تکه یخی که #عاشق ابرِعـذاب می شود
سرقرار عاشقی همیشه #آب💧می شود
چه کرده ای تـو با #دلمـ❤️
که از #تو پیش دیگران
#گلایه هم که می کنم
#شعر حساب می شود☺️
#شهیدابراهیم هادی
#صبحتون_شهدایی
🌹🍃صلوات
خاطرات_شهدا 🌷
💠برشی از کتاب همسایه آقا....
🔰در را که باز کردم از لب پاشنه ورودی روی پنجه #قد_کشیدم ،چند دقیقه ای🕰 طول کشید تا از پله ها بالا آمد. یک نگاه به لباس هاش کردم و گفتم: پس چرا #لباس_فرم تنت نیست⁉️
🔰لبخندی زد و گفت: سلام #مامان_جان قرار نیست اهل شهر خبر دار بشن🔇 که من امروز سر دوشی گرفتم. زیر لب گفتم: آخه من خیلی #دوست_داشتم تو این لباس ببینمت😔 و به بهانه آوردن یک شربت خنک🍹 رفتم توی آشپزخانه.
همین طور که داشتم بین شربت آلبالو🍒 و آب یخ❄️ را با چرخش قاشق نقش می انداختم تا وسط هال آمدم، دیدم رفته توی اتاق و در را بسته🚪یکم #دلم گرفت اما به روی خودم نیاوردم و صداش کردم.
🔰 #علی شربت برات آوردم، هنوز #سرخی شربت با آب دست رفاقت نداده بود که علی میان قاب در اتاقش ایستاد👱 دستش را تا کنار خط ابروش بالا برد و به لبه کلاهش نزدیک کرد، پا کوبید و گفت: #افسر_وظیفه علی آقا عبداللهی در خدمت هستم.
🔰برای لحظه ای نمی توانستم چشم از #قد و قامتش بر دارم😍 #علی_من توی لباس زیتونی رنگ سپاه علی اکبری شده بود که در قامت #مجاهد بیشتر ازم دل می برد.
🔰جلوی #سرخ شدن چشمهام را گرفتم، لبخند رو روی تمام صورتم مهمان کردم☺️ و زیر لب براش "لا حول ولا قوه الا بالله" خوندم. چقدر شیرین بود حظ این لحظه که پسرم #لباس_سپاه به تن کرده بود.
#شهید_علی_آقاعبداللهی🌷صلوات
#شیرین تر
از شعر تبسمت☺️
هیچ نیافته ام ..
#لبخند بزن
و بگذار خنده عاشقانه ات♥️
کام #دلم را قند نماید 😍
#شهيد_علی_حيدرالبيرمانی
#سلام_صبحتون_شهدایی🌺
🌹🍃صلوات
🌦🌧🥀🌦🥀🌧🌥
#دوست دارم #قبر مـ✨ــــن هم کنار قبر تــــ🌹ــو باشد سراسیمه #دلــــم عـشـق فقط عـــ💓ـشــق تــــــو باشد
#تـــــ✨ـــو با جان و دلــــ❤️ـم چه کرده ای حاج قاسم که #آرزوی دلم جوار و #همنشینی تــــ🌸ــــو باشد
#آرامش_دل_سردار_جان
#شهید_قاسم_سلیمانی🌷
#سلام_صبحتون_شهدایی🌺
صلوات 🌷🍃
#شهید_عزیزم💞
🥀روزهای بی ت✨و
صدابه #صدایم نمی رسد😔
#بغضی نشسته ،به دادم نمی رسد
🍀این روزها #دلم گرفته ،غمم بی نهایت است💔
باران🌨 به پای اشک هایم 😭نمی رسد
🥀هی #بغض میکنم ،،،اشکم جاری نمی شوداین اشک هم به دادحالم #نمی رسد
این آسمانی🌫 میشکند خُرد می شود
امابه #👣پای هایم نمی رسد❌
#شهید_سیدعلی_حسینی🌷
#صلوات 🌷🍃🍃
#سلام_امام_زمانم✋🌸✨
#سلام پدر مهربان ما صبحت بخير💚🌱
آیا هنـوز مانده #دلـم را صدا ڪنے
نوبت نشد ڪہ داد دلـم را دوا ڪنے
از شَر نَفس، #خستہ ام پناهم نمےدهے
پاسخ بہ التمـاس #نگاهـم نمےدهے
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجل
فرجهم
#شیرین تر
از شعر تبسمت☺️
هیچ نیافته ام ..
#لبخند بزن
و بگذار خنده عاشقانه ات♥️
کام #دلم را قند نماید 😍
#شهيد_علی_حيدرالبيرمانی
#سلام_صبحتون_شهدایی🌺
🌹🍃صلوات
♡نون والقلم♡
🍃بی هدف کاغذ را سیاه میکردم تا شاید کلمه ای بیابم و در وصف او بنویسم اما نبود، کلمه ای به ذهنم نمیآمد طبق معمول کم آورده بودم و ذهن خسته ام دیگر زانوانش قوت نداشت که کم آورد و مقابل این همه کلمه و حرف گفته و ناگفته خم شد.
🍃دفتر #زندگی را که ورق میزدم دیدم خیلی هایمان خودمان را #گم کرده ایم یادمان رفته چرا آمدیم وَ بعدها چرا خواهیم رفت!
نشانی منزلگاه عشق را گم کردیم، حافظه هایمان یاری نکرد تا راه را از بر برویم و برسیم به حرم یار.
🍃اصلا شاید ذهنم برای همین دیگر توان ادامه دادن نداشت و دست #دلم به نوشتن نمیرفت، نشانی #حرم یار را گم کردم و در این وانفسای #دنیا غرق شدم آنقدر که یادم رفت، بودند کسانی که با یک #یاعلی(ع) زانو هایشان قوت گرفت با یک #یاحسین(ع) بلد راه شدند و ندای لبیک #یازینب سر دادند، ندایی که میگفت عباس های زینب هنوز عرصه را خالی نکردند!
خیلی ها اصلا آمدند تا همین را بگویند؛ #حامد هم یکی!
🍃دیگر از پرورش یافته مکتب علی(ع) و کارنامه قبولی و مهر #شهادت نمیگویم چرا که شاگردان این مکتب همه عاشقند و شرط عاشقی جنون است و مجنون جز در رکاب #معشوق مشق عشق نمیکند.
🍃حامد نیز مجنونی بود که عشقی منتهی به نور را در خود پرورید وَ گویی اصلا آمده بود تا در #نور خلاصه شود.
آری همین است شرط عاشقی #جنون است.
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_حامد_کوچک_زاده
صلوات 🌷🍃
♡نون والقلم♡
🍃بی هدف کاغذ را سیاه میکردم تا شاید کلمه ای بیابم و در وصف او بنویسم اما نبود، کلمه ای به ذهنم نمیآمد طبق معمول کم آورده بودم و ذهن خسته ام دیگر زانوانش قوت نداشت که کم آورد و مقابل این همه کلمه و حرف گفته و ناگفته خم شد.
🍃دفتر #زندگی را که ورق میزدم دیدم خیلی هایمان خودمان را #گم کرده ایم یادمان رفته چرا آمدیم وَ بعدها چرا خواهیم رفت! نشانی منزلگاه عشق را گم کردیم، حافظه هایمان یاری نکرد تا راه را از بر برویم و برسیم به حرم یار.
🍃اصلا شاید ذهنم برای همین دیگر توان ادامه دادن نداشت و دست #دلم به نوشتن نمیرفت، نشانی #حرم یار را گم کردم و در این وانفسای دنیا غرق شدم آنقدر که یادم رفت، بودند کسانی که با یک #یاعلی(ع) زانو هایشان قوت گرفت با یک #یاحسین(ع) بلد راه شدند و ندای لبیک #یازینب سر دادند، ندایی که میگفت عباس های زینب هنوز عرصه را خالی نکردند! خیلی ها اصلا آمدند تا همین را بگویند؛ #حامد هم یکی!
🍃دیگر از پرورش یافته مکتب علی(ع) و کارنامه قبولی و مهر #شهادت نمیگویم چرا که شاگردان این مکتب همه عاشقند و شرط عاشقی جنون است و مجنون جز در رکاب #معشوق مشق عشق نمیکند.
🍃حامد نیز مجنونی بود که عشقی منتهی به نور را در خود پرورید وَ گویی اصلا آمده بود تا در #نور خلاصه شود.
آری همین است شرط عاشقی #جنون است.
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
🌺به مناسبت سالروز #تولد #شهید #حامد_کوچک_زاده
📅تاریخ تولد : ۲۸ شهریور ۱۳۶۱
📅تاریخ شهادت : ۱۲ بهمن ۱۳۹۴
🥀مزار : گلزار شهدای شهر رشت
یاد شهدا ذکر صلوات 🌷🍃
#دلَم نه برای #شما !
که بـرای مهربانی هایتان #تنگ است
بـــرای قلبهای پاکی که
لبریز از عشـــــق ِ #خدا بود . . .
شهید #محرمعلی_مرادخانی
شهید #علی_اصغر_شیردل
#یاد شهدا ذکر صلوات 🌷🍃
#اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🍃به تابلوی #چشمانش می نگرم. آن چشم های آرام حالا روشن تر و زیباتر از هر زمانی به نظرم میآمد. عکس برای چند ماه پیش بود ولی انگار روز قبل رفتنش آن را گرفته بود.
🍃یادم است روزی که میخواست برود نتوانستم یک دل سیر به تماشایش بنشینم، نشد آن دو گوی بلورین چشمهایش را ببوسم. فقط توانستم از نگرانی های #مادرانهام برایش حرف بزنم. اینکه رفتنش برایم تاب و توان نمیگذارد، اینکه اگر برود چه بر سر #دلم میآید و هزاران "اگر" دیگر...
🍃میخواستم مجابش کنم که بماند. از #کودکی اش گفتم؛ زمانی که سال چهل و چهار متولد شد و #سیدعلی نام #حیدر را برایش انتخاب کرد. از آن روزی حرف زدم که برای اولین بار کلمه بابا را ادا کرد. گفتم که قد کشیدنش را دیدم، رویاهایم پیش چشمانم قد علم کردند، رخت #آرزوهایم را در تنش دیدم و لحظه شماری کردم برای #حقیقی شدنشان.
🍃از #همت و پشتکارش برای زمین زدن رژیم گفتم که آنها را در شب بیداری ها و #تظاهرات و اعلامیه نوشتن هایش دیده بودم. هر شب که برای گشت بیرون میزد از خانه، دلم آب میشد و پشت سرش میریخت. #قرآن نذرش میکردم که سالم برگردد.
🍃اینها همه را گفتم و تاکید کردم که تو #دِینت را دو سال پیش ادا کردی، بمان و اینجا خدمت کند، پشت #جبهه! یک کلمه گفت: مرگ با #عزت اگر خونین، بهتر از زندگی #ننگین. و من خاموش گشتم، دلم نیز هم...
🍃دیگر #نذرش نکردم، دیگر از شب بیداری هایم در دوران طفولیتش نگفتم، نخواستم بماند و جبران کند، از #خدمتش تا به الان برای این دیار نگفتم، منتی نبود! هرچه بود برای #خدا کرده بود... فقط دل و زبانم یک چیز را گفت: خدا به همرات! دلم آب شد و ریخت پشت سرش اما دیگر دلم شور نخورد، دیگر #نگران نشد. آرام گرفت و جگر گوشه اش را به امان خدا سپرد. و چه امانی بهتر و خوب تر از خدا! آنقدر خوب که #پرواز کرد سمت خدا، آنهم به وقت آذر هزار و سیصد و شصت در جبهه #مریوان...
◇سالگرد #شهادتت_مبارک حیدرم!◇
✍نویسنده: #مهدیه_نادعلی
#شهید_سیدحیدر_حمیدی
📅تاریخ تولد: ۱ اسفند ۱۳۴۴
📅تاریخ شهادت: ۷ آذر ۱۳۶۰
🥀مزار شهید: اطلاعاتی در دسترس نیست.
🕊محل شهادت: مریوان
😭🌷🍃
🌹🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🍃بند دلم پاره شد و عکس های سنجاق شده به آن می رقصند و از مقابل چشمانم رد می شوند. عکس #فاطمه با پدرش، همان روزها که تنها فرزند خانواده بود و به قول #آقامهدی، مادرِ بابا بود. آنقدر محبت این دختر در دل پدر ریشه زده بود که مرهم #دلتنگی های پدر برای مادرش بود.
🍃صدای ترک های #دلم را می شنوم و این بار عکس #زهرا و پدر به من لبخند می زند. پرنسس بابا بود و عاشق پدر؛ اینکه #دخترها_باباییاند را همه می دانند. زهرا هم با دستهای کوچکش برای آرزوی پدر دعا می کرد. اشک هایم سرازیر میشوند و چشمان تارشده از #اشکم، به عکس #محمدجواد و آقا مهدی روشن می شود همان لحظه وداع، محمد جواد در خواب بود، پدر با یک بوسه و یک نوازش که هنوز گرمایش بر تن پسر مانده، از او دل کند.
🍃اشک هایم از هم سبقت گرفته اند اما عکس #همسر_شهید، قصه جدیدی است. نذر کرده بود این بار خودش همسرش را راهی دفاع از حرم #حضرت_زینب کند. رفت پیش فرمانده و خواهش کرد که همسرش بازهم راهی شود. نشست و تمام لحظه های باقی مانده از حضور همسرش را نظاره کرد و بخاطرش سپرد. عکس هایی که شریک زندگی اش آماده می کرد برای #شهادتش، وصیت نامه ای که برای روز های نبودنش می نوشت. در ظاهر می خندید اما خدا می داند که در دلش چه می گذشت. اشک هایش این بار به دادش رسیدند.
🍃بدرقه کرد #همسرش و به یک چشم بر هم زدنی خود را در #معراج دید، در بالای سر پدر بچه هایش. فاطمه پنج ساله به چهره بابا نگاه می کرد و گریه می کرد. زهرای سه ساله چقدر شبیه #سهساله_ارباب شده بود و سر بابا را نوازش می کرد. و اگر محمد جواد لب می گشود و بابا می گفت چه میشد. نسیمی می وزد و این بار آخرین عکس را می بینم. دل داغدار فاطمه و زهرا با سنگ سرد #مزار مرهم می یابد. همسر شهید درد و دل می کند با شهیدش از روزی که محمد جواد تب کرده بود و در خواب فقط سراغ #پدر را می گرفت....
✨ #شهادتت_مبارک آقا مهدی، به حرمت نازدانه هایت دعایمان کن🤲
#شهید_مهدی_قره_محمدی😭🌷🍃
📅تاریخ تولد : ٢٨ شهریور ۱٣۵٨
📅تاریخ شهادت : ٢۱ آذر ۱٣٩۶
🕊محل شهادت : دیرالزور_سوریه
🌹🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#امام_زمانم
و...تو...
هماناکسیرآرامبخش زمینے؛
کھسالهاست،آنرابرمدارش،آرامنگہ داشتهاے! ✨
میدانے؛
زمینشیفتہنگاهتوست...
کههرصبحوشام،
دورسرتمےگردد!🕊
الّلهُـمَّ عَجِلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج🌿☁️
#شبتون مهدوی 🌙✨
#التماس_دعای_فرج 🤲
#دلم کمی خدا می خواهد💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفت :
عشق را برایم معنا کن
زیر لب آرام گفتم:حسین
#دلم تنگ شده برایت حسین جانم 💔
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
موجودی ۳۰ میلیارد دلاری صندوق توسعه ملی؛ یادگار دولت رئیسی برای پزشکیان
در حالی که روحانی سال ۱۳۹۲ صندوق را با موجودی ۳۵ میلیارد دلاری از احمدینژادگرفت اما آن را با کاهش ۱۵ میلیارد دلاری به رئیسی تحویل داد.
اما دولت رئیسی با افزایش موجودی ۳۰ میلیارد دلار آن را به پزشکیان داد.
#دلم سوخت 💔😭
#شهید جمهور
#شادی روح مطهر شهدا و امام شهدا
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم😭✋🌷🍃
⭕️ اتابک، وزیر صمت فعلی: دولت هیچ تمایلی به افزایش ۳۰ درصدی قیمت خودرو نداشت
این مصوبه مربوط به دولت قبلی است!
شما کلا هیچکارهاید!!!
قطع برق تقصیر رئیسی!
کمبود انرژی تقصیری رئیسی!
بی برنامه بودن شما تقصیر رئیسیه! کلا از الان تمام گندکاری های شما تقصیر رئیسی💔
😡#شرف
#هر چند بنا به دلایلی تصمیمم بر این بود که کلا وارد فضای نقد دولت حاضر نشویم اما از آنجایی که وقاحت و دورویی و نفاق برخی از افراد از حد رد شده است، قطعا از این ببعد به هیچ قیمت و با هر هزینه ای از هیچ رفتار منافقانه ای نخواهیم گذشت!
#دلم برای رئیسی سوخت 💔
https://eitaa.com/jahfadarahbary