#عاشورا_شور
#قتلگاه_شور
[ وِیلی ، وِیلی ] ۴
ای وای ، ای وای
فاطمه رو صدا زدی ای وای
ای وای ، ای وای
دیدم که دست و پا زدی ای وای
دلم رو آزُردن / دلم رو آزُردن
عبا و عمامه و انگشترتو بُردن
دلم رو خون کردن / دلم رو خون کردن
برادرم بعد تو ما رو نیمه جون کردن
[ وِیلی ، وِیلی ] ۴
ای وای ، ای وای
رو خاکِ داغِ کربلا ای وای
ای وای ، ای وای
سرت جدا شد از قفا ای وای
دلم پریشونه / دلم پریشونه
خولی داره سرت رو تو کوفه می چرخونه
سرت روی نیزه ست/ چِشَم سوی نیزه ست
آه و وایلا که سنان روبرویِ نیزه ست
[ وِیلی ، وِیلی ] ۴
ای وای ، ای وای
می بینی که خون جگرم ای وای
ای وای ، ای وای
با حرمله همسفرم ای وای
دلم عزاداره / دلم عزاداره
آخه تو این قافله شمرهِ که جلوداره
منو اسیر کردن / منو اسیر کردن
میونِ مجلسِ حرام زینبو پیر کردن
[ وِیلی ، وِیلی ] ۴
#روح_الله_نوروزی
#امام_حسین_شور
#عاشورا_شور
#قتلگاه_شور
ای کشته ی فتاده به هامون
شده پُر خون ، بدنِ تو
وی صید دست و پا زده در خون
شده هامون، کفن تو
من دوست دارَمت (۲)
چون چاره نیست میروم و میگذارمت
من دوست دارَمت (۲)
ای پاره پاره تن به خدا میسپارمت
بودند دیو و دد همه سیراب
ولی ارباب ، عطشان بود
بر روی ریگ و رمل بیابان
بدن او ، عریان بود
خاکم شده به سر (۲)
تنهای کشتگان همه در خاک و خون نگر
خاکم شده به سر (۲)
زینب چه بایدش بکند با بریده سر
ای کشته ی حسادت دنیا
تک و تنها ، ته گودال
ای تشنه ی مقطع الاعضا
ز تو مانده ، تن پامال
اعدا چه میکنند(۲)
جن و ملک بر آدمیان نوحه میکنند
اعدا چه میکنند(۲)
سر نیزه را میان دهان تا که میکنند؟
موجی به جنبش آمد و برخاست
زخیامِ ، حرم تو
عرش آن زمان به لرزه در آمد
که زمین خورد ، علم تو
ای پاره پاره تن (۲)
یک تکه بوریا شده از بهر تو کفن
ای پاره پاره تن (۲)
در پیش چشم من تو دگر دست و پا نزن
#محمدصادق_باقی_زاده
#روح_الله_نوروزی
#عاشورا_شور
#قتلگاه_شور
مُردم پای غُربتت ، غرق خونِ هِیبتت
گریونَن ملائکه ، از داغ مُصیبتت
مُردم بسکه داد زدم ، سمت مقتل اومدم
اون ظالم تو رو میزد ، من خودم رو میزدم
ای وای ای وای حسین
اومدم چه سود حسین ، این حَقِّت نبود حسین
بی رحمانه کُشتنت ، این قوم حسود حسین
ای آب و گِلَم حسین ، بی تابه دلم حسین
میخواستم ولی نشد ، پیشمرگت بِشَم حسین
ای وای ای وای حسین
ای وای از عذاب و درد ، تو گودال نبود یه مَرد
جسم مجروح تو رو ، با نیزه بلند میکرد
موهاتو رها نکرد ، از مادر حیا نکرد
یک لحظه از بدنت ، نیزه ش رو جدا نکرد
ای وای ای وای حسین
گُرگا که دریدنت ، بدجور سر بُریدنت
روی خاک قتلگاه ، با نیزه کِشیدنت
ذره ذره کُشتنت ، تکه تکه بُردنت!
هر شمشیر و نیزه ای ، سهمی بُرده از تنت
ای وای ای وای حسین
قربون سرت حسین ، زخمِ پیکرت حسین
نامَحرم هارو ببین ، دور خواهرت حسین
صبرِ خواهرت رو بُرد ، جونِ دخترت رو بُرد
قبل از اینکه من بیام ، توو خُورجین سرت رو بُرد
ای وای ای وای حسین
چشمم سوی نیزه ها ، رفتی روی نیزه ها
پاره تر شد حنجرت ، اینه خوی نیزه ها
کاش میشد بشم فدات ، بیچاره شدم به پات
لابلای خیمه ها ، سوختن چندتا بچههات
ای وای ای وای حسین
#بهمن_عظیمی
#قتلگاه_شور
#عاشورا_شور
لحظه های آخره / این صدای خواهره
تو با سی هزار نفر / جنگی نابرابره
لحظه های آخره / خنجر روی حنجره
وقت ذبحه و سرت / روی پای مادره
ای وای ای وای حسین
لحظه های آخره / اطراف تو محشره
انگشتر بِره ولی / انگشتُ و کی می بَره
لحظه های آخره / این از همه بدتره
اینکه دس به دس میشه / گوی بازی نیس سَره
ای وای ای وای حسین
لحظه های آخره / نیزه پشت خنجره
از تعداد این سپاه / زخمای تو بیشتره
لحظه های آخره / بوزینه رو منبره
چکمه پوش رو سینهء / فرزند پیمبره
ای وای ای وای حسین
لحظه های آخره / روز بغض حیدره
نعل تازه زائرِ / پیکر مطهره
لحظه های آخره / دشنه کُند و لب پَره
قتل صبر نتیجهء / میخ و ضربهء دره
ای وای ای وای حسین
لحظه های آخره / خیلی گریه آوره
پیروهنُ یوسفم / زیر پای لشکره
لحظه های آخره / با دلشوره میگذره
اونکه بُرده پیرَنو / حالا فکر معجره
ای وای ای وای حسین
#علی_صالحی
#امام_حسین_شور
#عاشورا_شور
#قتلگاه_شور
غریب و زخمی و بی حالی
به فکر غارت و جنجالی
نفس نمونده برات آقا
سه ساعته توی گودالی
چشات جایی رو نمی بینه
سینه ی تو چرا سنگینه
می دید که هیچکسی دورت نیس
می زد تو رو با طمانینه
سنگ دلی شون /از حد گذشته
چقد توو قتلگاه بهت بد گذشته
خیر نبینه/اون بی حیا که
از روی پیکر تو با لگد گذشته
ای غریب مادر حسین جان
تو پادشاه عالمینی
حق تو که سنگ و عصا نیست
ای همه ی هستی زینب
جای تو زیر دست و پا نیست
چی بگم از این همه نیزه
امون از این همه جسارت
کار تو وقتی که تموم شه
تازه میان برای غارت
قلب زینب/چه بی قراره
رسیده وقت بوسه از گلو دوباره
توی گودال/افتادی بی حال
پیکر تو یه جای سالمی نداره
ای غریب مادر حسین جان
#احسان_نرگسی
#قتلگاه_شور
#عاشورا_شور
نفس نفس زنان افتادی/ مقابل زنان افتادی
با تیر حرمله بی جون و/ با نیزه ی سنان افتادی
بنفسی انت و مالی حسین/ یارالی حسین(۲)
تک و تنها تو گودالی حسین/ یارالی حسین(۲)
هنوزم ناخوش احوالی حسین/ یارالی حسین(۲)
به زیر نعلا پامالی حسین/ یارالی حسین(۲)
ای شاه بی یاور/ موندی بی انگشتر/ یا اباعبدالله
(حسین واویلا واویلا حسین)
نگین خاتم پیغمبر/ امیر بی کس و بی لشکر
تن تو جا نداره دیگه/ برای نیزه های آخر
بهت یک لشکر نیزه میزدن / ای خونین بدن(۲)
چقد نیزه در نیزه میزدن/ای خونین بدن(۲)
به قلبت تا پر نیزه میزدن / ای خونین بدن(۲)
سرت رو به سر نیزه میزدن / ای خونین بدن(۲)
ای تنهای گودال/از نیزه مالامال/ یا اباعبدالله
(حسین واویلا واویلا حسین)
#مظاهرکثیرینژاد
#عاشورا_شور
#عاشورا_زمزمه
#قتلگاه_زمزمه
#بند_اول
قربون صدا زدنت
خیلی بی هوا زدنت
حالا روی چادرمه
خاک دست و پا زدنت
من سر قرار اومدم
توی نیزه زار اومدم
از تو دل نکندم حسین
با خودم کنار اومدم
تا چشمم کار میکنه
نیزه نیزه نیزه
نیزه میبینم
داره با تو چیکار میکنه
نیزه نیزه نیزه
نیزه میبینم
گریه چشمام تار میکنه
نیزه نیزه نیزه
نیزه میبینم
#بند_دوم
کی دلش اومد بزنه
کی اومد لگد بزنه
یه نفر یه حرفی به این
شمرنابلد بزنه
زندگی همینه حسین
رسم دنیا اینه حسین
کاشکی حال و روز تورو
مادرت نبینه حسین
رو خاک داغ کربلا
کشته کشته کشته
کشته میبینم
من دفن اهل قرا
کشته کشته کشته
کشته میبینم
حتی بالای نیزه ها
کشته کشته کشته
کشته میبینم
با قد کمون اومدم
عشق من بمون اومدم
من فقط به عشق خودت
بین خاک و خون اومدم
من برم کجا؟ چه کنم؟
بعد کربلا چه کنم؟
پیکره تو جا بمونه
زیره نیزه ها چه کنم
از تشنگی دور و بر و
تیره تیره تیره
تیره میبینم
این ساعت های اخرو
تیره تیره تیره
تیره میبینم
توی مقتل برادر و
تیره تیره تیره
تیره مببینم
#محمدصادق_باقی_زاده
#امام_حسین_شور
#عاشورا_شور
#قتلگاه_شور
(( مولای من مظلوم آقای من ))
صلی الله علیکَ یا مظلوم
یا منحورَ في الوَری یا مسموم
تو رو با صبر کشتن آروم آروم
مولای من
صلی الله علیک یا عطشان
شمر اومده با خولی و سنان
بد کشتنت تو گودال آقا جان
مولای من
صلی الله علیک یا مذبوح
زیر نعلا با پیکری مجروح
دریای خون شد قتلگاه ای نوح
مولای من
صلی الله علیک یا عریان
مونده تنت روی رَملِ سوزان
کفنت شد بوریا آقا جان
مولای من
گرگای دشت پنجه تو موت کردند
بمیرم که چه با گلوت کردند
سر نیزه ها چه زیرو روت کردند
مولای من
بستن آب و باغ از عطش خشکید
لبهای تو ترک ترک گردید
چشمای تو از عطش تار میدید
مولای من
#میثم_مومنی_نژاد
#امام_حسین_شور_روضهای
#عاشورا_شور
هرکی یه بار مقتلت و بخونه گریه میکنه
مادر پیر من برات شبونه گریه میکنه
مرد اونه که توو روضه هات زنونه گریه میکنه
خلاصه هرکی روضت و بدونه گریه میکنه
حسین ای مظلوم،ااای ای مظلوم
میخونم به زیر لب هِی آروم،ای مظلوم
حسین ای مظلوم، حسین ای مظلوم
غمِ من روضته والله
غمِ دنیا که غمی نیست
روضه خوندم و مریضم
داغ تو داغ کمی نیست
ای ذبیح بالقفا حسین
مظلومِ کربلا، مظلومِ کربلا، مظلومِ کربلا حسین
محاله اشک من نیاد روضه که میره قتلگاه
یا وقتی روضه خون میگه مونده نگات به خیمه گاه
خودت پناه عالمی مونده بودی چه بی پناه
چقدر برای غصه هات گریه میکرده ذوالجناح
حسین ای عطشان ااای ای عطشان
کاشکی واست بمیرم آقاجان ای عطشان
حسین ای عطشان حسین ای عطشان
قربونت برم که حتی
توو تنت پیرُهنی نیست
خیلی حرفا رو نمیگم
بعضی حرفا گفتنی نیست
کفن تو بوریا حسین
مظلوم کربلا مظلوم کربلا مظلوم کربلا حسین
#جواد_قمری
#حسین_عیدی
#امام_حسین_شور
#گودال_شور
#عاشورا_شور
کشته های خودشون و خاک کردن
زینب هلاک کردن ....
تشنه های خودشون اب دادن
زینب و عذاب دادن......
صد رحمت به گرگ بیابون
صد رحمت به شیر درنده
بین این همه نامسلمون
فریادم بلنده ؟
خدا نگذره از شمر
که از کهنه لباست نگذشت
خدا نگذره از شمر
که با نیزه به مقتل برگشت
حسین جانم حسین جان
حسین جانم حسین جانم حسین
به تن بی سر تو نگاه کردم
رو به قتلگاه کردم
از غمت نمردم اشتباه کردم
رو به قتلگاه کردم
نیزه دست و بالت ؛ رو بسته
خاکِ غم رو چهرت نشسته
مثل مادر زخمی پهلوت
ای پهلو شکسته...
تنت زخم و سرت زخم
کدوم زخم تو رو باید بست ؟
سر و تشنه بریدن
نگفتن که حسینم زندست
حسین جانم حسین جان
حسین جانم حسین جانم حسین
نیزه های آخر و سنان میزد
اگه بی امان میزد
یه صدای خنده ی بلند اومد
نفس تو بند اومد
تا دنیا ؛ دنیائه عزیزم
قتلگاهو یادم نمیره
عریانت کردن زنده زنده
آی زینب بمیره....
هوا رو به غروبه
غروبا دل آدم تنگه...
چه غوغاییه گودال
سره کهنه لباست جنگه
حسین جانم حسین جان
حسین جانم حسین جانم حسین
#محمدصادق_باقی_زاده
#امام_حسین_شور
#عاشورا_شور
#قتلگاه_شور
السلام و علی
من دفنه و اهل القری
نیزه نشین کرب و بلا
آقای مظلوم سرجدا
کربلا کربلا
کربلا کربلا کربلا
لب تشنه کشتنت
پامال مرکب ها شد تنت
با شمشیرا درهم کردنت
غارت شد کهنه پیراهنت
کربلا کربلا
کربلا کربلا کربلا
زینب با سر دوید
با حالی محزون پیشت رسید
جای سالم رو جسمت ندید
زجه میزد ناله می کشید
کربلا کربلا
کربلا کربلا کربلا
غوغا شد خیمه ها
تازیوونه خوردن بچه ها
هتک حرمت شد به عمه ها
غارت شد خلخال و معجرا
کربلا
کربلا کربلا کربلا
ای وای از کربلا
موندی تنها بین قتلگاه
روزگار زینب شد سیاه
بعد از تو کارم شد اشک و آه
کربلا کربلا
کربلا کربلا کربلا
ای وای طعنه ها
خندیدن به اشک دخترا
غارت شد خلخال و معجرا
دیدم اشکاتو روو نیزه ها
کربلا کربلا
کربلا کربلا کربلا
ای وای از ازدحام
مجروح و زخمیه دستوپام
واسه ی این داغه گریه هام
بردن مارو توو بزم حرام
ای وای از خیزرون
شد اشک چشمای من روون
شد لب و دهنت غرقه خون
میزد تورو نامرد بی امون
کربلا کربلا
کربلا کربلا کربلا
#عباس_قلعه
#امام_حسین_شور
#عاشورا_شور
#اسارت_شور
دلم و شمع مزارش کردم
حرم و بهش سفارش کردم
اونی که پیرهنشو غارت کرد
به خدا واگذارش کردم
از خدا بی خبرا ؛ من از حسین
بی خبرم
یه لباس کهنه هم نمونده از
برادرم
از بقیه بگذرم ؛ که از سنان
نمیگذرم
چه کرده سنان...
مقابل من....
چه با تن تو...
چه با دل من....
خدای حسین...
رضا برضاک...
چه بر سر نی...
چه در دل خاک...
غریبم حسین...غریبم حسین.....
بعد رفتنت پریشون حالم
بی تو دلگیره برا من عالَم
من که دنبال تو راه افتادم
تو چرا نیومدی دنبالم؟
نگم از کوفه و شام ؛ که صحبتش
مُفَصّله
پشت دروازه ی شام ؛ یه کاروان
معتله
مجلس ابن زیاد ؛ برا خودش
یه مقتله
فدای سرت
شکسته سرم
من از همه کس
شکسته ترم
یه حسرته توو...
وجودم حسین....
که دفن تو رو....
نبودم حسین...
غریبم حسین...غریبم حسین.....
چه قَدَر به تو جسارت کردن
پیرهن کهنه تو غارت کردن
بدنه محتضرت میلرزید
تا که صحبته اسارت کردن
ناقه های بی جهاز ؛ محمل ما
نبود حسین
حق ما نبود بریم؛ محله ی
یهود حسین
ای رفیق نیمه راه؛ جدا شدیم
چه زود حسین
غباره غمَت
به ما برسد
به داد دلم
خدا برسد
مزار تو را
نظاره کنم
من از غم تو
چه چاره کنم
غریبم حسین...غریبم حسین.....
#محمدصادق_باقی_زاده