eitaa logo
اشعار آیینی جواز نوکری
897 دنبال‌کننده
11 عکس
1 ویدیو
32 فایل
کانال اصلی گروه فرهنگی جواز نوکری 👉 @javazenokari ادمین کانال اشعار آئینی جواز نوکری برای ارسال اشعار آئینی 👉 @HmH1395
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ سوم شعبان مارا نوشتند از ازل دیوانه ى عشق دیوانه ها جمع اند گرد خانه ى عشق درمان نداردعشق جز پیمانه ى عشق پرواز کردم با جنون تا لانه ى عشق زنجیرى ام…زنجیرىِ موى حسینم من تا قیامت بنده ى روى حسینم عمریست درگیر ابوسجاد هستم دلداده ى هرکه به او دل داد هستم در بند عشقش هستم و آزاد هستم خانه خرابِ او شدم…آباد هستم ارباب من عشق است…عشق عالمین است ذکر تمام انبیا هم یا حسین است… بالاترین نقطه درعالم زیر پایش اعجاز کرده نخ نمایى از عبایش من را جلا دادند بین روضه هایش دیوانه ام…دیوانه ى کرب و بلایش آرى حساب عاشقانش بى حسابیست لبهام از بس دم زده از او شرابیست کار تمام ما قیامت با حسین است کار دلم هرگز نماند تا حسین است بوى خدا آکنده است هرجا حسین است ماندم خداوند حق تعالى یا حسین است؟ سر میگذارم زیر پایش روزى آخر جان مى دهم در کربلایش روزى آخر در دلبرى اسطوره ى لیلا تو هستى خورشید هستى قبله ى بالا تو هستى فکر و خیال و نان و آب ما تو هستى لب تشنه اى هرچند که دریا تو هستى اى حا و سین و یا و نون جانم فدایت اى عین و شین و قاف مى میرم برایت فطرس از اعجاز نگاهت پر گرفته یک زندگى تازه را از سر گرفته دامانتان را بعد محکم تر گرفته جبریل از خاکت گل قمصر گرفته درمان هر دردى و تو آب حیاتى آب حیاتى بعداز آن باب نجاتى بالانشین!جاى سرت بر نیزه ها نیست جاى تنت والله زیر دست و پا نیست اى بى کفن!حق شما که بوریا نیست خون خدا که جاش در تشت طلا نیست انگشرت را کاش میدادى حسین جان روى زمین لب تشنه جان دادى حسین جان 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ چهارم شعبان تیغِ اَبرویِ تو بُرَّنده تر از شمشیر است رشته یِ دل به سَرِ گیسوی تو زنجیر است عشق توعشقِ حسین است…وَعالمگیر است سر سِپردن درِ این خانه اگر تقدیر است… به قضا و قَدَرم دست نباید بزنید صاحبم آمده آری کفِ مُمتَد بزنید من ابالفضلی اَم و صاحبِ من این آقاست پسرِ شیرِ خدا تاجِ سرِ شیرِ خداست مادرش حُجب و حیا…او یَلِ ایثار و وفاست عرشْ پایِ عَلَمِ رایه العباسی هاست قبله یِ قلبِ من و قله یِ ایثار تویی افتخارِ عَلَم این است علمدار تویی آمدی تا غَمی از سینه یِ ما برداری مثـلِ بابا عـَلـَمِ دین و وِلا برداری تو شفایی چه نیاز است دَوا برداری رو به مِحراب اگر دستِ دعا برداری می شود قلبِ گدایِ تو حسینی باشد شبِ قدرِ همه بین الحرمینی باشد شده آوای علی وُّ حسن و ثارالله ذکرِ لا حولَ وَلا قوَّهَ الّا باالله پسر شیر خداوند پس از بسم الله زیر لب گفته که لبّیک ابا عبدالله قمری بود که خورشید به دورش چرخید علی از جانبِ حق خَم شدُودستَش بوسید عَلوی مَسلکی از ایل و تبارِ حیدر آمده تا که شود قوّتِ قلبِ دِلبر روزِ موعود خودش یک نفره صد لشکر ذکرِ تکبیرِ لبِ اوست قرارِ خـواهر بیرقِ کرب و بلا را که به کف می گیرد معرکه عطر و بویِ شاهِ نجف می گیرد ایّها الناس گدایِ حرمِ عبّاسم همه یِ عمر به زیرِ عَلَمِ عبّاسم شاعری باشم اگر محتشمِ عبّاسم بی قرارِ غمِ ارباب و غمِ عبّاسم شبِ میلادِ علمدار زبان می گیرم تشنه یِ جامِ وصالم ندبه خوان می میرم 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ چهارم شعبان ابرو گره زدی و گره خوردلشکری “به به”به این صلابت وشور و دلاوری وقتی میان معرکه شمشیر میزنی یک نسخه ی برابراصلی زحیدری میدان جنگ قبضه ی جنگاوری توست “لشگر” “نفر”شود ز میانش که بگذری صفین رابه هم زده بودی تو یک تنه تفریح نوجوانی تو جنگ و دلبری باچشم خودکه دسته ای ازشیروآهواست ازگرگهای دوروبرت زهره می دری علامه ای به سطح توعالم ندیده است توگوی سبقت ازعلما همه می بری شاگردحیدروحسن و زینب وحسین ای خطبه خوان کعبه که استادمنبری روزجزاشفاعت ماها به دست توست روزجزا توباز علمدارمحشری! سنی وارمنی ومسیحی چه فرق داشت ماهی و کل اهل زمین برتو مشتری مادلشکسته ی غم مشک و سر توایم آقا دل شکسته ی مارا نمیخری؟ گشتم پی لغت که به عنوان قافیه بنویسم از وجوده تو یک بیت دیگری افتادیادمن لغتی,روضه شد غزل شرمنده ام که روضه شداین بیت آخری سر بسکه زخم بود نشدصاف روی نی ازگوش روی نیزه سرت رفت,چه سری! رأس تورا به گردن یک اسب بسته اند پاشیده چهره ی تو زبس خورده هر وری… 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ چهارم شعبان ادب کنید, که از ره, أبا ألادب آمد قمرترینِ قمرها,یل عرب آمد به بزم باده خوران,شادی و طرب آمد و آن یلِ علوی,حیدری نسب,آمد زمینیان به چنین کودکی چه می بالند علی و فاطمه, مسرور و شاد و خوشحالند صدای بال ملائک ز دور می آید صفای حال ملائک ز دور می آید بگو کمال ملائک ز دور می آید و رزق سال ملائک ز دور می آید خدا برای خلائق چه نوبری آورد برای “جای شبش”,”ماه” را مزیّن کرد خدا نوشته مرا, تا فدایی اش باشم و محو گنبد کرببلایی اش باشم اسیر لعل لب مرتضایی اش باشم و گرم شغل شریف گدایی اش باشم عزیز قلب رئوف پیمبر است این طفل ابوالفضائل اولاد حیدر است این طفل همین که آمده تا ماه آسمان بشود هر آنچه حضرت ارباب گفته, آن بشود برای اهل حرم, میر و پاسبان بشود و خار چشم یزید و یزیدیان بشود همین که گشته دو عالم, اسیر چاووشش همین که طفل سه ساله ست,زینت دوشش… سزد که عرش خدایی به نام او بشود سزد که بابِ حَوائجْ,مقام او بشود و حق اوست که شیعه غلام او بشود و جبرئیل خدا, مرغ بام او بشود همیشه محو جمالِ علی و آلش بود و نوکریِّ حسین آخر کمالش بود منی که زندگی ام را به پاش میریزم منی که از غم عشقش همیشه لبریزم چرا چو فصل خزانم, شبیه پاییزم چه شد؟ نشد, که شبی پیش پاش برخیزم خدا کند که شوم عاقبت به خیر آقا و عاقبت شوم از خادمان کرببلا 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ چهارم شعبان عشق زیباست خداونداز آن زیباتر عرش بالا ست ولی بنده از آن بالاتر هرکسی سائل درگاه خداوند شود میشود بین خلائق به خدا آقا تر درِ درگاه خداوند حسین است حسین هرکه دلباخته اوست شود لیلاتر به خداگر که بگردی همه عالم را غیر عباس کسی نیست به او شیداتر اینچنین شد که خدا کرد تجلی آری عشق زیباست ابالفضل ازآن زیباتر تا قیامت علم عشق ابالفضل به پاست آری آن عشق که فانی نشود نور خداست نام عباس که آمد دهنم آب افتاد گوییاروی لب من عسل ناب افتاد دل به دریا زدگانت چه فراوان شده اند تاکه تصویر رخ ماه تودر قاب افتاد نمک بین نگاهت چقدر شیرین است دل فرهادی ام از عشق تو در تاب افتاد طاق ابروی تورا کافر بی ایمان دید سجده کرد و همه عمر به محراب افتاد بگذارید که یک عمر عسل نوش شوم نام عباس که آمد دهنم آب افتاد ازهمان روز که چشمت به جهان وا گشته ساقی عشق در این معرکه سقا گشته روز میلاد توجبریل خبر آورده که خدا از صدف عرش گوهر آورده انقدرشور شغف خانه مولا دارد گوییا حضرت زهراست پسرآورده آسمان شب مولاپس از این مهتابی است حق برای دل خورشید قمر آورده این که با خنده خود دارد اشاره به همه کاشف کرب حسین آمده سرآورده پاسبان حرم زینب کبری آمد این که در سینه خود کوه جگر آورده زحمت ام بنین بود که عباس شود مرداز دامن مادرسوی معراج رود پسرم گوش بده حرف دل ام بنین آبرویم همه در دست تو باشد پس از این ایستاده است فلک قد تورا سیر کند ولی از روی ادب محضر مولا بنشین گرچه برچشم تو مشتاق شده ارض وسما محضر آل علی چشم بینداز زمین هرکجا خواست که زینب بشود ناقه سوار تو رکابش بشو عباس ,که او هست نگین نکند لفظ اخارا توبگویی به حسین من کنیزم تو غلامش همه جا هست همین آنقدر خاک نشین قدم یار شدند هر دو در هردوجهان صاحب دربار شدند با قدمهای ابالفضل زمین می لرزید دشمن از طرز رجزخواندن او می ترسید وسط معرکه می رفت که محشر بشود شاه شمشاد قدان تا که کمی می غرید راه و بیراهه اش از هول ولا گم میشد تا که چشمش به غضب سوی کسی میچرخید همه آهنگ عقب گرد به لب می خواندند تا که شمشیر ابالفضل کمی می رقصید میزد از میمنه از میسره میرفت برون با هجومی همه لشگریان می پاشید هرکسی بر قد و برجنگ تو کرده است نگاه گفته لا حول و لا قوت الا بالله بنویسید ابالفضل بخوانید حیا بنویسید علمدار بخوانید وفا هیچکس مثل ابالفضل نگیرد دستی بنویسید زحاجات بخوانید روا دیده او همه را یاد جنان می انداخت بنویسید از آن چشم بخوانید بلا بنویسد که سقاست بخوانید خجل قول دادست که آبی برساند اما مشک افتاد و تو افتاد ی وارباب افتاد پای گهواره طفلش زنی افتاد از پا بعد تو دشمن تو اهل جسارت بشود بعد تو زینب تو سوی اسارت برود 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ چهارم شعبان شکر حق دستان ما از دامنت کوتاه نیست گر چه ما را تا مقامت قدر پلکی راه نیست هر که سجده می کند با بردن نامت یقین اهل توحید است ای یکتا ترین گمراه نیست هر کسی دیده تو را بعدا یقینش می شود آنکه روشن می کند شبهای ما را ماه نیست یوسف‌مصری‌کجا پنهان شود از شرم تو یا عزیزالله بنگر در بساطت چاه نیست؟ از در و دیوار این میخانه حاجت می چکد کاشف الکربی و‌در پیش تو جای آه نیست من به رحمانیت چشمانت عادت کرده ام هر چه می گفتند از لطف شما بیراه نیست پیش تو زانو‌زدن را ازل آموختم از خروش چشم های تو غزل آموختم جعفر آمد پابه پایت ناگهان طیار شد در مرام پهلوانان نام‌تو معیار شد در غضب هم دستگیری مهربانی مرهمی حر دشمن با عبور از محضر تو یار شد خار هم تحت عنایات شما گل می شود آن گلی که دور افتاد از نگاهت خار شد از جناح رحمتت بوی تکامل می رسد خشت ما در سایه ی لطف شما دیوار شد چشم های بسته ات هم خلق سلمان می کنند با نگاهت کل شهرم‌میثم تمار شد حضرت باب الحوائج دستگیر دست ها از شما دارد توقع هر کسی بیمار شد نافذ الابصاری و اعماق بینش خلق توست تو اگر خلق خدایی آفرینش خلق توست نکته هایش را خدا باریک‌تر از مو‌کشید یا علی گفت و‌سپس بالای چشم ابرو‌ کشید «بین بوم‌چشم هایت طرحی از مهر و غضب اجتماع دسته های شیر با آهو کشید» ماهتاب آل حیدر شب ز شرمت آب شد هر زمان ام البنین شانه بر آن گیسو‌کشید گوی سبقت می ربایند انبیا در خدمتت خضر دربانت شد عیسی خانه را جارو کشید با شفا دست شفاعت یافت عین الله شد کور مادر زاد وقتی معبرت را بو‌کشید فکر دل هم باش گاهی قبله ی سیار من باد گیسوی تو‌را با خویشتن هر سو کشید دل به وادی تحیر نامتان را دم گرفت هر کجا یاد تو کردم سینه ام را غم‌گرفت قدر یک دنیا سوال بی جواب افتاده است فکر بارش از سر هر چه سحاب افتاده است ماه بودی و‌زمین خوردی و‌دنیا تار شد حق بده گر روی جسمت آفتاب افتاده است این طرف مواج دریا سر به صخره می زند آن طرف در خیمه موج اضطراب افتاده است طفل دست و ‌پای خودم کرده است از تشنگی بارها قنداقه از دست رباب افتاده است غارت خیمه پس از تو‌کار دشواری که نیست ها دهان هرزه چشمان بی تو آب افتاده است رفتی و دور از نگاه غیرتت در بین طشت روی لبهای کسی رد شراب افتاده است در مصیبت فکر بی تابی خواهر می کند شاه دارد بی صدا با خیزران سر می کند 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ چهارم شعبان دل به دستِ تو سپردم ای «امانت‌دار , دست» باز , آئینه ! بکِش بر این همه زَنگار , دست آه , می‌خواهی اگر از ریشه نابودم کنی … پا بکش از خانه‌ی دل ؛ از سرم بردار , دست تا ببوسم خاک پایت را دَم جان دادنم کاش می‌گفتی نگه دارند یک مقدار , دست تازه می‌فهمم چقدر از تو رسیده به گدا لحظه‌ای که در قیامت می‌کند اقرار , دست قیمتِ دیدار تو هر چیز باشد می‌دهم مثل وقتی که جدا کردند , از زوّار , دست کوه هم حتی به دستان تو تکیه می‌کند پس تو دیگر خم نشو ؛ نگذار بر دیوار , دست چونکه می‌خواهد پرنده موقع پرواز , بال لحظه‌ی نابِ پریدن می‌شود سربار , دست دست را انفاق کردی ؛ برکتش تکثیر شد پس خدا هم ریخت بر دامان تو بسیار , دست غالباً دست خدا می‌خواهد از سردار , سر فرق داری با همه ؛ زیرا گرفت این بار , دست آخرش انگار که رفتی ملاقات خدا مرد , زیرا می‌دهد در لحظه‌ی دیدار , دست 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ چهارم شعبان گر بشود موقع عطای ابالفضل اهل کرم می شود گدای ابالفضل جذب خودش کرده و ربوده دلم را چهره جذاب و دلربای ابالفضل حاجت خود را گرفته است یقینا نذرکند هرکسی برای ابالفضل زندگی او همه فدای حسین است زندگی ما همه فدای ابالفضل جمله به جمله فقط حسین حسین است متن تمامی خطبه های ابالفضل روی زمین هرچه رد پای حسین است پشت سرش هست رد پای ابالفضل مطمئنم که شریک داغ حسین است گریه کند هر که در عزای ابالفضل روح مناجات ماست حضرت عباس قبله حاجات ماست حضرت عباس مانده ام آخر چه بوده ارزش جانش؟ خواست فدایش شود امام زمانش هیچ زمانی نشد “یکش” بشود “دو” شرک خفی هم نیامده به زبانش رزق ابالفضل نیز رزق حسین است نیست جدا از حسین سفره نانش چهار برادر فدائیان حسین اند پشت حسین است با تمام توانش حرف بدی هر که زد به بچه زهرا(س) بچه ام‌البنین(س) نداد امانش تا که ابالفضل در کنار حسین است زینب کبری(س) نمی‌شود نگرانش سایه عباس هست بر سر زینب هست مدافع برای معجر زینب در همه عمر بی قرار حسین است زندگی‌اش تحت اختیار حسین است ماه بنی‌هاشم است اگر چه ابالفضل جذب حسین است و در مدار حسین است بهر دفاع از حسین سینه سپر کرد سینه عباس پاسدار حسین است جان حسین از کسی گزند نبیند تا که ابالفضل در کنار حسین است تیغ حسین است هر دو دست ابالفضل دست ابالفضل ذوالفقار حسین است لحظه جان دادنش کنار شریعه دل نگران, چشم انتظار حسین است آه! ابالفضل بین علقمه افتاد بر روی دامان پاک فاطمه(س) افتاد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ چهارم شعبان خورشید هم امشب به این درگاه می آید زیرا خبر پیچیده هر جا , ماه می آید امشب خیال حضرت ارباب آسوده ست دارد کفـــیل زینبـش از راه می آید سلطان عشّاق دو عالم جشن می گیرد وقتی وزیرش مثـل شاهنشاه می آید با دست و پای غرق گِل از سمت نخلستان با سر به دیدارش , ولی الله می آید جانها فدای عاشقی کز شوق وصل او معشوق,سویش مثل خاطرخواه می آید عبّاس یعنی عاشق صادق که بی ارباب او را ز هست و نیستش , اکراه می آید با جرعه ی آبی هدایت میشود قطعاً در آستانش هر کسی گمراه می آید طوبی به جنّت نغمه سرداده ست با احساس جانم فدای قامتت یا حضرت عبّاس گفتند اهل دل , دل امّ البنین روشن حالا که شد چشم امیرالمؤمنین روشن آن قدر او ماه است که, از نور رُخسارش چون ماه کامل می شود کلّ زمین روشن دنیا و ما فیها نه تنها بلکه از نورش در دیده ی ما میشود تا…(نقطه چین) روشن هر چند خاموشی در آنجا هست بی معنا از او شده سرتاسر عرش برین روشن وقتی نوشتم “یاابوفاضل مدد”دیدم در حلقه ی انگشتر من شد نگین روشن در صحن او بر خاک افتادیم و فهمیدیم عشّاق عالم را چگونه شد جبین روشن عبّاس نه , عابس شدن را درک خواهی کرد وقتی تورا شد سرّ دستورات دین روشن هرکس به او وارد شد و از خویش خارج شد ذکرش تمام عمر یا باب الحوائج شد فریادِ ما تا صبح محشر یااباالفضل است یعـنی که تا آخر دل ما با اباالفضـل است دلمُرده ی مَحضیم آنجایی که ساقی نیست هستیم غرق دلخوشی هرجا اباالفضل است هرچیز را مقیاس و معیاری ست درعالَم معیار در بحث ادب تنها اباالفضل است از ادّعای با وفایی دور باش ای دوست گر در وفاداری تو را مبنا اباالفضل است پایین تر از پایین من و امثال من هستند وقتی فقط بالاتر از بالا اباالفضل است بایدکه گرد و خاک پای “تاویه”* باشیم وقتی فدای زاده ی زهرا اباالفضل است با دیدن دستـش نه تنها ذکر ما , بلکه ذکر خدا در محشر کبریٰ اباالفضل است دیدم تو محبوب القلوبی یا ابوفاضل الحق , تو کَشّافُ الکرُوبی , یا ابوفاضل ای أحسنُ الحالم ببین حال خرابم را آرام کن این سینه ی پُر التهابم را از بسکه زیر دِیْنِ تو بودن بزرگم کرد تسویه کردم با همه جز تو حسابم را تا که تمام عمر را عطشان تو باشم بشکن به دست خویشتن جام شرابم را حتّی شب میلاد تو , فکر مصیبت هات آقای من , می گیرد از دل صبر و تابم را ارباب هم می گفت : میفهمند رفتی تو هر کس ببیند صورتِ از خون خضابم را عباس من یاد لب خُشک تو اُفتادم وقتی که بوسیدم لب طفل ربابم را تو رفتی و هر بار بعدت العطش گفتم داده ست با تیر و سنان دشمن جوابم را فرقت که تا بین دو ابرو باز شد عباس فصل اسیری حرم آغاز شد عباس *تاویه : اسم مرکب حضرت 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ چهارم شعبان ظرف خالی دوباره پر شده است آسمان از ستاره پر شده است هر دو چشمِ ستاره ِبارانم ازشعف؛ از نظاره پر شده است همه ی شهر گوششان امشب از اذان مناره پر شده است برگ برگ تمام دفترم از غزل و چارپاره پر شده است یادت افتاده ام که این گونه شعرم از استعاره پر شده است نوبت شعر خوانی من شد سالن جشنواره پر شده است من به نامت شروع خواهم کرد به مقامت خضوع خواهم کرد به گدایی همین که چیره شدیم به شب آسمان که خیره شدیم ناگهان نوری از خدا آمد ساکن گوشه ی جزیره شدیم همه از دوری قمر بوده اگر اینگونه تار و تیره شدیم لطف زهرا به ما رسیده که ما نوکر ساقی عشیره شدیم نذر بی دستی اباالفضلش بسته ی دست دستگیره شدیم نفسی یا اگر حیاتی هست از دم توست التفاتی هست آسمان زیر دست دستانت ماه و خورشید هردو مهمانت نه فقط شیعه,ارمنی هم شد شامل سفره های احسانت هرکسی میخورد گره کارش به تو رو میزند – به قربانت چقدر کشته مرده داری تو آذری ها چه قدر میخوانت وقت رزمت پر از حماسه و شور به به از این خروش و طوفانت گیسویت را به روی شانه بریز که شوم باز هم پریشانت در امان نیست دشمنت هرگز از رجزهایِ تیغِ بُرّانت عجبی نیست از دلاوری ات همه ی دشت گشته حیرانت به مصاف تو هر که می آید می زند جا ز ترسِ پیکانت پدر مشک ,صاحب دریا السلام علیک یا سقا حس خوب پریدن پرها آسمان همه کبوتر ها اوج فهمیدن من و مایی ای تو بالاتر از فراتر ها ای قیامت نمایی از قدّت باعث رویش صنوبرها حاجت پشت هر در بسته ای کلید تمامی درها گره کور مادرم با توست ای مجیب تمام مضطرها بانی سفره های نان و پنیر آش نذری دست مادرها از تبار دلاوران عرب از نژاد امیر خیبر ها پسر ذوالفقار صفین و پدر رزم مالکْ اشترها تیغ تو تا نیامده بخشید خاتمه بر تمامی شرها معنی لا فتایی یا عباس دومین مرتضایی یا عباس جذبه ی دلبری تو غوغاست فن عاشق کشی تو زیباست نفسی هم قدم شدن با تو آرزوی اهالی بالاست رسم مردانگی تو مَثَل است ادبت هم زبانزد دنیاست مشک خالی تو جواب همه است لب ِ خشک تو حسرت ِ دریاست زهره ها را درید نعره ی تو رعد و برق نگات… واویلاست اذن میدان نداشتی ورنه هنر تو حماسه در هیجاست آه از آن زمان تلخی که دید ارباب دور تو بلواست بین یک مشت کوفی بی رحم سر سردار لشکرش دعواست خوش بحالت که لحظه ی آخر سر تو روی دامن زهراست آنکه میخواستی سرت آمد فاطمه جای مادرت آمد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ چهارم شعبان صد گره بر هر گره در کار اگر داری کم است یا که صدهاحاجتِ دشوار اگر داری کم است یا که قدَّ آسمان آوار اگر داری کم است یا که در قلبت غمی بسیار اگر داری کم است غم جگر دارد بیاید گفته‌ام در هر غمی یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی حالِ ما را تا که دوریِ حرم بد می‌کند کربلا را قسمت ما راهِ مشهد می‌کند یک دوراهی هست ما را هِی مُردد می‌کند در میانِ دو حرم دل رفت آمد می‌کند مثل اینکه شهریار آنجاست می‌خواند : هَمی یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی این حسن یا این حسین این یا که تکرارِ علیست؟ حیرت آئینه یعنی وقت دیدار علیست تیغ او تیغ علی و کار او کار علیست جان عزائیل در دست علمدار علیست بیرقی دارد که نقشش شد شعارِ عالمی یِل یاتارطوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی تا زره را می‌کشد بر شانه مُحکم می‌کند تا که اَبرو را زمان رزم در هم می‌کند چیست لشکر کوه از هولش کمر خم می‌کند یا که عزرائیل را پیشش مجسم می‌کند آمده تا جابجا گردند هر زیر و بَمی یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی یک قدم کوبیدی و هفت آسمان‌ها ریختند یک علم کوبیدی و هِی کهکشان‌ها ریختند ضرب شصت توست یا آتشفشان‌ها ریختند مصرعی خواندی رجز , سیف و سنان‌ها ریختند این به مولارفته دارد ضربه های محکمی یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی جذب تو جبرئیل تا شد شهپرش بر باد رفت خواست نزدیکت شود خاکسترش بر باد رفت هر سلحشوری که آمد یا سرش بر باد رفت… یاکه تیغت چرخ خورد و لشکرش بر باد رفت شاهباز کربلایی شهریار القمی یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی تاکه گیسو را کمی در پیچ و تاب انداختی شام را گویا به جانِ آفتاب انداختی بِرکه‌ای رفتی و عکست را به آب انداختی یا که عکس مرتضا را بِینِ قاب انداختی ماه بی تکرار ما تکرار اسم اعظمی یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی شانه‌ات نازم که جایِ دستهای زینب است تا تویی , بالاترین مَحمل برای زینب است روی زانوی تو , تنها ردِّ پایِ زینب است هر دلی که گفت یاعباس جایِ زینب است کور می‌سازد نگاهت چشم هر نامحرمی یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی هرکه شد مستِ حسن بدجور بد مستِ تو شد کوچه بُن بست حسن شد کوچه بن بست تو شد بعد غوغای جمل دست حسن دست تو شد فاطمه هست حسن شد فاطمه هست تو شد از کریمیِ حسن داریم با هم عالمی یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی قبله وقتی رو به تو هر صبح راهی میشود قبله‌ی ما چشم تو خواهی نخواهی میشود گاه گاهی هم نمازم اشتباهی میشود قلبِ ما بِین حرم انگار ماهی میشود تو شراب کوثری و موج موجِ زمزمی یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی ناز مجنون را اگر در کوی لیلا می‌کِشند ناز دستان تو را دستان زهرا می‌کِشند آش نذری تو را هم ارمنی‌ها می‌کِشند در جوارت منتِ بیچاره‌ها را می‌کِشند دل , ابالفضلی نمی‌ماند برایش ماتمی یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی مَشک وقتی می‌چکد تقدیر می‌ریزد بِهم دست وقتی نیست در تَن شیر می‌ریزد بِهم حق بده این چشها را تیر می‌ریزد بِهَم دختران را بعدِ تو زنجیر می‌ریزد بِهَم بر زمین اُفتاده‌ای بد جور آقا درهَمی… یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ چهارم شعبان نگذشت هر که وقت سخن راحت از ادب بی شک گرفت صُحـت او برکت از ادب باید کُنند اهل ادب , صحبت از ادب تا واژه واژه , جان بِبَرد لذّت از ادب روزی که ما سفـیرِ صدایِ ادب شـدیم مست از سبویِ نام خُدای ادب شدیم دیدیم بس به تجربه دنیا وفا نداشت حتّی جنان به آدم و حوّا وفا نداشت عبّاس جُز به زاده ی زهرا وفا نداشت یک تن شبیه حضرت سقّا وفا نداشت عبّاس ربّ عشق و ادب خالق وفاست عبّاس ذکر مستیِ عُشّاقِ کربلاست با اینکه مثلِ قطره ی ناقابلیم ما وصلیم تا به علقمه, دریا دلیم ما از حُسنِ ماه مصر اگر غافلیم ما محوِ جَمال ماه ابوفاضلیم ما شرمنده ایم چون که قیاس است نابجا مابین حُسنِ یوسف و زیبا نگارِ ما ؟ جُز موی او که زُلفِ سیاهی ندیده ایم جُز زیرِ سایه اش که پناهی ندیده ایم جُز او وزیر, در خُورِ شاهی ندیده ایم جُز روی او که چهره ی ماهی ندیده ایم مثل هوا که دور سرش تاب می خُورد از جام چشمهاش جنون آب می خورد از هر نظر نگاه کُنی فوق العاده است یک لحظه هم مَجال به نَفْسش نداده است پشت و پناهِ مرد و زنِ خانواده است مانند کوه پای حُسین ایستاده است عباس بی نظیرترین ماه طایفه ست عباس روح سبزِ تمامِ مَعارف است ما قُمریِ ترانه ی بابُ الحوائجیم مُحتاج آب و دانه ی بابُ الحوائجیم رندانِ بی نشانه ی بابُ الحوائجیم کَلبیم و دورِ خانه ی بابُ الحوائجیم با خاک بوسی حرمش عشق می کنیم دیوانـه وار با عَلَمش عشق می کنیم کارش همیشه و همه جا ذرّه پروری ست مَهرش شبیه فاطمه , قهرش پیمبری ست دلداده است اگرچه , خودْاُستاد دلبری ست اللهُ اکبر از وَجناتش که حیدری ست طفلی که فنّ رزم پدر را بَلَد شود شایسته است شُهره به شِبلُ الأَسَد شود در عرصه ی نبرد چو تکبیر می کِـشد دشمـن ز خُـوف , آهِ نَـفَس گیر می کِشد با ترس و لرز مغز سرش تـیر می کِشد انگار این علی ست که شمشیر می کِشد صِفّین شاهد است که در نوجوانی اش خوشحال شد چقدْر علی از قهرمانی اش او عـبد صالح است به امضای اهل بیت او غرق رحمت است به فتوای اهل بیت او دل بُریده از هـمه , منهای اهل بیت سَلمان به لطف اوشده ,مِنّای اهل بیت آن جا که افتخار به سادات می کنند با او به اهل عرش , مباهات می کنند وقتی که بود اهل حرم غم نداشتند بر رُخ نشـان ز سیلیِ مُحکم نداشتند لبهای خُشک و چشمِ چو زمزم نداشتند دستان بسته یا که قَدِ خم نداشتند … او مانده بود , داغ, کمر را نمی شکست در شامْ سنگ , حُرمتِ سر را نمی شکست 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌