eitaa logo
مه‌شکن🇵🇸
1.3هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
540 ویدیو
76 فایل
✨﷽✨ هرکس‌می‌خواهدمارابشناسد داستان‌کربلارابخواند؛ اگرچه‌خواندن‌داستان‌را سودی‌نیست‌اگردل‌کربلایی‌نباشد. شهیدآوینی نوشته‌هایمان‌تقدیم‌به‌ اباعبدالله‌الحسین(ع)‌وشهیدان‌راهش..‌. 🍃گروه‌نویسندگان‌مه‌شکن🍃 💬نظرات: https://payamenashenas.ir/RevayatEshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
نویسنده قرار نیست دنبال رمانش راه بیفته و معنای نمادهایی که درش هست رو برای مخاطب توضیح بده! مخاطب باید خودش متوجه بشه...
ممنونم که نظراتتون رو برام می‌فرستید. صبر داشته باشید که خداوند با صابران است
مه‌شکن🇵🇸
🔰 بسم الله قاصم الجبارین 🔰 📚 داستان بلند #خورشید_نیمه_شب جلد دوم شهریور (درام، معمایی، تریلر) ✍️ب
🔰 بسم الله قاصم الجبارین 🔰 📚 داستان بلند جلد دوم شهریور (درام، معمایی، تریلر) ✍️به قلم: فاطمه شکیبا قسمت 88 قایق روی موج‌های بلند به سختی پیش می‌رود و بالا و پایین می‌شود. دو دستی لبه‌های قایق را چسبیده‌ام و بی‌خیال هدایت سکان‌ها شده‌ام. نه مقصد مشخصی دارم و نه زور موتور قدیمیِ این قایق می‌تواند بر امواج بی‌رحم و توفانی غلبه کند. فقط باید جایی بروم که دست ماهی‌گیران به من نرسد. صدای رعد و برق نزدیک‌تر می‌شود و هوهوی باد و فش‌فش موج در گوشم می‌پیچد. از دور، اسکله ماهی‌گیران را می‌بینم. در میان صدای توفان، فریادشان را محو می‌شنوم. حتما دارند به زبان محلی هشدار می‌دهند که جلوتر نروم و تا نمرده‌ام برگردم؛ اما آن‌ها باید بهتر از هرکسی بدانند که دیگر هیچ‌چیز دست من نیست و اگر بخواهم – که نمی‌خواهم – هم نمی‌توانم برگردم. امواج خود را به قایق می‌کوبند و گستاخانه به درون قایق می‌پاشند. خیس شده‌ام و با تکان‌های قایق به این‌سو و آن‌سو پرت می‌شوم. اقیانوس من را طعمه‌ی سرگرم‌کننده‌ای یافته و با من و قایقم بازی می‌کند. حالت تهوع و سرگیجه، دربرابر اضطراب وحشتناکی که تمام بدنم را گرفته کم آورده‌اند. -عباس به دادم برس... این توفان به من رحم نمی‌کنه... نمی‌فهمم کی از موج‌شکن عبور کردم؛ موج‌ها بلندتر شده‌اند و صخره‌ها نزدیک‌اند. وقتش است. الان دیگر وقت آن است که مرگ از روی نیمکت قایق برخیزد و یکدیگر را در آغوش بگیریم. بیش از قبل ترسیده‌ام و می‌لرزم. آب کف‌آلود دریا به صورتم سیلی می‌زند. فریاد می‌کشم: عباس! صدایم در توفان گم می‌شود. دریا و آسمان تیره‌اند و تنها نقطه روشن، جایی در انتهای افق است که نور خورشید نیمه‌شب را می‌توان دید. نمی‌خواهم منتظر بنشینم و ببینم کی موج‌ها من و قایقم را درهم می‌شکنند و می‌بلعند؛ می‌خواهم ایستاده به استقبال مرگ بروم. اقیانوس حتی اگر خشمگین هم باشد ترس ندارد. مثل عباس است. به سختی روی عرشه قایق که مانند گهواره تکان می‌خورد می‌ایستم. سرم گیج می‌رود و دستانم را برای آغوش اقیانوس باز می‌کنم. پیش از آن که کمرم راست شود، موجی خودش را به قایقم می‌کوبد و به آغوش اقیانوس هلم می‌دهد. روی دست موج دیگری واژگون می‌شوم. موج‌موج، اقیانوس پیکرم را مانند نوزادی دربر می‌گیرد و تاب می‌دهد. انقدر سرد است که نمی‌توانم دست و پا بزنم. مثل چوب خشکی، خودم را به اقیانوس می‌سپارم. باران شروع به باریدن می‌کند و من از هرسو با آب محاصره می‌شوم. قسمت اول رمان: https://eitaa.com/istadegi/9527 ⛔️کپی بدون هماهنگی و ذکر منبع، مورد رضایت نویسنده نمی‌باشد⛔️ ✨ 🌐https://eitaa.com/istadegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام اولا از خودتون انتظار خلق شاهکار نداشته باشید و از نوشتن داستان‌های افتضاح نترسید. دوما از نوشتن یادداشت‌های روزانه، خاطرات و روایت کردن اتفاقات دور و بر خودتون و تمرین‌های کوچیک و داستان‌های کوتاه شروع کنید.
سلام سلما در زمان حال داره روایت می‌کنه، یعنی هنوز نمرده و داره لحظه مرگش رو آنلاین تعریف می‌کنه. یعنی تو خواب کالبدشکافیش کردن؟🙄
سلام غم‌انگیزه که مشتری دائمم فرق «لفت دادن» و «پردازش داستانی» رو نمی‌دونه و فکر می‌کنه من بیکارم که الکی صفحه سیاه کنم! البته این آفت رمان آنلاینه که مخاطب انتظار داره توی هر قسمت(که معادل یک تا یک و نیم صفحه ست) یه اتفاق بیفته! ولی متاسفانه یا خوشبختانه من طبق استانداردهای رمان آنلاین نمی‌نویسم. من می‌خوام رمان حسابی به مخاطب بدم. اگه از «لفت دادن» بدتون میاد و فقط دنبال هیجان و اتفاقات تازه‌اید، رمان این مدلی توی ایتا زیاده... ولی من بخاطر مشتری(!) از استانداردهام دست نمی‌کشم.
پیکر مطهر شهیده «فاطمه دهقان» در آغوش حرم مطهر رضوی آرام گرفت 🔹 پیکر مطهر بانو فاطمه دهقان، دومین شهیده اهل خراسان رضوی حملات تروریستی کرمان، در مشهد تشییع و در رواق حضرت زهرا (ع) حرم مطهر رضوی به خاک سپرده شد. 🔹 شهیده فاطمه دهقان از خادمان کفشدار حرم مطهر رضوی، از زمان مجروح شدن در حادثه تروریستی کرمان بی‌هوش و در بخش مراقبت‌های ویژه یکی از بیمارستان‌های این شهر بستری بود که روز شنبه مرگ مغزی وی اعلام شد و با توجه به وصیت شهیده، پس از اعلام مرگ مغزی، اعضای بدن وی به چهار بیمار اهدا شد. پ.ن: چقدر خوبه آدم هم توی دوران زندگیش به بقیه خیر برسونه، هم مرگش باعث برگشتن چندنفر به زندگی بشه... آخه سعادت بیشتر از این...؟💔🌱 دعامون کن فاطمه خانم... http://eitaa.com/istadegi
Abozar Roohi - Refighe Shahidam.mp3
2.71M
تازه این سرود معنی پیدا کرد، با دهه هشتادی‌ها و دهه نودی‌هایی که در جوار حاج قاسم شهید شدن... «یه دهه هشتادی، که حاج قاسمو دیده... یه دهه نودی، که الگوش یه شهیده...»🥀 ۲۲ دانش‌آموز شهید حمله تروریستی کرمان: 🔹️نرگس کارگر، پایه سوم دبستان 🔹️زینب یعقوبی، پایه هشتم دبیرستان 🔹️امیرحسین دهدهی  پایه هشتم دبیرستان 🔹️یاسین تشت‌زر، پایه دهم هنرستان 🔹️المیرا حیدری‌نژاد فرسنگی پایه یازدهم هنرستان 🔹️عارفه سلمانی‌پور، پایه یازدهم هنرستان 🔹️فاطمه نظری‌کدخدا همت‌آبادی، پایه دوازدهم هنرستان 🔹️زهرا هوشمندپناه، پایه دوازدهم هنرستان 🔹️زینب رحمت‌آبادی، پایه ششم دبستان 🔹️آیدا قاسمی، پایه پنجم دبستان 🔹️محمدامین صفرزاده، پایه نهم دبیرستان 🔹️زهرا سلطانی‌نژاد، پایه پنجم دبستان 🔹️محمدامین سلطانی‌نژاد، پایه دوم دبستان 🔹️مهدی سلطانی‌نژاد، پایه اول دبستان 🔹️مریم سلطانی‌نژاد، پایه سوم دبستان 🔹️میلاد شادکام، پایه پنجم دبستان 🔹️سبحان علیزاده، پایه دوم دبستان 🔹️محمدعلی مرادی، پایه نهم دبیرستان 🔹️حسین محمدآبادی، پایه ششم دبستان 🔹️حسن محمدآبادی، پایه یازدهم هنرستان 🔹️محمدطاها قدیری‌فرد، پایه ششم دبستان 🔹️فائزه نظری، پایه نهم دبیرستان امروز هفتم شهدای کرمانه...💔 http://eitaa.com/istadegi