eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
937 دنبال‌کننده
31 عکس
6 ویدیو
79 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
امید چشم بیابان فقط امام رضاست که استجابت باران فقط امام رضاست تواب حج تمتع اگر به ما نرسید بیا که حج فقیران فقط امام رضاست عجیب نیست اگر زعفران سحرخیز است که آفتاب خراسان فقط امام رضاست بیار کاسه ی خالی که دست پر بروی که نان سفره ی بی نان فقط امام رضاست هنوز اول راهیم تا به او برسیم بیا که آخر ایمان فقط امام رضاست چه بی دلیل پی تاج و تخت می گردند در این دیار که سلطان فقط امام رضاست به‌ احتضار مرا رو به او بخوابانید که روح این تن بی جان فقط امام رضاست..
لاله های کربلایی یک به یک پژمرده اند عشقبازان کی به یک مرگ طبیعی مرده اند؟ کار هرکس نیست کوتاهی نکردن وقت عشق سجده های او ملک را نیز از رو برده اند کینه اش را از غدیر خم به دل دارند، پس- با پدر از یک کمین تیر شهادت خورده اند می برند آه غم جانسوز او را هر طرف بادها بیخود پریشان نیستند، آزرده اند در مقاتل گرچه می گویند هفتاد و دو تن خوب اگر دقت کنی سجاد را نشمرده اند..
ذوالفقار است و کوثر است حسین عشق زهرا و حیدر است حسین وقت یاسین به گریه می افتم یاحسین است و بی سر است حسین خلق بسیار گفته اند از او هرچه گفتند دیگر است حسین به قیام نماز می ماند بس که الله اکبر است حسین شد دهانم به نام او شیرین بس که قند مکرر است حسین من سر از عشق در نمی آرم گرچه عشق مصور است حسین به تلاوت نشسته بر سر نی قاری روی منبر است حسین همه جا بوی یاس می آید سر به دامان مادر است حسین..
این عشق فرق می کند، این عشق دیگر است عشق حسین از همه ی عشق ها سر است او آمده است معنی «کفوا احد» شود او بی بدیل آمده، این سان مقدر است آری حسین آمده، شمشیر برکشد_ هرکس که مدعی است که خیلی دلاور است خورشید از شراره ی داغش جرقه ای است دریا نمی از آن همه چشمِ به خون تر است.. آن غم، همان مصیبت عظمی که بعد او لبخند اگر به لب بنشیند مکدر است می افتد و به سجده می افتند کائنات می ایستد دوباره و الله اکبر است با ذکر او زمین و زمان سینه می زنند عالم همه حسینیه او سراسر است یا با حسین باش و به آزادگی برس یا هرکه بی حسین شد از هیچ کمتر است در من هزار خیمه به آتش کشیده اند صحرای کربلا شده، صحرای محشر است..
رسید وحی تا که از بلا تو را خبر کند خبر کند که یک نفر به جای تو خطر کند چقدر تیغ آخته به خانۀ تو تاخته کدام مرد حاضر است سینه را سپر کند؟ چه صولتی! عجب یلی‌ست! مرد مردها علی‌ست به جان او مباد چشم تیغ‌ها نظر کند بگو چگونه رد شدی؟ کسی ندیده برگ گل چنین سلامت از میان خارها گذر کند به گرد پای لیلة المبیت هم نمی‌رسد هر آن‌که مدعی‌ست هر چقدر هم هنر کند
به درگاه حیدر دو زانو نشین است ادب از کرامات او خوشه چین است سرش بر شکوه بلندای عرش است اگر چشم او از ادب بر زمین است چنان مادری بوده آموزگارش اگر که ابالفضل او این چنین است خیالش پس از مرگ جمع است زهرا که گنج علی نزد فردی امین است به تکریم او باید از جای برخاست که او هر کسی نیست، ام البنین است..
امید چشم بیابان فقط امام رضاست که استجابت باران فقط امام رضاست تواب حج تمتع اگر به ما نرسید بیا که حج فقیران فقط امام رضاست عجیب نیست اگر زعفران سحرخیز است که آفتاب خراسان فقط امام رضاست بیار کاسه ی خالی که دست پر بروی که نان سفره ی بی نان فقط امام رضاست هنوز اول راهیم تا به او برسیم بیا که آخر ایمان فقط امام رضاست چه بی دلیل پی تاج و تخت می گردند در این دیار که سلطان فقط امام رضاست به‌ احتضار مرا رو به او بخوابانید که روح این تن بی جان فقط امام رضاست..
امید چشم بیابان فقط امام رضاست که استجابت باران فقط امام رضاست تواب حج تمتع اگر به ما نرسید بیا که حج فقیران فقط امام رضاست عجیب نیست اگر زعفران سحرخیز است که آفتاب خراسان فقط امام رضاست بیار کاسه ی خالی که دست پر بروی که نان سفره ی بی نان فقط امام رضاست هنوز اول راهیم تا به او برسیم بیا که آخر ایمان فقط امام رضاست چه بی دلیل پی تاج و تخت می گردند در این دیار که سلطان فقط امام رضاست به‌ احتضار مرا رو به او بخوابانید که روح این تن بی جان فقط امام رضاست..
لاله های کربلایی یک به یک پژمرده اند عشقبازان کی به یک مرگ طبیعی مرده اند؟ کار هرکس نیست کوتاهی نکردن وقت عشق سجده های او ملک را نیز از رو برده اند کینه اش را از غدیر خم به دل دارند، پس- با پدر از یک کمین تیر شهادت خورده اند می برند آه غم جانسوز او را هر طرف بادها بیخود پریشان نیستند، آزرده اند در مقاتل گرچه می گویند هفتاد و دو تن خوب اگر دقت کنی سجاد را نشمرده اند..
لاله های کربلایی یک به یک پژمرده اند عشقبازان کی به یک مرگ طبیعی مرده اند؟ کار هرکس نیست کوتاهی نکردن وقت عشق سجده های او ملک را نیز از رو برده اند کینه اش را از غدیر خم به دل دارند، پس- با پدر از یک کمین تیر شهادت خورده اند می برند آه غم جانسوز او را هر طرف بادها بیخود پریشان نیستند، آزرده اند در مقاتل گرچه می گویند هفتاد و دو تن خوب اگر دقت کنی سجاد را نشمرده اند..
در خیمه تاب آن همه غم را نداشتی میخواستی بلند شوی، نا نداشتی میخواستی که تیغ بگیری به کف، ولی جانی برای جنگ مهیا نداشتی می سوختی در آتش و می سوخت خیمه ها داغی کم از مصیبت زهرا نداشتی از کربلا به بعد به هنگام سجده ات مهری به غیر ترتبت اعلی نداشتی عمر دو چشم غم زده ات صرف گریه شد دیگر تمایلی به تماشا نداشتی در شام غیر آه کسی یاورت نبود تیغی به جز خطابه ی غرّا نداشتی حسن ختام عشق در این ماجرا تویی هفتاد و سومین نفر کربلا تویی..
این عشق فرق می کند، این عشق دیگر است عشق حسین از همه ی عشق ها سر است او آمده است معنی «کفوا احد» شود او بی بدیل آمده، این سان مقدر است آری حسین آمده، شمشیر برکشد_ هرکس که مدعی است که خیلی دلاور است خورشید از شراره ی داغش جرقه ای است دریا نمی از آن همه چشمِ به خون تر است.. آن غم، همان مصیبت عظمی که بعد او لبخند اگر به لب بنشیند مکدر است می افتد و به سجده می افتند کائنات می ایستد دوباره و الله اکبر است با ذکر او زمین و زمان سینه می زنند عالم همه حسینیه او سراسر است یا با حسین باش و به آزادگی برس یا هرکه بی حسین شد از هیچ کمتر است در من هزار خیمه به آتش کشیده اند صحرای کربلا شده، صحرای محشر است..