🔸اون ک چشیده طعم این عشقو♥️
🔹غیر #تو هیچکس و نمیشناسه
🔸هک میشه روی سنگ قبرم
🔹این سینه زن #رایه العباسه
🔰 #ریشهای خیلی بلند، قیافه تکیده، پیشانی بلند، همه و همه قطعا تو را یاد یک #پاسدار نمیاندازد⁉️
🔹نامش #امیر بود. از وقتی کنجکاو ماجرایش شدم که تصویر مزارش را دیدم و یک بیت معروف نوحههای حاج محمود که مو بر تن آدم راست میکنه، فضولی ام گل کرد☺️ که ربط این #شهید به رایه العباس چیه؟
🔸مثل همیشه راهکار علامه #گوگل سرچ که کردم علامت سوالهایم❓ بیشتر شد. دیدم اُوهَع، همه ماها #چریکی و بسیجی که توی ذهنمون داریم خود همین آقاست، یاد حرف #شهید_محسن_حججی افتادم وقتی مستند ملازمان حرم را دیدم که با مادرش صحبت کرده بود. حججی گفت: قبلنا #شهادت یه جاده بود که میشد ازش گذشت 💥اما حالا شده یه #معبری تنگ که حتی مختصات روی نقشهاش هم نیست❌
🔹 #امیر سیاوشی ته آرزوی مبارزاتی ما هیئتی هاست؛ بی خیال دنیا و پر خیال و دغدغه #هیئت امام حسین🚩همهی ما #اربعین دست و پا میزنیم برا پابوس آقامون. اما #امیر، سال آخر به رفیقاش گفت که شماها برید من دیرتر میام. نیومد....🚷
🔸رفت #شام، پیش کسی که همه ما 80 کیلومتر🗺 به یاد اون قدم ور میداریم و آخر قبولی #زیارت بدست اونه. رفت پیش عمه #سادات که بقول حاج محمود هیئتشون بی قرار بود و غصه و غمهاش😢 بیشمار
🔹ما اول مسیر و اون آخر مسیر، بی صدا و بیریا رسید به اون #معبر لعنتی؛ که من یکی خیلی وقته مختصات مکان الآنم را هم گم کردم😔 چه برسه به معبر #شهادت.
🔸سیاوش وسط آتش🔥 اینبار #زنده بیرون نیومد؛ بلکه رها بیرون اومد بدون دسیسه تعصب. امیر جان ما ماندهایم راه #انقلاب که سرخ است از لخته خون شهیدان🌷 ما ماندهایم و #سم پاشی ناامیدی لیبرالهای سگ سفت غرب زده،
ما ماندهایم و نادانی اهل منزل که ناامیدند،
🔹ما ماندهایم باسنگینی #سینه های پر از سرب و خردل، پاهای کِرِخت و بدون احساس😔 ما و آنهایی که #ترکش ها در بدن های لاغرشان قایم باشک بازی میکنند و.... اما ته همه ما #ماندهایم و حسرت و آه #یتیمان😞 و پوزخند مدیران
#شهید #امیر_سیاوشی
#شهید_مدافع_حرم
#شهدا_گاهی_نگاهی
صلوات 🍃🌷🍃
🍃پسرک سینه اش را سپر کرده و با غرور متنی که حاصل نگارش خویش بود میخواند، دلتنگی نفسش را تنگ میکند ولی از تک و تا نمیافتد. جای خالی #پدر که با تصویرش پر شده بغض را تا چشمانش بالا میآورد ولی باز هم از نطق کردن نمیایستد.
🍃هرچه باشد پسر همان پدر است، پسر مهدی ناظری. همان که زاده بهار بود و در بهار هم جاودانه شد، هم جسم و هم جانش. جسمش در دل #شام و جانش در آسمان. مهدی همانی بود که در رویای خویش سوار بر ذوالجناح #سیدالشهدا در گودی قتلگاه میجنگید وَ همین شد مجوز حضورش در کربلای شام که نمایانگر ظلمی عظیم بود.
🍃پس ساکت ننشست و راهی شد تا خودش رنگ حقیقت به آن رویا بزند، رفتنی همراه با عطر #گمنامی. رفتنی که فقط خبرش آمد! پیکری در کار نبود و همین دو طفل چشم به راه را خون به جگر میکرد.
🍃در نهایت چهار سال و چهار ماه چشم انتظاری حاصلش شد بازگشت پدری خوابیده در تابوت و چندی بعد منزلگاه آخر که سنگ سرد و حکاکی شده، نشانیاش بود.
🍃سنگی که زین پس باید دلتنگی های زینب را به جان بخرد، بغض نهان در گلوی #ابوالفضل را تماشاگر باشد و مأمن شود برای درد و دل های زنانه ای از جنس فراق یار.
✨سالگرد شهادتت مبارک #پرستوی_حرم
✍نویسنده: #مهدیه_نادعلی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_مهدی_نظری
📅تاریخ تولد : ۱٣۶۴
📅تاریخ شهادت : ٢۰ خرداد ۱٣٩۵
📅تاریخ انتشار : ۱٩ خرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : حلب_سوریه
🥀مزار شهید : خوزستان_گلزار شهدای اندیشمک
#صلوات 🌷🍃
🍃راوی قصه های #شام قاصدکی ست که معرکه عاشقی را به نظاره نشسته و پایان سرنوشت #رزم_آوران را در دل تاریخ حک میکند♡
🍃از آن روزی که پیکِ عدرا* برایش از #هتک_حرمت گفت آغاز قصه رقم خورد، رزم #فاطمیون و #زینبیون را به تصویر کشید و ضمیمه کرد: بعضی از مردم جان خود را به خاطر خشنودی خدا میفروشند، و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.* و اینبار قرعه به نام دو یار افتاده بود #ذکریا و #الیاس.
🍃به هنگام نماز که تماشایشان میکردی اللهم الرزقنا هایشان رنگ #شهادت و نیتشان بوی #خلوص داشت. #یالطیف_إرحَم_عَبدِکَ_الضَعیفِ سجده آخر نمازشان روادید آسمان را به دستشان داد و بلیط رفتِ بدون برگشت را، حداقل برای الیاس اینگونه بود.
🍃حلب مشتاقانه #پیکر او را به آغوش کشیده بود. همسر و فرزندانش چشم انتظارش بودند و غروب هایی که چشم #مادر به قاب در خشک میشد.
🍃فاطمه #سه_ساله زانوی غم بغل گرفته بود و بغضی میهمان گلویش شده بود لحظهای #آسمان چشمانش آرام نمیگرفت و ابرهای #دلتنگی همچنان میبارید، برای قاصدک از پدرش سخن میگفت تا بلکه به گوشش برساند.
🍃یادم به خرابهی #شام افتاد، دختری سه ساله که بهانه #پدر را میگرفت میخواست از #خار_مغیلان و درد سیلی به پدر شکایت کند. به انتظار پدر نشسته بود بی رمق با خدای خود نجوا میکرد و پدر را میخواست.
🍃ذکریا، سه ساله اش را تنها گذاشت تا مدافع سه ساله #حسین(ع) شود و چه غمگین است قصه فرزندان #شهدا، چه #فاطمه هایی که دلتنگ مهر پدریاند و چه محمد صدراهایی که پدر را فقط در یک قاب عکس دیدند.
🍃حالا بعد از پنج بهار ذکریا با هفت شقایق دیگر برگشت و الیاس هنوز هم #مهمان سرزمین #حلب است.
🍃میگویم بهار چون به قول شاعر: #پاییز بهاری ست که عاشق شده و دلتنگ است برای عاشقانی که از سرزمین دور ماندهاند همچون الیاس. #بغض میکند و برگ هایش را سنگفرش خیابان ها میکند به امید اینکه الیاس ها برگردند.
◇پروازتان مبارک عباس های زینب(س)◇
پ.ن: * مرج عذراء که امروز عدرا نامیده میشود شهری است در #سوریه که در آنجا حجر بن عدی به خاک سپرده شده است.
پ.ن:*سوره بقره آیه ۲۰۷
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
🕊به مناسبت سالروز #شهادت #شهید #ذکریا_شیری
#شهید #الیاس_چگینی
📅تاریخ شهادت : ۴ آذر ۱۳۹۴
🕊محل شهادت : حلب العیس
یاد شهدا ذکر صلوات 🌷🍃
پشت دروازه ساعاٺ خدا رحم ڪند
بہ دل عمہ ساداٺ خدا رحم ڪند
دخترِ فاطمہ! بازار! خدا رحم ڪند
چادرِ پاره و انظار، خدا رحم ڪند
#ورود_اسرا_به_شام
#ماه_صفر #صفر
#اسارت #کاروان_اسرا
حضرت #زینب ﷺ #شام
حضرت #امام_حسین ﷺ
https://eitaa.com/jahfadarahbary