#به_نام_عشق
#عشـ❤ـق را باید در چشم های تو جستجو ڪرد
و #عاشقی را از نگاه تو آموخت...
تو خاڪی ترین مسافر این جاده بودی...
ڪوله بارت عشــ❤ـق بود و مقصدت دمشق...
تار و پود دلت را گره زدی به چادر خاڪیِ زینب ڪبری...
سرت را دادی ڪه #سربلند شوی پیش ارباب #سرجدای ڪربلا...
چقدر پرڪشیدن به ڪبوتر دلت می آید...
چقدر #شهادت به تو می آید...
ای آسمانی ترینم! #نگاهت را از ما زمینی ها برندار...
یادشان ذکر صلوات 🌷
#شهید_امام_رضایی🌸🍃
🌼ب راستی که این نام برازنده #توست.شنیده بودم #برات_کربلا را از #امام_رضا می گیرند و تو این را بهتر میدانستی.خوب میدانستی راه کربلایی شدن از #مشهد میگذرد و حتما اقتدا به وفای عباس کرده بودی که اینگونه تشنه دفاع از حریم #حرم بودی!
آری #عباس بودی!
☘از مثل امروز روزی که به دنیا آمدی تا دقایق آخر عمرت که ذکرلبت یا_اباالفضل شد.تو چقدر خوب #رسم وفا را بلد بودی!و چه خوب بلد بودی هست و نیستت را به خاطر اربابت بگذری؟وفا تا کجا⁉️تا آنجا که ماشین🚕 زیر پایت خرج سفر #سوریه ات شد.تو معنای واقعی بابی انت و امی و نفسی و مالی شدی..
🌼راستش را بگو!
این همه #بیقراریت برای چه بود⁉️
هربار نرفتنت، #برگشتنت و به در بسته خوردنت و دوباره و دوباره پا پیش گذاشتنت برای چه بود؟نکند تو اصلا به دنیا آمدی و قد کشیدی برای #شهادت!
نکند به #دنیا آمدی که درس امروز ما باشی!
☘که یادمان دهی حرف #عش💓ـــق تکراری نیست و طالب شهادت بودن هرچقدر در کالبد مردانی از #جنس تو بارها و بارها تکرار شود باز هم تکراری نیست!و با همین بیقراری عجیبت امضای آخر را را از امام رضا گرفتی و اسمت رفت توی لیست عملیات و بالاخره
آن بیقراری که از بدو تولد با خودت آورده بودی آرام گرفت.
🌼راستی!
یادت نرود برات #کربلای ما را هم از امام رضا بخواهی.
📝نویسنده : #فاطمه_زهرا_نقوی
#شهید_حسین_محرابی🌷
🍃🌹صلوات