eitaa logo
متی ترانا و نراک
274 دنبال‌کننده
42.9هزار عکس
15.4هزار ویدیو
83 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
#علی_ولی_الله 🔰هادی ماجرای اقامتش در #نجف را اینگونه تعریف کرد:↯↯ وقتی رفتم نجف ✘نه پولی داشتم ✘نه کسی رو میشناختم؛ چند روز کار من این بود که نون و بیسکویت🍪 میخوردم و در کلاسهای درس📚 حاضر میشدم. #شب_ها در محوطه حرم یا کوچه ها میخوابیدم؛ کم کم پولم برای خرید نون #تموم_شد. 🔰سختی و مشقات خیلی بهم فشار می آورد😣 اما زندگی در #کنار_مولا برایم خیلی لذت بخش بود. آخر از خود #مولاعلی خواستم که مشکلم را برطرف کند👌 یکی از متولیان یک موسسه اسلامی، #منزل مسکونی قدیمی🏚 و بزرگی به من داد. و به عنوان #طلبه در حوزه نجف پذیرفته شدم✅ 🔴شهید ذوالفقاری عاشق و دلداده ی #امیرالمومنین علیه السلام بود و به عشق مولا و در #جوار مولا در وادی السلام #نجف پیکر مطهرش مدفون گشت. | #شهید_محمدهادی_ذوالفقاری #شهید_مدافع_حرم🌷 🌹🍃صلوات
🔵 خانم #مهناز_افشار.. #سواد_رسانه یعنی تا وقتی نمیدونی که با #عکس یه نفر میشه صد تا پیج #فیک زد، و هر چرندی رو توش نوشت، دهنتو ببند👆 #سواد_رسانه یعنی تا وقتی #منبع موثق برای یه #خبر نیست، پخش نکنی.. وگرنه تو یه #دروغگو هستی.. مردم ایران! سواد رسانه یعنی #سلبریتی و #بازیگر یه بازیگره.. یه مرده شوره.. یه خدمه اس.. یه راننده اس.. نه یه #تحلیلگر_سیاسی. پس هر وقت چرندیات سیاسی گفتن، بهشون بگید #ساکت. لطفا بازیتو بکن.. دوغتم بنوش.. جریان #سلطنت طلب با عکس یه #طلبه یه پیج #فیک راه انداخته برای تخریب #حشدالشعبی و #سپاه و.. بعد هم یه آدم روانی سلطنت طلب بر اساس دروغ خودشون رفته #قتل کرده.. مهناز افشار هم ضریب دهنده به دیده شدن اون پیج فیک! اگه سواد نداره و کمک شون میکنه. باید ساکت بشه.. اگه هم میدونه و کمک شون میکنه باید محاکمه بشه #محاکمه_مهناز_افشار #قاتل #صیغه #برانداز #بازیگران #طلبه_همدانی #خون #بیگناه https://eitaa.com/jahfadarahbary
🌷 🔰زندگی در کنار یک شرایط و سختی‌های خاص خود را دارد. با شناختی که نسبت به و خانواده ایشان به‌واسطه دوستی با برادرم👥 کسب کردیم و به خاطر علاقه‌مندی به ازدواج💍 با یک مسیر زندگی برایم مشخص شد. 🔰به‌قدری خود را و مکلف نسبت به اطرافیان و مسئولیت‌ها و موقعیت‌های پیش رویش می‌دانست که کمتر فرصت و اوقات فراغت پیدا می‌کرد، در همه حال شرایط سخت😪 و موقعیت‌های ناهموار را بر رفاه حال خویش مقدم می‌دانست و حتی در انتخاب مکان‌های دورافتاده نیز که کمتر کسی اعلام حضور می‌کرد پیش‌قدم بوده☝️ و با میل و رغبت💖 بسیاری عهده‌دار آن می‌شد. 🔰در طول ۱۶ سال زندگی مشترک💞 که حاصل آن و خانم هستند، روزی را به یاد ندارم که در امری با ایشان مخالفت✘ و نسبت به مسئله‌ای اعلام نارضایتی داشته باشم❌ چراکه با این ازدواج از همان ابتدا زندگی طلبگی را پذیرفته بودم. 🔰درواقع با توجه به تکلیفی که همسرم در بر عهده داشتند، این مهم را پذیرفته👌 و با علم به این مسئله که هرکجا که احساس نیاز به حضور و وجود ایشان مطرح می‌شد هیچ‌گاه به خود اجازه نداده و حقیقتاً از این امر نیز واهمه داشتم، چراکه مسیر زندگی ما از همان ابتدا مشخص‌شده و با هر شرایط و سختی، جز این نمی‌توانست در پی داشته باشد❎ راوی: همسر بزرگوار شهید 🌹صلوات 🌷
‍ 🍃متفکر به مانیتور خیره شده‌ام. این دهمین باری بود که بیوگرافی این را میخواندم. از زمانی که نام وبلاگش را شنیدم حس کنجکاوی امانم نمیداد که بفهمم وبلاگ "نوشته های یک طلبه" از کیست! طلبه جوانی که از اواسط وارد شده بود و به خوشرویی و روحیه‌ی شهدایی‌اش یافته بود. 🍃برای منی که نه او را دیده بودم و نه پای هایش نشسته بودم درک این موضوع سخت بود که منبر هایش مشتاقان زیادی داشته و در کل شنونده مجذوب سخنانش می‌شده! یک طلبه جوان زیر چهل سال آنقدر محبوب؟! عجیب بود اما حقیقت داشت! زمانی به این مهم پی بردم که پای صحبت همان مشتاقان منبرش نشستم. پیر و این طلبه را به همان روی خوش و منبرهای پرطرفدارش میشناختند. 🍃 اما ماجرا از اینجا به بعد جالب میشد‌. از جایی که همسرش حیات این طلبه را مختصر و مفید بیان کرد. از نامش گفت: محمد حسن دهقانی! از تحصیلاتش گفت همان طلبگی، و البته عالمی که محمدحسن را برای لحظه کوتاهی از دنیای خویش غافل می‌کرد و سرش را به تبلیغ و درس و منبر گرم... از دختر مو‌سی‌ابن‌جعفر گفت که بالی شد برای به سمت حرم دختر ! و آغاز قصه که همینجا بود! ریف دمشق... اینجا قصه آغاز شد و بعد مدت کوتاه و پرباری هم پایان یافت. 🍃از اینجا به بعد را پای صحبت محمد حسن نمیشینم، خودم از لحظه شهادتش میخوانم! از دومین اعزامی که میدانست سرپا برنخواهد گشت، از دلتنگی محدثه و مطهره وَ در آخر شب اربعینی که شام شهادت محمدحسن شد! آری! پاداش به پایان رساندن رسالتی اینچین مهم جز این اگر بود جای تعجب داشت. ✨سالگرد شهادتت مبارک 💚 ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱ مرداد ۱٣۵٧ 📅تاریخ شهادت : ٨ آبان ۱٣٩٧ 🕊محل شهادت : سوریه 🥀مزار شهید : قم یاد شهدا و اموات وامام ره صلوات 🌷🍃
از آخوندها دل پری دارم‌ 🔻طرف با سواد اندک مالک چه میزها که نشده! اوج هنرش این بوده که بعد از خطبه، خودش و همه را به تقوای الهی توصیه کرده، آن‌وقت جواب سلام ملت را جوری می‌دهد انگار پروفسور سمیعی‌ست و دردی از مردم دوا کرده! طرف بچه‌هایش را در مدرسه‌ی خصوصی ایزوله کرده، طوری به ما عادی‌ها نگاه می‌کند که انگار هرشب داریم عرق می‌خوریم و عربده می‌کشیم! جای پیراهن ابریشمی، چادر ابریشم می‌پوشند و فرقشان با اشرف پهلوی این است که او انگشتر الماس می‌پوشید با رکاب جواهرنشان، اینها عقیقش را دست می‌کنند با همان رکاب و تراش! غرورشان که... سرشان هم که در کار بقیه است؛ «غیبتش نباشد، فلانی به بهمانی لبخند زد»، «اگر خانم فلانی را افطار دعوت می‌کنید ما مصدع نمی‌شویم، ایشان با پای راست می‌روند توالت و حضرت آقایمان توصیه کرده‌اند‌ که..» 🔻سالهاست با طلاب همسایه‌ام. صاحب‌خانه‌ وقتی می‌خواهد کرایه را زیاد کند، هرچه بگوییم افزایش می‌دهد. سالی که دخترم دنیا آمد، کرایه را زیاد نکرد. خودش خانه‌ی کوچکی دارد در قم. 🔻سال دوم زندگیمان بود که در زدند، مردی با عبا‌وقبا پشت در ایستاده بود - خواهرم همسرتان هستند؟ شنیده‌ام تصادف کردند، به‌رسم همسایگی آمده‌ام عیادت داخل نیامد. دم در مشفقانه با همسرم حرف زد و رفت. 🔻مدیر مجتمع طلبه‌ای‌ست که خودش راهرو را تمیز می‌کند. همسرم شنیده که زمزمه‌هایش ابوحمزه است. وقتی مهمان‌ دارند، خانمش با ظرف غذا می‌آید حلالیت می‌گیرد. 🔻دیگران هلدینگ و کارخانه و زمین می‌خرند، دودش در چشم اینها می‌رود! دختر فلانی خطا می‌کند، دختر فلان طلبه در مدرسه فحش می‌شنود! آقازاده‌ی فلانی کیش را زیر پایش می‌اندازد، سیلی‌اش را پسربچه‌ی طلبه می‌خورد! فلانی مملکت را بلعیده، جوان موتوری پیرمرد عباپوش کناری ما را توی جوب می‌اندازد؛ استاد حوزه بود. آن روزها جلوی در خانه‌مان برق می‌زد. یکبار از پله‌ها آمدم دیدم خم‌تر از قامتش شده با جارو دارد زیر کفش‌هایم را تمیز می‌کند! 🔻حقوق اندک اینها رونق سفره‌ی کسی را ندزدیده. اینها بعضی‌شان از صدتایِ من، شاعرترند. دیده‌ام طلبه‌ای را که دخترانش بی لالایی بابا نمی‌خوابند و زنش می‌گفت: «هرچه می‌گویم حاج آقا، بیا برای قسطمان گوشواره‌‌ی زینب را بفروش، می‌نشیند و گریه می‌کند که من از دختر سه‌ساله‌ی امام حسین خجالت می‌کشم‌ گوشواره از گوش دختربچه درآورم»... پ ن: محمد صادق دارایی یکی دیگر از سه روحانی که توسط جوان ازبک‌تبار در مشهد مورد حمله قرار گرفت، در بیمارستان شهید شد. 🇮🇷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌷🍃 سَََََِِِِِـَََََِِِِِـَََََِِِِِـَََََِِِِِـََََِِِفَََََِِِِِـَََََِِِِِـَََََِِِِِـَََََِِِِِـََََِِِیَََََِِِِِـَََََِِِِِـَََََِِِِِـَََََِِِِِـََََِِِرَََََِِِِِـَََََِِِِِـَََََِِِِِـَََََِِِِِـََََِِِانَََََِِِِِـَََََِِِِِـَََََِِِِِـَََََِِِِِـََََِِِ شَََََِِِِِـَََََِِِِِـَََََِِِِِـَََََِِِِِـََََِِِهَََََِِِِِـَََََِِِِِـَََََِِِِِـَََََِِِِِـََََِِِدَََََِِِِِـَََََِِِِِـَََََِِِِِـَََََِِِِِـََََِِِاء
ڪه زندگےاش در ماه مبارڪ رمضان گره خورد*🕊️ *شهید ایوب توانایی*🌹 تاریخ تولد: ۴ / ۸ / ۱۳۴۵ تاریخ شهادت: ۲۳ / ۴ / ۱۳۶۱ محل تولد:علی آباد،جیرفت،کرمان محل شهادت: کوشک *🌹همرزم← هفت روز از ماه مبارک رمضان گذشته بود🌙 که برادرش محمود عازم جبهه شد🕊️ تا قبل از عملیات رمضان با برادرش در یک گردان بودند🌷شب عملیات این دو برادر از هم جدا شدند🥀محمود در یک گردان و ایوب هم در گردانی دیگر، محمود زخمی شد و ایوب مفقود🥀در نهایت ایوب و برادر دیگرش یعقوب شهید شدند🕊️همرزم← شب عملیات بود ایوب یک دیگ کوچک برداشت و رفت غسل شهادت کرد💫 گفت من میروم و میخواهم پیش خدا شهید بشوم و نه بنده خدا🍃اگر انسان شهید بشود می تواند 40نفر را شفاعت کند💫 البته اگر شهید بشود نه اینکه اسمش شهید باشد🍂خدا می داند که عقیده و ایده اش چه بوده؟ و برای چه آمده؟ و برای چه کشته شده است؟🍂» ایوب در ماه مبارک رمضان متولد شد🌙 در ماه مبارک رمضان برای فراگیری دروس حوزوی عزیمت کرد🌙در ماه مبارک رمضان عازم جبهه شد🌙در عملیات رمضان بر اثر ترکش گلوله توپ💥 شهید و مفقودالجسد شد🥀و در ماه مبارک رمضان استخوان هایش بعد از ۱۴ سال🥀به آغوش خانواده بازگشت*🕊️🕋 شهید ایوب توانایی* روحش صلوات* صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🌿شهید حسن آقا می گفت : " فقط تهش حواست باشه سربلند باشی . پیش اون کسی که باید، جوابی برای گفتن داشته باشی . " ۍِ بسیجـۍ شهید مدافع امنیت حسن مختارزاده صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم سلام بر شهدا 😭✋🌷🍃
اون زخمو میبینی؟ جای قمه است. وقتی رفت جلو که مردم رو از دست چندتا رذل اوباش نجات بده با قمه زدن به گردنش. یه سال افتاد تو بستر و آخرشم شهید شد. بود..😔 علی خلیلی🌷🍃