادامه یافت.   https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️سرحدی: مهم‌ترین تأثیر کشف حجاب، امنیت‌زدایی از جامعه و حوزه زنانه بود ، پژوهشگر تاریخ درخصوص «بررسی نشانه‌شناسانه لباس متحدالشکل و مزاحمت در پوشش مردم» عنوان کرد: باید سخنرانی خود را با این مقدمه شروع کنم که لباس به‌عنوان دیرینه‌ترین وجه انسان در تاریخ اهمیت دارد و می‌تواند در هر فرهنگی بیانگر واقعیت‌های آن جامعه باشد. نکته مهم در پهلوی اول، سیاست تغییر لباس بود که اهمیت زیادی برای دولت داشت.   وی افزود: در حقیقت در تلاش بود تا با بازاجتماعی‌ کردن سیاسی در جامعه، ارزش‌های مدنظر خود را به جامعه تحمیل کند و برای این تحمیل مسیرهای مختلفی را پی گرفت که یکی از آنها تغییر لباس‌ها در جامعه بود.   سرحدی اشاره کرد: همان‌طور که گفتیم جامعه ایران، جامعه‌ای مذهبی و سنتی بود و دیانت در آن ریشه عمیقی داشت، اما تا پیش از اینکه رضاخان بخواهد دست به تغییر اساسی بزند، نیاز بود که به‌صورت تدریجی این تحمیل ارزش‌ها را در جامعه تزریق کند؛ بنابراین شروع به بسترسازی برای تغییرات جدید در جامعه کرد. اولین اقدام در این زمینه معرفی کلاه پهلوی برای مردان ایرانی در سال ۱۳۰۶ بود.   این پژوهشگر عنوان کرد: در سال ۱۳۰۷ هم در مطبوعات آن زمان تأکید شد که مردان ایرانی باید کت و شلوار و کلاه پهلوی را به عنوان لباس متحدالشکل استفاده کنند.    وی ادامه داد: سعی داشت به‌تدریج این تغییرات را رقم بزند و نکته مهم این است که این تغییرات به اینجا ختم نشد و این سلسله تغییرات به تصویب قانونی در ۱۳۱۴ منجر شد که هنجارهای جامعه ایران را در معرض خطر قرار می‌داد. یکی از مهم‌ترین اتفاقاتی که در پی این جریان رخ داد، امنیت‌زدایی از جامعه و حوزه زنانه بود و زمانی آغاز شد که کشف حجاب با زور و ستمگری خود را نشان داد؛ نهاد خانواده تهدید شد و نظام سیاسی از هیچ‌گونه توهین و افترایی به زنان چادری ابایی نداشت.   سرحدی تأکید کرد: با چنین اقداماتی شرایط برای تداوم ارزش‌ها و عرف جامعه ایرانی غیرممکن شد و تا حدی نیز با تهدید مواجه شد. نهاد خانواده خدشه‌دار شده و سیاست کشف حجاب با ارزش‌های جامعه ایرانی در تضاد بود. چنین شرایطی به‌طور حتم برای جامعه سنتی ایرانی قابل تحمل نبود و در این راستا برخی از خانواده‌ها راه مهاجرت را در پیش گرفتند که عشایر هم در میان آنها دیده می‌شود. البته در پی ادامه‌داربودن این جریان، اعتراض‌های بسیاری از سوی قشر روحانیت شکل گرفت و جامعه در مقابل این تغییر ذائقه از سوی دولت واکنش نشان داد. https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ جوان: رضاشاه با غصب املاک، ضربه سهمگینی به معیشت مردم و اقتصاد کشور وارد کرد دکتر ، پژوهشگر و تاریخ‌پژوه، با موضوع مواضع دشتی نسبت به غصب املاک مردم توسط رضاشاه طی سخنانی اظهار کرد:   که خود در ابتدا از حامیان جدی استبداد منور بود و اقدامات رضاشاه را در زمان حکومتش تأیید می‌کرد، پس از چندی که دیکتاتوری رضاخان نمایان شد خود گرفتار سیاست‌های دیکتاتوری وی شد؛ روزنامه‌اش توقیف و خود زندانی شد.   وی افزود: دشتی پس از عزل از فرصت استفاده کرد و انتقام محرومیت‌ها، زندان‌ها، تبعیدها، سلب آزادی و مصونیت پارلمانی و تحت نظر بودن خویش را از حکومت پلیسی رضاخان گرفت. وی، که رنجشی عمیق از رضاشاه به دل داشت و هم می‌خواست پیشینه خود را ترمیم کند و هم افکار عمومی را به خود جلب نماید، در روزهای پایانی مجلس فعال‌ترین سخنران در افشای غصب املاک مردم توسط رضاشاه شد.   جوان در ادامه با طرح این پرسش که اهداف رضاخان از غصب زمین‌های مردم چه بود؟ یا چه دلایلی باعث شد رضاشاه املاک مردم را غصب کند؟ گفت: یکی از دلایل غصب زمین‌ها را باید شخصیت رضاشاه دانست. رضاخان دوران کودکی دشواری داشت و در فقر به‌سر می‌برد. به گفته مکی «در هفت آسمان یک ستاره نداشت». رضاخان پس از کودتا و در دوران وزارت جنگ و نخست‌وزیری، که قدرت بیشتری به‌دست آورد، به رفع خواسته‌ها و عقده‌های گذشته خود برآمد. هر چه قدرتش بیشتر می‌شد حریص‌تر می‌گردید و اگر چند سال دیگر سلطنتش دوام پیدا می‌کرد، دیگر برای هیچ کس ملکی باقی نمی‌گذاشت. پس در مجموع رضاشاه با غصب زمین‌ها به دنبال جمع‌آوری مال و ثروت و دریافت اجاره از زمین‌ها بود.   وی ادامه داد: دلیل دیگر این بود که رضاخان متوجه شده بود که قدرت تنها در نیروهای نظامی متجلی نمی‌شود و در نظام اجتماعی که اقتصاد آن بر مبنای ارباب رعیتی است تصرف املاک و تصاحب خاک، خود تبلور دیگری از قدرت است.   این پژوهشگر با بیان اینکه رضاشاه انگیزه خود از خرید زمین‌های مردم و ملاکین بزرگ را آباد ساختن زمین‌ها و ازدیاد محصول و رونق صادرات و جلب سیاح برای کشور عنوان نموده است، گفت: رضاشاه مدعی بود که هدف از غصب زمین‌ها آباد نمودن آنها بود. در واقع این گونه نبود؛ بسیاری از مالکان این زمین‌ها از اقشار متوسط و پایین جامعه بودند و کشاورزی و کار روی زمین تنها معیشت آنها محسوب می‌شد. خود آنها می‌توانستند زمینشان را آباد و کسب درآمد کنند. درواقع رضاخان و مباشرانش زمین را به قیمت نازل یا به‌زور از مالکین می‌گرفتند و خود آنها را کارگر زمین‌هایشان می‌کردند و از آنها بیگاری (کار بدون مزد و مواجب) می‌کشیدند. این اقدام باعث فقر و گرفتاری بیشتر برزگران گردید و عده‌ای برای کار به سوی شهرها روانه شدند. https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
‍ ✳️ عاملی: رفتارهای آمریکایی‌ها موجب شکل‌گیری جنبش ضدآمریکایی در ایران شد ، مترجم و پژوهشگر، در ادامه همایش درخصوص حضور آمریکایی‌ها در ایران بیان کرد: یکی از پیامدهای نامبارک اشغال ایران، حضور آمریکایی‌ها در ایران در کنار نیروهای روس و انگلیس است. اگر بخواهیم درباره روابط ایران و آمریکا مرور تاریخی داشته‌ باشیم، شاید بتوان تاریخ روابط ایران و آمریکا را براساس تحولات رخ‌داده، میزان ارتباطات و مداخلات آمریکا در ایران به چهار دوره بزرگ تقسیم کرد. دوره نخست از اواخر تا شهریور سال ۱۳۲۰ است که ارتباطات در سطح فعالیت‌های مستشاری کوتاه‌مدت و فعالیت‌های مذهبی هیئت‌های تبشیری است.   وی افزود: دوره دوم، دوره اشغال ایران از شهریور ۱۳۲۰ تا کودتای ۲۸ مرداد است که آمریکا در ایران به‌تدریج نفوذ پیدا می‌کند. اما بعد از کودتای سال ۱۳۳۲ شاهد دوره متفاوتی هستیم؛ کودتایی آمریکایی ـ انگلیسی که به براندازی دولت   انجامید و هدف از آن هم این بود که این دولت‌ها بتوانند سهمی از نفت ایران داشته ‌‌باشند. از سال ۱۳۳۲ به بعد دوره تحکیم سلطه آمریکاست که تا زمان پیروزی انقلاب ادامه می‌یابد. در این دوره، آمریکایی‌ها بر تمام حیات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایران مسلط می‌شوند و تقریبا می‌توان گفت قدرت بی‌رقیب‌اند.   این پژوهشگر در ادامه توضیح داد: با پیروزی انقلاب نیز فصل جدیدی شکل می‌گیرد که رسما روابط ایران و آمریکا قطع می‌شود و در این چهار دهه همواره شاهد تنش بین دو کشور بوده‌ایم.   عاملی درخصوص پیشینه روابط دو کشور عنوان کرد: نخستین‌بار در دوره ناصری و در عهد صدارت  و با این استدلال که آمریکا در آینده قدرتی جهانی خواهد بود، و با سیاست توسل به قدرت سومی که بتواند رقابت سنتی میان روس و انگلیس را تعدیل کند، اندیشه ارتباط با آمریکا شکل گرفت که به نتیجه نرسید و پس از امیرکبیر این قضیه بی‌نتیجه ماند. آغاز رسمی روابط ایران و آمریکا به قرارداد مودّت در ۱۲۷۳ق برمی‌گردد، اما تا سال ۱۳۰۰ تبادل سفیر صورت نمی‌گیرد و  در ۱۳۰۰ اولین سفیر آمریکا وارد ایران می‌شود.   وی ادامه داد: در دوره جنگ جهانی اول ارتباطات آمریکا در حد فعالیت‌ هیئت‌های مذهبی و کمک‌های غذایی و برخی مذاکرات نفتی است. درواقع از اواخر قاجار و اوایل دوره رضاشاه با علاقه دو طرف مذاکراتی شکل گرفت، اما با دخالت انگلستان عملا بی‌نتیجه ماند.   این پژوهشگر تأکید کرد: پس از آن به زمان رضاشاه می‌رسیم که تمایل بسیاری برای ارتباط با آمریکاییان داشت. واقعیت این است که زمینه بالقوه‌ای برای ارتباط ایران و آمریکا از دو طرف وجود داشت؛ از یک‌سو مقامات ایرانی‌ با سیاست موازنه مثبت، خواستار ورود قدرت سومی به ایران بودند و از سوی دیگر آمریکایی‌ها هم می‌خواستند سهمی از نفت ایران داشته‌ باشند.   وی اشاره کرد: در آن دوره آمریکا چهره امپریالیستی نداشت و امتیازاتی نسبت به دولت‌های روس و انگلیس داشت و برای ایرانیان قابل اعتمادتر بود و به تصور ایرانیان می‌توانست وزنه‌ای برای تعادل قدرت باشد. اما اشغال ایران سرآغاز روابط جدی ایران و آمریکاست و در پی آن، آمریکایی‌ها وارد ایران می‌شوند و همین رخداد زمینه مداخلات آمریکا در ایران را فراهم می‌کند. ناتوانی آمریکایی‌ها در کمک به ایران و مشکلات ناشی از اشغال و قحطی و ناامنی، به‌تدریج نگاه ایرانی‌ها به آمریکا را تغییر داد؛ به‌ویژه اینکه گزارش‌های مفصلی از شکایت‌های ایرانیان از رفتارهای نادرست آمریکاییان وجود داشت که به آنها ترتیب اثری هم داده نشد.   عاملی در پایان گفت: این گونه بود که تصویری که از آمریکایی‌ها به‌عنوان یک دولت صلح‌طلب و آزادی‌خواه وجود داشت، شکسته شد و این رویا بر باد رفت و اقدامات آمریکایی‌ها موجب شد در همین دوره، جنبشی ضدآمریکایی شکل بگیرد و گسترش یابد. https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ شاهی که همه چیز را به انحصار خودش در آورده بود یک پژوهشگر حوزه تاریخ اقتصاد سیاسی گفت: در میان عوامل داخلی و خارجی، یکی از متغیرهایی که نقش مهمی در سقوط رضاشاه دارد قانون انحصارات دولتی است که عملا او را به عنوان تنها بازیگر اقتصادی ایران در دوران حکومتش تبدیل کرد. متن این گفت و گو را در ادامه بخوانید... https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
‍ ✳️ شاهی که همه چیز را به انحصار خودش در آورده بود یک پژوهشگر حوزه تاریخ اقتصاد سیاسی گفت: در میان عوامل داخلی و خارجی، یکی از متغیرهایی که نقش مهمی در سقوط رضاشاه دارد قانون انحصارات دولتی است که عملا او را به عنوان تنها بازیگر اقتصادی ایران در دوران حکومتش تبدیل کرد. ، پژوهشگر حوزه تاریخ اقتصاد سیاسی در گفت‌وگو با خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس در مورد دوره شانزده ساله حکومت رضاشاه و اقدامات انحصار طلبانه اقتصادی دولت او، اظهار داشت: ایجاد انحصارات دولتی باعث فشار شدید اقتصادی روی قشرهای مختلف جامعه شد. در میان عوامل داخلی و خارجی سقوط رضاشاه، یکی از متغیرهایی که نقش مهمی در سقوط وی دارد، قانون انحصارات دولتی است که عملا رضا شاه را به عنوان تنها بازیگر اقتصادی ایران در دوران حکومتش تبدیل کرد. به اعتقاد این پژوهشگر، با ایجاد قانون انحصارات دولتی بر صندوق ذخیره ارزی و درآمدهای شرکت نفت انگلیس و ایران، واردات منسوجات، چای، شکر، اتومبیل و قطعات یدکی، توتون و تنباکو و ده‌ها انحصار دیگر باعث شد که مردم ایران روز به روز فقیرتر و او روز به روز ثروتمندتر شود؛ به طوری که مطبوعات امریکایی او را ثروتمندترین مرد آسیا و حتی دنیا معرفی کردند. ناامنی اقتصادی که رضا شاه در سایه قانون انحصارات دولتی برای فعالان اقتصادی و قشرهای مختلف مردم ایجاد کرد باعث بروز مشکلات اساسی و پیامد‌های گوناگون شد. ادامه داد: برهم خوردن توازن تجاری کشور، تعطیلی کارگاه‌های تولیدی، واردات بی‌رویه کالاهای خارجی، گسترش دیوانسالاری، افزایش بی‌رویه قیمت‌ها، نابودی بخش خصوصی، رکود بازارهای داخلی، پایین آمدن ارزش پول ملی، افزایش هزینه‌های زندگی، شکاف طبقاتی، گسترش فساد اداری و دلالی، سفته‌بازی  را از پیامدهای انحصارگرایی رضاشاهی است نتیجه این انحصارگرایی ایجاد یک نفرت عمومی از رضا شاه شد. این پژوهشگر با تمرکز بر موضوع رضاشاه بر و درآمد‌های شرکت نفت انگلیس و ایران گفت: با توجه به اینکه موجودی صندوق ذخیره همواره محرمانه تلقی می‌شد و در بودجه عادی و جاری کشور هزینه نمی‌شد، هیچگاه نمایندگان مجلس از وضعیت صندوق و میزان درآمدهای نفتی مطلع نمی‌شدند؛ چون هیچگاه درآمدهای نفتی در بودجه جاری کشور هزینه نمی شد و مستقیما به حساب صندوق ذخیره ارزی در انگلیس واریز می‌شد. قریبی اظهار داشت: اعتبار، نماینده مجلس و مخبر کمیسیون، هنگام تصویب بودجه سال ۱۳۲۱ فاش می‌کند که عایدات صندوق ذخیره طی ۱۴ سال فعالیت بالغ بر ۳۱ میلیون پوند بوده که رضاشاه به قول مصدق درآمدهای نفتی این صندوق را به بهانه خرید سلاح به حساب‌های شخصی خود در اروپا و آمریکا واریز می‌کرده است. مجله نیورک تایمز در همان زمان طی گزارشی موجودی حساب‌های بانکی رضا شاه در بانک‌های خارجی از جمله لندن و نیویورک را چیزی حدود ۳۰۰ میلیون دلار سپرده اعلام می‌کند. از طرف دیگر، مصدق سپردهای رضاشاه را ۵۰۰ میلیون دلار عنوان می‌کند. وی اضافه کرد: بعد از شهریور ۲۰، حتی نیز نسبت به سپرده‌های خارج از کشور رضاشاه زبان به اعتراض می‌گشاید. طبق گزارش آسوشیتدپرس سپرده‌های رضاشاه بعد از استعفا و تبعید او در لندن و سایر سپرده‌های او در بانک‌های خارجی دیگر نیز مسدود شد و سرانجام این ثروت عظیم توسط بانک‌های انگلیسی و آمریکایی به ایران بازگردانده نشد و سپرده‌های رضاشاه همانند سپرده‌های قذافی به سرانجام نامعلومی دچار شد. متاسفانه هیچگاه این ثروت عظیم که متعلق به ملت ایران بود، به دلیل سیری ناپذیری رضاشاه در جمع‌آوری ثروت در فرایند توسعه کشور هزینه نشد. قریبی گفت: بی‌شک یکی از عوامل اصلی در سقوط رضاشاه انحصارطلبی بی‌حدومرز او در همه بخش‌های اقتصادی بود که بعد از رفتن او نیز به شکل دیگری توسط محمدرضا پهلوی ادامه پیدا کرد. آثار و تبعات انحصارگرایی مطلق رضا شاه در بخش‌های مختلف اقتصادی چنان عمیق و گسترده بود که امروز هم گریبان ما را گرفته است. وی در پایان خاطرنشان کرد: بعد از ۲۵ شهریور و تبعید رضاشاه از ایران برای نخستین بار روزنامه‌های سعادت بشر، پرچم و اطلاعات پیشنهاد تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره ارزی و درآمد‌های شرکت نفت انگلیس و ایران را دادند و براساس پیگیرهای چند تن از نمایندگان مجلس نهایتا با تصویب قانون، اجازه تصدی امور صندوق ذخیره ارزی و درآمد شرکت نفت ایران و انگلیس را به وزارت دارایی داده شد. https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ وقتی این روز فرا برسد، می‌ترسم وحشتناک باشد توصیف ویلیام میلر کشیش آمریکایی از اوضاع ایران در واپسین روزهای سلطنت : مردم ایران در طول پانزده سال گذشته از به زبان آوردن حتی یک کلمه انتقاد از هر چیزی که شاه می‌گفت یا می‌کرد وحشت داشتند. روزنامه‌ها از هر اقدام او به نحوی ستایش می‌کردند که گویی خداست، ولی اکنون که او دیگر در اوج قدرت نیست، مردم شروع به بازگو کردن افکار خود کرده‌اند و انسان از چیزهایی که درباره شاه می‌گویند دچار بهت و حیرت می‌شود. در طول این سال‌ها او مشغول دزدیدن از مردم فقیر بود و با غصب املاک و حقوق مردم، خودش را ثروتمند می‌کرد و اکنون روز حساب به‌سرعت نزدیک می‌شود. وقتی این روز فرا برسد، می‌ترسم وحشتناک باشد. مردی که زندگی این ملت را یکسره کنترل می‌کرد، کاملا آنها را فریب داده است و آنها درصددند با او در بیفتند. وضع برای نوعی انقلاب مستعد شده و با حضور روس‌ها، که برای کمک آماده‌اند، احتمالا این انقلاب خونین خواهد بود. ریچارد ا. استوارت، در آخرین روزهای شاه: تهاجم روس و انگلیس به ایران در شهریور1320، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی و کاوه بیات، تهران، نشر نو، 1370، ص 312. در صفحه پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛ 👇👇👇 https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
1.mp3
17.41M
✳️ صادقانی: در دوره رضاشاه، سیاست اعمالی دولت ایران، برخلاف سیاست اعلامی‌اش، همراهی با یهودی‌ها بود دکتر ، پژوهشگر تاریخ، در ارتباط با «یهودیان ایران و مهاجرتشان به فلسطین» طی سخنانی عنوان کرد: موضع دولت ایران در سال‌های 1301، 1304، 1316 و 1327 براساس پنج مصوبه بود که در آنها به صورت محلی یا کلی دولت ایران، مأموران سرحدات، وزارت داخله و خارجه را مأمور کرد که حدالمقدور از خروج یهودی‌ها به سمت فلسطین و ورود دیگر یهودیان به ایران جلوگیری یا آنها را محدود کند. با وجود این مصوبات در طول 26 می‌بینیم آنچه اتفاق می‌افتد این است که یا نمی‌خواهند یا نمی‌توانند مصوبات را اجرا کنند؛ چون از یک‌سو جامعه مسلمان ایران و بخش مبارز منطقه‌ای را با خود همراه دارند و هم از سویی توان مقابله با فشارهای بین‌المللی و صهیونیستی را ندارند و اینکه اصلا دغدغه آن را ندارند. نشانی ما را در فضای مجازی ایتا، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید. نشانی ما را در فضای مجازی ایتا، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید. eitaa.com/iichs_ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug https://instagram.com/iichs.ir
2.mp3
17.35M
✳️ ملک‌زاده: رضاشاه مهره‌ای جز مجری سیاست‌ها و تأمین منافع بیگانگان در ایران نبود پژوهشگر تاریخ معاصر گفت: در اواخر دوره ، وی در چنبره رقابت بین دو قدرت برتر روس و انگلیس، به کارگزاری وابسته تبدیل شده بود و به‌عنوان مهره‌ای برای دسترسی این استعمارگران به منافع و اهدافشان عمل می‌کرد. در دوران پهلوی، قالب حکومتگران، کسانی فاقد اراده بودند که به مسئله‌ای جز تاج و تخت فکر نمی‌کردند و در این راه ایران را به مکانی برای ورود و تاز و تخت استعمارگران تبدیل کردند. نشانی ما را در فضای مجازی ایتا، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید. eitaa.com/iichs_ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug https://instagram.com/iichs.ir
3.mp3
10.5M
✳️ شاهی که همه چیز را به انحصار خودش در آورده بود ، پژوهشگر حوزه تاریخ اقتصاد سیاسی در مورد دوره شانزده ساله حکومت رضاشاه و اقدامات انحصار طلبانه اقتصادی دولت او، اظهار داشت: ایجاد انحصارات دولتی باعث فشار شدید اقتصادی روی قشرهای مختلف جامعه شد. در میان عوامل داخلی و خارجی سقوط رضاشاه، یکی از متغیرهایی که نقش مهمی در سقوط وی دارد، قانون انحصارات دولتی است که عملا رضا شاه را به عنوان تنها بازیگر اقتصادی ایران در دوران حکومتش تبدیل کرد. نشانی ما را در فضای مجازی ایتا، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید. eitaa.com/iichs_ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug https://instagram.com/iichs.ir
4.mp3
15.8M
✳️سرحدی: مهم‌ترین تأثیر کشف حجاب، امنیت‌زدایی از جامعه و حوزه زنانه بود ، پژوهشگر تاریخ درخصوص «بررسی نشانه‌شناسانه لباس متحدالشکل و مزاحمت در پوشش مردم» عنوان کرد: با اقدامات شرایط برای تداوم ارزش‌ها و عرف جامعه ایرانی غیرممکن شد و تا حدی نیز با تهدید مواجه شد. نهاد خانواده خدشه‌دار شده و سیاست کشف حجاب با ارزش‌های جامعه ایرانی در تضاد بود. چنین شرایطی به‌طور حتم برای جامعه سنتی ایرانی قابل تحمل نبود و در این راستا برخی از خانواده‌ها راه مهاجرت را در پیش گرفتند که عشایر هم در میان آنها دیده می‌شود. البته در پی ادامه‌داربودن این جریان، اعتراض‌های بسیاری از سوی قشر روحانیت شکل گرفت و جامعه در مقابل این تغییر ذائقه از سوی دولت واکنش نشان داد. نشانی ما را در فضای مجازی ایتا، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید. eitaa.com/iichs_ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug https://instagram.com/iichs.ir
✳️ حس در توصیف کشیش آمریکایی از اوضاع ایران در شهریور 1320: مردم احساس می‌کنند که به آنها خیانت شده است و برضد زمامدارانشان برگشته‌اند. آنچه بیش از هر چیز آنها را خشمگین ساخته این است که رضاشاه به این زودی تسلیم مهاجمان شده است. مردم سالیان دراز هزینه‌های گزاف ارتش او را با هواپیماها و تانک‌ها و کشتی‌های متعددش تحمل کرده‌اند تا متجاوزان را دفع کند. جوانان خود را در اختیار ارتش نهاده و مالیات‌های سنگین بر قند و شکر را به منظور پشتیبانی از ارتش پرداخته‌اند. شاه تا آخرین دقیقه نظامیان را تشویق می‌کرد که آماده فداکاری باشند، اما وقتی تجاوز آغاز شد، او ارتش را از جنگیدن باز داشت. بسیاری از ایرانیان اکنون احساس می‌کنند که کشورشان دچار بی‌آبرویی شده است. ریچارد ا. استوارت، در آخرین روزهای شاه: تهاجم روس و انگلیس به ایران در شهریور 1320، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی و کاوه بیات، تهران، نشر نو، 1370، ص 312. ‼️ ما را در فضای مجازی دنبال کنید؛ eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug