eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
937 دنبال‌کننده
31 عکس
6 ویدیو
79 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بیا جوادم ای قرص ماهم بر در حجره باشد نگاهم آه و واویلا آه و واویلا چون گلِ فصل خزان خشکیدم در بین حجره بر خود پیچیدم آه و واویلا آه و واویلا از قصر مامون تا حجره مُردم چون علی چندین بار زمین خوردم آه و واویلا آه و واویلا بر روی خاک حجره جان دادم بس که نالیدم از پا فتادم آه و واویلا آه و واویلا گرچه از زهر کینه آزردم دیگر با نیزه زمین نخوردم آه و واویلا آه و واویلا
( و قبر بطوس یا لها من مصیبه ) سوزانده دلها را ( الی یوم القیامه ) یا غریب الغربا سیدنا یا رضا واویلتا واویلا با اشک جوادش گردیده غسل و کفن یا زهرا فرزندت جان داده دور از وطن در غربت گشته شهید پا بر زمین میکشید واویلتا واویلا آسمان ماهت کو چه بر سرش آوردی خراسان گریه کن با مهمانت  چه کردی جانش به لب رسیده عبا به سر کشیده
اگر چه روسیاه و بینوایم فقیر سفره امام رضایم گفته به من بابایم ، وصل به این دریا باش خیر دو دنیا خواهی ، نوکر این آقا باش السلطان اباالحسن... چه شاهی اینقدر بنده نواز است در خانه اش روی همه باز است خاک سیه از لطفش ، بدل به زر میگردد گدا بیاید اینجا ، کریم بر میگردد السلطان اباالحسن... زهر کینه ای کاش دهد امانش دوباره ببیند روی جوانش اگر که مرهم روی ، جگر نباشد سخت است پدر که خواست جان دهد ، پسر نباشد سخت است السلطان اباالحسن... چقدر او روضه گودال میخواند از تنی که شده پامال میخواند به گریه می‌گفت زدند ، جد مرا یابن شبیب نفس به سینه داشت شد ، سرش جدا یابن شبیب السلطان اباالحسن...
اگر چه روسیاه و بینوایم فقیر سفره امام رضایم گفته به من بابایم ، وصل به این دریا باش خیر دو دنیا خواهی ، نوکر این آقا باش السلطان اباالحسن... چه شاهی اینقدر بنده نواز است در خانه اش روی همه باز است خاک سیه از لطفش ، بدل به زر میگردد گدا بیاید اینجا ، کریم بر میگردد السلطان اباالحسن... زهر کینه ای کاش دهد امانش دوباره ببیند روی جوانش اگر که مرهم روی ، جگر نباشد سخت است پدر که خواست جان دهد ، پسر نباشد سخت است السلطان اباالحسن... چقدر او روضه گودال میخواند از تنی که شده پامال میخواند به گریه می‌گفت زدند ، جد مرا یابن شبیب نفس به سینه داشت شد ، سرش جدا یابن شبیب السلطان اباالحسن...
شب شهادت امام هشتم بگو تسلیت به ملیکه‌ی قُم شیعه نشسته  درسوگ‌این‌شاه یاصاحب‌الزّمان آجرک‌الله غـریب الغربا اشک روان داشت شکایت‌زیرلب از شُوکران داشت از شدّت‌زهر   پایش‌سنگین‌شد اگر هفده‌دفعه نقش زمین شد درکوچه زیر لب هی نجوا می‌کرد یاد از مصیبت‌های زهرا کرد سـوزد بیـادِ   آن روز پُـر درد زهـرا زیر کُتک در کوچه غَش کرد آتش به قلب و جان ماسوا زد برروی خاک حجره دست و‌پا زد شبیه جدّ   خَـدّ التّـریبش شهادت در غربت شده نصیبش تا که به بالینش جوادش آمد این روضه‌ی حسین به یادش آمد جدّش در گودالد نقش زمین بود در زیر چکمه‌ی شمر لعین بود
تو شاه و سلطانی آقا ، تو جان و جانانی آقا بسکه رئوفی کسی را ، ز در نمی رانی آقا ای شده ، هم سفره با غلام سایه ات ، بر سر ما مستدام یارضا ، ای جانم یارضا... اگر چه این زهر کینه ، شرر زده خرمنت را شکر خدا کسی آقا ، نکرده غارت تنت را ربودند ، پیرهن جد تو برهنه ، شد بدن جد تو یارضا ، ای جانم یارضا... ز بار غمها شکستی ، بار سفر دگر بستی میان کوچه پنجاه بار ، آه کشیدی نشستی بر لبت ، این حرف تکرار شد هر چه شد ، از در و دیوار شد یارضا ، ای جانم یارضا...
نور هل أتی رضا ، یار بی نوا رضا دست خالیم ، بده ، در راه خدا رضا جان جوادت به ما کن نگاهی ما را کنج صحنت بده پناهی امام رضا امام رضا امام رضا امام رضا نام ما را بنویس ، آقا جزء زائرت مثل کفتر حرم. بودم کاش مجاورت مرغ دلم را آب و دانه بده بر ما کنار حرم خانه بده امام رضا امام رضا امام رضا امام رضا دستگیر عالمی و ، در رأفت زبانزدی امام بین حجره ات ، تنها دست و پا زدی گر چه شد بلند آه از نهادم شکر حق رسید جوادت به دادت امام رضا امام رضا امام رضا امام رضا چشمت از غم حسین ، گریه چون شمع کند گفتی فرش حجره را ، خادمت جمع کند دور از مدینه ، در اوج غریبی یاد کربلا و خدالتریبی وای حسین وای حسین وای حسین وای حسین
بیا جوادم ای قرص ماهم بر در حجره باشد نگاهم آه و واویلا آه و واویلا چون گلِ فصل خزان خشکیدم در بین حجره بر خود پیچیدم آه و واویلا آه و واویلا از قصر مامون تا حجره مُردم چون علی چندین بار زمین خوردم آه و واویلا آه و واویلا بر روی خاک حجره جان دادم بس که نالیدم از پا فتادم آه و واویلا آه و واویلا گرچه از زهر کینه آزردم دیگر با نیزه زمین نخوردم آه و واویلا آه و واویلا
( و قبر بطوس یا لها من مصیبه ) سوزانده دلها را ( الی یوم القیامه ) یا غریب الغربا سیدنا یا رضا واویلتا واویلا با اشک جوادش گردیده غسل و کفن یا زهرا فرزندت جان داده دور از وطن در غربت گشته شهید پا بر زمین میکشید واویلتا واویلا آسمان ماهت کو چه بر سرش آوردی خراسان گریه کن با مهمانت  چه کردی جانش به لب رسیده عبا به سر کشیده
اگر چه روسیاه و بینوایم فقیر سفره امام رضایم گفته به من بابایم ، وصل به این دریا باش خیر دو دنیا خواهی ، نوکر این آقا باش السلطان اباالحسن... چه شاهی اینقدر بنده نواز است در خانه اش روی همه باز است خاک سیه از لطفش ، بدل به زر میگردد گدا بیاید اینجا ، کریم بر میگردد السلطان اباالحسن... زهر کینه ای کاش دهد امانش دوباره ببیند روی جوانش اگر که مرهم روی ، جگر نباشد سخت است پدر که خواست جان دهد ، پسر نباشد سخت است السلطان اباالحسن... چقدر او روضه گودال میخواند از تنی که شده پامال میخواند به گریه می‌گفت زدند ، جد مرا یابن شبیب نفس به سینه داشت شد ، سرش جدا یابن شبیب السلطان اباالحسن...
اگر چه روسیاه و بینوایم فقیر سفره امام رضایم گفته به من بابایم ، وصل به این دریا باش خیر دو دنیا خواهی ، نوکر این آقا باش السلطان اباالحسن... چه شاهی اینقدر بنده نواز است در خانه اش روی همه باز است خاک سیه از لطفش ، بدل به زر میگردد گدا بیاید اینجا ، کریم بر میگردد السلطان اباالحسن... زهر کینه ای کاش دهد امانش دوباره ببیند روی جوانش اگر که مرهم روی ، جگر نباشد سخت است پدر که خواست جان دهد ، پسر نباشد سخت است السلطان اباالحسن... چقدر او روضه گودال میخواند از تنی که شده پامال میخواند به گریه می‌گفت زدند ، جد مرا یابن شبیب نفس به سینه داشت شد ، سرش جدا یابن شبیب السلطان اباالحسن...
شکسته بال و پرم ، یا امام الرئوف دست بکش بر سرم ، یا امام الرئوف یک عمر بوده ام ، گدای خواهرت مرا ز در مردان ، به حق مادرت علی موسی الرضا کشیدی آن لحظه که ، عبا روی سرت آمد یادت غم ، جد بی یاورت عبا کشیده بود ، به روی اصغرش مباد که رباب ، ببیند حنجرش علی موسی الرضا ز سوز زهر جفا ، سوخت اگر سینه ات میخ به پهلوی تو ، نرفت از کینه ات ضربه پا چنان ، به در زد آن پلید همره مادرت ، محسن شد شهید علی موسی الرضا