eitaa logo
برونند زین جرگه هشیارها
250 دنبال‌کننده
218 عکس
29 ویدیو
11 فایل
به نامِ او به یادِ او که مَحبّتش معنی‌بخشِ زندگی است... جُرعه‌های مَحبّت برای مُقیمان و راهیانِ «کیشِ مهر» @mah_jan7 💌 💌 instagram.com/mehdighanbaryan
مشاهده در ایتا
دانلود
برونند زین جرگه هشیارها
✔️ در ترجمه‌ناپذیریِ شعر (بخش سوم) 🖊 استاد محمدرضا شفیعی کدکنی-سایه‌اش مستدام- 📚 مجله بخارا، شماره
✔️ در ترجمه‌ناپذیریِ شعر (بخش چهارم) 🖊 استاد محمدرضا شفیعی کدکنی-سایه‌اش مستدام- 📚 مجله بخارا، شماره ۸۰ امّا اگر شاهکاری از شاهکارهای معماری باشد، مثلاً اصفهان، انتقال اجزای آن به جای دیگر، کارِ آسانی خواهد بود (با مقداری نیروی انسانی و استفاده از جرثقیل) امّا دوباره‌سازی آن، کار هر بنّا و عمله‌ای نخواهد بود، مهندس و معماری می‌طلبد در حدِّ مهندس و معمار اصلی. مترجمِ یک شعر، در حقیقت، همان مهندس و معمار دوم است. اگر اثر مورد ترجمه‌ی او یک اثر معمولی و مبتذل باشد، ای بسا که در محل جدید (زبان دوم) سر و شکلی حتّی زیباتر از سر و شکل اصلی پیدا کند. ولی اگر اثری هنری باشد هر مترجمِ پیش پا افتاده‌ای (یا در تمثیلِ موردِ نظر ما هر بنّا و سرعمله‌ای) از عهده‌ی این کار برنمی‌آید. بسیاری از «شعر»های چاپ‌شده در مطبوعات تهران را اگر ساده‌ترین مترجم‌ها و بی‌هنرترین آن‌ها، به زبان دیگری انتقال دهند، احتمالاً چیزی در حدِّ اصل (یعنی هیچ) و گاه زیباتر از اصل خواهد بود. امّا شعر و (از قدما) یا شعر (از معاصران)، اگر مترجمی خلّاق و هنرمند نیابد، اثری نازل و مبتذل جلوه خواهد کرد. درست مثل این‌که مسجد را به مقداری خشت و آجر و کاشی بدل کنیم و آن‌ها را در اختیار یک سرعمله یا بنّای معمولی قرار دهیم و او هم آن‌ها را روی هم قرار دهد پيداست كه چه چيز مضحكی از آب درخواهد آمد! برعكسِ آن خانه‌ی «بساز بفروشِ بنّاسازِ» معمولی که اگر اجزای آن را به جای دیگر انتقال دهیم کم‌تر از اصل نخواهد بود؛ اگر زیباتر از اصل نشود! @jargeh