eitaa logo
مه‌شکن🇵🇸🇮🇷
1.5هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
634 ویدیو
80 فایل
✨﷽✨ هرکس‌می‌خواهدمارابشناسد داستان‌کربلارابخواند؛ اگرچه‌خواندن‌داستان‌را سودی‌نیست‌اگردل‌کربلایی‌نباشد. شهیدآوینی نوشته‌هایمان‌تقدیم‌به‌ اباعبدالله‌الحسین(ع)‌وشهیدان‌راهش..‌. 🍃گروه‌نویسندگان‌مه‌شکن🍃 💬نظرات: https://payamenashenas.ir/RevayatEshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
💫 ارزش و عظمت زینب کبری(سلام الله علیها) به خاطر موضع و عظیم انسانی و اسلامی او و براساس است. 🔆 بخش عمده این عظمت از اینجاست که موقعیت را شناخت و ثانیا طبق هر موقعیت یک کرد. این انتخاب‌ها زینب را ساخت. 🎙رهبر حکیم انقلاب 🎊میلاد حضرت زینب سلام الله علیها مبارک. https://eitaa.com/istadegi
📚 📔 ✍️نویسنده: 👈کتاب ، در هجده بخش یا به زبان خود کتاب در هجده پرتو نوشته شده و بخش‌های مختلف زندگی (س) را به تصویر می‌کشد. این کتاب زندگی (س) را از کودکی تا وفات توصیف می‌کند. در آفتاب در حجاب نکته‌های جالبی درباره‌ی زندگی حضرت زینب می‌خوانیم. به عنوان مثال طبق روایت‌های مختلف نام این حضرت را پیامبر (ص) از سوی جبرئیل گذاشته‌ و به معنای درخت نیکو منظر وخوش‌بو است. در آفتاب در حجاب آمده است که بعد از نام‌گذاری ایشان، پیامبر از جبرئیل سوال کرد دلیل این غصه و گریه چیست؟ جبرئیل عرضه داشت: «همه‌ی عمر در اندوه این دختر می‌گریم که همه‌ی عمر جز مصیبت و اندوه نخواهد دید». این سخن جبرئیل به رنج‌ها و مصیبت‌های فراوانی که حضرت زینب (س) در زندگی متحمل شده و لقب «اُمّ المَصائب» را به او داده‌اند؛ اشاره کرده است. https://eitaa.com/istadegi
⭐️ زینب‌کبری(سلام‌الله‌علیها) شور عاطفه‌ی زنانه را همراه کرده است با عظمت و استقرار و متانت قلب یک انسان مؤمن، و زبان صریح و روشن یک مجاهد فی‌سبیل‌الله، و زلال معرفتی که از زبان و دل او بیرون می‌تراود و شنوندگان و حاضران را مبهوت می‌کند. عظمت زنانه‌اش، بزرگان دروغین ظاهری را در مقابل او حقیر و کوچک می‌کند. عظمت زنانه، یعنی این. 🎙 رهبر حکیم انقلاب 🌸 (سلام‌الله‌علیها) و مبارک! https://eitaa.com/istadegi
💫 ارزش و عظمت زینب کبری(سلام الله علیها) به خاطر موضع و عظیم انسانی و اسلامی او و براساس است. 🔆 بخش عمده این عظمت از اینجاست که موقعیت را شناخت و ثانیا طبق هر موقعیت یک کرد. این انتخاب‌ها زینب را ساخت. 🎙رهبر حکیم انقلاب 🎊میلاد حضرت زینب سلام الله علیها مبارک. https://eitaa.com/istadegi
🔰 حضرت زینب(س) عظمت قدرت روحی و عقلانی زن را به همه تاریخ نشان داد 🔻 رهبر انقلاب، در دیدار پرستاران و خانواده شهدای سلامت: زینب کبری سلام‌اللّه علیها توانست به همه‌ی تاریخ و همه‌ی جهان نشان بدهد ظرفیت روحی و عقلی عظیم جنس زن را. زینب کبری توانست نشان بدهد علوّ مرتبه‌ی زن و عظمت قدرت روحی و عقلانی و معنوی زن را. زینب کبری سلام‌اللّه علیها دو نکته را نشان داد. یک نکته این که زن می‌تواند اقیانوس عظیمی باشد از صبر و تحمل. دوم این که زن می‌تواند قله‌ی بلندی باشد از خردمندی و تدبیر. ۱۴۰۰/۰۹/۲۱ 🔰 اگر حقایق جامعه را روایت نکنید دشمن آن را ۱۸۰ درجه خلاف واقع روایت می‌کند/ حادثه‌ تسخیر لانه‌ی جاسوسی را روایت نکردیم، دشمن آن را دروغ روایت کرده است! 🔻 رهبر انقلاب، صبح امروز: شما روایت کنید حقایق جامعه‌ی خودتان و کشور خودتان و انقلابتان را. اگر شما روایت نکنید دشمن روایت می‌کند؛ شما اگر انقلاب را روایت نکنید دشمن روایت می‌کند؛ شما اگر حادثه‌ی دفاع مقدس را روایت نکنید دشمن روایت می‌کند، هرجور دلش می‌خواهد. توجیه می‌کند، دروغ می‌گوید، ۱۸۰ درجه با این خلاف واقع، جای ظالم و مظلوم را عوض می‌کند. شما اگر حادثه‌ی تسخیر لانه‌ی جاسوسی را روایت نکنید که متأسفانه نکردید، دشمن روایت می‌کند و کرده. دشمن روایت کرده، روایت‌های دروغ. این کاری است که ما باید انجام بدهیم، این وظیفه‌ی جوان‌های ما است. ۱۴۰۰/۹/۲۱ http://eitaa.com/istadegi
زینب را انتخاب‌هایش زینب کرد 🔻رهبر انقلاب در کتاب انسان ۲۵۰ ساله: 🌱زینب کبری یک زن بزرگ است. عظمتی که این زن بزرگ در چشم ملت‌های اسلامی دارد از چیست؟ نمی‌شود گفت به‌خاطر این است که دختر علی‌ بن‌ ابی‌طالب یا خواهر حسین‌ بن‌ علی و یا حسن بن علی است. نسبت‌ها هرگز نمی‌توانند چنین عظمتی را خلق کنند. همه‌ی ائمه‌ی ما دختران و مادران و خواهرانی داشتند اما کو یک نفر مثل زینب کبری؟ 🌱ارزش و عظمت زینب کبری به خاطر موضع و حرکت عظیم انسانی و اسلامی و بر اساس تکلیف الهی است. کار او، تصمیم او، نوع حرکت او، به او این‌طور عظمت بخشید. هر کس چنین کاری بکند، ولو دختر امیرالمؤمنین هم نباشد، عظمت پیدا می‌کند. 🌱 بخش عمده‌ی این عظمت از این‌جاست که اولاً موقعیت را شناخت؛ هم موقعیت قبل از رفتن امام حسین به کربلا، هم موقعیت لحظات بحرانی روز عاشورا، هم موقعیت حوادث کشنده بعد از شهادت امام حسین را و ثانیاً طبق هر موقعیت یک انتخاب کرد. این انتخاب‌ها زینب را ساخت. سلام الله علیها و مبارک!🌷 http://eitaa.com/istadegi
🌱هو المنتقم🌱 «نبض دوم» ✍🏻 معصومه سادات رضوی(از مخاطبان مه‌شکن) 🥀به یاد کادر درمان و پرستاران بیمارستان‌های غزه؛ به ویژه بیمارستان الشفا و المعمدانی؛ به یاد پرستاران شهید...🥀 بالای سرش ایستاده‌ام و نگران نگاهش می‌کنم. اشک‌هایش تند و تند پایین می‌آیند و جیغ‌های خفه می‌کشد، گاهی شالش را بین دندان‌هایش فشار می‌دهد و تا صدایش بلند نشود. به بیمارستان پناه آورده است. نبض دومش دارد برای آمدن بی‌قراری می‌کند. نبض دومی که یک ماه آخر زیر بمباران و موشک گذرانده و با مادرش از بیمارستان المعمدانی مثل یک معجزه جان سالم به برده است. زن به خود می‌پیچد و من نگران‌تر می‌شوم و در غوغای بیمارستان فریاد میزنم: چرا این اتاق عمل خالی نمی‌شه؟ بچه و مادرش دارن از دست می‌رن! در آن شلوغی صدا به صدا نمی‌رسد. راحیل را می‌بینم که به سمت اتاق عمل می‌رود، دست به دامنش می‌شوم: یه کاری بکن! منتظرم تا برگردد که زن به گوشه روپوشم چنگ می‌اندازد. خم می‌شوم. همه توانش را جمع می‌کند و با صدایی که از ته چاه بلند می‌شود می‌گوید: اگر مردم تو رو خدا مواظب بچه‌م باش، همه شهید شدن، بچه‌م جز من هیچکس رو نداره، به تو سپردمش. - این چه حرفیه؟ ان‌شاءالله این روزا تموم می‌شه، بچه‌ت رو تو آرامش بزرگ می‌کنی. به این چیزا فکر نکن. چهره اش از درد درهم می‌رود ولی با دستانش صورتم را قاب می‌گیرد: قول بده! خواهش می‌کنم! تو این موشک‌بارون معلوم نیست زنده می‌مونم یا نه! برای این که آرامش کنم می‌گویم: قول می‌دم! فلسطین انگار صحنه محشر شده است که زن می‌داند شاید ثانیه‌ای بعد نباشد. توی همین فکرها هستم که راحیل به سمتم می‌دود و می‌گوید: فقط بجنب، الانه که عمل اون دختربچه تموم شه و یه مجروح دیگه ببرن تو! دونفری برانکارد زن را بلند می‌کنیم. مهره‌های کمرم فریاد می‌کشند، دست‌هایم هم؛ اما خودم سکوت می‌کنم و فقط تند تند قدم پشت قدم برمی‌دارم. دقایقی بعد زن از هوش رفته است و من چراغ گوشی‌ام را روشن کرده‌ام که دکتر نور داشته باشد و نبض دوم در دنیا پا بگذارد. صدای گریه نوزاد که توی اتاق می‌پیچد می‌خندم. انگار سال‌هاست نخندیده‌ام یا خندیدن را فراموش کرده‌ام. دکتر نبض دومی که حالا در غزه نفس می‌کشد را به سمتم دراز می‌کند. گوشی را دست راحیل می‌دهم و می‌گیرمش. صورتش را می‌بوسم: وسط این بلبشو اینجا چیکار داری خانوم کوچولو؟ دخترک را توی آغوشم می‌فشارم و از اتاق عمل بیرون می‌آیم. به سمت بخش نوزادان می‌روم. توی حال خودم هستم که در آستانه در می‌ایستم، خشکم می‌زند. حسنیه وسط اتاق نشسته و دارد گریه می‌کند. بهت زده می‌پرسم: چی شده؟ حسنیه زار‌ می‌زند: نفس نمی‌کشن! نفس نمی‌کشن! هیچ کدوم از بچه‌هایی که توی دستگاه بودن نفس نمی‌کشن. جز دو سه تاشون که نارس نبودن همه مردن، همه شهید شدن! محاصره‌ایم! اکسیژن نیست! آب نیست! برق نیست! داروی بی‌هوشی نیست! هیچی نیست! همه مریضا دارن از دستمون می‌رن. زانو‌هایم می‌لرزد. کاش دروغ باشد. عقب گرد می‌کنم و تا بخش مراقبت‌های ویژه کودکان می‌دوم. در را با شدت باز می‌کنم و توی دیوار می‌خورد. دخترک را روی یک تخت می‌گذارم و بالای سر‌ بچه‌ها می‌روم، ماسک‌های روی صورت کبودشان شفاف شفاف است، بخار نگرفته، قفسه‌های سینه‌شان بی‌حرکت است. نوزاد‌ها انگار که در آغوش مادر باشند در خودشان جمع شده‌اند و بچه ها مثل جنینی دور خودشان پیچیده اند. چشمان بعضی‌هاشان خيره به سقف بیمارستان مانده است. صدای بلدوزر مرا کنار پنجره می‌کشاند. چهل و اندی شهید را توی حیاط خوابانده است و بیل مکانیکی دارد خاک را می‌کَنَد، گود و گودتر. انگار مغزم قدرت تحلیل ندارد. دارد گور دسته جمعی می‌کنند؟ وسط بیمارستان؟ مگر اینجا انسان‌ها را به آغوش زندگی برنمی‌گردانیم؟ چه بلایی دارد سرمان می‌آید؟ مانند کسی‌ام که دارد رگبار‌گلوله به سینه‌اش می‌خورد، با هر کدام تکانی می‌خورد اما روی زمین نمی‌افتد. دخترک شروع به گریه می‌کند و از گیجی درم می‌آورد. اشک‌هایم صورتم را خیس کرده‌اند. با دخترک گریه می‌کنم و در به در دنبال کمی شیر خشک می‌گردم. توی داروخانه چرخ می‌زنم و مغزم لحظه‌ای از صدای شنی تانک خالی نمی‌شود، اگر بیاید چه؟ اگر برسند همه مریض ها می‌میرند، ما هم، دخترک هم. سرم را تکان می‌دهم تا ذهنم از فکر‌ها خالی شود. شیرخشک نیست! حتی یک‌دانه، پیدا هم بشود آب سالم از کجا بیاورم برای دخترک یک‌روزه؟ توی بيمارستان راحیل را پیدا می‌کنم: مادرش کو؟! این بچه گشنشه، شیر می‌خواد! می‌خواهد جواب بدهد که با صدای مهیبی روی زمین می‌نشینیم. همه جا را خاک پر می‌کند. دخترک در پناه آغوشم دارد زار می‌زند و من سرفه می‌کنم. سرفه، سرفه، سرفه... ادامه دارد... http://eitaa.com/istadegi
مه‌شکن🇵🇸🇮🇷
🌱هو المنتقم🌱 «نبض دوم» ✍🏻 معصومه سادات رضوی(از مخاطبان مه‌شکن) 🥀به یاد کادر درمان و پرستاران بیمار
راحیل میان سرفه‌ها بلند می‌شود: یا الله! فکر کنم بخش مراقبت‌های ویژه رو زدن. مادر اتاق کناریش بود. عین برق گرفته‌ها خشک می‌شوم. روی زمین وا می‌روم و در اعماق وجودم به خدا التماس می‌کنم. نمی‌دانم چقدر طول می‌کشد تا راحیل برگردد، تا یکی بخواباند زیر گوشم و از شوک بیرون بیایم، تا دخترک میان همان همهمه توی بغلم بخوابد. کاش می‌شد خبر را نشنوم. نشنوم که مادر دخترک وقتی شنیده دخترش در پناه من سالم است لبخند زده و گفته نام دخترکش زینب است. به چشمان خاکستری زینب نگاه میکنم، دختری که به من سپرده شده است، به کلیدی که راحیل از گردن مادرش درآورده و آن را به گردنش آویخته‌‌ام، کلید خانه‌ای در فلسطین. کاش زنده بمانیم، کاش بزرگش کنم و در خانه ای که کلیدش را دارد برایش داستان روزی را بگویم که به این دنیا آمد، همان روزهای حوالی پیروزی، روزهایی که فلسطین داشت می‌جنگید.... http://eitaa.com/istadegi
🌱سلام بر زینب سلام الله علیها؛ و سلام بر پرستاران شهید.✨ 🌱سلام بر پرستاران هشت سال دفاع مقدس که باران آتش آنان را به کنج عافیت نراند. سلام بر شهید پروانه شماعی‌زاده، که وقتی گفتند بعثی‌ها در نزدیکی سرپل‌ذهاب‌اند و پرستاران باید بروند، نارنجک به خودش بست و گفت: مجروحان را رها کنم و به فکر جان خودم باشم؟ نمی‌توانم. سلام بر شهید مریم فرهانیان و پاهای تاول زده‌اش؛ سلام بر او که شیفت پرستاری‌اش تمام شدنی نبود. 🌱سلام بر پرستاران مدافع سلامت؛ سلام بر ۱۵۰ شهید پرستار مدافع سلامت؛ که وقتی ما از ترس ویروس به کنج خانه خزیده بودیم، در برابر بیماری سینه سپر کرده و پنجه در پنجه مرگ انداخته بودند. 🌱سلام بر پرستاران غزه، که قوانین بین‌المللی و لباس پرستاری‌شان آنان را از حمله صهیونیست‌ها در امان نگه نمی‌دارد. سلام بر پرستاران غزه، که نه مهلت آسودن دارند، نه دارو و تجهیزات پزشکی، نه سوخت و آب و غذا؛ اما ایمانشان به خدا از تمام نیروی نظامی اسرائیل نیرومندتر است. سلام بر آنان، وقتی که از خستگی بیهوش می‌شوند، وقتی که با دیدن پیکرهای کودکان مجروح قلب‌شان درهم فشرده می‌شود، وقتی که با دیدن قفسه‌های خالی دارو، درماندگی از پا درشان می‌آورد، وقتی که از ترس فرود بمب و موشک چشم به آسمان می‌دوزند و قلب‌شان از ترس هجوم تانک‌های اسرائیلی تند می‌تپد، وقتی که با تمام خستگی پناه مجروحان می‌شوند. سلام بر پرستاران غزه؛ سلام بر پرستاران شهید غزه؛ سلام بر بیش از ۲۰۰ شهید کادر درمان غزه؛ و سلام بر بلندای صبر و توکل پرستاران غزه... ✍🏻فاطمه شکیبا http://eitaa.com/istadegi
به مناسبت میلاد حضرت زینب و روز پرستار؛ 📚 «همسایه‌های خانم جان» 📘 ✍️ زینب عرفانیان 🌱روایت بسیار جذاب پرستار احسان جاویدی از یک تجربه ناب انسانی در سوریه🌱 📖بخشی از کتاب: "نگاهم به پرچم ایران روی پشت‌بام می‌افتد. برای رسیدن این پرچم به اینجا خون داده‌ایم. بغض گلویم را مشت می‌کند. همسایه‌های خانم‌جان هرروز صبح به امید این پرچم دست بچه‌هایشان را می‌گیرند و به بیمارستان می‌آیند. بروم بگویم اشتباه آمده‌اید؟ بگویم دستمان از دارو خالی ست؟ بگویم شرمنده، به خانه‌هایتان برگردید؟ جواب این مادران را هم بتوانم بدهم جواب شهدا را چه بدهم؟ این مادرها دارو می‌خواهند، خون نمی‌خواهند که سخت باشد. قسمت سختش را شهدا داده‌اند. پرچم ایران بالای این ساختمان باشد و مردم ناامید برگردند؟ چشم‌ به پرچم که سوز سرد تنش را تکان می‌دهد، زار می‌زنم...یاد حاج‌احمد متوسلیان می‌افتم، می‌خواست این پرچم را در انتهای افق به زمین بکوبد. کف دست‌هایم را به پرچم و شهدایی که دورش جمع شده‌اند، نشان می‌دهم. خالی‌ست. دست خالی که نمی‌شود کار کرد..." 🌿در صفحات این کتاب، مخاطب همراه راوی به سوریه سفر می‌کند. از دمشق و کنار ضریح حضرت زینب(س) تا حمص و تدمر و المیادین و دیرالزور و ۸۰۰ کیلومتر دورتر از دمشق، روستایی به نام الهِری و ماجراهایش. خواننده، میان کوچه پس‌کوچه‌های خاطرات نقش بسته بر صفحات کتاب، می‌خندد، می‌دود، گریه می‌کند، خوشحال می‌شود،‌ غصه می‌خورد، خسته می‌شود و مهم‌تر از همه روی دیگر جنگ را می‌بیند و لمس می‌کند. https://eitaa.com/istadegi
✨این بانوی بزرگ اسلام بلکه بشریّت، توانست در مقابل کوه سنگین مصائب، قامت خود را استوار و برافراشته نگه‌دارد؛ حتّی لرزشی هم در صدای این بانوی بزرگ از این‌همه حادثه پدید نیامد؛ هم در مواجهه‌ی با دشمنان، هم در مواجهه‌ی با مصیبت و حوادث تلخ، مثل یک قلّه‌ی سرافراز استواری ایستاد؛ درس شد، الگو شد، پیشوا شد، پیشرو شد. ✨حرکت ما باید در جهت حرکت زینبی باشد؛ باید همّت ما، عزّت اسلام و عزّت جامعه‌ی اسلامی و عزّت انسان باشد؛ همان‌که خدای متعال با احکام دینی و شرایعِ بر پیغمبران، مقرّر فرموده است. رهبر حکیم انقلاب، ۱۳۹۲/۰۸/۲۹ 🌷 سلام الله علیها و مبارک! http://eitaa.com/istadegi
sound.tebyan.nethazrate_zeynab_231406.mp3
زمان: حجم: 3.22M
🌷🌱 ✨هزاران سلام بر دختر زهرا(س)... 🎤هادی فاعور و مبارک! http://eitaa.com/istadegi