🌹🌹🌹
#ishia
#جامعه_اسلامی
#قسمت50
#آیه200_سوره_آل_عمران
❇️ در مجتمع اسلامى راه بسوى #تحوّل و #تكامل چيست؟
💠 چه بسا بشود گفت كه: گيرم سنّت اسلامى، سنّت جامعی است که همه لوازم يك زندگى با سعادت را در برمیگیرد، و گيرم كه مجتمع اسلامى مجتمعى است واقعاً سعادت يافته و مورد رَشك همه جوامع دنیا، ليكن اين سنّت به خاطر جامعيتش و به خاطر نبود #آزادی_عقيده در آن، باعث رُكود جامعه و در جا زدن و باز ايستادنش از تحوّل و تكامل مى شود و اين خود بطورى كه ديگران هم گفته اند يكى از #عيوب مجتمع كامل است. چون سير تكاملى در هر چيز نيازمند آن است كه در آن چيز قُواى متضادى باشد، تا در اثر نبرد آن قُوا با يكديگر و كسر و انكسار آنها، مولود جديدى متولد شود خالى از نواقصى كه در آن قوا بود و باعث زوال آنها گرديد. بنا بر اين نظريه، اگر فرض كنيم كه اسلام اضداد و نواقص و مخصوصاً عقايد ضدّ خود را از ريشه بر مى كَند، لازمه اش توقّف مجتمع از سير تكاملى است، البته مجتمعى كه خودِ اسلام پديد آورده.
💠 ليكن در پاسخ اين ايراد مى گوئيم که ريشه آن در جاى ديگر است، و آن #مكتب_مادّيت و اعتقاد به تحوّل ماده است و يا به عبارت ديگر : «مكتب ماترياليسم ديالكتيك» است. و هر چه باشد در آن خَلط عجيبى به كار رفته است، چون عقايد و معارف انسانيّت #دو_نوعند : 1 - يكى آن عقايد و معارفى كه دستخوش تحوّل و دگرگونى مى شود و همپاى تكامل بشر تكامل پيدا مى كند و آن عبارت است از «علوم صناعى» كه در راه بالا بردن پايه هاى زندگى مادّى و رام كردن و به خدمت گرفتن طبيعتِ سركش به كار گرفته مى شود، از قبيل رياضيات و طبيعيّات و امثال آن دو كه هر قدمى از نقص به سوى كمال بر دارد، باعث تكامل و تحوّل زندگى اجتماعى مى شود.
💠 2 - نوعى ديگر معارف و عقايدى است كه دچار چنين تحوّلى نمى شود، هر چند كه تحوّل به معنايى ديگر را مى پذيرد و آن عبارت از #معارف_عامّه_الهيه اى است كه در مسائل مبدأ و معاد و سعادت و شقاوت و امثال آن، احكامى قطعى و متوقّف دارد؛ يعنى احكامش دگرگونى و تحوّل نمى پذيرد، هر چند كه از جهت دقّت و تعمّق، ارتقا و كمال مى پذيرد. و اين معارف و علوم بر اجتماعات و سنّتهای زندگی تأثير نمى گذارد مگر به نحو كلّى و به همين جهت است كه توقّف و يك نواختى آن باعث توقّف اجتماعات از سير تكاملی اش نمى شود؛ هم چنان كه در #وجدان خود، آرايى كلّى مى بينيم نه يكى نه دو تا ...، كه در يك حال ثابت مانده اند و در عين حال اجتماع ما به خاطر آن آراى متوقّف و ثابت، از سير خود و تكاملش باز نايستاده.
💠 مانند اين عقيده ما كه مى گوئيم : انسان براى حفظ حياتش بايد به سوى كار و كوشش انگيخته شود، و اين كه مى گوئيم : كارى كه انسان مى كند بايد به منظور نفعى باشد كه عايدش شود، و اينكه مى گوئيم : انسان بايد به حال اجتماع زندگى كند، و يا معتقديم كه عالَم هستى حقيقتاً هست نه اينكه خيال می كنيم هست و در واقع وجود ندارد، و يا مى گوئيم : انسان جزئى از اين عالَم است و او نيز هست، و يا انسان جزئى از عالَم زمينى است، و يا انسان داراى اعضايى و ادواتى و قُوايى است، و از اين قبيل آراء و معلوماتى كه تا #انسان بوده آنها را داشته، و تا خواهد بود خواهد داشت و در عين حال دگرگون نشدنش باعث نشده كه اجتماعات بشرى از پیشرفت و ترقّى متوقف شود و راكد گردد.
ادامه دارد...
📚 #تفسیر_المیزان
💌 کانال " آی💚شیعه " :
🆔@ishiaa 👈
🌹🌹🌹
#ishia
#انسانِ_بَرده
#قسمت21
#المیزان
💠 عجب!! ما چرا خواننده را به جايى حواله دهيم كه شايد به نظرش دور و دراز باشد؟ براى صدق گفتار ما كافى است كه خواننده عزيز تنها در #شكنجه و خون دلهايى كه مردم الجزاير از ملّت متمدّن!!! فرانسه در عرض چند سال ديد، دقّت نمايد و جانهایی كه به دست اين جانور درّنده به خون آغشته گشته و شهرهايى كه در زير آتش گلوله هايش ويران شده و شدائدى كه مردم بى گناهش از آنها ديده اند، از نظر بگذراند و بر اين تمدّن نفرين فرستد. و هم چنين ظلم و بيدادى كه ملّت عرب از انگليسی ها، و ملّت سودان و سرخ پوستان آمريكا و اروپاى شرقى از اتّحاد جماهير شوروى، و ستمهايى كه خود ما از دست همين ها ديده ايم به ياد آورده، بر اين آدم خواران قرن بيستم نفرين كند. دردناك تر از همه، اين است كه اين جنايات را به اسم #خير_خواهى و #بشر_دوستى مرتكب مى شوند و حال آنكه اين همان برده گيرى است كه به ظاهر از آن بيزارى مى جستند.
💠 از آنچه كه گذشت معلوم شد كه #غربی_ها نيز با همه آن هیاهو و جنجال هايى كه عليه روش اسلام به راه انداختند، در مرحله عمل همان رفتار اسلام را اتّخاذ مى نمايند و در موقع هجوم دشمنى كه در صدد ويران ساختن بناى مجتمع و نابودی انسانيّت است، از چنين دشمنى حُرّيت و آزادی را سلب كرده و مى كنند و نمى توانند نكنند. زيرا اين حكمى است مشروع در شريعت #فطرت و براى این حکم، اصلى است واقعى و تغییر ناپذیر که همان احتياج انسانيّت است در بقاى خود به دفع مزاحماتِ وجود و مناقضات بقايش؛ چنان كه از اين اصلِ واقعى، اصل اجتماعى و عقلايى و تبدّل ناپذير دیگری متفرّع می شود و آن - همانطورى كه سابقاً هم گفته شد - لزوم #حفظ_مجتمع_انسانى از نابودی و انهدام است.
💠 چيزى كه هست : #غربی_ها از اين قسم مشروع تجاوز نموده و به «برده گيرى به زور و قُلدرى» هم كه قسم نامشروع آن بود عمل می کنند، و هميشه چه قبل از قرارداد بروكسل و چه بعد از آن ميليونها نفوس بشرى را خريد و فروش كرده و به يكديگر پيش كش و يا عاريه داده و مى دهند، الّا اينكه طبق مَثل معروفِ «يك بام و دو هوا»، اعمال وحشيانه خود را برده گيرى نناميده و با كمال پُر رويى، اسم هاى فريبنده اى از قبيل استعمار، استملاك، قيموميّت، #حمايت، عنايت، #کمک و غيره روى آن مى گذارند. و معلوم است كه از اين تبديل اسامی و عناوین جز پوشاندن رسوايی هاى خود هدفی ندارند و لذا هر وقت احساس مى كنند كه دنيا دارد به رسوایی ها و فجايع شان پی مى برد، اسم مبتذل و پوسيده سابق را عوض كرده اسم ديگرى بر آن مى گذارند.
ادامه دارد...
📚 #تفسیر_المیزان
💌 کانال " آی💚شیعه " :
🆔@ishiaa 👈
🌹🌹🌹
#ishia
#انسانِ_بَرده
#قسمت23
#المیزان
❇️ بررسى اين سخن كه منشأ انديشه لغو بَردگى، #تساوى_حقوق_افراد_بشر بوده است
💠 اينك بعد از همه اين حرفها بر مى گرديم به تجزيه و تحليل كلام صاحب (معجم الأعلام) كه پيش از اين نقل كرده بوديم. وى مى گويد: مبدأ و منشأ سر و صداهايى كه به راه افتاد و منجر به الغاى رژيم بردگى گرديد، تساوى حقوق افراد بشر در ضروريات زندگى بود؛ از نامبرده مى پرسيم مقصود شما از اين تساوى در حقوق چيست؟
💠 اگر مقصود اين است كه تمامى افراد بشر در استحقاق رعايت شدن حقوق واجبشان يكسانند و حقوق همه افراد هر چه باشد محترم است (اگرچه خود آن حقوق به نسبت اختلاف و ارزش اجتماعى افراد، مختلف باشد، یعنی حقوق رئيس از مرئوس، و حاكم از محكوم، و آمر از مأمور، و مطيعِ قانون از متخلّف، و عادل از ظالم بيشتر باشد)، #بله همين طور است و همه در اينكه بايد حقوقشان چه كم و چه زياد محفوظ باشد استحقاق دارند. #ليكن اين سخن مستلزم اين نيست كه جميع افراد بشر چه آن فرد شريفى كه وجودش براى جامعه مفيد است و چه آن كسى كه اصلاً صلاحيّت ندارد كه جزئى از مجتمع شمرده شود در همه حقوق مساوى باشند؛ زيرا آن يكى مفید و اين ديگرى مُضرّ و مانند سمّ مهلكى است كه در هر جا از پيكره مجتمع رخنه كند، حيات آن بخش را تباه مى كند. و #فطرت_انسان به طور صريح حكم مى كند بر اينكه بايد به فرد مفید، آزادى كامل داد و از افراد مضرّ سلب آزادى كرد؛ پس دشمنى كه در صدد از بين بردن آزادى آدمى است حقّ ندارد ادّعاى تساوى در آزادى كند، به همان دليلى كه گرگ اين حقّ را به گردن گوسفند و شير به گردن شكار خود ندارد.
💠 و اگر مقصود اين است كه همه افراد بشر (حتّى افراد وحشى) در #انسانيّت مشتركند و همه قابليّت و استعداد ارتقاء به مدارج انسانيّت و رسیدن به سعادت هاى ممكن را دارند، و از اين جهت جامعه بايد يك يك افراد را از آزادى برخوردار ساخته و آنان را تربيت نموده و به تدريج به صالحین ملحق سازد؛ اين نيز #صحيح است ليكن گاهى مى شود كه اين تربيت منوط بر اين مى شود كه براى مدتى آزادى اراده و عمل از افرادى كه تحت تربيتند سلب شود، تا در نتيجه ی اين نحوه تربيت، صلاحيّت آزاد شدن را دارا شوند يعنى بدانند كه اراده و عمل را در كجا بكار ببرند. مانند #مريضى كه طبيب اراده و عمل او را كنترل نموده و او را به چيزهايى واميدارد كه خودش اراده آن را ندارد، بلكه بر عكس از آن نفرت هم دارد و همچنين اطفال كه اوليايشان آنان را در تحت شرايط و مقرراتى تربيت مى كنند كه خود اطفال آن شرايط را دوست نمى دارند كه هيچ، بلکه به نظرشان سنگين و دشوار هم مى آيد. #اسلام هم به منظور تربيت كفّار مُحارب، آزادى را از اراده و عمل شان سلب نموده و آنان را به اسم «بردگى» به داخل مجتمع صالح دينى خود كشانيده و در آغوش خود تربيت نموده، آن گاه به تدريج آزادشان مى سازد.
ادامه دارد...
📚 #تفسیر_المیزان
💌 کانال " آی💚شیعه " :
🆔@ishiaa 👈
🌹🌹🌹
#ishia
#جامعه_اسلامی
#قسمت53
#آیه200_سوره_آل_عمران
💠 حال اگر بگويى همه آنهايى كه به عنوان مثال ذكر گرديد، نيز در معرض تحوّل است و نمى تواند در معرض قرار نگيرد، #اعتقادات، #اخلاقيّات كلّى، و امثال آن همه تحوّل را مى پذيرد (چه ما بخواهيم و چه نخواهيم)، زيرا خوب و بد آنها هم با تغيير اوضاع اجتماعى و اختلافهاى محيطى و نيز با #مرور_زمان دگرگون گشته، خوبش بد و بدش خوب مى شود، پس صحيح نيست كه ما منكِر این شويم كه طرز فكر «انسان جديد» با طرز فكر «انسان قديم» متفاوت است و همچنين طرز فكر انسان استوايى با طرز فكر انسان قطبى و انسان نقاط معتدل متفاوت است، و يا منكر شويم كه طرز فكر انسان خادم با انسان مخدوم و انسان صحرانشين با انسان شهرنشين و انسان ثروتمند با انسان فقير فرق دارد. چون افكار و عقايد به خاطر اختلاف عوامل (كه يا عامل زمانى است، يا منطقه اى، و يا وضع زندگى شخصى) مختلف مى شود، و بدون شك هر عقيده اى را كه فرض كنيم - هر قدر هم بديهى و روشن باشد - با گذشت اعصار متحوّل مى گردد.
💠 در پاسخ مى گوئيم : اين اشكال، فرع و نتيجه نظريه اى است كه مى گويد: هيچ يك از علوم و آراى انسانى #كلّيت ندارد بلكه صحّت آنها نسبى است. و لازمه اين نظريه در مسأله مورد بحث ما اين مى شود كه حقّ و باطل و خير و شرّ هم امورى نسبى باشند و در نتيجه : معارف كلّىِ نظرى هم كه متعلق به مبدأ و معاد است و نيز آراى كلّى علمى از قبيل: «اجتماع براى انسان بهتر از انفراد است» و «عدل بهتر از ظلم است» حكم #كلّى نباشد، بلكه درستى آنها به خاطر انطباقش با مورد باشد، و هر جا «مورد» به خاطر زمان و اوضاع و احوال تغيير كرد آن حكم نيز تغيير كند، و ما در جاى خود فساد اين نظريه را روشن نموده و گفته ايم : اگر در بعضى از موارد، بطلان حكمى از احكام ثابت مى شود، باعث آن نيست كه بطور #كلّى بگوئيم هيچ حكم كلّى از احكام علوم و معارف،كلّيت ندارد. و حاصل بيانى كه آنجا داشتيم اين است كه اين نظريه شامل قضاياى كلّىِ نظرى و پاره اى از آراى كلّى عملى نمى شود.
💠 و گفتيم كه در باطل بودن اين نظريه كافى است كه خود نظريه را شاهد بياوريم و نظريه اين بود : «#بطور_كلّى هيچ حكمى از احكام علوم و عقايد كلّيت ندارد»، در پاسخ مى گوئيم : همين جمله كه در داخل پرانتز قرار دارد آيا كلّى است يا استثنا بردار است؟ اگر كلّى است پس در دنيا يك #حكم_كلّى وجود دارد و آن حكم ِداخل پرانتز است، و در نتیجه پس حكم كلّى داخل پرانتز باطل است، و اگر كلّيت ندارد و استثنا بر مى دارد، پس چرا مى گوئيد (بطور #كلّى هيچ حكمى ...)؟ لذا در هر دو حال حكم كلّى داخل پرانتز باطل است.
و به عبارت ديگر اگر اين حكم (كه هر رأى و اعتقادى بايد روزى دگرگون بشود) كلّيت دارد، بايد خود اين عبارت داخل پرانتز هم روزى دگرگون گردد، يعنى به اين صورت در آيد : « #بعضى از آراء و عقايد نبايد در روزى از روزها دگرگون شود».(دقّت بفرمائيد).
ادامه دارد...
📚 #تفسیر_المیزان
💌 کانال " آی💚شیعه " :
🆔@ishiaa 👈
🌹🌹🌹
#ishia
#انسانِ_بَرده
#قسمت24
#المیزان
💠 البته ممكن است يك فرد از اين اُسراى جنگى تا آخر عمر هم از قيد بردگى آزاد نگردد، ليكن #قانون_اسلام درباره بردگان قانونی است اجتماعى و عمومى كه بايد به نظر كلّى به آن و به نتيجه آن نظر كرد، نه يك مسأله فردى، كه فرض وجود چنان فردى ناقض آن قانون باشد. از همه اينها گذشته، عجب اينجاست كه همانطورى كه سابقاً هم گفتيم خود اين آقايان يعنى #غربی_ها درباره اسراى جنگى با همه مخالفت شان با اسم بردگى و اظهار حسن نيّت نسبت به بردگان، همان رفتار اسلام را اجرا مى كنند.
💠 و اگر مقصود اين است كه #آزادى انسان ايجاب مى كند كه تمامى اطراف و جوانب پيكره مجتمع از آن برخوردار باشد و همه افراد، اختيار اراده و عمل خود را داشته باشند و چيزى بين آنان و اراده ی بى قيد و شرطشان حائل و مانع نباشد، خيلى روشن و غير قابل ترديد است كه چنين آزادى بى قيد و شرطى را نمیتوان براى افراد بشر قائل شد و ممكن نيست در جامعه اى، آن را نسبت به خود افراد جامعه اجرا نمود، تا چه رسد به دشمنان جنگى جامعه كه تنها مورد امضاى «بردگى» اسلامند و گمان نمى كنيم كه خود اين آقايان هم به چنين چيزى ملزم باشند، بلكه مى بينيم كه بر خلاف آن رفتار مى كنند.
💠 براى اينكه اگر اين سخن درست باشد بايد بين يك فرد و دو فرد و يك جامعه فرقى نباشد و اين نحو آزادى درباره همه افراد جارى باشد و حال آنكه همين #غربی_ها كه به افراد آن قدر آزادى قانونى مى دهند (كه حتى به او اجازه خودكشى و به دو نفر اجازه دوئل هم مى دهند) نسبت به جوامع فقير و ملّتهای عقب مانده و يك مشت همنوع فقير و بینواى خود اين قدر ظلم مى كنند كه عرصه زندگى بر آنان تنگ شده و در همان بيغوله و خانه هاى ويرانى كه دارند آب خوش از گلويشان پائين نمى رود.
ادامه دارد...
📚 #تفسیر_المیزان
💌 کانال " آی💚شیعه " :
🆔@ishiaa 👈
🌹🌹🌹
#ishia
#جامعه_اسلامی
#قسمت54
#آیه200_سوره_آل_عمران
❇️ آيا اسلام با همين احكام و شرايعى كه دارد مى تواند انسان #عصر_حاضر را به سعادتش برساند؟
💠 چه بسا كسانى كه معتقد باشند و يا بگويند : گيرم #اسلام به خاطر اينكه متعرّض تمامى شؤون انسان موجود در عصر نزول قرآن شده بود، مى توانست انسان و اجتماع بشرى آن عصر را به سعادت حقيقى و به تمام آرزوهاى زندگيش برساند، امّا امروز #زمان به كلّى راه زندگى بشر را عوض كرده، زندگى بشر امروز علمى و صنعتى شده و هيچ شباهتى به زندگى ساده چهارده قرن قبل او ندارد، آن روز زندگى منحصر بود به وسايل طبيعى و ابتدايى، ولى امروز بشر در اثر مجاهدات طولانى و كوشش جانكاهش به جايى از پیشرفت و تكامل مدنى رسيده كه اگر فى المثل كسى بخواهد وضع امروز او را با وضع قديمش مقايسه كند، مثل اين مى ماند كه دو نوع جاندار متباين و غير مربوط به هم را با يكديگر مقايسه كرده باشد. با اين حال چگونه ممكن است قوانين و مقرراتى كه آن روز براى تنظيم امور زندگى ساده بشر وضع شده، امور زندگى حيرت انگيز امروزش را تنظيم كند و چطور ممكن است آن قوانين، سنگينى وضع امروز را تحمّل كند و وضع امروز دنيا سنگينى آن قوانين را تحمّل نمايد؟
💠 جواب اين #توهّم اين است كه اختلاف ميان دو عصر از جهت «صورت زندگى»، مربوط به كلّيات شؤون زندگى نيست بلكه راجع به جزئيات است، به عبارت ديگر آنچه انسان در زندگيش بدان نيازمند است، غذايى است كه سوخت بدنش را با آن تأمين كند و لباسى است كه بپوشد، خانه اى است كه در آن مسکن گزیند و لوازم منزل است كه حوائجش را برآورد، و وسيله نقليه اى است كه او را و وسايل او را جابجا كند، و جامعه اى است كه او در بين افراد آن جامعه زندگى كند، و روابطى جنسى است كه نسل او را باقى بدارد، و روابطى تجارى و يا صنعتى و عملى است كه نواقص زندگيش را تكميل نمايد؛ اين حوائج كلّى او #هيچوقت تغيير نمى كند، مگر در فرضى كه انسان، انسانى داراى اين فطرت و اين بُنيه نباشد، و حياتش حياتى انسانى نبوده باشد. پس بنابر این توضیح، انسان امروز و انسانهاى اوّل هيچ فرقى در اين حوائج ندارد.
ادامه دارد...
📚 #تفسیر_المیزان
💌 کانال " آی💚شیعه " :
🆔 @ishiaa 👈
🌹🌹🌹
#ishia
#انسانِ_بَرده
#قسمت25
#المیزان
❇️ چرا اسلام براى «بردگان»، دارا شدن مال را تشريع نكرده و چرا بردگى را موقّت و محدود به اسلام ننموده است؟
💠 در اينجا سؤالى باقى مى ماند و آن اين است كه چرا #اسلام، تملّك مال (=صاحب اموال شدن) را براى بردگان تشريع نكرد تا آنان نيز مانند آزادگان با دستمزد خود حوائج ضرورى خود را برطرف ساخته و سربار مولایشان نباشند؟ و چرا بَردگى بردگان را موقّت و محدود به اسلام نكرد تا در نتيجه : هر برده اى كه مسلمان شود آزاد گردد و اين لكّه ننگ يعنى بردگى و محروميّت تا قيام قيامت در دامن او و اعقابش باقى نماند؟
💠 جواب اين سؤال اين است كه اگر اسلام بردگى بردگان را محدود به اسلام نكرده و بعد از اسلام آوردنِ بردگان باز هم حكم به بقاى بردگى ايشان نموده، و همچنين اگر عبد را مالك چيزى ندانسته، و نيز فطرت بشرى هم که سلب آزادى از دشمنان محارب را تجويز نموده، همه براى اين است كه #دشمن در داخل مملكت نتواند نقشه هاى درونى خود را عملى سازد و قوّه و قدرتى بر مقاومت و پايدارى در مبارزه و به هم زدن نظم اجتماعِ صالح و دينى نداشته باشد،چون منشأ همه قدرتها «مال» و «آزادى در عمل» است. پس وقتى دشمن نه مالك عمل خود بود و نه مالك مزد عمل، قهراً هوس دشمنى و ستيزه با دشمن خود را هم نمى كند. #بله، اسلام تا اندازه اى اجازه تملّك را به بردگان داده، و البته اين تملّك تنها در جايى تجويز شده كه تمليك از ناحيه مالك باشد و در حقيقت، مالكيّت عبد يكى از شؤون مالكيّت مالك و در طول آن است و چنان نيست كه در عَرض مالك، مستقل در تصرّف باشد.
💠 و امّا اينكه چرا بردگى بردگان را محدود به اسلام آوردن آنان نكرد، جوابش اين است كه اين تحديد (=محدود کردن) با #سياست_اسلام منافات داشت، چون اسلام براى حفظ اساس دين و اداره جامعه دينى و بسط دادن تربيت دينى (حتى به همين كفّار محاربى كه منكوب عِدّه و عُدّه اش شده اند) سياستهايى دارد كه اگر به صِرف اسلام آوردنِ بردگان حكم به آزادى آنان ميكرد، آن سياستها باطل ميشد. زيرا بردگان كه همان دشمنان راه يافته به داخل كشور اسلامی هستند، مى توانستند به ظاهر اسلام آورده و به اين وسيله در داخل مملكت آزادانه عليه حكومت #توطئه نموده و به طور خطرناكترى حمله كرده، افراد و توانايى از دست رفته خود را به دست آورند. و اين تنها اسلام نيست كه براى حفظ اساس #دين چنين سياستى را اتّخاذ نموده، بلكه...
ادامه دارد...
📚 #تفسیر_المیزان
💌 کانال " آی💚شیعه " :
🆔@ishiaa 👈
🌹🌹🌹
#ishia
#جامعه_اسلامی
#قسمت55
#آیه200_سوره_آل_عمران
💠 اختلافى كه بين اين دو جور زندگى هست در #مصداق وسايل آن است، هم مصداق وسايلى كه با آن حوائج مادّى خود را بر طرف مى سازد و هم مصداق حوائجى كه او را وادار به ساختن وسايلش مى سازد. انسان اوّلیه مثلاً براى رفع حاجتش به غذا، «ميوه ها و گياهان و گوشت شكار» میخورد، آن هم با ساده ترين وضعش، انسان عصر حاضر نيز همان را می خورد، امّا با هزاران رنگ و سليقه. امروز هم در تشخيص آثار و خواص خوردنيها و نوشيدنيها استاد و صاحب تجربه شده، و هم در ساختن غذاهاى رنگارنگ و با طعم هاى گوناگون و نو ظهور تسلّط يافته، و غذاهايى مى سازد كه هم داراى خواص مختلف است و هم ديدنش لذّت بخش است، و هم طعم و بويش براى حسّ شامّه و كيفيتش براى حسّ لامسه لذّت آور است، و هم اوضاع و احوالى به خود گرفته كه شمردن آنها دشوار است.
💠 و اين اختلاف فاحش باعث نمى شود كه «انسان امروز» با «انسان ديروز» دو نوع #انسان شوند، چون غذاهاى ديروز و امروز در اين اثر يكسانند كه هر دو غذا هستند، و همانطور که انسان دیروز از آن تغذّى میکرده و رفع گرسنگی می نموده و آتش شهوت شكم خود را خاموش مى ساخته، انسان امروزی هم همان استفاده ها را از غذا مى كند. و همانطور كه اختلاف شكل زندگى در ديروز و امروز لطمه اى به اتّحاد كلّيات آن در دو دوره نمیزند و تحوّلِ شكل زندگى در هر عصر ربطى به اصل آن کلّيات ندارد، همچنين #قوانين_كلّی_اسلام که مطابق فطرت بشر و به مقتضاى سعادت او وضع شده، در هيچ عصرى مختلف و دستخوش تحوّل نمى شود، و صِرف پيدايش ماشين به جاى الاغ و يا وسيله اى ديگر به جاى وسايل قديمى، باعث تحوّل آن قوانين كلّی نمى گردد. البته اين تا زمانى است كه در شكل و روش زندگى، مطابقت با اصل #فطرت محفوظ باشد، و دچار دگرگونى و انحراف نشده باشد و امّا در غیر اینصورت البته سنّت اسلام موافق هيچ روشى نيست، نه روش قديم و نه جديد.
ادامه دارد...
📚 #تفسیر_المیزان
💌 کانال " آی💚شیعه " :
🆔@ishiaa 👈
🌹🌹🌹
#ishia
#انسانِ_بَرده
#قسمت_آخر
#المیزان
💠 و اين تنها #اسلام نيست كه براى حفظ اساس دين چنين سياستى را اتّخاذ نموده، بلكه از همين عصر حاضر گرفته تا قديمى ترين ملّتى كه تاريخ سراغ مى دهد، سنّت جارى بين همه اقوام و ملل همين بوده كه هرگاه با دشمن روبرو مى شدند و از يكديگر مى كشتند و سرانجام بر دشمن غلبه مى يافتند، حقّ مشروع خود مى دانستند كه شمشير در ميان آنان گذاشته و آن قدر مى كشتند تا تسليم بدون قيد و شرط شوند. و تنها به اين راضى نمى شدند كه دشمن از جنگ دست كشيده اسلحه خود را زمين بگذارد بلكه وادارشان مى كردند به اينكه #تسليم امرشان شده و نسبت به حُكمشان مطيع و مُنقاد شوند؛ چه اين حكم به نفع آنان باشد و چه بر ضررشان، چه بخواهند آنان را زنده گذاشته و اموالشان را محترم شمارند و چه بخواهند اموالشان را مصادره و خونهایشان را بريزند. و اين را از #سفاهت و نفهمى مى دانستند كه قومى پس از آنكه بر دشمن خود غلبه نموده است، بیاید و آقایی و سيطره خود را مقيّد به قيدى سازد كه در نتيجه ی آن قيد، راه براى برگشتن دشمن و انتقام و خون خواهی اش هموار شود و سرانجام همه رشته هايش پنبه گشته و زحماتش هدر رود. چگونه ممكن است ملّتى به خود اجازه چنين سفاهتى را بدهد؟ و حال آنكه در راه تحصيل اين سيادت و حفظ استقلالِ مجتمع مقدِس خود، نفوسى از افراد خود را به كُشتن و اموالى را به هدر داده؟ و آيا اگر با دادن خسارتهاى جانى و مالى بیاید و چنين كارى بكند، به خود ظلم نكرده؟ و به آن خونهاى ريخته شده اهانت و نسبت به اموال و كوششهاى پيگير خود اسراف ننموده؟
💠 و سوال دیگری که در اینجا مطرح می شود این است که : اگر چنانچه ملّتى با دادن قربانيان و تحمّل خسارتهاى مالى، به دشمن خونخوار خود دست پیدا کرد و آنان را ذليل و بَرده خود نمود، آيا جا دارد كسى اعتراض كند كه چرا خردسالان دشمن را «بَرده» خود كرده اى چرا که مردان آنها با شما سر جنگ داشتند و خسارتهاى جانى و مالى شما همه از ناحيه بزرگسالان دشمن بوده؟ و گناه كودكان چه بود با اينكه نه شمشيرى به دست گرفته بودند و نه در معركه اى حاضر شده بودند؟ جواب اين است كه خردسالان دشمن، قربانيان #پدران خويشند. از اين گذشته، فراموش نشود كه گفتيم اسلام درباره بردگان داراى حكم مخصوصى است كه در هيچ ملّتى نيست، و آن اين است كه #حكومت_اسلامى قانوناً حقّ دارد در صورتى كه مصلحت حال مجتمع اسلامى باشد، اُسراى جنگى را آزاد سازد و براى آزاد ساختن آنان اقدام نموده، مجاناً و يا با دادن قيمت، همه آنان را آزاد كند. «و خدا داناتر است».
🔹 پایان 🔹
📚 #تفسیر_المیزان جلد 6 ص 514
💌 کانال " آی💚شیعه " :
🆔@ishiaa 👈
🌹🌹🌹
#ishia
#جامعه_اسلامی
#قسمت56
#آیه200_سوره_آل_عمران
💠 و امّا #احكام_جزئی كه مربوط به حوادث جاری است و روز به روز رخ مى دهد و طبعاً خيلى زود هم تغيير مى يابد - از قبيل احكام مالى، انتظامى و نظامى مربوط به دفاع و نيز احكام راجع به روش آسانتر كردن ارتباطات و مواصلات و اداره شهر و امثال اينها - احكامى است كه زمان آن به دست والى و متصدّى امر حكومت است. چون نسبت والى به قلمرو ولايتش نظير نسبتى است كه هر مردى به خانه خود دارد، او مى تواند در قلمرو حكومت ولايتش، همان تصميمى را بگيرد كه صاحبخانه درباره خانه اش مى گيرد و همان تصرّفى را بكند كه او در خانه خود مى كند؛ پس والى حقّ دارد درباره امورى از شؤون مجتمع تصميم بگيرد، چه شؤون داخل مجتمع و چه شؤون خارج آن، چه درباره جنگ باشد و چه درباره صلح، چه مربوط به امور مالى باشد و چه غير مالى.
💠 البته همه اينها در صورتى است كه اين تصميم گيريها به #صلاح حال مجتمع باشد و با اهل مملكت يعنى مسلمانان داخل و ساكن در قلمرو حكومت، #مشورت كند؛ هم چنان كه خداى تعالى در آيه شريفه :
❣️و شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ --- و در کارها با آنان مشورت كن و چون تصميم گرفتى بر خدا توكّل كن. (سوره آل عمران آيه: 159)
هم به ولايتِ حاكم - كه در عصر نزول آيه، رسول خدا (ص)بوده - اشاره دارد و هم به مسأله مشورت. همه اينها كه گفته شد درباره امور عامّه بود. و در عين حال امورى بود جزئى مربوط به عموم افراد جامعه، و امور جزئى با دگرگون شدن مصالح و اسباب (كه همواره يكى حادث مى شود و يكى ديگر از بين مى رود) دگرگون مى شود و اينگونه امور، غير #احكام_الهيّه است كه كتاب و سنّت مشتمل بر آن است. چون احكام الهى، دائمى و به مقتضاى فطرت بشر است و نسخ راهى به آن ندارد (هم چنان كه حوادث راهى به نسخ بشريّت ندارد) كه بيان تفصيلى آن جايى ديگر دارد.
ادامه دارد...
📚 #تفسیر_المیزان
💌 کانال " آی💚شیعه " :
🆔@ishiaa 👈
🌹🌹🌹
#ishia
#جامعه_اسلامی
#قسمت57
#آیه200_سوره_آل_عمران
❇️ رهبر جامعه اسلامى چه كسى است و چگونه روشى دارد؟
💠 در عصر اوّل اسلام، ولايت امر جامعه اسلامى به دست رسول خدا (ص) بود و خداى عزّوجل اطاعت آن جناب را بر مسلمين و بر همه مردم واجب كرده بود؛ و دليل اين ولايت و وجوب اطاعت، صريح #قرآن است. به آيات زير دقّت فرمائيد :
❣️و أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ --- خدا و رسول را اطاعت كنيد. (سوره تغابن آيه 12)
❣️لتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِما أَراكَ اللَّهُ --- تا در بين مردم طبق آنچه خدا نشانت میدهد حكم كنى. (سوره نساء آيه 105)
❣️النَّبِيُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ --- پيامبر اختيارش نسبت به مؤمنين از خود ايشان بيشتر است. (سوره احزاب آيه 6)
❣️قلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ --- بگو، اگر دوستدار خدا هستيد مرا پيروى كنيد، تا خدا هم شما را دوست بدارد. (سوره آل عمران آيه31)
❣️و آيات بسيارى ديگر كه هر يك بيانگر قسمتى از شؤون ولايت عمومى در مجتمع اسلامى و يا تمامى آن شؤون است.
💠 و بهترين راه براى دانشمندى كه بخواهد در اين باب اطلاعاتى كسب كند اين است كه نخست سيره #رسول_خدا (ص) را مورد مطالعه و دقّت قرار دهد، بطورى كه هيچ گوشه از زندگى آن جناب از نظرش دور نماند، آن گاه برگردد تمامى آياتى كه در مورد اخلاق و قوانين راجع به اعمال (يعنى احكام عبادتى و معاملاتى و سياسى و ساير روابط و معاشرات اجتماعى) را مورد دقّت قرار دهد، چون اگر از اين راه وارد شود دليلى از ذوق قرآن و تنزيل الهى در يكى دو جمله انتزاع خواهد كرد كه لسانى گويا و كافى و بيانى روشن و وافى داشته باشد، آن چنان گويا و روشن كه هيچ دليلى ديگر آن هم در يك جمله و دو جمله به آن گويايى و روشنى يافت نشود.
ادامه دارد...
📚 #تفسیر_المیزان
💌 کانال " آی💚شیعه " :
🆔@ishiaa 👈
🌹🌹🌹
#ishia
#جامعه_اسلامی
#قسمت58
#آیه200_سوره_آل_عمران
💠 در همين جا نكته ديگرى است كه كاوشگر بايد به امر آن اعتنا كند و آن اين است كه تمامى آياتى كه متعرّض مسأله اقامه عبادات و قيام به امر جهاد و اجراى حدود و قصاص و غيره است خطابهايش متوجّه #عموم_مؤمنين است نه رسول خدا (ص) به تنهايى، مانند آيات زير :
❣️و أَقِيمُوا الصَّلاةَ : نماز را بپا داريد.(سوره نساء آيه 76)
❣️و أَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ : و در راه خدا انفاق كنيد.(سوره بقره آيه 195)
❣️کتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ : روزه بر شما واجب شد.(سوره بقره آيه 183)
❣️و لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ : بايد از شما طايفه اى به وظيفه دعوت به خير و امر به معروف و نهى از منكر قيام كنند.(سوره آل عمران آيه 104)
❣️و جاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ : در راه او جهاد كنيد.(سوره مائده آيه35)
❣️و جاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ : در راه خدا جهادى كه شايسته جهاد در راه او باشد بكنيد.(سوره حج آيه78)
❣️الزَّانِيَةُ وَ الزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما : به هر يك از زن و مرد زناكار صد تازيانه بزنيد.(سوره نور آيه 2)
❣️و السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما : مرد و زن دزد را دست ببُريد.(سوره مائده آيه 38)
❣️و لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ : براى شما در قصاص حياتى وصف ناپذير است.(سوره بقره آيه 179 )
❣️و أَقِيمُوا الشَّهادَةَ لِلَّهِ : شهادت را به خاطر خدا به پاى بداريد.(سوره طلاق آيه 2)
❣️و اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا : به ريسمان خدا چنگ بزنيد و متفرّق نشويد.(سوره آل عمران آيه 103)
❣️أنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ : اينكه دين را بپا بداريد و در آن تفرقه نيندازيد.(سوره شورا آيه 13)
❣️و ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً وَ سَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ : محمّد جز پيامبرى نيست، قبل از او پيامبرانى بودند و در گذشتند، آيا اگر او بميرد و يا كشته شود به عقب و وضع سابق خود بر مى گرديد؟ و كسى كه به وضع سابق خود بر گردد به خدا هيچ ضررى نمى زند، و كسى كه قدردان دين خدا باشد خدا شاكران را پاداش خواهد داد.(سوره آل عمران آيه 144)
💠 و آيات بسيارى ديگر كه از همه آنها استفاده مى شود دين يك صِبغه و #روش_اجتماعى است كه خداى تعالى مردم را به قبول آن وادار نموده (چون كُفر را براى بندگان خود نمى پسندد) و اقامه دين را از عموم مردم خواسته است، پس مجتمعى كه از مردم تشكيل مى يابد اختيارش هم به دست ايشان است، بدون اينكه بعضى بر بعضى ديگر مزيّت داشته باشند و يا زمام اختيار به بعضى از مردم اختصاص داشته باشد و از رسول خدا (ص) گرفته تا پائين، همه در #مسئوليت امر جامعه برابرند و اين برابرى از آيه زير به خوبى استفاده مى شود :
❣️أنِّي لا أُضِيعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ : من عمل هيچ يك از شما را كه بجا مى آوريد بى اجر نمى گذارم، چه مرد و چه زن، چون همه از هم هستید.(سوره آل عمران آيه 195)
چون...
ادامه دارد...
📚 #تفسیر_المیزان
💌 کانال " آی💚شیعه " :
🆔@ishiaa 👈