eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
664 دنبال‌کننده
24 عکس
2 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
مجنـون  تر از مجنــون ، لیـلاتـر از لیــلا دارم دلـــی عاشـــق ، شیـدا تر از شیدا در یک نظر ، هر دل ، شـد مبتـــلای او دلبنـــدِ  لیــلا  هسـت در دلبــری ، یکتــا ماهِ تمــــام است و شهــزادهٔ خورشـید آیینـــه ای   کامــل  از خلقـــتِ  طـاهـا مهتاب یا خورشید ، ماه است یا اختر؟ در آسمــان ، گل کرد  پیدا تر از  پیـدا مَـه در مَحاق افتاد ، تا روی ماهـش دید خورشیـد، سر ،خَـم کرد در پایِ این آقا شد آسمان ، آغـوش ، در روز میــلادش در برگــرفت از عــرش ، قنــداقـهٔ او را ای راست قامت ها !سرهایتان خَـم باد در پیش آن قامت ، رعنــا تر  از رعنـــا "الله اکبــــر" از   لبهـــای اکبــر ریخــت صــــوتِ اذانِ  او  دلبــــر تــریـن   آوا بینِ بنی هاشــم او اَشبـَـهُ النّــاس است بر احمــــد   مختــــار ،  پیغمبـــر   والا در صورت و سیرت ، تصویری از احمد ماهِ مَلَـکْ منظـــر ، شمــسِ فلک پیــما بیت الحسیـن است این یا خانهٔ حیدر؟ نام   علــــی آمــد ،  از  عــــالـمِ   بالا نام علی راز است،با عرش دمساز است در مرتبت ، عالی ، مشتق شد از اعـــلا او در رجــزهــایش ،  نام علــی بر لب می آوَرَد  هـر بــار ، زیبــا تر  از  زیـــبا با هر "علــی" گفتـن ، تب می کند دشمن گل_زخمــه هایی نو ، می روید از اعضا بایــد  که بنـویســم ، از  روز  میـــلادش باز ایـن قلـــم چرخیـد تا ظهــر عاشـورا در مشقِ شمشیرش ، درس شجاعت را می گیرد از دستِ  عبـاسِ  مَـه سیمـــا دستش کرمخانه ، لطفش چه بی پایان دارد   دلی عـاشــق ، دریـاتر  از  دریـا حیـف است این دریا ، درکامِ جان ریزد لب تشنــــگی را از ،  انگشـــترِ   بـابـا سعیدی(کیمیا)
مجنـون  تر از مجنــون ، لیـلاتـر از لیــلا دارم دلـــی عاشـــق ، شیـدا تر از شیدا در یک نظر ، هر دل ، شـد مبتـــلای او دلبنـــدِ  لیــلا  هسـت در دلبــری ، یکتــا ماهِ تمــــام است و شهــزادهٔ خورشـید آیینـــه ای   کامــل  از خلقـــتِ  طـاهـا مهتاب یا خورشید ، ماه است یا اختر؟ در آسمــان ، گل کرد  پیدا تر از  پیـدا مَـه در مَحاق افتاد ، تا روی ماهـش دید خورشیـد، سر ،خَـم کرد در پایِ این آقا شد آسمان ، آغـوش ، در روز میــلادش در برگــرفت از عــرش ، قنــداقـهٔ او را ای راست قامت ها !سرهایتان خَـم باد در پیش آن قامت ، رعنــا تر  از رعنـــا "الله اکبــــر" از   لبهـــای اکبــر ریخــت صــــوتِ اذانِ  او  دلبــــر تــریـن   آوا بینِ بنی هاشــم او اَشبـَـهُ النّــاس است بر احمــــد   مختــــار ،  پیغمبـــر   والا در صورت و سیرت ، تصویری از احمد ماهِ مَلَـکْ منظـــر ، شمــسِ فلک پیــما بیت الحسیـن است این یا خانهٔ حیدر؟ نام   علــــی آمــد ،  از  عــــالـمِ   بالا نام علی راز است،با عرش دمساز است در مرتبت ، عالی ، مشتق شد از اعـــلا او در رجــزهــایش ،  نام علــی بر لب می آوَرَد  هـر بــار ، زیبــا تر  از  زیـــبا با هر "علــی" گفتـن ، تب می کند دشمن گل_زخمــه هایی نو ، می روید از اعضا بایــد  که بنـویســم ، از  روز  میـــلادش باز ایـن قلـــم چرخیـد تا ظهــر عاشـورا در مشقِ شمشیرش ، درس شجاعت را می گیرد از دستِ  عبـاسِ  مَـه سیمـــا دستش کرمخانه ، لطفش چه بی پایان دارد   دلی عـاشــق ، دریـاتر  از  دریـا حیـف است این دریا ، درکامِ جان ریزد لب تشنــــگی را از ،  انگشـــترِ   بـابـا سعیدی(کیمیا)
┄┅✵﷽✵┅┄ السلام علیکِ یا فاطمه معصومه ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌─‌ اگر دلتنگ دیدار خدا هستـــی بیا اینجا بزن دست توسل را به دریا بی ریا اینجا بیــا و پله پله تا ملاقات خدا طــی کن به سمت آسمان باز است راهی تا خدا اینجا دلت را دست موج معرفت بسپار و شاهد باش که هر صاحبدلی را می برد تا کبریا اینجا نمی گردد به دنبال بهشت و روضهٔ رضوان کسی که دیده فردوس برین را برملا اینجا به هنگام اذان ، وصل است دل تا آسمان، وقتی صدای عشق می پیچد از آن گلدسته ها اینجا عجب قرب و مقامی دارد این بانو که می خوانند زیارتنــــامهٔ او را تمـــــام اولیـــــا اینجا اگر قصـــد زیارت کردن زهرا به سر داری ببین پیچـیده عطرِ تربت خیرالنسا اینجا دلی بیمار اگر داری دوای درد اگر خواهی شفا می گیرد آن دل که بگردد مبتلا اینجا میان صحن آیینه ، جلا می گیرد آن قلبی که می شوید غبار از سینه با آب شِفا اینجا به استقبال مهمانان ، ملائک روی لبهاشان دعای خیر دارند و هــزاران مرحبـــا اینجا نصیب هر که باشد دیدن صحن و سرای او یقیناً با عنایت می شود حاجت روا اینجا کسی با کاسهٔ خالی از اینجا بر نمی گردد که بی اندازه می بخشد به هر شاه و گدا اینجا توسل بر نگاه دختر باب الحوائج کن به مِهرش می خورد مُهرِ اجابت بر دعا اینجا همان بانو که بابایش"فِداها"گفته و دیده به تعظیم اند از روی ارادت، ماسِوا اینجا حریم قدسی اش اما دلم را برد تا مشهد به چشم زائر سلطان چقدر است آشنا اینجا شنیدم می شود امضا به دست بانوی باران جواز مشهد سلطان و اذن کربلا اینجا به زیر پای بانوی کریمه ، خاک باید بود که می سازند از خاک قدومش "کیمیا" اینجا سعیدی(کیمیا)
‏──‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌‌‌‌‌‌─ ❃࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ به نام آن خـداوندی که زینب را به خلقت داد به نامِ نامــیِ زینب به خلقـت ، تاج عــزت داد خدایی که علــی را با چنین ریحـانه زینت داد به عرش و فرش با یُمنِ قدمهایش شرافت داد ندا آمــد که مــی آید به قـــرآن کــوثری دیگر بگیــرد ســاقی کوثـر به دستش ساغری دیگر صــدف ، دامــان زهـرا و گُهَــر ، دردانه دردانه شکفت از گلشن طاها گلــی ، ریحـانه ریحـانه به گِرد شمــع رخسارش ، مَلَک ، پروانه پروانه فلک در نظـــم آورده غـــزل ، جــانانه جـانانه نوای عشــق می خواند برایش زمــزم باران زلال نــور می ریــزد به پایش نـم نـم باران خدا زهـرای دیگر را به این عالم نشان داده زمین را با قدمهــایش شکــوه آسمــان داده حدیث صبـــر او قلبِ جهـــانی را تکان داده برای قهـــرمان بودن  هــزاران امتحان داده زمین درس صلابت را گرفت از مکتب زینب زمان ، صبـر آفرینی دید در تاب و تب زینب و زینب شد که زینت بر جمال مرتضا باشد و یا پیغمبـری دیگـر به جای مصطفــا باشد دلش سنگ صبوری بر سکوت مجتبــا باشد علمـــــدار حسیــنش در قیـــام کــربلا باشد وفـــای خـــواهــری دارد دل دریایی زینب حــدیث عاشقـــی دارد غم شیدایی زینب چه بانویــی که عقــل افتاده در پای کمـال او نشان از حیدر و زهراست نیکی در خصال او پنـــاه آورده صبــر ما به صبـــر بی مثـــال او زبان "کیمیا" قاصــر ، چـه گـوید در قبــال او قلـم در مدح این بانـو همیشــه واژه کم دارد چـرا که دختــر زهـــرا مقــامی محتــرم دارد سعیدی(ڪیمیا)
مرو از برم.mp3
4.7M
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ :شور عرب :خدا مادرم را کجا می برند... زبانحال امیرالمومنین (ع)با حضرت زهرا (س) برگرفته از تمارین کارگاه آموزش مداحی 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ مــرو از بَـرَم  یاس نیلـــوفــری تــو نــورِ امیـــد  دل حیــــدری بمـون جـان حیـدر/ عـزیز پیمبــر/ مرو فاطمه مرو فاطمه جان/مرو فاطمه جان/مرو فاطمه بدونِ تو گــریونه چشمـــای من مـرو بـی تو تاریکــه دنیــای من دلم بیقــراره /غمت زد شـراره / به جان علـی مرو فاطمه جان/مرو فاطمه جان/مرو فاطمه فدایی شـدی در دفاع از حـرم فــدای تو ای بهتـــرین یــاورم شهیـد ولایت / بشم مـن فدایت / مرو فاطمه مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه علی بی تو دیگه نداره خوشی تو با رفتن خود منـو می کشی تو رفتی زدستم/ز داغت شکستم/مرو فاطمه مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه مــرو زوده  یاس جــوان علی بمــون بــانوی قـد کمــان علی خزان شد بهارم/ کسی رو ندارم / مرو فاطمه مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه بمــون مادری کن برا زینبـین نذار غم ببینه چشای حسین حسن بیقراره / غـم کوچـه داره / مرو فاطمه مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه قــرار مــن و تو ، باشــه  کربلا تو صحرای خونین و دشت بلا حسینو صداکن/عزایش به پا کن/تو گودال خون تو شام غریبان / به همراه زینب / بُنَـــیَّ بخون حسینم حسینم/حسینم حسینم/حسینم حسین 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ سعیدی(ڪیمیا)
تا حــرمت تو به دست طاغوت شکست با ضرب غلاف ،دست و بازوت شکست حیــدر ز غـــم فراقـت ای یاس جـوان با شـــانهٔ خســـته ، زیر تابوت شکست سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۳/۹/۹
❁﷽❁ هدیه به روح مطهر حضرت امّ کلثوم سلام الله علیها ┄┄┅┅✾┅┅┄┄ اُمّ کلثــومی و این نام ، ز طاها داری عفّـت و پاکی و زهـراییِ زهــرا داری زینـب ثانیِ زهرا و علــی ! بی تردیـد صبر ، اِرثیست که از زینب کبرا داری گرچه کمتر ز مقامات شما گفته شده لیک در قلب محبــان خودت جا داری غـصّـــــهٔ دشـتِ بلا بر دلـت آوار شده مثل زینــب به دلت ماتمِ عظمـا داری ســرِ هفــده مَهِ تابان  به سرِ نِیْ دیدی داغِ هفتاد و دو پیکر روی صحرا داری بوده ای همنفــس زینب و همراهِ حرم جسم رنجور و قدِ خَم ، دلِ شیدا داری غربتی بیشتر از این که اسارت دیدی؟ قلبِ خونبــار زِ نامَحــرم و اَعـدا داری همهٔ عمــرِ تو با اشک و غم و آه گذشت گرچه در صبــر و تحمل ، دلِ دریا داری روضهٔ ظهرِ عطش ، مرثیهٔ محفل توست بزمِ غـم در دلِ خود ، یک تنه بر پا داری بارِ سنـگیـــنِ غمِ کرب و بلا بر دوشـت کربــلا نه ، به دلـت کرب و  بلاها داری خـواهـــرِ هفــت بــرادر! چقَــدَر  تنهایی از حسینـــت دمِ آخـر چه تمنـــا داری؟ مثل زینب دمِ جان دادن خود چشم به در حســرتِ دیــدنِ  مـــاهِ رخِ  سقـــا داری کیمیا ! فصلِ غمِ  زینب دیگر شده است باز ، آهنــــگِ عــزای گلِ زهــــــرا  داری سعیدی(کیمیا)