eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
660 دنبال‌کننده
24 عکس
2 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ای مسیحا دم رسول الله چون علی مرهم رسول الله سپر محکم رسول الله عزّت پرچم رسول الله حمزه، ای افتخار اسلامی مظهر اقتدار اسلامی در عبادت قیامتی داری با مناجات اُلفتی داری بین میدان شجاعتی داری به علی چه ارادتی داری آسمان زیر گام های شماست آخر عشق ابتدای شماست قد احمد ز غصّه ات تا شد تا که یک نیزه بر تنت جا شد آه بالا سرت چه غوغا شد بر سَرِ غارت تو دعوا شد لشگری دور پیکرت آمد جِگرت را زنی به دندان زد گرچه خیلی بلا سرت آمد گرچه قاتل برابرت آمد تا کنارِ تو خواهرت آمد یک عبا رویِ پیکرت آمد تا نبیند صَفیه حالت را وای از روضه های کرب و بلا کربلا دِشنه دارها بودند یک نفر نه ، هزارها بودند وسطِ نیزه زارها بودند روی سینه ، سوارها بودند آبرویِ قبیله غارت شد پیش زینب به تن جسارت شد حرم الله در خطر افتاد ردّ شلاّق بر کمر افتاد خواهری بین صد نفر افتاد بین بازار و هر گذر افتاد همه دیدند ضعف تن ها را مَردها می زدند زن ها را
او گریه به غصه های مادر می کرد وقتی که نظر به آتش در می کرد از خانه چو دست بسته او را بردند یاد از غم تنهایی حیدر می کرد
🏴 بند ۱ ( کاش می شد بیام تا مرقد تو مدینه ، با اشک و سوز سینه روُ خاک تو جون بِدم ، ای ماه بی قرینه )۲ ( کاش می شد بیام تا خاک بقیعت آقا ، برم تا عرش اعلی زائر تو بشم با ، سوز صدای زهرا ) ۲ ( گریه و صدای مادر ، اشک عزای مادر می رسه هنوز از بقیع ، آه و نوای مادر ) ۲ ( نور دلِ ،طاها - ستاره ی ، زهرا )۲ ( بر همه اهل عالمین - فقط تویی، مولا )۲ 🏴  بند ۲ ( ای امام صادق عشق دلای عاشق ، قبله ی هر شقایق ولی حضرت حق ، نور خدای خالق ) ۲ ( ای امام صادق دادی برا خلایق ، شرح همه حقایق سر زده نورِت به دل ، شبیه فجر صادق )۲ ( همه ی کتاب عشقی ، تو درِّ ناب عشقی جلوه ی تمام قرآن ، تو آفتاب عشقی ) ۲ ( مرآت نور حق - حقیقتِ ، مطلق ) ۲ ( قرآن ناطق هستی و - فقط تویی، بر حق ) ۲ نور دل طاها ... 🏴 بند ۳ ( ای عزیز زهرا کشته ی زهر کینه ، عشقت به دل می شینه تو رو به حق مادر ، ما رو ببر مدینه ) ۲ ( ای عزیز زهرا ما رو ببر کربلا ، تا نجف و سامرا ببر تا کاظمین و ، باز بکشون کربلا ) ۲ ( به قلب صد ، چاکت - نور دلِ ، پاکت) ۲ ( رخصت بده تا زنیم - یه بوسه بر ، خاکت ) ۲ نور دل طاها .... به سبک زیر ═══✼🍃🌹🍃✼═══
═══✼🍃🌹🍃✼═══ 🏴 بند ۱ ( بقیع تو چقدر غریبه ، الهی برات بمیرم کنار دیوار بقیع کاش ، برا غصه هات بمیرم ) ۲ مادر برا تو گریه کرده ، اشک تو هم براش ریخت گریه کن عزای زهرا ، از سوز صدات بمیرم تو بی کسی از سوز غم ها برای تو می خونه دلم ذکر تو میگم همه شب ها ببین چه محزونه دلم آقا - اینو میگم تا بدونن همه دنیا ، تو تموم عشق منی ۲ آقا - من می خونم تا بخونن همه دنیا ، ( تو تموم عشق منی ) ۲ عزیز فاطمه تو تموم عشق منی ۲ مهربون همه تو تموم عشق منی ۲ ═══✼🍃🌹🍃✼═══ 🏴 بند ۲ ( بقیع تو برام بهشته ، الهی آقا فدات شم الهی یه روز کنار قبرت ، به روی خاکا فدات شم ) ۲ اگه به من رخصت بدی تا ، یه بار بیام زیارت که بخونم روضه ی زهرا ، بین روضه ها فدات شم یه عمریه قسم به پاکیت می خوام زیارتِت بِرَم یه روزی روی قبر خاکیت شیعه ها می سازن حرم آقا - به فدای تو بشم عزیز زهرا ، یار من قرار منی ۲ آقا - توی محشر که میشم غریب و تنها ( یار من قرار منی ) ۲ عزیز فاطمه تو تموم عشق منی ۲ مهربونِ همه تو تموم عشق منی ۲ به سبک زیر ═══✼🍃🌹🍃✼═══
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ 🏴 بند ۱ سینه ای سوزان ، دیده ای گریان ، شد نصیب من ، ای مدینه ۲ شد روا حاجت ، از غم و محنت ، راحتم کردی ، زهر کینه ( غربتم باشد ، میراث حیدر جان سپارم از ، اندوه دلبر قاتل من شد ، داغ مادر ) ۲ ( یابن الزهرا ، یا مولا ، یابن الزهرا ، یا مولا ) ۲ ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ 🏴 بند ۲ دشمنم آمد ، آتشی زد بر ، خانه ام همچون ، بیت زهرا ۲ مادرا بنگر ، نور عین تو ، در مدینه ات ، مانده تنها ( زد عدو آتش ، بر درب خانه خانه از مادر ، دارد نشانه داغ زهرا شد ، جاودانه ) ۲ ( یابن الزهرا ، یا مولا ، یابن الزهرا ، یا مولا ) ۲ ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ 🏴 بند ۳ یک مدینه غم ، غصه و ماتم ، در دلم دارم ، مادر من ۲ از تو می خواهم ، تا بیایی تو ، لحظه ی آخر ، در بر من ( ذکر یا زهرا ، روی لبانم نام او باشد ، آرام جانم بر سرم آی اِی ، مهربانم ) ۲ ( یابن الزهرا ، یا مولا ، یابن الزهرا ، یا مولا ) ۲
═══✼🍃🌹🍃✼═══ بند اول آسمان دل غمین / روی لب می کند نوا شیعه دارد عزا / در غم پور مرتضی ( اشک غم می شود روان تسلیت صاحب الزمان ) 2 تسلیت صاحب الزمان یابن الزهرا آقام آقام 3 ═══✼🍃🌹🍃✼═══ بند دوم آتش کینه بر / درب کاشانه اس نشست غصه ی کوچه ها / قامت پیر او شکست ( یاد حیدر شده غمش داغ گل مانده بر دلش )2 داغ گل مانده بر دلش یابن الزهرا آقام آقام 3 ═══✼🍃🌹🍃✼═══ بند سوم سر برهنه روان / در پی مرکب عدو سلسله راه شام / غصه ی قلب زار او ( او که در تاب و در تب است دل غمین یاد زینب است ) 2 دل غمین یاد زینب است یابن الزهرا آقام آقام 3
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ شیخ الائمه و پور پیمبری از نسل فاطمه ، از آل حیدری سردار مذهب و ، سالار مکتبی وارث به انبیا ، محبوب داوری از پهنه ی ازل ، بر صفحه ی وجود حک شد به نام تو ، آیین دلبری از مردم زمین ، تا اوج آسمان تو از همه جهان ، والا و برتری ای پور فاطمه ، یابن علی مدد ... ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ ماه یگانه و ، مهر زمانه ای تو نور و جلوه ی  ، صد ماه و اختری ای شمس مشرقین ، ای نور عالمین ای وارث حسین ، پاک و مطهری داغ مدینه را ، داری به قلب خود دانم که کشته ی ، غم های کوثری زهر ستم اگر ، بر تو شرر زده   اما قتیل یک ، اندوه دیگری ای پور فاطمه ، یابن علی مدد ... ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ آتش به خانه ات ، دشمن زده ولی سوزان هیزمی ، در پشت یک دری گر نیمه شب شکست ، وقت نماز تو یاد نماز آن ، بنشسته مادری برده تو را عدو ، رو سوی کاخ ظلم در یاد عمه ای ، آلاله پروری ای پیر راه عشق ، از داغ کربلا گریه کن حسین ، تا روز آخری ای پور فاطمه ، یابن علی مدد سلام الله علیهم اجمعین...
شب وصل است و راه عشق باز است دلم آکنده از راز و نیاز است تو شاهد باش بهر شیعیانم خدایا آخرین حرفم نماز است 🌴🌴🌴 اگر چه از تبار مصطفایم فکنده شعله دشمن در سرایم میان آتش درگاه خانه به یاد خیمه های کربلایم 🌴🌴🌴 مدینه باغ تو بی بار و برگ است غمت باران رگبار و تگرگ است دوباره هیزمت یک خانه را سوخت مدینه ، توبه ی این گرگ مرگ است 🌴🌴🌴 منم که یادگار مرتضایم یگانه وارث خیر النسایم از این رو خانه ی من هم بسوزد که من کشته ی ضرب جفایم 🌴🌴🌴 شبی در خانه ام بیدار بودم به ذکر حضرت دادار بودم به ناگه حرمت کاشانه بشکست که من هم یادگار یار بودم ═══✼🍃🌹🍃✼═══
قطره قطره اشک می‌ریزد به روی دفترم باز هم من ماندم و سوز دل و چشم ترم غم نشسته گوشه ی چشم غم انگیز پدر گریه های سوزناک و بی صدای مادرم... می‌پرم از خواب و میبینم جهانم شد سیاه.. تا دو ساعت هم نمیشد این خبرها باورم... داغِ سنگینی به قلبم ناگهان آمد نشست مثل آتش گُر گرفتم، داغم و شعله ورم... چهره اش، معصومیت هایش، نگاهش، مردی اش شد دلیل خاطرات خیس و گریه آورم... سوختنش، انگشترش، شد روضه ها تکرار باز... من بدم می آید از دستم از این انگشترم... گرچه افتادم ز پا اما به عشقِ راهِ او می‌شود تنها تر از دیروز بی شک دلبرم ... گرچه زخمی ام ولی هر روز صیقل می‌خورد زیرِ تیزیِ نگاه دشمنان این خنجرم... بعد از او بعد از شهیدانی که قبلا رفته اند بر تنم گویا زیادی می‌کند دیگر سرم... کاش میشد تا منم یک روز با مهرِ حسین ع زیرِ دِینِ مملکت می‌ریخت خونِ حنجرم رفتی و تنها شد آقایی که تنها مانده بود... آه قلب رهبرم... ای وای قلب رهبرم.... 😭
ز عشقت طالب امداد هستم گدای صحن گوهرشاد هستم به شوق یک نگاهت یا رضا جان دخیل پنجره فولاد هستم
ما در غم و محنت تو گفتیم...حسین با گریه به غربت تو گفتیم...حسین وقتی که شنیدیم تو هم... تشنه لبی.. در اوج مصیبت تو گفتیم ...حسین ....... با یاد شما به شور و شینم...هر شب دلتنگ حریم کاظمینم...هر شب در فکر غریبی تو هستم...هر روز    گریه کن روضه ی حسینم...هر شب ...... لب تشنه ز عمق جگرش می گفت : آه می سوخت به ظلمت غریبی چون ماه شد ورد لبش لحظه ی آخر ، ناگاه لا یوم کیومک ابا عبدالله 
لب‌تشنه ز عمق جگرش می‌گفت آه یک لحظه نشد شرار آهش کوتاه شد ورد لبش لحظه‌ی آخر ناگاه لا یَوم کیومکَ ابا عبدالله
ما در غم و محنت تو گفتیم...حسین با گریه به غربت تو گفتیم...حسین وقتی که شنیدیم تو هم... تشنه لبی.. در اوج مصیبت تو گفتیم ...حسین ....... با یاد شما به شور و شینم...هر شب دلتنگ حریم کاظمینم...هر شب در فکر غریبی تو هستم...هر روز    گریه کن روضه ی حسینم...هر شب ...... لب تشنه ز عمق جگرش می گفت : آه می سوخت به ظلمت غریبی چون ماه شد ورد لبش لحظه ی آخر ، ناگاه لا یوم کیومک ابا عبدالله 
فرخنده شبی ،شبی که بی همتا بود پیوند دو گل در آسمان برپا بود جبریل امین به روی لب زمزمه داشت هم کفو علیِّ مرتضی، زهرا بود
برحیدر و روح پرفتوحش صلوات برفاطمه وتخت جلوسش صلوات امشب شب ازدواج زهراو علیست برچهره داماد وعروسش صلوات
امان از محنت تـو یابن الزهرا شکسته حرمت تو یابن الزهرا مزار تو چه خاموش و غریب است «فدای غربت تـو» «یابن الزهرا»
امام محمد باقر علیه السلام داغ بنفشه ها شد ،نقشِ نگاه لاله من هستم آن که بودم ،هم دوش با سه ساله آئینه ی دو چشمم، رنگ کبودِ داغ است تصویر خاطراتم ، نقش خزان باغ است ساحل ندارد از غم ، اندوه بیکرانم شکر خدا که گشته ، زهری طبیب جانم حاجت روا شدم من ، راحت ز جور و کینه از داغ کربلا و ، از محنت مدینه مادر بیا که دیگر ، تاب جدایی ام نیست از بهر پر کشیدن ، بال رهایی ام نیست خواهم به وقت پرواز ، با تو سفر نمایم من که قتیل داغِ ، کوچه و کربلایم از کوی بی کسی ها ، کرب و بلا عَلَم شد از قد کمانی تو ، صد شاخه یاس خم شد بودی خودت میانِ ، دشت بلا و دیدی خود در میان مقتل ، آه از دلت کشیدی بودی میانه ی دشت ، با خیمه های سوزان دیدی میان آتش ، آهِ یتیم گریان دیدی میان صحرا ، سرها و نیزه داران اشک دو چشم زینب ، ریزد بسانِ باران در قتلگه رسیدی ، بالا سرِ حسینت اکنون بیا کنارِ ، مظلوم عالمینت من هم به انتظارم ، بالا سرم بیایی جان می دهم اگر تو ، ای مادرم بیایی
عمریست که در پی کلام تو شدم آواره ی یک جرعه ز جام تو شدم آیا شود آن روز ببینم ارباب من زنده ام و پیر غلام تو شدم
عمرم به نوکری شه بی کفن گذشت با گریه بر امام غریب از وطن گذشت صد شکر می کنم که به لطف خدای خویش عمرم به روضه خوانی آن پاره تن گذشت
۳۱۳ جشن ولایت تو شد  ای گل نرگس فصل محبت تو شد ای گل نرگس جشن امامت تو شد ای گل نرگس وقت زیارت تو شد ای گل نرگس دل به عنایت تو شد ای گل نرگس محو حقیقت تو شد ای گل نرگس اوج و نهایت وفا ، ای گل نرگس موج طراوت و صفا ای گل نرگس ابر کرامت و سخا ای گل نرگس روح نبوت و ولا ای گل نرگس دل پی رحمت تو شد ای گل نرگس مست کرامت تو شد ای گل نرگس عاشقی از تو جان گرفت ای گل نرگس مِهر رُخت جهان گرفت ای گل نرگس جلوه ی جاودان گرفت ای گل نرگس نور تو آسمان گرفت ای گل نرگس دیده به منّت تو شد  ای گل نرگس مات طراوت تو شد ای گل نرگس هستیِ ما همه تویی ای گل نرگس بر همه قائمه تویی ای گل نرگس اول و خاتمه تویی ای گل نرگس یوسف فاطمه تویی ای گل نرگس دیده به حیرت تو شد ای گل نرگس اشک به حیرت تو شد ای گل نرگس منتظرم به انتظار ای گل نرگس تا تو بیایی ای بهار ای گل نرگس ای تو یارِ تک سوار ای گل نرگس هجر تو می بَرَد قرار ای گل نرگس هر که به طاعت تو شد ای گل نرگس کشته ی غیبت تو شد ای گل نرگس
  اومد خبر از آسمونا وقت جنونه آغاز امامت آقام صاحب زمونه عالم و خبر کنید دوباره عید غدیره حجت بن الحسن العسکری بر ما امیره یا مهدی ، یا مهدی زهرا بنگر مهدی به عالم شده رهبر بسته به روی پیشونی سربند یا حیدر همه ی خلق جهان محو جمال ماه او همه انگشت تحیر به لب از نگاه او یا مهدی ، یا مهدی اسمت که رو لب گل میکنه میرم تا ابرا بر هیبت زهرایی تو هزار ماشالله ایشالله یه روز میای رو دلا مرحم میزاری گل عشق و عاشقی تو دل عالم می کاری یا مهدی ، یا مهدی
به زمستان دلم فصل بهار آمده باز به پریشانی من روحِ قرار آمده باز به هوای نفسم نفحه ی یار آمده باز به سرِ دادن جان دار و ندار آمده باز به شب غمزدگان باز سحر می آید روشنی بخش دل اهل نظر می آید کیست این دلشده ای کز همگان دل بِبَرَد کشتی خسته ی دل را سوی ساحل بِبَرَد کیست این کعبه ی منظور که حاصل بِبَرَد او که رونق ز دو صد دلبر کامل بِبَرَد او خود حضرت عشق است و ز خالق آید فجر روشنگر حق حضرت صادق آید او که طاها برسد بر سر استقبالش او که گردیده خدایی همه ی احوالش او که عشق است همیشه همه جا دنبالش او که شد محورِ توحیدِ خلایق خالش جلوه ی کاملی از صدق و صفا آمده است مظهرتام خدا جانب ما آمده است باز کن دیده ی دل پنجره ها را بگشا نام او نغمه کن و حنجره ها را بگشا ساقیا جام میِ خاطره ها را بگشا مِی بزن صفحه ای از منظره ها را بگشا تا ببینی که خدای ازلی جلوه گر است همه ی هیبت زهرا و علی جلوه گر است یک مدینه دلِ سرمست به سویش آیند یک جهان دیده ی دربست به کویش آیند هر چه میخانه پیِ جام و سبویش آیند قدسیان هم ز پی آب وضویش آیند در نمازش خم محراب به پایش خم شد مست ذکر دو لبش اهل همه عالم شد کیست که دلشده ی این مه جانانه نشد کیست که جان به رهش بر سر شکرانه نشد کیست که از سخنش یکسره مستانه نشد از حدیث لب او عاشق و دیوانه نشد عاشقی جرعه ای از چشمه ی شیدایی اوست همه ذرات جهان واله ی زیبایی اوست تو همانی که خدا عشق تو را واجب کرد دین ما مِهر علی بن ابیطالب کرد مهر رخسار تو را بر همگان غالب کرد قلب ما را ز پی وصل رخت طالب کرد به لبم نغمه ی دلداری دلبر دارم مهر تو مذهب عشقی است که باور دارم هستی ام را به سر عشق رخت بگذارم از همه غیر تو ای وجه خدا بیزارم نه من از خاک ره تو سر خود بر دارم نه تو یک لحظه رهایم کنی ای دلدارم تو که دست همه را وقت عطا می گیری عاقبت روز جزا دست مرا می گیری سائل کوی توام میل زیارت دارم بر سر سینه ببین دست ارادت دارم از غریبی تو ای دوست چه محنت دارم به دلم داغ دل از این همه غربت دارم از غریبیِ مزارت به خدا دلگیرم آخر از غربت دیوار بقیع می میرم
بی عشق پلید می شوی باورکن... با عشق سعید می شوی باورکن... خود را که شبیه شهدا گردانی یک روز شھید می شوی باور کن. در سایه ی سرزمین بی عاطفه ها  جغرافی شهر درد بی درمانم  هر چند به دریا زده ام دل اما  ته مانده ی خواب چشمه ی بی جانم  باید ز سر نقطه قلم بنویسد  از آتش لیلا کشی مجنون ها  باید قلم از حادثه ها بنویسد  از مرگ غم عاطفی زیتون ها اینجا سخن از سیب و گندم ها نیست  پیکار میان آدم و شیطان است  آینه و گل، میان دست یک مشت  حیوان صفتان ظاهراً انسان است در اوج غزلخانه ی متروک دلش  اندوه و غم نهفته دارد این سنگ  یک روز اگر لب به سخن باز کند  صدها غزل نگفته دارد این سنگ  در خاطره ی ثانیه ها می مانی  هر چند اسیر رقص کرکس هستی تو قبله ی اول مسلمانانی پس تا به ابد بیت مقدس هستی تردید مکن وعده ی حق نزدیک است  از قبله ی دین محافظت کن غزه  از راه رسد منتقم ان شااله یک بار دگر مقاومت کن غزه    یک فلسطین انقلاب سنگ ها  تکیه گاه مردمش یاد خدا  یک فلسطین یک جهان درد و خروش  می رسد فریاد مظلومان بگوش  یک فلسطین است با یک آرمان  می دهد در راه آزادی جوان  یک فلسطین عشق و ایمان و عمل  مرگ ها شیرین تر از جام عسل  یک فلسطین یک نشان یک آرزو  از غم آوارگی با ما بگو  یک فلسطین باغ سرخ سروها  یاد کن از سرزمین کربلا  یاد غزه چشم ها را کرده خون  کوچه های غزه از خون لاله گون  در تو جاری عطر و بوی نینواست  کربلایت آتش این سینه هاست  آفتاب خون دوباره داغ شد  سرو ایمان آبروی باغ شد  عشق یعنی یک فلسطین یک نبرد  خشم حزب الله با دشمن چه کرد  باز از داغ شهیدان گفته ام  از حضور شیر مردان گفته ام  خواب دشمن را ربوده جنگتان  صبح پیروزی شده آهنگتان  عشق و ایثار شما شد جاودان  می رسد بر گوش ما تکبیرتان  ما همه هستیم مدیون امام  یادگاری مانده از او این کلام  قدس را هر زمان یاری کنید  از حصار دین نگهداری کنید  یک فلسطین است با یاد امام محو اسرائیل فریاد امام   اشعار مبشری خطاب به اغتشاشگران:   ای جیره خوران بی صفت گوش کنید  ما ریزه خوران نسل حیدر هستیم  مقداد و ابوذریم و سلمان ، عمار ما جمله بسیجیان رهبر هستیم  آقا به لبش ندای وحدت دارد  باید که درخت ستم از ریشه برید  ماییم و برادران اهل سنت  تا کور شود هر آنکه نتواند دید  خون رگ ماه علقمه در رگ ماست  پس شیعه ندارد ز کسی واهمه ای  سربازم و یک گوشه ی چشمت کافیست  یا سیدنا الامام یا خامنه ای  این گوش گره خورده به لبهای شما  هیهات از آن دم که ولی امر کند  ما منتظر غسل شهادت هستیم  کافیست فقط سید علی امر کند
برای فتح نهایی به مصطفی، صلوات نثار حیدر کرار ، مرتضی ، صلوات به روح پاک شهیدان حق که پیوستند به کاروان شهیدان کربلا صلوات
در غیرت ما خیال مدهوشی نیست در مذهب شیعیان فراموشی نیست هر جا که ندای ناصر ینصرنی است در مسلک ما مرام خاموشی نیست
بال های سفرم جانب تو باز شده دل هجران زده آماده ی پرواز شده نام زیبای تو در قافله آواز شده جان محنت زده با یاد تو همراز شده یعنی این که همه دم ، دم ز تو جانان زده ام به هوای سر کویت به بیابان زده ام من به شوق رخ تو راهی معراج شدم لحظه لحظه به تماشای تو محتاج شدم دل به دریا زدم و طعمه ی امواج شدم به بیابان بلا غارت و تاراج شدم همرهم قافله ای بود ز نزدیکانم خسته از فاصله بودم به لب آمد جانم همرهانم همگی کشته ی این راه شدند یا اسیران فراق تو به صد آه شدند همه در بی کسی و غربت جانکاه شدند تا فدایی تو ای دلبر دلخواه شدند چون ستاره همه در پای وصال افتادند جمله بر خاک تو ای ماه ، جمال افتادند بعد از آن که هدف تیر تلاطم گشتم بین صحرا ز جفاهای عدو گم گشتم من عزادار فراق مه و انجم گشتم عاقبت همقدم مردمی از قم گشتم با تنی خسته و آزرده شدم راهی شهر درد هجران تو شد بر من غم دیده چو زهر بر محبان تو مهمان شدم ای حضرت دوست آل خزرج همه بودند پیِ حرمت دوست گر چه بودم به تنعم ولی از حسرت دوست لحظاتم همه بودند پر از محنت دوست بی تو در وادی قم ماندم و با آن همه سوز بی تو من زنده نماندم به جز از هفده روز حال، بیمارم و آشفته و حیران توام ای طبیبا به خدا تشنه ی درمان توام ای که سامان منی بی سر و سامان توام کشته ی هجر و غم و ماتم هجران توام اینک ای دوست بیا چون که نمانده نفسی منتظر مانده ام ای یار به دادم برسی شرح تنهایی من در همه ی عالم نیست جز جدایی و فراق تو مرا ماتم نیست لحظه ی غسل شده بهر تو آیا غم نیست غیرت الله بیا جز تو مرا محرم نیست به غریبی من ای دوست دمی ناظر شو یاد مادر کن و بر غسل تنم حاضر شو پیکرم از ستم و جور و جفا نیست کبود خانه ام بی تو نگردید پر از آتش و دود با لگد خصم نکرده ز درِ خانه ورود باید این لحظه غم فاطمه را یاد نمود او که در راه امامش همه خونبار شده کشته ی غم زده بین در و دیوار شده
صحن امام زاده ، علاج من از غم است اینجا که سور و سات نیایش فراهم است با ساکی از گناه به پابوس آمدم آدم گناه هم بکند باز آدم است سمتِ حیاط ، حور و پری پرسه می زند هر جا نشان دوست نباشد جهنم است ای دل ! بخواه دختر باب الحوائج است غیر از بهشت هر چه بخواهی از او کم است انبوه زخم های زمین را بیاورید این خانواده هر چه بخواهید مرهم است
دارای ضریح و صحن و ایوان هستی مهمان نه ، که بر وجود ما جان هستی یک لحظه نظر گر نکنی می میرم ای فاطمه جان تو قلب ایران هستی تشبیه کنم ماه به تو ، یا تو به ماه اما تو کجا ، ماه کجا ای دلخواه ذکرم شده ای خواهر خورشید کنون یا فاطمه اشفعی لنا عندالله این بارگه و صحن و سرا رضوانست سرچشمه ی جود و بخشش و احسان است قربان کرامت تو یا معصومه ایران سرِ سفره ی شما مهمان است معصومه ترین خواهر دنیا هستی بند دل مرتضی و طاها هستی ما عطر دو گل را ز شما می گیریم زیرا تو نشان قبر زهرا هستی چون زینب فرخنده لقا جان دادی با شیون و آه و با نوا جان دادی دنبال حسین بود زینب و شما در شوق رسیدن به رضا جان دادی
بند ۱ چون زینب ، آواره ،  در کوه و بیابانم ۲ محروم از ، دیدارت ، جان داده ز هجرانم ( بی تو من تنها شدم کشته ی غم ها شدم ) ۲ (یا رضا یا رضا جان ۲ ) ۲ بند ۲ آمدم ، در ایران ، تا بینمت ای جانان ۲ دلتنگ ، دیدارت ، از هجر تو دادن جان ( رأس یارم پی در پی من ندیدم روی نی ) ۲ ( یا رضا یا رضا جان ۲ ) ۲ بند ۳ آه اِی غیرت الله ، من ماندم و نامحرم ۲ غسل و تدفین من ، ای وایِ من از این غم ( وقت غسل من بیا یا رضا جان یا رضا ) ۲ ( یا رضا یا رضا جان ۲ ) ۲
. ✅ بند اول مدينه غرق نور است - سراپا غرق شور است بزن كف روي كف تو - كه هنگام سرور است پور احمدي - گل محمدي - عزيز فاطمه خوش آمدي باقر العلوم يا باقرالعلوم ياباقرالعلوم خوش آمدي ✅ بند دوم بود دل سوي باقر - گداي كوي باقر رجب گرديده سرمست - زعطرو بوي باقر پور احمدي - گل محمدي - عزيز فاطمه خوش آمدي باقر العلوم يا باقرالعلوم ياباقرالعلوم خوش آمدي ✅ بند سوم گل باغ محمد - ولي ذات سرمد بده مژده كه امشب - امام باقر آمد پور احمدي - گل محمدي - عزيز فاطمه خوش آمدي باقر العلوم يا باقرالعلوم ياباقرالعلوم خوش آمدي ✅ بند چهارم دل از عشقت نگيرم - به مهر تو اسيرم دلم خواهد كه روزي - به عشق تو بميرم پور احمدي - گل محمدي - عزيز فاطمه خوش آمدي باقر العلوم يا باقرالعلوم ياباقرالعلوم خوش آمدي .👇