#عید_مبعث
#رباعی
در غار حرا سینجلی میگویند
از نور نبی و از ولی میگویند
تثلیث مسیحیان شکست و زین بعد
الله محمد و علی میگویند
انوار شگفت ایزدی میآید
با جاه و جلال احمدی میآید
آنروز خدیجه دید از غار حرا
یک دسته گل محمدی میآید
فرمود خدا که دین حق غالب هست
تا هست نبی برای حق طالب هست
پیروزی از آنِ دینِ احمد باشد
وقتی که علی ابن ابی طالب هست
در آرزوی آل علی میگردند
هی آمده دنبال علی میگردند
جبریل رسید و گفت در عرش فقط
دورِ سر تمثال علی میگردند
لطف ازلیِ بی نهایت این است
توحید و نبوت و امامت این است
باید که به بعثت حقیقی برسیم
معنی ادامه دار بعثت این است
عمریست که دلواپس مهدی هستیم
دلسوختهی بی کَسِ مهدی هستیم
جبریل دوباره بعثتی می خواهیم
ما منتظر مبعث مهدی هستیم
#حسن_لطفی
4_5929266733687769264.mp3
زمان:
حجم:
1.38M
.
#سرود_مسجدی
#عید_مبعث
#سبک_صلوات_قرآنی
صل الله علی محمد
صل الله علی النّبي
آسمان ها چراغانی
مهر شادی سر زده
جشن فخر بشریت
عید مبعث آمده
صل الله علی محمد
صل الله علی النّبي
عید عدل و عید ایمان
عید رحمت مبارک
از حرا این ندا آید
عید بعثت مبارک
صل الله علی محمد
صل الله علی النّبي
بخوان به نامِ خداوند
بگو بر این خَلقُ الله
این باشد رمز سعادت
لااله الا الله
صل الله علی محمد
صل الله علی النّبي
یا محمد امشب ذکرِ
لب های خاص و عام است
ملائک شاد و خوشحالند
جشن عید اسلام است
صل الله علی محمد
صل الله علی النّبي
با ولایت تا قیامت
دین و ایمان همراه است
آمدی تا که بگویی
علی ولیُ الله است
صل الله علی محمد
صل الله علی النّبي
#مبعث
#بعثت
#حاج_امیر_عباسی ✍
.
🌷
#عید_مبعث
برخیز شتربانا بربند کجاوه
کز چرخ همی گشت عیان رایت کاوه
در شاخ شجر برخاست آوای چکاوه
وز طول سفر حسرت من گشت علاوه
بگذر به شتاب اندر، از رود سماوه
در دیده من بنگر دریاچه ساوه
وز سینهام آتشکدهٔ پارس نمودار
از رود سماوه ز ره نجد و یمامه
بشتاب و گذر کن سوی ارض تهامه
بردار پس آن گه گهرافشان سر خامه
این واقعه را زود نما نقش بنامه
در ملک عجم بفرست با پرّ حمامه
تا جمله ز سر گیرند دستار و عمامه
جوشند چو بلبل به چمن کبک به کهسار
با ابرهه گو خیر به تعجیل نیاید
کاری که تو میخواهی از فیل نیاید
رو تا به سرت جیش ابابیل نیاید
بر فرق تو و قوم تو سجیل نیاید
تا دشمن تو مهبط جبریل نیاید
تأکید تو در مورد تضلیل نیاید
تا صاحب خانه نرساند به تو آزار
زنهار بترس از غضب صاحب خانه
بسپار به زودی شتر سبط کنانه
برگرد از این راه و مجو عذر و بهانه
بنویس به نجاشی اوضاع شبانه
آگاه کنش از بد اطوار زمانه
وز طیر ابابیل یکی بر به نشانه
کآنجا شودش صدق کلام تو پدیدار
از شق سطیح این سخنان پرس زمانی
تا بر تو بیان سازند اسرار نهانی
گر خواب انوشروان تعبیر ندانی
از کنگرهٔ کاخش تفسیر توانی
بر عبد مسیح این سخنان گر برسانی
آرد به مداین درت از شام نشانی
بر آیت میلاد نبی سید مختار
فخر دو جهان خواجهٔ فرخ رخ اسعد
مولای زمان مهتر صاحبدل امجد
آن سید مسعود و خداوند مؤید
پیغمبر محمود ابوالقاسم احمد
وصفش نتوان گفت به هفتاد مجلد
این بس که خدا گوید ماکان محمد
بر منزلت و قدرش یزدان کند اقرار
اندر کف او باشد از غیب مفاتیح
و اندر رخ او تابد از نور مصابیح
خاک کف پایش بفلک دارد ترجیح
نوش لب لعلش بروان سازد تفریح
قدرش ملک العرش بما ساخته تصریح
وین معجزهاش بسکه همی خواند تسبیح
سنگی که ببوسد کف آن دست گهربار
تا کاخ صمد ساختی ایوان صنم را
پرداختی از هر چه بجز دوست حرم را
برداشتی از روی زمین رسم ستم را
سهم تو دریده دل دیوان دژم را
کرده تهی از اهرمنان کشور جم را
تایید تو بنشانده شهنشاه عجم را
بر تخت چو بر چرخ برین ماه ده و چار
#مسمط
#ادیب_الممالک_فراهانی
#عید_مبعث
السلام علیک یا رسول الله
من آمدم که نشینم کنار خانه ی تان
من آمدم که گذارم سری به شانه ی تان
من آمدم که ببُرّم ز هر چه غیر شماست
من آمدم که شوم معتکف به خانه ی تان
من آمدم به گدایی به سمت چشمه ی جود
برای آن که نشینم کنار لانه ی تان
من آمدم ، و لبم از غزل لبالب شد
کمی مدیحه بخوانم ز یک نشانه ی تان
صدای عشق شما عاشقم نموده که من
گشوده ام پر و آیم به آشیانه ی تان
ستاره ها همه امشب به وجد آمده اند
و نام پاک محّمد ( ص ) به سینه ها زده اند
تمام اهل سما در سماع و وجد و سرور
تمام عرش چراغانی است و چشمه ی نور
نگاه کن بنِگر خیل آسمانی ها
در آمد و شد و سرگرم عیش و سرور
نگاه کن بنِگر جبرئیل هم از شوق
میان عرش و زمین دائما به حال عبور
به فیض نام محمد ( ص ) گناه می بخشند
غفورتر ز همیشه شده خدای غفور
تبسمی روی لب های عرشیان نقش است
بدستشان همه جام شراب ناب طهور
شبیه بارش باران ببین نزول برکات
به احترام محمد ( ص ) هزار و یک صلوات
رسول مهر و محبت حقیقت ایمان
وجود تو برکت مثل بارش باران
ببار بر دل ما چون کویر افتادیم
ببار بر دل ما تشنه ایم آقا جان
کویر سینه ی ما را بیا و دریا کن
اشاره ای بنما تا شوم پر از عرفان
دل از غم تو بریدن نمی توانم من
اسیر عشق تو هستم به عزت قرآن
به احترام تو تا عمر دارم و هستم
به جز شما ندهم دست بیعت و پیمان
مرا که بنده ی عشقم اسیر خالت کن
بخر به رسم غلامی غلام ( آلَ ) ت کن
#محمد_مبشری
#پیامبر_اکرم_مبعث
#عید_مبعث
این محفل ختم رُسل، یا بزم شکر داور است
این حلقه ی ذکر علی، یا بعثت پیغمبر است
مبعث شب وصف علی، نه جای ذکر دیگر است
هرگز نپنداری جدا، جانِ نبی از حیدر است
اینگونه از شبهای سال، این لیله المحیا سر است
عید رسول الله شد، افضل ز اعیاد خدا
ختم رسل شد مصطفی، بهر ولای مرتضا
دانی چرا مبعوث شد بهر رسالت مصطفا
تا که خدا فرمان دهد او را پیِ امرِ ولا
تنها نه در خمّ غدیر، از قبل فرمودش خدا:
حیدر ولی اللهی اَش، باشد همه اسرارِ ما
دین آسمانی بی ستون باشد به یمنِ مرتضا
هر جا که احمد پر کشد، آنجا نظر گاه علیست
مافوقِ طاقِ عرشِ حق، خطّ گذرگاه علیست
اصلاً برای مصطفی، سرمایه ی پیغمبری
در عرش و فرش و برّ و بحر، یکجاست صوت حیدری
معراج نه، غارِ حرا نه، نزد قرب داوری
صوتِ علی زد حرف اول را، نه صوت دیگری
یعنی علی غیر از خدا، بر هر که دارد سروری
صوتِ علی، آهنگ زیبای دلِ پیغمبر است
با این صدا او آشنا، از ابتدا تا آخر است
بعثت حقیقت دارد اما، این حقیقت با علیست
قرآن شریعت دارد اما، این شریعت با علیست
احمد طریقت دارد اما، این طریقت با علیست
دینش هدایت دارد اما، این هدایت با علیست
عترت ولایت دارد اما، این ولایت با علیست
دانی که سرّ مصطفی در چیست ، هم وِردِ لبش
یک روح در دو کالبد، این است اصلِ مطلبش
این عید را ذکر علی، بالاتر از هر مطلبی است
ما مدحِ مولا را اگر داریم بر لب، از نبی است
هر کس که با این ره مخالف باشد از ما اجنبی است
ذکر علی، ذکر جوانمردان به هر روز و شبی است
این ذکر ، زینت بخشِ مَه رویان به هر لعلِ لبی است
ذکرِ سماوات و زمین، حیدر امیر المومنین
بعثت همین است و همین، حیدر امیر المومنین
احمد به جرم عشقِ او، در جنگ ابرویش شکست
زهرا برای یاری اش، در کوچه بازویش شکست
اصلا حسن، با ذکر نام او، گُلِ رویش شکست
آری حسینش در تهِ گودال، پهلویش شکست
با سنگ کوفی حرمتِ زینب زهر سویش شکست
ذاتِ پیامِ جاودانِ بعثتِ احمد، علیست
قرآن بخوان، جانِ کلامِ خالقِ سرمد علیست
#محمود_ژولیده
#پیامبر_اکرم_مبعث
#عید_مبعث
فدای نازکیِ طبع و شیوه ی سکناتت
نمی رسد به زُلالیِ خُلقَت آب ، محمد
همیشه گرم گرفتی به نوکران و ضعیفان
نمی رسد به قَدِ لطفت آفتاب ، محمد
تمام آدم و عالم ، اسیر حُسنِ جمالت
برات جامه دریدست ماهتاب ، محمد
گُل احتیاج ندارد به بوی مُشک و گلابی
زدی به خود که معطّر شود گلاب ، محمد
تلالو نگهت روشنی ده مَه و انجُم
به شامِ تارِ منِ گمشده ، بتاب محمد
به روز حشر شفاعت کنی چنانکه "فتَرضی"
در آن شلوغیِ مَحشَر مرا بیاب محمد
برای دلبری از تو ، خدا به لیله الاسری
نموده است به صوتِ علی خطاب محمد
علیست جانِ محمد به حکم "اَنفُسَنا"، پس
عجیب نیست بگویم "ابوتراب محمد"
به روی کفّه ی میزان به روز حشر نباشد
گران تر از صلوات شما ثواب ، محمد
#عاصی_خراسانی
#علی_مقدم
#پیامبر_اکرم_مبعث
#عید_مبعث
آمد اگرچه نور او از ابتدا بوده است
این ابتدا یعنی خدا بوده است تا بوده است
این ابتدا یعنی خدا در لحظه خلقت
محو تماشای جمال مصطفی بوده است
این ابتدا یعنی محمد در شب ایجاد
تنها نبود از ابتدا با مرتضی بوده است
این ابتدا تفسیر لولاک است ای مردم
جایی که خلقت علتش خیرالنسا بوده است
این ابتدا مشکات در مشکات در مشکات
نور است و یعنی نور زهرا مجتبی بوده است
این ابتدا نور حسین است و یقین دارم
آغاز خلقت در زمین کربلا بوده است
این ابتدا این ابتدا این ابتدا یعنی
عالم همه در سایه آل کسا بوده است
این ابتدا یعنی که ما هم بوده ایم آن روز
صبح الست آری جواب ما بلی بوده است
این ابتدا از صبح بعثت در ازل جاری است
وقتی خدا فکر شب غار حرا بوده است
مبدأ شده غار حرا ، مقصد غدیر خم
این ابتدا از ابتدا بی انتها بوده است
با وحدهو وحده ، خدا ما را یکی می خواست
این دین و این مذهب کجا از هم جدا بوده است
در پرده می گویم مسلمان ! این تو این تاریخ
سرّ وجود لا فقط نون لنا بوده است
#محسن_ناصحی
#پیامبر_اکرم_مبعث
#عید_مبعث
مرا امشب رها کرده است بر بال دعا احمد
که اینگونه شده ذکرم میان ربنا احمد
به دور سجده هایش کعبه می گردد نمی دانم
چه دیده از خدای خود در این غار حرا احمد
خدا را در صفات اعظم خود دیده یک چله
تجلی میکند من بعد، از ذات خدا احمد
چهل سال است جبریل امین در پشت درمانده
تکلم می کند حالا میان طور با احمد
نباید گفت نور و فوق کل نور جایی که
ندارد در میان آسمان هم ردپا احمد
نمی خوانیم احمد را بدون ذکر یا الله
نمی گوییم بسم الله را بی اذن یا احمد
نمی دانم به معشوقش کنم تشبیه یا عاشق
علی وقتی که می گوید به سلمان، کُلُّنا احمد
نمی خوابد کسی در جای احمد جز علی یعنی
ندارد جانشینی بعد خود جز مرتضی احمد
شدم در قاب قوسین چهار ابرو چه سردرگم
نفهمیدم کجای شعر علی بود و کجا احمد
برای دیدن شان نزول فاطمه بوده
تنزل کرده در دنیا اگر از ابتدا احمد
اذان سر می دهند از عرش، با نام علی اکبر
تجلی می کند هربار در کرببلا احمد
بُرش دادند شاید خرد گردد آینه اما...
فقط تکثیر می کردند از آیینه ها احمد
#رضا_دین_پرور
#عید_مبعث
#رباعی
در غار حرا سینجلی میگویند
از نور نبی و از ولی میگویند
تثلیث مسیحیان شکست و زین بعد
الله محمد و علی میگویند
انوار شگفت ایزدی میآید
با جاه و جلال احمدی میآید
آنروز خدیجه دید از غار حرا
یک دسته گل محمدی میآید
فرمود خدا که دین حق غالب هست
تا هست نبی برای حق طالب هست
پیروزی از آنِ دینِ احمد باشد
وقتی که علی ابن ابی طالب هست
در آرزوی آل علی میگردند
هی آمده دنبال علی میگردند
جبریل رسید و گفت در عرش فقط
دورِ سر تمثال علی میگردند
لطف ازلیِ بی نهایت این است
توحید و نبوت و امامت این است
باید که به بعثت حقیقی برسیم
معنی ادامه دار بعثت این است
عمریست که دلواپس مهدی هستیم
دلسوختهی بی کَسِ مهدی هستیم
جبریل دوباره بعثتی می خواهیم
ما منتظر مبعث مهدی هستیم
#حسن_لطفی
4_5929266733687769264.mp3
زمان:
حجم:
1.38M
.
#سرود_مسجدی
#عید_مبعث
#سبک_صلوات_قرآنی
صل الله علی محمد
صل الله علی النّبي
آسمان ها چراغانی
مهر شادی سر زده
جشن فخر بشریت
عید مبعث آمده
صل الله علی محمد
صل الله علی النّبي
عید عدل و عید ایمان
عید رحمت مبارک
از حرا این ندا آید
عید بعثت مبارک
صل الله علی محمد
صل الله علی النّبي
بخوان به نامِ خداوند
بگو بر این خَلقُ الله
این باشد رمز سعادت
لااله الا الله
صل الله علی محمد
صل الله علی النّبي
یا محمد امشب ذکرِ
لب های خاص و عام است
ملائک شاد و خوشحالند
جشن عید اسلام است
صل الله علی محمد
صل الله علی النّبي
با ولایت تا قیامت
دین و ایمان همراه است
آمدی تا که بگویی
علی ولیُ الله است
صل الله علی محمد
صل الله علی النّبي
#مبعث
#بعثت
#حاج_امیر_عباسی ✍
.
🌷
#عید_مبعث
برخیز شتربانا بربند کجاوه
کز چرخ همی گشت عیان رایت کاوه
در شاخ شجر برخاست آوای چکاوه
وز طول سفر حسرت من گشت علاوه
بگذر به شتاب اندر، از رود سماوه
در دیده من بنگر دریاچه ساوه
وز سینهام آتشکدهٔ پارس نمودار
از رود سماوه ز ره نجد و یمامه
بشتاب و گذر کن سوی ارض تهامه
بردار پس آن گه گهرافشان سر خامه
این واقعه را زود نما نقش بنامه
در ملک عجم بفرست با پرّ حمامه
تا جمله ز سر گیرند دستار و عمامه
جوشند چو بلبل به چمن کبک به کهسار
با ابرهه گو خیر به تعجیل نیاید
کاری که تو میخواهی از فیل نیاید
رو تا به سرت جیش ابابیل نیاید
بر فرق تو و قوم تو سجیل نیاید
تا دشمن تو مهبط جبریل نیاید
تأکید تو در مورد تضلیل نیاید
تا صاحب خانه نرساند به تو آزار
زنهار بترس از غضب صاحب خانه
بسپار به زودی شتر سبط کنانه
برگرد از این راه و مجو عذر و بهانه
بنویس به نجاشی اوضاع شبانه
آگاه کنش از بد اطوار زمانه
وز طیر ابابیل یکی بر به نشانه
کآنجا شودش صدق کلام تو پدیدار
از شق سطیح این سخنان پرس زمانی
تا بر تو بیان سازند اسرار نهانی
گر خواب انوشروان تعبیر ندانی
از کنگرهٔ کاخش تفسیر توانی
بر عبد مسیح این سخنان گر برسانی
آرد به مداین درت از شام نشانی
بر آیت میلاد نبی سید مختار
فخر دو جهان خواجهٔ فرخ رخ اسعد
مولای زمان مهتر صاحبدل امجد
آن سید مسعود و خداوند مؤید
پیغمبر محمود ابوالقاسم احمد
وصفش نتوان گفت به هفتاد مجلد
این بس که خدا گوید ماکان محمد
بر منزلت و قدرش یزدان کند اقرار
اندر کف او باشد از غیب مفاتیح
و اندر رخ او تابد از نور مصابیح
خاک کف پایش بفلک دارد ترجیح
نوش لب لعلش بروان سازد تفریح
قدرش ملک العرش بما ساخته تصریح
وین معجزهاش بسکه همی خواند تسبیح
سنگی که ببوسد کف آن دست گهربار
تا کاخ صمد ساختی ایوان صنم را
پرداختی از هر چه بجز دوست حرم را
برداشتی از روی زمین رسم ستم را
سهم تو دریده دل دیوان دژم را
کرده تهی از اهرمنان کشور جم را
تایید تو بنشانده شهنشاه عجم را
بر تخت چو بر چرخ برین ماه ده و چار
#مسمط
#ادیب_الممالک_فراهانی
إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاق
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#عید_مبعث
آقا اگر به بزم تو مهمان نمیشدیم
اینگونه عاشقانه غزلخوان نمیشدیم
حتی اگر محبت بی حد تو نبود
سوگند برخودت که مسلمان نمیشدیم
اخلاق نیک تو همه را جذب کرده است
بی مهر تو که صاحب ایمان نمیشدیم
قطعا اگر که ختم رسالت نمی شدی
ما مفتخر به مذهب سلمان نمیشدیم
قرآن اگر نبود کلام خدای تو
قاری نمیشدیم- به قرآن نمیشدیم
تو روشنای مشعل سبز هدایتی
پایان کار امر خدا در رسالتی
نقل محافل همه ی ما کلام توست
شیرینیِ دهان؛ رطب ذکر نام توست
فرمودهای که دین همهاش مهربانی است
این یک حدیث نه که تمام پیام توست
باید به سیرهی عملیات عمل کنیم
راه سعادت بشریت مرام توست
جایی که جبرئیل هم آنجا نمی پرد
اوج همیشگی بلندای بام توست
دل زنده شد بهعشق تو چیزی که بیگمان
ثبت است بر جریده عالم؛ دوام توست
امشب بخوان بهنام خداییکه منجلیست
از این به بعد یار و مددکار تو علیست
ای در کنار تو همه دم هر کجا علی
باطن ترین ظهور تو در اختفی علی
یک نور واحدید که فرقی نمی کند
یا مرتضی محمد و یا مصطفی علی
وقتی نبی علیست علی هم همان نبیست
در بین کعبه احمد و بین حرا علی
یا ایهاالرسول به نام خدا بخوان
اقْرَأْ بِاسْمِ ربّ و به نام خدا علی
از هر طرف به قصه ی بعثت نظر کنی
بحث ولایت علی است ابتدا - علی
خیل فرشتگان همه تکرار میکنند
صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی
تا حال علی علی و از این پس علی علی
رفته نجف دلم شب مبعث علی علی
#محمدحسن_بیات_لو