#امام_سجاد_شور
#اسارت_شور
#شام #مجلس_یزید
آه الشام /خاطراتشه جلو چشمام
آه الشام/طعنه میشنیدم و دشنام
آه الشام/میزدن سنگ جفا از بام
ما رو بردن کوچه ی یهودیا / در شام بلا
از رو نی سرا میفتاد زیر پا / در شام بلا
ازدحام بود به دوره محملا/در شام بلا
سر بابام وسط تشت طلا/ در شام بلا
.....
آه الشام/سلسله بسته به دست وپام
آه الشام/شد کبود تن همه ایتام
آه الشام / خیزرون بود ولب بابام
خیزرون تا روی لبها میرسید/ در بزم یزید
عمه جان زینب ناله می کشید/ در بزم یزید
دندونِ شکسته ی بابامو دید/ در بزم یزید
خواهرم حرف کنیزی رو شنید/ در بزم یزید
#مرتضی_کربلایی
#رباعی
#امام_سجاد علیه السلام
قلب تو که خانه زاد عاشورا بود
تا آخر عمر یاد عاشورا بود
تاریخ گواه است که ای روح دعا!
فریاد تو امتداد عاشورا بود
#رباعی
ای فاتح قله های ایمان و امان
در راه هدف گذشته ای از سر و جان
پیغام شهید کربلا یا سجاد!
از حنجر تو رسید بر گوش جهان
#سید_روح_الله_موید
دلی شوریده داریم
ما دلی شوریده داریم و تنی بیمار نه!
بغض مان در سینه پنهان میشود ، انبار نه!
خانمان سوز است برپا کردن ناقوس جنگ
درغلاف است تیغ ها در قالب اشعار نه
عمر اسرائیل کودک کش به پایان میرسد
ثبت می گردد، ولی بر صفحه ی دیوار نه
تا زمانی که وطن مجروح نیش فتنه است
مرگ خوشتر بوده لکن پادزهر مار نه
گرچه امثال ابوموسی زیاد است بین ما
عرصه کم رنگ ست اما خالی از عمار نه
لقمه پاک علی ما را حلال زاده کرد
سائل این سفره ایم و سفره ی کفّار نه
راهمان روشن شداز تقدیر سرخ کربلا
سربه نیزه بهتر از چنگال استعمار نه؟
طالب صلحیم و با دنیا برادر میشویم
دست یاری میدهیم اما به استکبار نه
خاک ما از خون دلواری و میرزا روشن است
بیشه شیر است ایران لانه ی کفتار نه
بعد ابراهیم و اسماعیل و قاسمها هنوز
بر زمین افتاده پیکرها ولی افکار نه
ثبت نام راهیان قدس دور از ذهن نیست
میشود راهی غزه ، فکه و سومار نه
#مجید_قاسمی
تقدیم به بزرگ مرد جبهه ی مقاومت فلسطین ، شهید اسماعیل هنیه
------------
باز در آئینه ی ذبحِ عظیم
غرقِ در خون گشت یک نفْسِ سلیم
باز در پیدایش صبح سپید
شد فضا لبریز از عطر شهید
بنگرید اکنون خروش نیل را
پیکر گلگون اسماعیل را
عشق از عاشق حکایت می کند
اشک گلگون را روایت می کند
بعد ابراهیم شد تحلیل ما
آسمانی گشت اسماعیل ما
آن که در این بحر توفان بود و رفت
مردی از جنس شهیدان بود و رفت
در تجلّیگاه سرخ عشق و خون
دست شیطان زآستین آمد برون
دست شیطان ، دست صهیون بود و بس
این خطای دشمنِ دون بود و بس
خاک ایران ، خاک گلگون خیز شد
سینه از خون جگر لبریز شد
در حریم ما که شد آئينه خیز
بود اسماعیل مهمانی عزیز
آنچه با ما ظلمِ صهیون کرده است
میهمان را غرقِ در خون کرده است
هر شهید آئينه دار رحمت است
میهمان ما شهید عزّت است
آنچه با دشمن رهِ نیکوی ماست
انتقامی سخت پیش روی ماست
اقتدار هر مسلمان در جهان
باشد از خون شهیدان بی گمان
خون اسماعیل بی خوف و هراس
می دهد نیروی دیگر بر حَماس
ای مسلمان خیز در پیش حریف
می رسد آزادی قدس شریف
می دهد خون شهیدان این نوید
روز فتح و روز پیروزی رسید
جبهه ی ایثار با عزمی قوی
طی کند راه بلند معنوی
ما درین میعادگاه لاله گون
عهد می بندیم با گلهای خون
در نظر داریم این تحلیل را
محو دشمن ، محو اسرائیل را
**
محمود تاری «یاسر»
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
امید آخر دلهای بیقرار حسین
«مرا هزار امید است و هر هزار» حسین
به کوهِ امنیت و بندگی رسید سریع
بهکشتی تو هرآنکس که شد سوار حسین
تویی که شأن نزول «تبارکاللّه»ی
بهخلقت تو خدا کرده افتخار حسین
خدا به طالع ما مهر نوکری زده است
به غیر نوکریات نیست کاروبار حسین
غلام و نوکر و مداح و شاعر و خادم
گذاشتی سر ما اسم مستعار حسین
گناهکارم و در بین خلق محترمم
غلامی تو بهمن داده اعتبار حسین
از این محبّت و این عشق و این حسینیهها
هزارشکر که «لایمکنالفرار» حسین
اگر حبیب به عشقت دوبار جان دادهست
هزار جان بده تا من هزاربار حسین...
#مجتبی_خرسندی
یا صاحب الزمان
تمام حاجتم این است با دلی پر درد
تورا به حق اسیریِ عمه ات بر گرد...
#صاحب_عزا
#امام_حسین
#اسارت
#شام
شامیان! من داغدارم، هلهله کمتر کنید
خارجی نه! زاده ی پیغمبرم باور کنید
کف زدن پایِ سر فرزند زهرا خوب نیست
نامسلمانان! حیا از دخت پیغمبر کنید
با چه جرمی عمه ام را پیش چشمم می زنید؟
نه حیا از فاطمه، نه شرم از حیدر کنید
گشته جای شیر جاری اشک از چشم رباب
جای خنده، گریه با آن مهربان مادر کنید
میهمانم، زاده ی پیغمبرم، آیا رواست
جای عطر گل، نثارم خاک و خاکستر کنید؟
این سر ریحانه ی زهراست بر بالای نی
از چه رو با خنده استقبال از این سر کنید
کوچه کوچه سنگ بگرفتید جای گل به دست
تا نثار فرق مجروح علی اکبر کنید
زخم زنجیر مرا دیدید و خندیدید باز
شادمانی پای اشک عمه ام کمتر کنید
فاطمه با ماست ای نامردﹾ مردم! کِی رواست
رقص پای گریه ی صدیقه ی اطهر کنید؟
شیعیان با شعر "میثم" در غم ما اهل بیت
دیده را لبریز از خون، سینه پر آذر کنید
#غلامرضا_سازگار
#امام_حسین
#اسارت
#شام
شامیان غربت مارا همه جا جار زدند
خنده بر بی کسی عترت اطهار زدند
پای راس شهدا هلهله بر پا کردند
تازیانه به اسیران گرفتار زدند
چقدر دور و بر محمل ما رقصیدند
ساز با ناله طفلان عزادار زدند
زخم شمیشر کشنده است و، دوایی دارد
بی دوا زخم زبان است که بسیار زدند
طفل را پای دویدن چو بزرگان نبود
هر که افتاد عقب از قافله ،هر بار ،زدند
شاخه گل که نکردند نثار مهمان
سنگها بر سر ما از در و دیوار زدند
خوبی سنگ همین است ، نمیسوزاند
آتش از بام به فرق من بیمار زدند
سر بابا به سلامت سر من سوخت، ولی
سر بابای مرا زودتر اینگار زدند
بی جهت نیست می افتد سر عباس از نی
عمه ام را جلوی چشم علمدار زدند
گر نبودند به کوچه بزنند فاطمه را
در عوض فاطمه ها را سر بازار زدند
یاعلی زینبت افتاد عبای تو کجاست
دخترت را بنگر در بر انظار زدند
بیشتر از همه قافله بیچاره رباب....
سر طفلش به روی نیزه چه دشوار زدند
#عبدالحسین
#امام_حسین
#اسارت
#شام
بغض گلویم مسیر آه گرفته
از غم خورشید قلب ماه گرفته
این همه رقاصه از برای چه اینجاست؟
بس که شده ازدحام راه گرفته
شهر پر از هلهله ست و زینب کبری
یک نفره بانگ وا اخاه گرفته
با اسرای یهود، آل نبی را
فکر کنم شام اشتباه گرفته
درد بزرگیست اینکه دختر غیرت
دور و برش را فقط نگاه گرفته
سنگ رها از کمان پیره زنان را
آه ببین جا به سجده گاه گرفته
یوسف ما سیر شد ز عرش نشینی
از سر نی راه سوی چاه گرفته
#میلاد_حسنی
#امام_حسین
#اسارت
#شام
دخترِ فاطمه ! بازار! خدارحم کند
چادرِ پاره و انظار خدا رحم کند
ما که از کوچه فقط خاطره بد داریم
شود این حادثه تکرار خدارحم کند
یک و زن و قافله و خنده نامحرم ها
بر اسیران گرفتار خدا رحم کند
یک شبه پیر شدی یا زتنور آمده ای
یک سر و این همه آزار خدا رحم کند
نیزه داران همه مستند نیفتی پایین
حنجرت خوب نگه دار خدا رحم کند
گیسویت کم شده و این جگرم میسوزد
بر من و زلف ِ خم یار خدا رحم کند
ظرفِ خاکسترِ یک عده هنوز آتش داشت
شعله افتاد به گلزار خدا رحم کند
چقدر بر تن زینب همه شلاق زدند
جلویِ چشم علمدار خدا رحم کند
راهمان از گذرِ برده فروشان افتاد
این همه چشمِ خریدار خدا رحم کند
زنی از بام صدا زد که کدام است حسین
نوبت من شده این بار خدارحم کند
یک نفر گفت اگر بغض علی را داری
سنگ با حوصله بردار خدا رحم کند
#قاسم_نعمتی
#امام_حسین
#اسارت
#شام
خدا بخیر کند باز ازدحام شده
زمان روضه جانسوز شهر شام شده
تمام شهر برای نظاره جمع شدند
عذاب حضرت زینب نگاه عام شده
یهودیان به تلافی خیبر آمده اند
زمان سنگ زدن وقت انتقام شده
تمام صورت آقا بروی نی خون است
سرش شکسته ز بس هتک احترام شده
خدا کند که نباشد درست این روضه
که آل فاطمه وارد به بزم شام شده
چه شد امام به گریه سه بار گفت الشام؟
تمام روضه خلاصه در این کلام شده