eitaa logo
متی ترانا و نراک
274 دنبال‌کننده
42.9هزار عکس
15.4هزار ویدیو
83 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💐 کوفه امشب غم واندوه بزرگے دارد هرطرف می نگرے عطرعلی(ع) می آید 🌷کودکان گریه کنان در پے بابا هستند ◾️آسمان زخم علی(ع)دیده وخون میبارد #شهید_حسین_معزغلامی🌷 #نجف_اشرف شهادت مولا علی (علیه السلام) تسلیت باد🏴 🍃صلوات
💫تو همان عطر گل یاس و نسیم سحری که‌ اگر صبح نباشی نفسی در من نیست ...✨ #شهید_حسین_معزغلامی #سلام_صبحتون_شهـدایی🌺 🍃🌹صلوات
#گمنام_وبی_صدا 🍂ترم های اول ورود به #دانشگاه به پیشنهاد یکی از بچه ها قرار شد یه گروه👥 تشکیل بدیم از بچه های مشتی و #بااخلاص و پای کار که کارای صلواتی🌸 برای بچه های دیگه انجام بدیم. 🍁مثلا واکس زدن پوتین👞 بچه ها، کارهای #خدماتی و نظافتی و... طوری که هیچکس شناخته نشه🚯 جلسه گرفتیم و چند تا #تیم تشکیل دادیم. هر تیم یه مسئول داشت و چند تا نیرو. اسم کار رو گذاشتیم #ستاد جنگ های نامنظم با نفس 🍂هر تیم رو هم به اسم یه #شهید نام گذاری کردیم. هر کدوم از بچه ها به نیابت از یک شهید🌷 اتیکت اسم اون شهید بزرگوار رو به سینه میزدن🏵 اما با #چفیه صورتشون رو میبستن تا شناسایی نشن❌ 🍁صبح خیلی زود یا آخرای شب، طوری که کسی #متوجه_نشه فعالیت خودشون رو انجام میدادن. #حسین_آقا فرمانده یکی از تیم ها شد که به اسم سردار شهید محمد حسین، عموی شهیدش🌷 نام گذاری شده بود... 🍂هدف🎯 از انجام این کارها #رفاه حال بچه های دانشگاه بود. عموما بعد یه روز طاقت فرسای آموزشی همه مثل #جنازه خودشون رو میرسوندن به تخت خواب😓 اما یه عده مشتی مثل #شهید، اگرچه خودشون خسته بودند، بجای استراحت، میرفتن پوتین گلی و خاکی دوستاشون رو واکس میزدن✨ و #سرویسا رو نظافت می کردن که بقیه اذیت نشن👌 #شهید_حسین_معزغلامی #شهید_مدافع_حرم صلوات 🌷🍃
🌹شهید مدافع حرم حسین معز غلامی🌹 هروقت حسین به سوریه می رفت دست به دامن یک شهید می شدم. بار اول متوسل به شهید آقامحمودرضا بیضایی شدم که حسین سالم بیاد. بار دوم متوسل به شهید آقاجواد الله کرم شدم و حسین سالم بیاد و نذرم در هر بار ادا می کردم. بار آخر شهید سجاد زبرجدی رو انتخاب کردم که حسین سالم برگرده شله زرد بپزم و به نیت ایشان پخش کنم. چندشب قبل از شهادت حسین خواب دیدم شهید سجاد زبرجدی در عالم رویا به من گفت: نذرت قبول شده ادا کن. نذر من قبول نشد چون حسین از من مستجاب الدعوه تر بود و شهید سجاد زبرجدی در اصل بشارت شهادت حسین رو داده بود. راوی: خواهرشهید #شهید_حسین_معزغلامی صلوات 🌷🍃
#خاطرات_شهدا 🕊 تو آخرین جلسه کاری که "سید مجتبی" حاضر بودن، برای پذیرایی سیب🍎 آوردن. یه "ابوحامد" نامی داشتیم از اون آدمای باصفا و باتجربه، با دوتا فاصله از سید مجتبی نشسته بود. سیب رو که گذاشتن با بشقاب و چاقو برد سمت سید مجتبی و اشاره کرد که براش پوست بکنه. سیدمجتبی هم بی هیچ حرف و اشاره ای شروع کرد به پوست کندن ، مرتب سیب رو قاچ کرد و چید تو بشقاب و به ابوحامد تحویل داد. دو ماه بعد شهادت حسین آقا، ابوحامد شهید شد، تو همونجایی که ایشون شهید شده بودن.💔 تا قبل شهادت ایشون به این فکر می کردم که چرا ابوحامد اون کارو کرد و سیدمجتبی هم پذیرفت ، بعد شهادتش فهمیدم میخواسته تبرکی دست حاج حسین آقارو بخوره و برات شهادتشو از ایشون بگیره. انگار شهدا تو زمان حیاتشون هم همدیگرو میشناسن. به نقل از "یاسر" همرزم شهید در آخرین ماموریت #شهید_حسین_معزغلامی🌷 #شهدا_را_یاد_کنیم_باذکر_صلوات ✨
🍁چشمان #شهدا به راهی💫 است که ازخود به یادگار گذاشته اند 🍁اما چشم ما به #روزی است که با آنان رو برو خواهیم شد😔 #شهید_حسین_معزغلامی #سلام_صبحتون_شهدایی 🌺 🌹🍃صلوات
#برات_شهادت 🔰تو آخرین جلسه کاری که "سید مجتبی" حاضر بودن، برای پذیرایی سیب🍎 آوردن. یه "ابوحامد" نامی داشتیم از اون آدمای #باصفا و باتجربه، با دوتا فاصله💕 از سید مجتبی نشسته بود. 🔰سیب رو که گذاشتن با بشقاب و چاقو🍽 برد سمت #سیدمجتبی و اشاره کرد که براش پوست بکنه. سیدمجتبی هم بی هیچ حرف و اشاره ای شروع کرد به پوست کندن، مرتب سیب🍎 رو قاچ کرد و چید تو بشقاب و به #ابوحامد تحویل داد.🙂 🔰دو ماه بعد #شهادت حسین آقا، ابوحامد شهید شد🕊 تو همونجایی که ایشون شهید شده بودن🌷 تا قبل شهادت ایشون به این فکر می کردم که چرا ابوحامد اون کارو کرد و سیدمجتبی هم پذیرفت 🔰بعد شهادتش فهمیدم میخواسته #تبرکی دست حاج حسین آقارو بخوره و برات شهادتشو از ایشون بگیره😭 انگار #شهدا تو زمان حیاتشون هم همدیگرو میشناسن.😔 به نقل از "یاسر" همرزم شهید در آخرین ماموریت #شهید_حسین_معزغلامی 🌹صلوات
#حتما_بخوانید👇👇 🌸یه شب حسین به #خوابم اومد. #مُهری جهت مَمهور کردن نامه های مردم دستش بود.مهر دقیقا شبیه #سنگ مزارش بود. 🌸فقط کوچکتر و در اندازه مُهر بود. حتی #رنگ متن های موجود در مهر شبیه رنگ موجود در سنگ مزارش بود. رنگ متنِ پاسدار شهید مدافع حرم در مهر مثل سنگ مزارش به رنگ #قرمز بود. 🌸دیدم بعضی ها #نامه میدن و حسین همون جا پای نامه ها مهر می زنه. حسین گفت من #پنجشنبه ها نامه خیلی ها رو مهر می زنم. 🌸همون پنجشنبه خانمی رو سر مزار حسین دیدم. که خیلی هم #محجبه نبود.داشت #گریه می کرد. 🌸از من پرسید شما خانواده شهید رو نمی شناسید؟ گفتم من #خواهرش هستم. من رو در #آغوش گرفت و گفت، راستش من خیلی #بدحجاب بودم. اصلا اهل دین و مذهب نبودم. یک روز که داشتم در شبکه های مجازی جستجو می کردم، #تصادفا با شهید معز غلامی آشنا شدم. 🌸خیلی منقلب شدم.در مورد شهید #تحقیق کردم. بعدها شهید رو در #خواب دیدم.این شهید در زندگی من تاثیر بسیاری گذاشت. 🌸باعث شد روز به روز حجابم بهتر بشه. سالها بود که اصلا نماز #نمی_خوندم. ولی از وقتی که با شهید آشنا شدم نماز خوون شدم.من هم خوابی رو که دیده بودم برای اون خانم تعریف کردم... #من_پنجشنبه_ها_نامه_خیلیا_رو_مهر_میزنم😍 📚کتاب سرو قمحانه، ص 132 #شهید_حسین_معزغلامی🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹صلوات
رابلد نیستم دلتنگـ💔 که می شوم پنجرہ اتاقم روبه خیابان شلوغی🏘 باز می شود آنقدر آمدنت مینشینم تا خیابان از دست "نگاه های من" خسته شود😔 🌹🍃🌹🍃صلوات
▪️از مراسم سالگرد خسته و کوفته😪 و با زبون برگشته بود خونه، لباساشو عوض کرده بود و راه افتاده بود که تولد محمدپارسا رو تبریک بگه به جونش ▪️اما بیمارستان رو رفته بود و فکــ💭ـر کرده بود همون بیمارستانی که به دنیا اومده👶 اونم به دنیا اومده! ▪️وقتی تماس📞 گرفت که چرا اسم آبجی جون تو لیست نیست❌ و متوجه شدیم که اشتباهی رفته، هممون از خنده روده بر شدیم😂 حق داشت اشتباه کنه، به فاصله نه روز🗓 دوبار شده بود. ▪️بچه ها انگار عجله داشتن که حتما جونشونو ببینن و باهاش عکس📸 داشته باشن! حالا ما موندیم و رسیدن تو راهی که داییشو ندیده😔 و عکس یادگاری هم باهاش نداره🚫 خدا کنه که بچه ها داییشونو ادامه بدن 🌷 🌹صلوات
▪️از مراسم سالگرد خسته و کوفته😪 و با زبون برگشته بود خونه، لباساشو عوض کرده بود و راه افتاده بود که تولد محمدپارسا رو تبریک بگه به جونش ▪️اما بیمارستان رو رفته بود و فکــ💭ـر کرده بود همون بیمارستانی که به دنیا اومده👶 اونم به دنیا اومده! ▪️وقتی تماس📞 گرفت که چرا اسم آبجی جون تو لیست نیست❌ و متوجه شدیم که اشتباهی رفته، هممون از خنده روده بر شدیم😂 حق داشت اشتباه کنه، به فاصله نه روز🗓 دوبار شده بود. ▪️بچه ها انگار عجله داشتن که حتما جونشونو ببینن و باهاش عکس📸 داشته باشن! حالا ما موندیم و رسیدن تو راهی که داییشو ندیده😔 و عکس یادگاری هم باهاش نداره🚫 خدا کنه که بچه ها داییشونو ادامه بدن 🌷 🌹صلوات
🌷 که داشته باشی نیازی به عشق‌های بیخودی نداری❌ میدونی یکی بهت هست یکی که اومده وصلت کنه به 💞 بذاریه شهید🌷 توزندگیت نقش داشته باشه😍 🌷 نگاهی صلوات 🌷🍃
🌷 که داشته باشی نیازی به عشق‌های بیخودی نداری❌ میدونی یکی بهت هست یکی که اومده وصلت کنه به 💞 بذاریه شهید🌷 توزندگیت نقش داشته باشه😍 🌷 🌷🍃
💌 : طوری تلاش کنید که اگر روزی امام زمان (عج) فرمودند یک متخصص میخواهم بفرمایند، فلانی👤 بیاید که هیچ کارایی نداشته باشد، بدرد آقا نمی خورد ❌ صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 😭🌷🍃
میگفت‌قبل‌از‌شوخے نیت‌تقـرّب‌ڪن‌و‌تودلت‌بگوـ "دل‌یہ‌مؤمنُ‌شادمیڪنم،‌قربہ‌اِلےاللّٰه" - این‌شوخیاتم‌میشہ‌عبادت...!シ 🌴😭🌷🍃 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
زمان به سرعت می گذرد. به ندای دلت گوش کن، می خواهی دل ببندی و بمانی یا حق شوی و به پرواز کنی شهدا را با زیباترین مرگ همان شهادت تفسیر کردند. دهه هفتادی هایی که در این روزها خبر شهادتشان فکر را مهمان خانه می کند که چطور می توانند از دنیا و تعلقاتش بگذرند؟ جوانانی که با ذکر ، علی اکبرهای زمان شدند، پدرانشان آن ها را راهی میدان دفاع از حریم آل الله کردند و مادرانشان با ذکر ، جان هایشان را در راه زینب(س) فدا کردند. جوان ذاکری هم نام ارباب و غلام با عزت او(حسین معز غلامی)که پاسداری را فقط برای برگزید. عصرهای پنج شنبه خودش و دلش در دنبال گمشده اش بود. در خانه هم عکس شهیدمونس لحظه هایش بود. شاید هم مونسش پادرمیانی کرد و دفاع از حرم رزقش شد .. اهل ماندن نبود. حتی دوستانش به پدرش گفتند: به حسینت دل نبند او رفتنی است. یک عکس و یک خط نوشته دردنیای مجازی خبر شد برای چشم انتظارش در دنیای واقعی علی اکبرانه رفت و پدرش را به صبرِ حسین(ع) پس از وصیت کرد. او همچون جوان دلیرانه و با شجاعت جنگید و شهید شد گویا ی پیکرِ بر زمین مانده ی را بسیار خوانده بود که پیکرش سه روز بعد از شهادت پیدا شد. آن هم بانشان (عج) که سند سربازی اش، برای امام زمانش بود. شهادت 📅تاریخ تولد : ۶ فروردین ۱۳۷۳ 📅تاریخ شهادت : ۴ فروردین ۱۳۹۶،سوریه حماء ارواح طیبه شهدا صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم سلام بر شهدا ✋😭🌷🍃
طوری تلاش کنـید که اگر روزی امام زمـان(عج) فرمــودند: یک سربازِ مـتخصص می‌خواهم بفرمایند، فلانــی بیاید.. سربازی که هیچ کارایــی نداشته باشه ، به درد آقا نمـی‌خوره..! روح مطهر شهدا 😭✋🌷🍃‌
🛑 چرایی اعزام داوطلبانه شهید معز غلامی در ماه محرم به مناطق عملیاتی سوریه 🔸 دفعه دومی که حسین رفته بود سوریه تو بود، مثل همیشه بهش پیام داشتم میدادم ◾️ فقط مداح نبود و با شروع ماه محرم از سیاهی زدن گرفته تا شستن وسایل و هماهنگی انتظامات ، خلاصه همه جا بود و اینبار جایش در هیات خیلی خالی بود ➖ ازش پرسیدم: حسین محرم اونجا مطوریه عزاداری هم می کنید اونجا 🔻گفت: نه اینجا اکثرا ۴امامی هستن و مثل ما عزاداری نمیکنن .... 💢 بهم خیلی سخت میگذره که نمیتونم عزاداری کنم خوش به حال شما ، خیلی استفاده کنید از 🔻 بعد ها وقتی برگشت به حسین گفتم: چرا محرم رفتی!؟ ♨️ با یک حس آرامشی گفت: من همه ی چیزایی که بهشون وابسته بودم گذاشتم کنار، فقط یه چیز مونده بود که نمی‌تونستم ولش کنم برم؛ اونم ایام محرم بود که باید به نفسم غلبه میکردم و میرفتم... 《جهاد_با_نفس》 مدافع حرم الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَـــرَج روح مطهر شهدا 😭✋🌷🍃
4_6012729570430550083.mp3
22.89M
روضه (س)💔😭 باصدای شهیدمدافع‌حرم ...🌷🕊