هدایت شده از ¦🤍 𝑴𝑬𝑨𝑹𝑨𝑱𝑬𝑯𝑨 ¦معࢪاجۍھا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلتنگ توام..... 💔
#شهیدجهادعمادمغنیه
#زیارتنامه_شهدا
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .
#شادیروحشهداصلوات
°`🌿-🕊
『 @jihadmughniyeh_ir 』
•|💚📗|•
بنشینرفیق!
تاڪہڪمےدرددلکنیم
اندازهیتوهیچکسیمهرباننبود.🙃🌱
#رفیق_شهیدم🌸🌱
#شهیدجهادعمادمغنیہ💛
°`🌿-🕊
『 @jihadmughniyeh_ir 』
من باید نمانم!
اگر بناست قبر زینب به دست نااهلان بیفتد...
#حاج_قاسم
#سردار_دلها
°`🌿-🕊
『 @jihadmughniyeh_ir 』
🔴#واجب_فراموش_شده
می خوای برات از غربت امام زمان بگم ؟؟ بگم چقدر غریبه!!!؟؟؟؟❤️
من کیم ؟من چرا بگم ؟مولا امیرالمومنین درغربت امام زمان می فرماید : و صَاحِبُ هَذَا الْأَمْر ِهو الشَّرِيدُ الطَّرِيدُ الْفَرِيدُ الْوَحِيدُ .🍀
وحید یعنی چه ؟؟ تنها !! فرید یعنی چه ؟ از فرد میاد. 😔طرید یعنی چه ؟؟ از طرد میاد یعنی طرد شده است !! آقا امیرالمومنین می گوید : امام زمان طرد شده است🌸
😔حالا می دونید شرید یعنی چه ؟طاقتشو داری بگم یا نه ؟شرید یعنی آواره !!
بلرز به خودت !!!بلرزز
امام زمان ما آواره است!!! آواره !!💐
از دست کی ؟؟ از دست چی ؟؟ از دست گناهان من و شما 😔،، آواره !!! تو خلوت های خودت فکر کن !! فکرکن!! فکر کن !! که چرا امام زمان باید لقبش آواره باشه چرا ؟؟🥀
°`🌿-🕊
『 @jihadmughniyeh_ir 』
✨﷽✨
اگهآدمبشید؛ گریہکنید؛ توسلکنید؛
مراقبتکنید؛... میرسیمبہنقطہظھـور...🙂✨
میرسیمبہنقطہامامزمانعلیهالسلام❤🍃
چونآقالَنگِماآدمانیستکہبیان؛
آقایہجاوایسادهمیگہبیا!
بایدبِکِشونیمخودمونوبرسونیم
بہاونبالاۍقلّہ
#حاجحسینیکتا🍃🌸
راستیتاحالابرایآقامونچیکارکردیمرفیق!؟
#تلنگر
°`🌿-🕊
『 @jihadmughniyeh_ir 』
امام علی علیه السلام:
حُسنُ الظَّنِّ يُخَفِّفُ الهَمَّ، و يُنجِي مِن تَقَلُّدِ الإثمِ
خوش بينى، اندوه را مى كاهد و از افتادن در بند گناه مى رهاند
غررالحكم حدیث4823
#حدیث
°`🌿-🕊
『 @jihadmughniyeh_ir 』
برایم بگو،از خودت، از وقتی که چشم باز کردی و پدر را کمتر میدیدی
از ساعاتی که با نگرانی و دلواپسی برایش سپری کردی
از همه وقت هایی که در مدرسه ویا بین دوستانت بودی و در جواب سوال پدرت چکاره است ساکت میشدی... 💚
برایم بگو از جوانی ات، که پا جای پای پدر گذاشتی و راضی به راحتی نشدی...
برایم بگو از تمام شب هایی که با دلتنگی صبح کردی...
دل کندی از تمام آنچه که برای همسن و سالانت جذاب بود...
زندگی معمولی را رها کردی و بی تاب شهادت بودی...
دنیا از وجودت تنها ۲۳ بهار بهره برد و بعد تو را از دست داد... 💛
و من هم بی نصیب از شناختت در زمان حیاتت...
شرمنده ام شهید، شرمنده💔
#شهیدجهادمغنیه✨
°`🌿-🕊
『 @jihadmughniyeh_ir 』
#حاجعماد
#قسمت_سیزدهم
عماد مغنیه مثل شمشیر فرود میآمد و مثل شبح ناپدید میشد. او علی رغم این خصوصیات تبعیت عجیبی از آیتالله نصرالله داشت. من میگویم آیت الله، چون او اغلب نشانههای خدا را به همراه دارد. مگر آیتاللهی فقط در فقه است؟ او آیت ایستاده خدا است و عماد مثل نصرالله روحی فداه بود و گاهی که نظری مخالف نظر سید داشت، به حرف او عمل میکرد و این را برای خود به صورت یک الزام در آورده بود. محال بود رهبری حرفی بزند و عماد به آن عمل نکند. گاهی که سیدحسن از نگرانی نمیخوابید، عماد مغنیه تا او را آرام نمیکرد، از خانه نمیرفت. زیرا معتقد بود نصرالله لبنان را سرفراز کرده است.
°`🌿-🕊
『 @jihadmughniyeh_ir 』
#زیارتنامه_شهدا
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .
#شادیروحشهداصلوات
°`🌿-🕊
『 @jihadmughniyeh_ir 』
دستمࢪاگࢪفتے...
دلــ❤️ــمࢪاڪاࢪےڪن!
#رفیق_شهیدم🌸🌱
#شہیدجہادعمادمغنیہ💛
#صبحتون_شهدایے⛅️
°`🌿-🕊
『 @jihadmughniyeh_ir 』
#سلام_امام_زمانم❣
و چقدر مبارک است
صبحی که با نام تو آغاز می شود🧡
نام تو را.... نه یکبار
که باید با هر نفس آواز خواند
اَلَّلهُمـ ّعجِّللِوَلیِڪَالفَرَج
°`🌿-🕊
『 @jihadmughniyeh_ir 』
💎✨💎✨💎✨
✨
💎
✨
💎
📝#واجب_فراموش_شده
💡هر روز، ولو یک صلوات، ولو یک صدقه، یک قدم، یک دعا برای فرج، هر چه از دستت بر میآید،
هر چه از عهدهات ساخته است و میتوانی دیگران را به یاد امام زمان ارواحنافداه بیندازی، بیانداز.
💡آقا شکور، قدردان و خیلی با محبّت هستند. میبینید همان سبب شد آقا دست شما را بگیرد.
°`🌿-🕊
『 @jihadmughniyeh_ir 』
✅عمل مقدس
✍ حاج قاسم سلیمانی: عمل مقدس، یک عملی است که از غیرت، شجاعت، عظمت، حقیقت و دفاع از حق سرچشمه میگیرد.
پیشینهی سپاه پیوسته این بوده است.
لذا هویت سپاه اول سپاه بر پایهی عمل مقدس است.
#حاج_قاسم
#سردار_دلها
°`🌿-🕊
『 @jihadmughniyeh_ir 』
چہ گویم ز تو ڪہ دستم گرفتے؟!
چگونہ تشڪر ڪنم؟!
فقط ای شهید ...
پاهایم به زمین چسبیده اند
دلم دنیا را رها کرده اما جسمم نه!
ڪمڪم ڪن💔🌱
#شهیدجهادعمادمغنیہ⛅️
#رفیق_شهیدم💛🌻
#مهربون_برادرم
#برادر_شهیدم
°`🌿-🕊
『 @jihadmughniyeh_ir 』
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الحاج عماد مغنية الشهيد يقلق العدو اكثر من الحاج عماد مغنية الحي...
#حاجعماد
#عزمالعباس
°`🌿-🕊
『 @jihadmughniyeh_ir 』
#حاجعماد
#قسمت_چهاردهم
دشمن میداند، اما باید با جدّیت بداند که قصاص خون عماد مغنیه، شلیک موشک و کشتن یک نفر نیست. قصاص این خونها، نابودی رژیم صهیونیستی است و دشمن میداند که این، یک امر حتمی است. این وعده الهی است که حتماً تحقق پیدا خواهد کرد.
پایان
خبرگزاری تسنیم
°`🌿-🕊
『 @jihadmughniyeh_ir 』
🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺🕊
🕊🌺🕊🌺🕊🌺
🌺🕊🌺🕊
🕊🌺
'بسمربمہدےزهرا ۜ ..♥️🌱'
#رویای_من
#فصل_دوم
#پارت_75
تا دو ماه بعد از شهادت کمیل دانشگاه نمیرفتم...اون خیابون و اتفاقاتی که توش افتاد، کابوس شب و روزم شده بود...اما کمکم با اصرار های استاد صداقت راضی شدم...به خاطر عقب موندنم مجبور شدم واحد های بیشتری بردارم تا به بچه های دیگه برسم که اونم با تشویق های استاد و حمایت های خانواده محقق شد...
*
شبِ حوصله سَر بَری بود..
امیرعلی و سارا مهمونی دعوت بودن...امیرمحمد هم شیفت بود...امیررضا هم مثل همیشه سرش تو کتاب بود و داشت درسش رو میخوند..
تصمیم گرفتم بعد از خوردن شام زودتر بخوابم...کارهای زیاد این یه هفته، نذاشته بود درست و حسابی بخوابم و محتاج یه خواب مشتی بودم..
*
صبح با نور مستقیم آفتابی که توی صورتم میخورد چشمام باز شد...کش و قوسی به بدنم دادم و به سمت دستشویی رفتم...
بعد از شستن دست و صورتم راهی آشپزخونه شدم و ساندویچ نون و پنیری برای خودم درست کردم و خوردم...چایی خوشرنگی ریختم و نوش جان کردم...مامان خونه نبود و این یعنی برای کمک به زهرا خانم و سارا رفته طبقهی بالا..
بعد از خوردن صبحونه سر و وضعم رو مرتب کردم و یک پارچ شربت آلبالوی خنک به همراه چهار تا لیوان توی سینی گذاشتم...از پله ها بالا رفتم...یا اللّه گویان وارد خونه شدم و به همگی سلام کردم..
مامان و زهرا خانم وسایل آشپزخونه رو میچیدن...امیرعلی هم بالای نردبون، پرده پذیرایی رو نصب میکرد...سارا هم وسایل روی میز آرایشش رو مرتب میکرد..
بعد از سلام و احوالپرسی با همه به سمت امیرعلی رفتم و آروم گفتم:
_یه زمانی ما به یه بنده خدایی میگفتیم یه روز بمون خونه هزااااار جور بهونه میآورد که کار دارم و سرم شلوغه!
_الان هم سرم شلوغه مگه نمیبینی؟؟
_چرا چرا میبینم!! فقط ببخشید جناب مهندس احیانا امروز جلسه نداشتین؟
_چرا خانم دکتر ولی به دستور اولیا حضرت موندم خونه کارها رو تکمیل کنم..
_چه بچه حرف گوش کنی شدی!
در حالی که از پله های نردبون پایین میومد لبخند ژکوندی زد و گفت:
_از اولش هم من بچه حرف گوش کنی بودم..
با آرنج توی پهلوش زدم و گفتم:
_نیشتو ببند تا آبروت رو جلوی مادر زنت نبردم!!
ناله کوتاهی کرد و گفت: یعنی من عروسی کنم از دست بزن های تو یکی راحت میشم..
_دلت هم بخواد!!!
سرش رو به نشونه تاسف تکون داد...لیوانی برداشت و برای خودش شربت ریخت...همش رو یک نفس سر کشید...نفسی تازه کرد و گفت: دستت درد نکنه...عجیب چسبید!
_خواهش میکنم مهندس..
بعد از چیدن کابینت ها و اتاق خوابشون...پذیرایی هم تقریبا تکمیل شد...فقط مونده بود مبل و تخت خواب که تا دو روز آینده آماده میشد.....
#بهقلمسعیدهیدیآزمایی
°`🌿-🕊
『 @jihadmughniyeh_ir 』