eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
688 دنبال‌کننده
24 عکس
2 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ای در قم زیارت قبرت ؛ مانند زیارت زهرا اذن دخول این حرم باشد ؛ تسبیحات حضرت زهرا الله‌اکبر چه جلالتی فدای گنبد منورش حرم مادر بی حرم‌و داده خدا در قم به دخترش (یا سیدتی یا معصومه) (صلی‌الله‌علیک‌یافاطمه) ...... قم عُشِّ آل محمد شد ؛ تا در آن جلوه گری کردی در حقّ تموم زوّارت ؛ تو همیشه مادری کردی از دست تو میرسد بر ما ؛ الطاف و عنایت زهرا امام رضا گفته بگیم اینجا ؛ تسبیحات حضرت زهرا سبحان‌الله نومیدی و حرم سبحان‌الله نومیدی و درش هرچی حاجت داری برو حرم قسمش بده به برادرش (یا سیدتی یا معصومه) (صلی‌الله‌علیک‌یافاطمه) ...... دوباره در این حرم هستم ؛ شُکْراً لِلّٰه وَ لَهُ‌الْمِنَّه جوادالائمه فرموده ؛ (مَنْ زارَها فَلَهُ الْجَنَّه) تضمینه بهشت زوارت ؛ با مهر شفاعت زهرا پس باید به هر زیارت گفت ؛ تسبیحات حضرت زهرا الحمد لله که اهل قم‌م (زائرتم) جنت و بهشتم این حرمه ما رو از این خونه جدا نکن ای کریمه آل فاطمه
سیدتی نوکر شمام، عجب سعادتی عیدیمو بده شب ولادتی سیدتی تو مشکل گشایی کریمه امید دلایی کریمه تویی عُمر موسی بن جعفر تو جان رضایی کریمه کریمه کریمه دو عالم خاک پاته همه دنیا گداته کریمه کریمه کریمه من هر چی دارم اصلا به لطف یک نگاته کریمه جانم کریمه کریمه ـــــــ جلیله ای آبرو و عزت قبیله ای مثل زینبِ علی عقیله ای جلیله ای دخیلم به نام تو بانو شدم جلد بام تو بانو فداها ابوها پدر گفت به شأن و مقام تو بانو کریمه کریمه خودت فردای محشر نگاهی کن به نوکر کریمه کریمه کریمه بخر این رو سیارو تو رو موسی بن جعفر کریمه جانم کریمه کریمه
دلی که عشق و ارادت به راستان دارد در آستانهء قم ، سر بر آستان دارد در آستانهء قم ، از سلالهء خورشید ودیعه ای است که انوار جاودان دارد به یُمن مقدم این تابناک اختر پاک تمام خطهء قم، رنگ آسمان دارد یگانه دختر معصومه ای که فرمودند زیارت حرمش اجر بیکران دارد کسی که اشک ارادت در این حرم افشاند دو چشم تر ، نه که "عینان تجریان" دارد در این حریم چرا موج میزند ملکوت که سایه از پر و بال فرشتگان دارد گرفته رخصت پرواز بین مشهد و قم کبوتری که در این روضه آشیان دارد از این حریم مقدس اجازه می طلبد کسی که شوق نیایش به «جمکران» دارد چه مسجدی که ز گلدسته های زیبایش بلال هم هوس گفتن اذان دارد کسی که می رود آنجا می آورد با خود دلی که رایحهء صاحب الزمان دارد میان شهر قم و جمکران جدایی نیست خوشا کسی که سفر سوی این و آن دارد ثنای حضرت معصومه حدّ معصوم است به شأن و شوکت او، شعر کی توان دارد؟ به پاکدامنی مریم است این بانو که از مسیح نسب دارد و نشان دارد هنوز جای قدمهای اوست بیت النور هنوز چشم به آن خانه کهکشان دارد و از مجاورت او ز شهر قم، تابش فروغ علم به شش گوشهء جهان دارد قسم به عشق که شایستهء نثار اینجاست اگر که اشک شما رنگ ارغوان دارد بهشت خواب و خیالی است بی محبت او ولای اوست که پروانهء جنان دارد در آزمایش علم و عمل بکوش اینجا که سرسپردگی دوست، امتحان دارد
تو ای رواقِ منوّر ز پرتوِ اِشراق که هست از تو ، فروغِ کرانه آفاق تو ای نمای بهشتِ برین به صفحه خاک که تافته است فروغت به جبهه نُه طاق صفای آینه ات روشنای دیدهٔ مِهر ز تابِ قُبّه ات افتاده مَه به چاهِ مَحاق اِرَم به ظلّ امانت خَزَد ز شرمِ حضور به پیشِ قدرِ تو دارد اگر خیال سیاق ز آستانِ تو دور است کین و بخل و حسد به سدّهٔ تو ملازم ، وفا و صدق و وِفاق غم و ملال بَری از دلِ مقیمِ درت تو را به خلد برین است گوئیا میثاق نسیمِ کوی تو پیکِ صفای خسته دلان زلال جوی تو بر آبِ زندگی مصداق ملازمِ سرِ کوی تو هر چه صاف ضمیر ز آستانِ تو مطرود هر که اهلِ شِقاق ز خوان جود و نوالت بَرد به قصدِ شِفا نصیبه ای به صد ابرام ، قاسمُ الاَرزاق مطافِ خلقِ جهان است از آن حریمِ درت که آرمیده به خاکت حبیبهٔ خلّاق به نام ، فاطمه ، معصومه نعتِ آن بانو کز اوست اهل ولا را عنایت و اشفاق از اوست کعبهٔ آمالِ عاشقانِ ولا دیارِ قم به عیان و نهان ، علی الاِطلاق فروغِ دیدهٔ هفتم امام کون و مکان سرورِ سینهٔ هشتم ، امیرِ عرش وثاق طُفیلِ درگهِ او ، نفسِ عفّت و عصمت امینِ بارگهش ، عدل و دین به استحقاق اَلا حمیده خصالی که خود سَجیّهٔ توست کرم به اهلِ نیاز و به عاجزان ارفاق تو مریمی که کتابِ کمال و فضلِ تو را به چرخِ چارُم ، عیساست کاتبِ اوراق چگونه مدحِ تو گویم که طبعِ من به مَثَل بُود چو قطره و قَدرت چو یم ، به استغراق سحرگهان به هوای طوافِ کوی تو ، چرخ نهد به توسن گیتی نورد خویش ، یراق به قامتِ تو برازنده حِلّهٔ عفّت به بارگاهِ تو بگشوده مکتبِ اخلاق مُلازمِ تو حیا بالغُدوِّ و الآصال مؤآنس تو وفا بالعَشیّ و الاِشراق مَلک به خاکِ درت در سجود با اخلاص فَلک به چاکریت از مجرّه بسته نِطاق مقام و منزلتت آنچنان رفیع و مَنیع که از حکایتِ آن عاجز است هر نطّاق تو آن سلاله پاکی ز نسلِ مصطفوی که هست دفترِ وصفِ تو را فلک وُرّاق تو آن کریمه که محضِ کَرم گرَت خوانند قسم به نفسِ کرامت که نیست خود اغراق نسیم چون گذرد از حریمِ بارگهت کنند اهلِ ولا عطرِ خلد ، استنشاق تو ای مسافرِ سر منزلِ قبول ، افسوس نشد نصیبِ تو جایی که بودیش مشتاق جهان ملول شد آنگه که خاطرت آشفت ز دردِ هجر برادر ز دستبردِ فراق به یادِ باب و برادر کنی به خطّهٔ قم گهی به طوس نظر منعطف گهی به عراق
بالطف خدامن این سعادت دارم ازکودکی ام به قم اقامت دارم این مرحمت ولطف رضاهست، که من برحضرت معصومه ارادت دارم ..... معصومه ای و بر تو ارادت داریم عمریست به احسان تو عادت داریم فردا که کسی را به کسی کاری نیست ما از تو توقع شفاعت داریم
. در میان دختر و بابا نهان ، اسرارهاست دختران لبخندشان مشگل گشای کارهاست احترامِ دختران نَصِّ روایت بارهاست یک بهشت از عاطفه در قلبِ دختردارهاست خانهٔ موسی بن جعفر برکتِ محشر شده حضرت ِ باب الحوائج صاحبِ دختر شده
من شکر خدا سایه ی سر دارم یک عمره ارادت به حیدر دارم من کرب و بلاهایی رو که رفتم از دختر موسی بن جعفر دارم روزی ما ایرانیا، از سفره ی کرمشه نه قم فقط به خدا که، ایران همه ش حرمشه دختری به دنیا اومده که کرامتش زبون زده امشب یه دلم زائر قم امشب یه دلم توو مشهده به به چه شب قشنگیه غصه به دلت راه نده یا سیدتی یا حضرت معصومه مثلش رو مگه آسمونا دیده؟ حتی پدرش دستشو بوسیده هر وقت که میرم توو حرم میگم باز این حرم چقدر بوی زهرا میده ذکر لبم توو حرمش، یا فاطمه مددیه دفنم کنن وسط صحن، این عزّت ابدیه هر جا رو ببینی صحبتِ این بانوی با کرامته همسایه ی این حرم شدن واللهِ تهِ سعادته تا دلت گرف میری حرم چارش دو سه شب زیارته یا سیدتی یا حضرت معصومه ما نوکری از تیره ی سلمانیم زیر سایه ی خواهر سلطانیم تا آخر خط با علی می مونیم ما شیعه ی با غیرت ایرانیم عشق علی توو دلمه، حب علی شرفمه شاه نجف پدرمو، ایوون طلا هدفمه زندگیم به نام علیه بچمم غلام علیه اون که نفس پیغمبره و اونی که امامه علیه اونجایی که آخرش میرم وادی السلام علیه یا مولا علی علی علی یا مولا
بند اول بازهم شهر پیمبر پر شد از آیاتِ کوثر بوی زهرا می رسد از خانه ی موسی بن جعفر بر دست نجمه می درخشد نجل طاها پیداست از ماه جمالش نور زهرا خیلی شبیهِ زینب و زهراست آری هم زینت باباست هم ام ابیها نزد خدا دارد او آبرو ها بر او فداها می گوید ابوها بر درگهت آمد عبد ذلیلی،یاحضرت معصومه اشفعی لی بند دوم جلوه گر ، نور خدا شد بیت موسی با صفا شد غرق شادی و شعف قلبِ علی موسی الرضا شد سائل بیا تا از رضا عیدی بگیریم آقا عنایت کن که ما خیلی فقیریم آقا به حق خواهرت بر ما کرم کن تا  با ولای آل پیغمبر بمیریم دارد تماشا شوقِ این برادر وقتی که چشمش می افتد به خواهر بر درگهت آمد عبد ذلیلی،یاحضرت معصومه اشفعی لی