eitaa logo
حانون
241 دنبال‌کننده
257 عکس
63 ویدیو
2 فایل
ناگفتنی‌های من؛ یه کم از همه چیز. روان‌شناسی، شعر و روزمره های یک آدم معمولی. ادمین: @Hanoon_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
حانون
ولی بنظر من اگه تا ٣٠ سالگی نفهمیدی زندگی همه آدما یه خط کشی نداره و آدما شرایطشون خیلی باهم فرق میکنه و یه نسخه رو نمیشه واسه همه پیچید بدون عقل و شعورتو باهم باختی.
روانشناسی زرد بابت حالِ بد نرمالت بهت احساس غیر عادی بودن و شرم میده. پس کاری میکنه که بری تو بازی تظاهر و عدم پذیرش احوالت.‌ گاها باعث میشه ما کمتر ابراز کنیم که (خیلی طبیعی) حال مون بده و در خواست کمک کنیم، چون نمیخوایم ضعیف، غیر عادی یا ناسالم بنظر بیایم. طبعا آدم ها هم تا ندونن که ما به هر دلیلی حال خوبی نداریم ممکنه حمایتی که نیاز داریم رو بهمون ندن و همدلی نکنن.
تنها افرادی که رنج نمی‌کشند و ناراحت نمی‌شوند مُرده‌ها هستند؛ زنده بودن یعنی: گاهی آسیب دیدن، شکست خوردن، دچار اضطراب شدن، اشتباه کردن و همچنان ادامه دادن
حانون
اگه دلتون برای هیئت خونگی با بافت قدیمی و چایی تو استکان نلبکی و روضه با صدای پیرغلام ها تنگ شده حتما شب ها بیاید مسجدالکریم محله دهنو.
مشتاق موفقیتِ دیگران باشید. مشتاق موفقیتِ دیگران باشید. مشتاق موفقیتِ دیگران باشید. مشتاق موفقیتِ دیگران باشید. مشتاق موفقیتِ دیگران باشید. مشتاق موفقیتِ دیگران باشید.
خوشا آن دل که در کنجش هنوز اُمید زنده است.
یه سندرومی هم هست به اسم «سندروم وفاداری بی‌قرار» اینجوریه که افراد حتی نسبت به کسی که دیگه توی زندگیشون نیست، احساس تعهد می کنند. الان داشتم یه آهنگی گوش میدادم، یه جاش میگه [بعد از تو دیگه این شهر منو با کسی ندیده] و به این فکر کردم که انسان ها گاهی چقدر خیال‌پردازانه و به امید واهی برگشتن کسی، خودشون رو  از ادامه‌ی زندگی و رفتن به مراحل بعد محروم می کنند،  فقط و فقط به خاطر این که هنوز در اعماق ذهنشون منتظر کسی هستند… منتظر کسی که احتمالا هیچ اهمیتی برای انتظار متوهمانه‌ی آنها قائل نیست عجب واقعیت تلخی ...
آقا ما همینجوری انقد استرس اینو داریم که قراره دو روز دیگه چی به سرمون بیاد که خیلی وقته از هیچی لذت نمی‌بریم. بعد تو میای میپرسی: انقد کار کردی پس اندازم داری؟ این درسی که میخونی بعدا برات شغل میشه؟ نمیخوای ازدواج کنی؟ اصلا به آینده فکر می‌کنی؟ بیخیال شو عزیز، بذار زندگیمون بکنیم همینکه تو این وضعیت داریم ادامه میدیم یعنی خیلی پوست کلفتیم.
یک چیزهایی هست که شما هیچ وقت نخواهید فهمید. چیزهای به ظاهر کم اهمیتی مثل اینکه چه کسی، در کدام تاریخ، توی تونل شماره چند کدام جاده با گوش دادن به چه موسیقی‌ای یادتان کرده است.
امیدواری، همونقدر که میتونه ثمربخش باشه؛ اگه غیراصیل و واهی و غیرواقع‌بینانه بکار بره، میتونه ما رو مدت‌ها تو یه فضای پوچ و معلق و اجتنابی نگه داره! یه وقتایی رسیدن به عمق ناامیدی؛ دیدن غم و سوگواری برای سوژه از دست رفته میتونه روزنه‌ای به سمت نور و امیدواری اصیل باشه.... اینکه بشینیم و دست‌رودست بذاریم هیچ اتفاقی نمیفته، امیدواری چاشنی حرکته نه یه جا نشستن و چشم به راه معجزه بودن!
تو که نمیدونی؛ شاید یکی بخاطر تو با خدا درد و دل میکنه.