🔰سهشنبه بود. من به جلسه #قرآن رفته بودم. در جلسه قرآن بودم که به من #زنگ زدند. پرسیدند خانهای؟ گفتم نه.
🔰بعد گفتند بروید #خانه کارتان داریم.
🔰فهمیدم از #دوستان هادی هستند و صحبتشان درمورد #هادی است، اما نگفتند چه کاری دارند.
🔰من #سریع برگشتم. چند نفر از بچه های #مسجد آمدند و گفتند هادی #مجروح شده.
🔰من اول #حرفشان را باور کردم؛ گفتم حضرت #ابوالفضل(ع) و امام #حسین(ع) کمک میکنند، عیبی ندارد. اما رفته رفته حرف #عوض شد. بعد از دو سه ساعت، #همسایهها آمدند و #مادر دو تن از #شهدای محل مرا در #آغوش گرفتند وگفتند هادی به #شهادت رسیده.
#شهید هادی ذالفقاری🌷
🍃🌹صلوات
متی ترانا و نراک 🇮🇷🌷
💢بعضی ها ما را سرزنش می کنند که چرا دم از #کربـلا می زنید و از #عاشــورا 💢آن ها نمی دانند که برای م
💢شهیدی که به فکر آخرت دوستانش بود.
حسین رو تو #مسجد دیدم.
خیلی #ناراحت بود.
بهش گفتم حسین چی شده؟؟
چرا آنقد ناراحتی؟!
با بغض گفت یکی از دوستانم از دنیا رفته و #نماز هم نمی خونده.
قصد داشتم باهاش صحبت کنم ولی هربار #فرصتش پیش نمی اومد.
حالا که از دنیا رفته نمی دونم #تکلیفش تو اون دنیا چی میشه!!
می گفت وقتی می بینم کسی از فضای مسجد دور شده جگرم می سوزه...
#شهید_حسین_ولایتی🌷
#خاطرات_شهدا 🌷
💠نمازعیدفطر
🔰 #دوساله بود که او را همراه خودم برای نماز📿 عیدفطر به مسجد محل🕌 بردم. مسجد دوقدمی خانه، وسط کوچه بود. قبل از شروع نماز کلی خوراکی🍱 و اسباب بازی جلویش گذاشتم تا مشغول شود.
🔰در #قنوت رکعت اول حواسم به سمت #محمدرضا کشیده شد،از لای انگشتان دستم نگاهش کردم. بچه خوش خوراکی بود، خوراکیهایش را مشت میکرد و میخورد😅 و در همان چند دقیقه اول⏰ همه را نوشجان کرده بود خیالم راحت بود که مشغول است.
🔰اواخر رکعت اول بود که متوجه شدم #محمدرضا نیست❌ بانگرانی #نمازم را تمام کردم. از صدای #اعتراض نمازگزاران متوجه شدم دستهگلی به آب داده است♀ شرمنده شدم.
🔰 #چادرم را سرم کشیدم و سریع رفتم، محمدرضا را از #صف_اول بغل کردم و به سرعت از مسجد خارج شدم حتی کفشهام👡 را هم نپوشیدم🚫 و #پابرهنه به خانه برگشتم.
🔰محمدرضا همه #مُهرها را برده در صف اول روی هم سوار کرده بود و داشت با آنها #بازی میکرد.چون بچه بازیگوشی🙃 بود کنترلش سخت بود و من دیگر تا وقتی که تشخیص دادم او را با خودم #مسجد و هیئت نبردم❌
🔰اما مسجد و هیئت را به #خانه آوردم و روی #اعتقادات بچه ها کار کردم👌
📚برگرفته از کتاب #ابووصال
#شهید_محمدرضا_دهقان 🌷
#شهید_دهه_هفتادی_مدافع_حرم
🌹🍃صلوات
#همسرانه💔
مهدی جان امشبـ🌓 میخواهم از #سلما برایت بگویم؛ از بزرگ شدن سلما، که لحظه لحظه اش، #تصور کنار تو💞 بودن بود...
⇜از روزی که یاد گرفت #بابا بگوید و دلم لرزید💓 و گونه هایم شوره زار باران شد😭
⇜از روزی که از #تو نشان خواست و چمدانت💼 را نشانش دادم یا روزی که خواست #قبر کوچکی داشته باشد که در خیال💭 کودکیش تورا آنجا بجوید
⇜یکروز سر سفره بی هوا گفت برای بابا مهدی #صلوات، و همه مات ماندیم و باریدیم😢
⇜یک روز در خیابان عکست📸 را دید و با #افتخار نشانت می داد و فریاد میزد #بابامهدی من...
⇜آن روز که #چادر سر کردو چقدر جایت خالی بود تا دستان کوچکش رابگیری و به #مسجد ببریش... مثل آرزویت💖
من با همه اینها #چهار_سال را چهار قرن گذراندم😔
#شهید_مهدی_ثامنی_راد
🌹🍃صلوات
🔰همیشه نماز مغربو عشاء میرفتم مسجد ...
🔸یه شب #مسجد نماز که تموم شد اخوی احمد با بچه هایی که مکبر🎤 بودن حلقه گرفت. گفت: اقا هرکس بتونه #دعای_فرج رو خیلی قشنگ وبا حفظ بین نماز بخونه من یه جایزه🎁 خوب بهش میدم
🔹منم تا تونستم #تمرین کردم وحفظ شدم و یه روز رفتم مسجد که بین نمازها دعای فرج رو بخونم. اما دیدم #اخوی_احمد نیومده🚷 از خادم مسجد پرسیدم پس اخوی احمد کجاست ⁉️
🔸با بغض وناراحتی گفت: احمد رفت #سوریه برا مبارزه با داعش👹 تا اومدم خونه فقط گریه کردم😭 از اون روز به بعد به عشق اخوی احمد #دعای_فرج رو میخونم و به مسجد میروم...
#شهید_احمد_حاجیوندالیاسی
#شهید_مدافع_حرم
صلوات 🍃🌷
🔸خودش برایم تعریف می کرد، برای اینکه پسرش #سیدمحمد را با مسجد🕌 و نماز آشنا و علاقه مند💖 کند، او را به مسجدی می برد که در نزدیکی اش #پارک یا محل بازی باشد.
🔹خوب که بازی می کرد🎡 و از بازی سیر می شد، به او می گفت: " سیدمحمد جان! حالا بیا بریم #مسجد. من با تو آمدم پارک، حالا #تو با من بیا👥 مسجد."
🔸دیدم روش خوبی است😃 حالا بچه ام با #عشق و علاقه با من به مسجد می آید.
نقل از: آقای حسین برادران، همرزم شهید
📚برگرفته از کتاب #طاهر_خانطومان
#شهید_سیدرضا_طاهر
🌹🍃🌹🍃صلوات
🔻 مادر شهید
🍂 توی سن پانزده سالگی بود برای کمک به #مسجد جمعه شبها میرفت بهشت زهرا🌷 توسن نوجوانی وغرور !
🍃وقتی بهش میگفتم #مامان اذیت نمی شی بری پول💰 جمع کنی، میگفت مامان خیلی لذت داره #برای_خدا گدایی کردن
🍂مصطفي ازهمان #نوجوانی درحال خودسازی بود و خیلی زجرکشید💔 و اجرش رو دید. امیدوارم اون دنیا دست ماروهم بگیره ان شاالله🙏
🌺بهشت را به #بها میدند، نه به بهانه
🌸 #شهادت را اما؛ قیمتی دارد بالاتر از بهشت! برای اینکه #خدا خود بشود بهای خون تو، چقدر آماده ای⁉️
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_مدافع_حرم
🌹صلوات
💠 آیــه و جـعـلنـا...
🍂با #محسن برای شرکت در مراسم ختم دو پسرخاله ی شهیدمان🌷 رفتیم تبریز. به هم گفته بودیم هرجایی خواستیم برویم اطلاع بدیم به هم دیگه👥
🍂مراسم روبه اتمام بود که محسن رفت بیرون از #مسجد. از مسجد امدم بیرون و دنبالش گشتم👀 طوری که سه بار رفتم داخل مسجد و آمدم بیرون اما پیداش نکردم❌ #بار_آخر دیدم درحالی که دارد میخندد روبه روی مسجد ایستاده است👤
گفتم تو #کجایی پسر؟
🍂گفت: همین جا ایستاده بودم😅 آیه #وجعلنا... خوندم، میخواستم بدونم به غیر از منطقه هم میشه ازش استفاده کرد😉
منبع: کتاب لبخندی به معبر آسمان/ص۲۰۰
#شهید #محسن_دین_شعاری
🌹🍃🌹صلوات
شهید #تاسوعا🏴
#سید_میلاد_مصطفوی 🕊
🌸او بسیار اهل #ورزش بود، کمربند مشکی جودو داشت، و در ورزشهای رزمی مقام دومی کشور را به دست آورده بود.💪اهل #مسجد🕌 بود و به #نمازش خیلی اهمیت میداد.
همیشه #خمس مالش را دقیق حساب و پرداخت میکرد
🌸هیچ وقت در هیچ #شرایطی برنامه #هیئت 🚩را ترک نمیکرد. ☝️
سید میلاد شخصیت #دستگیری داشت مشکلات همه رو حل میکرد، و اگر کسی از ایشان کمک میخواست چیزی کم نمیگذاشت. و تا #مشکلش را بر طرف نمیکرد دست بردار نبود.
💠 #امام_صادق_علیه_السلام:
فضیلت پاداش بر طرف كردن #نیـــــاز_مؤمن, از هزار حجّی که تمام اعمال آن قبول شده باشد و آزاد کردن یک بنده در راه خدا و صرف بار هزار اسب در راه خدا با زین و لجامش, #بـــــیشتر است. 🍁
🌸#شهیدی_که_دست_پا_و_سرش
#را_جداکردند...😭😭
#شهادت_تاسوعای_۹۴
#شهید_سیدمیلاد_مصطفوی🌷
🍃🌹صلوات 🖤
روز نیمه شعبان🎊 بود همه بچه ها تو #مسجد جمع بودن، هرکی یه جای کارو دست گرفته بودو انجام میداد یکی جارو میزد. یکی حوض مسجد🕌و میشست یکی ریسه🎏 وصل میکرد
#تابلو اعلانات جلو در مسجد خیلی کثیف شده بود دنبال این بودم که چه کار مهمی رو زمین مونده که انجام بدم. رفتم سمت در مسجد دیدم #علی با یه خضوع خاصی داره جلو در مسجد تابلو اعلانات رو تمییز میکنه.
جالب بود برام که چرا بین این همه کار باید دور از چشم همه مشغول تمییز کردن✨ تابلو اعلانات باشه... گذشت... موقعی مفهوم کارشو فهمیدم که بی خبر از همه رفت تا از #حرم بی بی زینب دفاع کنه...
شهدا🌷 مزد #اخلاص و بندگی بی تکبرشون رو گرفتن.
#شهید_علی_آقاعبداللهی😭🌷🍃
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
8.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مقایسه کنید/کدام جبهه پرکارتر است؟!
🔹مرحوم نادر طالبزاده:
مسجد محل تفکر است، مساجد باید از قبل از اذان صبح تا آخر شب باز باشند. مسجد را اگر بستید، جلوی خلاقیت را گرفتید.
حالا شما مقایسه کنید:
ساعت کار قهوهخانهها حدود ۱۷ ساعت در شبانهروز
ساعت کار کافهها حدود ۱۵ ساعت در شبانهروز
ساعت کار پاساژها حدود ۱۳ ساعت در شبانهروز
ساعت کار گیمنتها حدود ۱۲ ساعت در شبانهروز
اما ساعت کار اکثر مساجد: حدود ۴ ساعت در شبانه روز
کدام جبهه پرکارتر است؟!
#مسجد
https://eitaa.com/jahfadarahbary