فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه با دیدن این فیلم یاد خودت افتادی یه فکری به حال نماز هات بکن...
#نماز
#شهیدجهادعمادمغنیه
@jihadmughniyeh_ir
📜 #خاطره
| یک تکـه از بهشـت |
هر وقت میرفتیم مشهد، باید حتما میرفت صحن گوهرشاد. ساعتها آنجا مینشست و
دعا میکرد. میگفت: این کنج دیوار یه تکه
از بهشته...
#آرمان_عزیز 🌹
#شهید_آرمان_علی_وردی
به این چشم ها خوب نگاه کن...
تو به این چشم ها مدیونی...
شرمنده ی چشم های جهاد نمون... تلاش کن.
#شهیدجهادعمادمغنیه
@jihadmughniyeh_ir
سالهاپیش در چنین روزی "پدر" شهید شد تا درس عشق را به "پسر" بیاموزد و الحق که "پسر" چه خوب شاگردی شد...🖤
سالروز شهادت شهید عماد مغنیه مردی که صهیونیست ها از ترسش خواب نداشتند تسلیت باد.
۸۶/۱۱/۲۳
@jihadmughniyeh_ir
آرمان نبودی ببینی
شهر آرام گشته
خون یارانت پرثمر گشته...
#آرمان
#آرمان_علی_وردی
۲۲ بهمن ماه جای آرمان و امثال آرمان که این آرامش رو بخاطر اونها داریم خالی بود...
@jihadmughniyeh_ir
برفی که میباره
بیشتر شبیه برفِ شادی
به مناسبتِ تولد ۴۴ سالگی
انقلابمون میمونه:)🇮🇷❄️
@jihadmughniyeh_ir
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️عماد مغنیه ده ها هزار رزمنده، آموزش دیده، مجهز و آماده شهادت از خود به جای گذاشت.
📣سید حسن نصرالله
#عماد_مغنیه
#شهیدانه
#شهادت...
هدف روشن، تعیین شده و دقیق است،
محو اسرائیل از صفحهی روزگار
📸 دست خط "شهید حاج عماد مغنیه"
#عماد_مغنیه
#شهیدانه
#شهادت...
قاب جالبی از دانشآموزان و خلاقیت همیشه حاضر در صحنه!✌️🏼🇮🇷
«فرض کنین با ساندیس اینیم، وای به روزی که انرژی زا بخوریم!»
#برای_ایران
#پایان_مماشات
#لبیک_یا_خامنه_ای
#انجمن_ساندیس_خوران
#عنتر_نشنال
📌نحوه ترور شهید عماد مغنیه
🔹١۵سال پیش درنیمهشب چنین روزی، عماد مغنیه فرمانده عالیرتبه حزبالله لبنان درحال خروج ازجلسه مهمی در دمشق به طرز ناجوانمردانه ترور شد.
🔹دستور کار این جلسه، بررسی نحوه تقویت و بالا بردن توانمندیهای نظامی و امنیتی مقاومت اسلامی فلسطین بود و عماد مغنیه آخرین نفری بود که به آن جمع اضافه شد و زودتر از همه نیز جلسه را ترک کرد. دقایقی بعد از خروج حاج رضوان، صدای انفجار بمبی کارگذاشته شده در یک خودرو، در نزدیکی محل جلسه به گوش رسید. سردار پاکپور اولین کسی بود که خود را بالای سر پیکر او رساند.
🔹وی به مرد سایه شهرت داشت و بسیاری او را مغز متفکر مقاومت قلمداد میکردند. آمریکا برای دریافت هر اطلاعاتی از او جایزه تعیین کرده بود.
🔹یکی از بزرگترین ویژگیهای وی در مورد تدابیر امنیتی این بود که حتی در زمان دیدنش نیز کسی او را نمیشناخت، این موضوع باعث شده بود او به صورت یک فرد عادی بدون محافظ به فعالیتهایش ادامه دهد.
🔹در زمان ترور، علاوه بر یک فروند پهپاد اسرائیلی در آسمان منطقه، ۳تیم دیگر نیز در محل ترور حضور داشتند.
#عماد_مغنیه
#شهیدانه
#شهادت...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 کلیپی از دختران دهه ۸۰ هستن
بسیار زیبا......
به زبان انگلیسی 😍
#حجاب
#برای_ایران
#پایان_مماشات
#لبیک_یا_خامنه_ای
🔆سه دقیقه در قیامت
🔅گذر ایام/ قسمت اول
❁ پسری بودم كه در مسجد و پای منبرها بزرگ شدم، در خانوادهای مذهبی رشد كردم و در پايگاه بسيج يكی از مساجد شهر فعاليت
داشتم در دوران مدرسه و سال های پايانی دفاع مقدس، شب و روز ما
حضور در مسجد بود، سال های آخر دفاع مقدس، با اصرار و التماس
و دعا و ناله به درگاه خداوند، سرانجام توانستم برای مدتی كوتاه،
حضور در جمع رزمندگان اسلام و فضای معنوی جبهه را تجربه كنم.
❁راستی، من در آن زمان در يكی از شهرستان های كوچک استان اصفهان زندگی میكردم، دوران جبهه و جهاد برای من خيلی زود تمام شد و حسرت شهادت بر دل من ماند، اما از آن روز تمام تلاش خودم را در راه كسب معنويت انجام میدادم، میدانستم كه شهدا قبل از جهاد اصغر، در جهاد اكبر موفق بودند لذا در نوجوانی تمام همت من اين بود كه گناه نكنم، وقتی به
مسجد میرفتم، سرم پايين بود كه نگاهم با نامحرم برخورد نداشته باشد.
❁يک شب با خدا خلوت كردم و خيلی گريه كردم، در همان حال وهوای هفده سالگی از خدا خواستم تا من آلوده به اين دنيا و زشتی ها و
گناهان نشوم، بعد با التماس از خدا خواستم كه مرگم را زودتر برساند،
گفتم: من نمیخواهم باطن آلوده داشته باشم من میترسم به روز مرگی دنيا مبتلا شوم و عاقبت خودم را تباه كنم لذا به حضرت عزرائيل التماس میكردم كه زودتر به سراغم بيايد
❁چند روز بعد، با دوستان مسجدی پيگيری كرديم تا يک كاروان مشهد برای اهالی محل و خانواده شهدا راه اندازی كنيم، با سختی فراوان كارهای اين سفر را انجام دادم و قرار شد قبل از ظهر پنجشنبه، كاروان ما حركت كند، روز چهارشنبه با خستگی زياد از مسجد به خانه آمدم قبل از خواب، دوباره به ياد حضرت عزرائيل افتادم و
شروع به دعا برای نزديكی مرگ كردم، البته آن زمان سن من كم بود و فكر میكردم كار خوبی میكنم، نمیدانستم كه اهل بيت ماهيچگاه چنين دعايی نكرده اند،آنها دنيا را پلی برای رسيدن به مقامات عاليه می دانستند.
❁خسته بودم و سريع
خوابم برد، نيمه های شب بيدار شدم و نماز شب خواندم و خوابيدم بلافاصله ديدم جوانی بسيار زيبا بالای سرم ايستاده، از هيبت و زيبايی او از جا بلند شدم، با ادب سلام كردم ايشان فرمود:«با من چكار داری؟ چرا اينقدر طلب مرگ میكنی؟ هنوز نوبت شما نرسيده»فهميدم ايشان حضرت عزرائيل است، ترسيده بودم، اما باخودم گفتم: اگر ايشان اينقدر زيبا و دوست داشتنی است، پس چرا مردم از او میترسند؟!
❁میخواستند بروند كه با التماس جلو رفتم و خواهش كردم مرا ببرند، التماس های من بی فايده بود با اشاره حضرت عزرائيل برگشتم به سرجايم و گويی محكم به زمين خوردم! در همان عالم خواب ساعتم را نگاه كردم رأس ساعت 12 ظهر بود هوا هم روشن بود موقع زمين خوردن، نيمه چپ بدن من به شدت درد گرفت، در همان لحظات از خواب پريدم نيمه شب بود میخواستم بلند شوم اما نيمه چپ بدن من شديداً درد میكرد، خواب از چشمانم رفت، اين چه رويايی بود؟ واقعاً من حضرت عزرائيل را ديدم؟ ايشان چقدر زيبا بود.
ادامه دارد...
#سه_دقیقه_در_قیامت
""𝐉𝐎𝐈𝐍↴
@jihadmughniyeh_ir
🔆 سه دقیقه در قیامت
🔅گذر ایام/ ادامه قسمت اول
❁روز بعد از صبح دنبال كار سفر مشهد بودم همه سوار اتوبوس ها
بودند كه متوجه شدم رفقای من،حكم سفر را از سپاه شهرستان نگرفتهاند، سريع موتور پايگاه را روشن كردم و باسرعت به سمت سپاه رفتم، در مسير برگشت سر يک چهار راه، راننده پيكان بدون توجه به چراغ قرمز جلو آمد و از سمت چپ با من برخورد كرد، آنقدر حادثه شديد بود كه من پرت شدم روی كاپوت و سقف
ماشين و پشت پيكان روی زمين افتادم،
نيمه چپ بدنم به شدت درد میكرد، راننده پيكان پياده شد و
بدنش مثل بيد میلرزيد فكر كرد من حتماً مردهام.
❁يک لحظه با خودم گفتم: پس جناب عزرائيل به سراغ ما هم آمد! آنقدر تصادف شديد بود كه فكر كردم الآن روح از بدنم خارج می شود، به ساعت مچی روی دستم نگاه كردم، ساعت دقيقاً 12ظهر بود، نيمه چپ بدنم خيلی درد میكرد!
يكباره ياد خواب ديشب افتادم با خودم گفتم:«اين تعبير خواب ديشب من است، من سالم میمانم، حضرت عزرائيل گفت كه وقت رفتنم نرسيده» زائران امام رضا(ع) منتظرند، بايد سريع بروم از جا بلند
شدم، راننده پيكان گفت: شما سالمی!
گفتم: بله.
❁موتور را از جلوی پيكان بلند كردم و روشنش كردم،
با اينكه خيلی درد داشتم به سمت مسجد حركت كردم،
راننده پيكان داد زد: آهای، مطمئنی سالمی؟
بعد با ماشين دنبال من آمد او فكر میكرد هر لحظه ممكن است كه من زمين بخورم، كاروان زائران مشهد حركت كردند، درد آن تصادف و كوفتگی عضلات من تا دو هفته ادامه داشت،
بعد از آن فهميدم كه تا در دنيا فرصت هست بايد برای رضای خدا
كار انجام دهم و ديگر حرفی از مرگ نزنم، هر زمان صلاح باشد خودشان به سراغ ما خواهند آمد اما هميشه دعا میكردم كه مرگ ما با شهادت باشد.
❁در آن ايام تلاش بسياری كردم تا مانند برخی رفقايم
وارد تشكيلات سپاه پاسداران شوم، اعتقاد داشتم كه لباس سبز سپاه همان لباس ياران آخر الزمانی امام غائب از نظر است.
تلاشهای من بعد از مدتی محقق شد و پس از گذراندن دوره ای آموزشی، در اوايل دهه هفتاد وارد مجموعه سپاه پاسداران شدم، اين را هم بايد اضافه كنم كه؛ من از نظر دوستان و همكارانم، يک شخصيت شوخ، ولی پركار دارم يعنی سعی میكنم، كاری كه به من واگذار شده را درست انجام دهم، اما همه رفقا میدانند كه حسابی اهل شوخی و بگو بخند و سركار گذاشتن و... هستم، رفقا میگفتند كه هيچكس از همنشينی با من خسته نمی شود.
❁در مانورهای عملياتی و در اردوهای آموزشی، هميشه صدای
خنده از چادر ما به گوش می رسيد، مدتی بعد ازدواج كردم ومشغول فعاليت روزمره شدم خلاصه اينكه روزگار ما مثل خيلی از مردم به شب ها
روزمرگی دچار شد و طی میشد، روزها محل كار بودم و معمولا
با خانواده، برخیشب ها نيز در مسجد و يا هيئت محل حضور داشتيم، سال ها از حضور من در ميان اعضای سپاه گذشت، يک روز اعلام شد كه برای یک مأموريت جنگی آماده شويد، سال 1390 بود و مزدوران و تروريست های وابسته به آمريكا، در
شمال غرب كشور و در حوالی پيرانشهر، مردم مظلوم منطقه را به خاک
و خون كشيده بودند.
❁آنها چند ارتفاع مهم منطقه را تصرف كرده و از آنجا به خودروهای عبوری و نيروهای نظامی حمله میكردند، هر
بار كه سپاه و نيروهای نظامی برای مقابله آماده می شدند، نيروهای اين گروهک تروريستی به شمال عراق فرار می كردند، شهريور همان سال
و به دنبال شهادت سردار جان نثاری و جمعی از پرسنل توپخانه سپاه، نيروهای ويژه به منطقه آمده و عمليات بزرگی را برای پاكسازی كل
منطقه تدارک ديدند.
ادامه دارد...
#سه_دقیقه_در_قیامت
""𝐉𝐎𝐈𝐍↴
@jihadmughniyeh_ir
انشاءالله که این پرچم کفن ما خواهد بود ✌️
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ایران_مقتدر
#شهادت...
""𝐉𝐎𝐈𝐍↴
@jihadmughniyeh_ir
« 🌱 »
|•سید حسن نصرالله: قطعاً خون عمادمغنیه اسرائیل را ساقط خواهد کرد.
[23 بهمن سالروز شهادت عماد مغنیه]
⇠ | 🥀 | • #شهیدانہ
🔴 برآوردی ترسناک از زلزله ترکیه/ پیشبینی تلفات ۷۲ هزار نفری
🔹کنفدراسیون شرکتها و تجارت ترکیه (TÜRKONFED) پیشبینی کرد که تلفات زلزله ترکیه به ۷۲ هزار نفر برسد.
🔸️ این نهاد همچنین خسارت وارده را ۸۴ میلیارد دلار برآورد کرد.
🔹زیان وارده به منازل مسکونی ۷۰ میلیارد دلار، ۱۰میلیارد دلار زیان مالیاتی و ۳ میلیارد دلار نیز بابت از دست رفتن نیروی کار براورد شده است.
داستان نویسی(راحله خجسته).pdf
2.78M
#داستانکوتاه
اینم عیدی ۲۲ بهمنتون با اندکی تاخیر😁
امیدوارم لذت ببرید..😍
نویسندشم از بچه های خودمونه😉
@jihadmughniyeh_ir
4_5942869182877011045.mp3
926.7K
مفهوم و علت رفیق شهید داشتن رو خیلی خوب گفت...
@jihadmughniyeh_ir