eitaa logo
اشعار آیینی جواز نوکری
898 دنبال‌کننده
11 عکس
1 ویدیو
32 فایل
کانال اصلی گروه فرهنگی جواز نوکری 👉 @javazenokari ادمین کانال اشعار آئینی جواز نوکری برای ارسال اشعار آئینی 👉 @HmH1395
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ " اربعین " هستند هریک از یکی دیگر مؤدب‌تر اینجا گدا هرچه مؤدب‌تر، مُقرَب‌تر یک اربعین، پای پیاده خوب فهمیدم جز تو مسیرم هرچه باشد، نیست جز اَبتر چای عراقی مست خواهد کرد زائر را ساقی بریز از آن برای ما لبالب‌تر در کوره‌‌ی چشمان جابِر، عشق ثابت کرد دنیا ندارد دلبری از تو مُجرب‌تر تو کُشته‌ی اشکی و ماهم زنده با اشکیم از این سبب چشمان نوکر هست اغلب، «تَر» او زینب است و زینتِ دوشِ پدر، یعنی: عالَم از او هرگز نخواهد دید، زینب‌تر خواهر رسید و نامرتب کرد مویش را خولی رسید و شد گلویت نامرتب‌تر کم‌کم تنت غرق هجوم نیزه‌داران شد آمد سنان‌و پیکر تو نیزه‌باران شد… 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ " اربعین " ای غایب از نظر، نظری کن به خواهرت زینب نشسته بر سر قبر مطهرت یک اربعین گذشته ولی زنده ام هنوز قامت خمیده آمده سرو صنوبرت لیلاست این که خیمه زده زیر پای تو بار دگر بگو که اذان گوید اکبرت این زن که لطمه می زند این گونه بر خودش او کیست؟ نجمه است عروس برادرت آقا! سکینه جمله ی اشکش سؤالی است یعنی کجاست قبر علمدار لشگرت در کربلا هنوز زنی گریه می کند زینب کُش است ناله ی محزون مادرت ای پیکری که زخم تنت بی شماره بود آورده ام برای تو ته مانده ی سرت بگرفتم از امام زمان حُکم نبش قبر تا متصل کنم سر پاکت به پیکرت دلشوره داشتم که مبادا کنار تو چشم ربابه باز بیفتد به اصغرت باید دوباره وارد گودال خون شوم خواهم اگر دوباره بوسه بگیرم ز حنجرت من نیز با تو کشته شدم روز واقعه اذنی بده که دفن شود با تو خواهرت دیگر پس از تو سایه نشینی نمی کند از بس که بر تو هست وفادار همسرت 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ " اربعین " غم تا غم يار است، از غم خير ديديم از گريه و از آه و ماتم خير ديديم هر وقت دم داديم تو بر ما دميدى ما بين دم دادن دمادم خير ديديم ما در همين عالم به لطف روضه تو اندازه خير دو عالم خير ديديم ماه خدا جاى خودش را دارد اما ما بيشتر ماه محرم خير ديديم از جاى جاى کربلا که هيچ حتى از عکس هاى کربلا هم خير ديديم پشت و پناه کشور ما پرچم توست لحظه به لحظه زير پرچم خير ديديم خير کثيرى که خدا فرمود گريه ست آيا از ين گريان شدن کم خير ديديم؟! ما گريه کن هاى تو با هم گريه کرديم ما گريه کن هاى تو با هم خير ديديم با ياد يک معصوم وقتى گريه کرديم از چهارده معصوم ديدم خير ديديم حج پيمبر را به پاى ما نوشتند ما از رسول الله اعظم خير ديديم گر رفت عاشورا وليکن اربعين هست ما از صفر مثل محرم خير ديديم 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ " اربعین " ای حامیان مکتب هل من معین سلام جاماندگان قافله اربعین سلام قومی پیاده بر حرم یار می روند حسرت کشان قبر امام مبین سلام زینب چه کرده با دل مشتاق شیعیان گویند زائران همه، بانوی دین سلام زینب اگر نبود شکوهِ شرف نبود او را دهد فرشته ز عرش برین سلام زینب اگر نبود کنون کربلا نبود ازاو به ما رسیده شکوه آفرین سلام آداب اربعین و زیارت نوشته شد زینب به شه چو داد به صوت حزین سلام اسلام را سلام جهت دار زنده کرد لبیک بود معنی آن بهترین سلام زینب مرام باش که تا مکتبی شوی لبیک یاحسین بگو زینبی شوی ای عاشق ولا همه دم "یاحسین"بگو سرباز کربلا همه دم "یاحسین" بگو فریاد تو به خرمن وهّابی آتش است کن آتشی به پا همه دم "یاحسین" بگو ازعاشقان باشرف بیست میلیونی بشنو همین ندا همه دم "یاحسین" بگو هرماه ما محرم و هرشهر کربلاست کن دین خود ادا همه دم "یاحسین" بگو فریاد یاحسین شهیدان شنیدنی است با لشگر خدا همه دم "یاحسین" بگو آنانکه پیروان وفادار زینبند گویند ازوفا همه دم "یاحسین" بگو 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ " اربعین " در هر قنوت ، وقت دعا گریه کرده ام تنها بیاد کرب و بلا ، گریه کرده ام جایی به غیرِ روضه ی تو ، گریه خوب نیست در هر کجا ، همیشه به جا گریه کرده ام پای "هَجا" "هَجای" شما پیرتر شدم "حا" "سین" و "یا" و "نونِ" تو را گریه کرده ام با روضه های تو که به جای خودش حسین !!! با عکس کربلای شما ، گریه کرده ام روز ازل که مجلس روضه به عرش بود با روضه های شخصِ خدا ، گریه کرده ام تا سوز ناله ام نشود زحمتِ کسی هر نیمه شب ، بدون صدا ، گریه کرده ام این تیرِ اشکها به هدف خورده غالبا هر چند ، با تمام خطا گریه کرده ام کار شبانه روزی من گریه کردن است یا گریه گریه اشک ، وَ یا گریه کرده ام خواب و خوراک من به فنا رفت ، بی حرم گاهی شده بدون غذا ، گریه کرده ام گفتی به دوستم ، "تو بیا" غبطه خوردم و با جمله ی "تو نَه ، تو نیا" گریه کرده ام 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ " اربعین " دارم غریب و آشنا را می شمارم این خیل مشغول عزا را می شمارم هی خواب می بینم پیاده در طریقش درجاده دارم تیرها را می شمارم دل تنگ مشهد می شوم هرگاه در راه سربندهای یا رضا را می شمارم اما خدارا شکر با انگشت هایم جامانده های کربلا را می شمارم پس سعی خودرا می‌کنم موکب به موکب این مروه های با صفا را می شمارم باعقل نه، من با جنون بی شمارم این لشکر بی انتها را می شمارم تسبیح من این است در طیِّ طریقش هر صبح تاول های پا را می شمارم آن قدر نزدیکم به اوکه دانه دانه دارم نفس های خدا را می شمارم هم کربلا هم نوکری هم اشک هم عشق دارم فقط سود دعا را می شمارم 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ " اربعین " گفتیم کربلا... دلمان بی هوا گرفت آری دل غریبه و هر آشنا گرفت یادش بخیر، یک دهه از داغ روضه ها ناله زدیم پای تو تا این صدا گرفت ای خوش به حال آنکه نگاهت گرفتش و ای خوش به حال آنکه برات از شما گرفت ای خوش به حال آنکه ز دستان فاطمه یک اربعین زیارت کرببلا گرفت آمد به زیر قبّه و پائین پای تو آنقدر گریه کرد که آخر دعا گرفت ای خوش به حال آنکه ز پاهای زائران تربت گرفت و برد و مریضش شفا گرفت رحمت بر آن کسی که مرا نوکر تو کرد لعنت بر آن کسی که مسیر تو را گرفت خوردی زمین چنان که دل مصطفی شکست افتادی و چنین دل خیرالنسا گرفت لعنت بر آن کسی که به سینه نشست و بعد موی عزیز فاطمه را از قفا گرفت آمد کسی که چشم به انگشتر تو داشت آمد کسی و زود ز جسمت عبا گرفت 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ امام حسن (ع) ای مسیح خانه ی مولی الموالی مجتبی مظهر حُسن خدای لایزالی مجتبی “ابن شهر آشوب” اینگونه روایت میکند چون پیمبر صاحب شان و جلالی مجتبی هم “سیادت” هم “شرافت” بهترین میراث توست وارث “مجد” نبی کوه کمالی مجتبی از تبار یاس هستی بوی زهرا میدهی بسکه مثل مادرت پاک و زلالی مجتبی میروی عکس همه با دست پر از خانه ات رو به خانه میکنی با دست خالی مجتبی خود به دنبال یتیمان میروی مثل علی در سخاوت در کرامت بی مثالی مجتبی هرکجایی که قدم برداشتی از رحمتت شد متمول گدای آن حوالی مجتبی حاتم طایی به لطفت حاتم طایی شده سائلت برهم زده مال و منالی مجتبی بیخود از خود میشوم وقتی صدایم میزنی با نگاهت میشوم حالی به حالی مجتبی من حبیبک ؟ من امیرک ؟ من امامک ؟ بی گمان تو جواب روشن هرچه سوالی مجتبی “بالحسن” بال قنوتم شد که معراجی شدم ای نگاهت باعث رشد و تعالی مجتبی ذکر تو دارد طراوت سینه را آباد کرد مثل جنگل های سرسبز شمالی مجتبی خواب دیدم در حریم تو شب شعری به پاست شعر میخواندم در آن صحن خیالی مجتبی کام من مهر تورا از سینه ی مادر گرفت بهترین سوغاتی شیر حلالی مجتبی نذر فرش بارگاهت با هزاران آرزو عمر من طی شد به پای دار قالی مجتبی جان بگیرد با نگاهی مُرده غیر ممکن است با تو ممکن میشود امر محالی مجتبی چشمه های نور از شعر تو جاری میشود روشنایی بخش چشمان “وصالی” مجتبی دست و بال جانفدایت را نبندد وزن شعر بابی انتم و امی و نفسی و اهلی و مالی مجتبی به سیاهی ات قسم چندین برابر میدهی هرکه خرج روضه ات کرده ریالی مجتبی گر به دنیا بود عمرش حضرت شیخ صدوق مینوشت از غربتت صدها “امالی” مجتبی صلح تو زیر سر مردان از زن کمتر است زخمی شمشیر اشباح الرجالی مجتبی غصه ی قد کمان آخر کمانت کرده است گریه داری با همین قد هلالی مجتبی این همه موی سپید تو حکایت میکند کرده پیرت غصه ای در خردسالی مجتبی پای هر بیتی که میگویم خجالت میکشم در خور شان ات ندارم شعر عالی مجتبی 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ امام حسن (ع) هر آنچه بود برایش به این و آن بخشید چنانچه آخر سر لقمه از دهان بخشید اگر چه حاجت مردم فقط زمینی بود چه رزق ها که به آن ها از آسمان بخشید کریم هر چه که دارد ز خود نمیداند چقدر زندگی اش را به دیگران بخشید بنی امیه به ذلت کشید مردم را عزیز فاطمه عزت به مومنان بخشید ،ویطعمون طعام،در همین خانه ست به سائل و به یتیم و اسیر نان بخشید کرم نهفته فراوان به صلح او حتی به دین مرده دوباره دمید و جان بخشید همینکه پلک کسی در مصیبت اش تر شد گناه او که بماند به او جنان بخشید به جای آب به او زهر داد،در عوض اش کریم قاتل خود را دم اذان بخشید 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح امام حسن (ع) کَرَم برایِ حسن شد حرم برای حسین قَلم برایِ حسن محتـشم برایِ حسین کسی که می زند اینْ سان نَفَس هنرمند است که دَم برایِ حسن بازدَم برایِ حسین نمی شود که دَم از داغِشان نَزَد آری اِلَم برای حسن شد عَلَم برای حسین فدایِ سوزِ دل و تشنگیِ هردو شَوم تَبم برایِ حسن موکَبَم برای حسین بقیع و کرب و بلا هردو خانه یِ زهراست قدم برایِ حسن می زنم برای حسین قدمْ قدمْ همه دَم از نجف به سوی حرم خِیَم برایِ حسن آه و غم برای حسین به سوی جنهُ الاعلیٰ غلام را ببرید اِرَم برایِ حسن شد نِعَم برایِ حسین هزار مرتبه شکرِ خدا کنم هر روز شدم برایِ حسن من شدم برایِ حسین دعای ندبه بخوان صاحب الزَّمان گوید… دلم برایِ حسن سوختم برای حسین 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح امام حسن (ع) تا که ذکر تو بجوشد دهن آمد به وجود از دم و بازدم تو سخن آمد به وجود بین ابروی تو پیوسته و بازو در هم موقع جنگ دو شمشیر زن آمد به وجود شاعران قبل تو بودند پریشان تک تک زلف تو باز شد و انجمن آمد به وجود بین این قدر محاسن،لب تو چونکه شکُفت یک گل سرخ میان چمن آمد به وجود جنگ آن رسم عرب بود ولی بعد از تو صلح بی واسطه و تن به تن آمد به وجود آستین تا شد و بازوی حسن پیدا شد آهن از کوره درآمد چُدن آمد به وجود ماه کامل شده ی حُسن بدون تردید نیمه ی ماه به شکل حسن آمد به وجود عزت حیدر و پیغمبر و زهرا و حسین غربت مشترک پنج تن آمد به وجود روضه ها نور تو گشتند و شدی روشن تر مثل خورشید که از سوختن آمد به وجود بسکه تیر از پی تیر آمده غیر از تن تو روی تابوت هم آخر کفن آمد به وجود 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ امام حسن (ع) تا ذهن را با خاطره درگیر می کرد ناگاه رنگ صورتش تغییر می کرد خواب پریشان شبش را در خیالش خوب و بدون درد و غم تعبیر می کرد شاءن نزول آیه های چشم خود را با روضه های مادرش تفسیر می کرد گل های روی بالش زیر سرش را با اشک های چشم هایش سیر می کرد او داغ دیده در میان کوچه ای تنگ داغی که یک تازه جوان را پیر می کرد هر روز با خود زمزمه می کرد ای کاش در کوچه دشمن چند لحظه دیر می کرد یا کاش بعد از کوچه وقتی خانه آمد میخِ کجِ در را خودش تعمیر می کرد حالا مغیره هر کجا می دید او را با خنده هایش بیشتر تحقیر می کرد جعده،خیانت،زهر و…این ها علتش نیست روی جگر داغی دگر تاثیر می کرد می خواست مادر را برد از کوچه اما چادر به زیر پای دشمن گیر می کرد *** آئینه ای یک دست را در قلب تابوت مشت مهیب تیرها تکثیر می کرد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌